ازدواج به خاطر زیبایی
به گزارش ایران، وقتی برای رسیدگی به درخواست طلاقشان وارد شعبه دادگاه شدند پسر جوان که شاهین نام داشت گفت: من ۲۳ سال دارم این خانم را در ایستگاه مترو دیدم و در یک نگاه عاشق او شدم. پیشنهاد دوستی دادم و او هم قبول کرد.
فرشته که ۲۱ سال داشت حرف شاهین را قطع کرد و گفت: آقای قاضی من اشتباه کردم معیارم برای انتخاب شریک زندگی اشتباه بود من فکر میکردم زیبایی و تیپ و قیافه برای ازدواج کافی است. البته او حرفهای قشنگی میزد و مرا خام کرد من دوستی با او را به قصد ازدواج شروع کردم. یک ماه بعد هم به خواستگاری آمدند و من هم قبول کردم. خانوادههایمان راضی نبودند دلایل زیادی برای این مخالفت داشتند اما وقتی عشق و اصرار ما را دیدند راضی شدند و در کمتر از ۵ماه ما زیر یک سقف بودیم و زندگی مشترک را آغاز کردیم.
هفتههای اول همه چیز خوب به نظر میرسید تا اینکه من به شاهین گفتم میخواهم در یک شرکت ساختمانی به عنوان منشی کار کنم اما شاهین قبول نکرد از آن روز به بعد شاهین اخلاقش تغییر کرد میگفت تنها بیرون نرو با کسی حرف نزن در فضای مجازی عکس خودت را نگذار چون تو زیبا هستی و دیگران به تو چشم دارند. خلاصه آنقدر برایم محدودیت گذاشت که کار به دعوا کشید.
قاضی رو به شاهین کرد و گفت همسرت راست میگوید؟
شاهین گفت: نه جناب قاضی مشکل اینجاست که فرشته به من بدبین است میگوید چرا با دختران دیگر همصحبت میشوی چرا منشی شرکتی که در آن کار میکنم زن است چرا در یک شرکت مدلینگ کار میکنم؟ تحمل ندارد مدام به من میگوید چون تو خوشتیپ و زیبا هستی لابد با دختران دیگر هم دوست هستی و به من خیانت میکنی جناب قاضی ما اصلاً مشکل مالی نداریم من درآمدم خوب است چرا باید به همسرم اجازه بدهم به عنوان منشی کار کند من هرگز اجازه نمیدهم که او به آن شرکت برود و آنجا کار کند چون آنجا مردهای زیادی وجود دارد.
قاضی با افسوس سری تکان داد و گفت: شما به خاطر زیبایی همدیگر باهم ازدواج کردید و ملاک اصلیتان ظاهر زیبا بوده درست است؟
فرشته و شاهین باهم گفتند: بله همینطور است. بعد فرشته رو به قاضی کرد و گفت جناب قاضی او مدام میگوید حق نداری کار کنی اجازه معاشرت به من نمیدهد امانم را بریده خسته شدم من هم آدم هستم میخواهم راحت زندگی کنم.
شاهین گفت: جناب قاضی من فکر نمیکردم بعد از ازدواج زیبایی چهره همسرم برایم عادی شود من دنبال یک زندگی خوب و آرامش بخش هستم اما او مدام میگوید میخواهد کار کند و من مخالفم بهنظر من او بیش از حد زیباست و این باعث میشود من اجازه کار به او ندهم و این مسأله باعث دعوا بین ما میشود.
فرشته هم با لحن تندی گفت: تو باید به من اجازه کار و معاشرت بدهی وگرنه طلاقم را میگیرم. شاهین که عصبی شده بود در جواب همسرش گفت: اگر مجبور شوم طلاقت میدهم ولی هرگز اجازه کار به تو نمیدهم چرا دنبال کارهایی میروی که من دوست ندارم چرا به خاطر من گذشت نمیکنی چرا با من لجبازی میکنی؟
در همین موقع قاضی این زوج را به آرامش دعوت کرد و گفت به این زودیها حکم طلاق نمیدهم باید به مشاوره بروید بعد از آن اگر نتیجهای حاصل نشد حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
ازدواج بهخاطر ظاهر زیبا یک امر صد درصد اشتباه است چراکه این موضوع پس از مدت کوتاهی کاملاً معمولی و طبیعی میشود.
این که ظاهر آراسته و زیبا برای ازدواج اهمیت دارد هیچ شکی در آن نیست، اما اینکه ملاک اصلی فقط و فقط ظاهر و زیبایی باشد اشتباه است چرا که ملاکهای مهمتری از زیبایی برای ازدواج موفق وجود دارد.
نکته دوم در پرونده طلاق این است که این زوج آشنایی نامتعارفی هم داشته و هیچگونه تفاهم و درک متقابلی از نیازهای هم ندارند و مدام با هم لجبازی کودکانه میکنند که این مسأله بهخاطر سن کم آنها است سن کم این زوج باعث شده درگیر انتخاب هیجانی شوند و بهخاطر یک احساس زودگذر ازدواج کنند که در نهایت اگر از خواستههای غیرمنطقی خود کوتاه نیایند و نسبت به هم گذشت نداشته باشند و مدام باهم لجبازی کودکانه کنند قطعاً قربانی طلاق خواهند شد.
جریمه ۶۰میلیون تومانی برای گرانفروشی جو در فردوس/۴
شرکت کشاورزی متهم به گرانفروشی جو در فردوس به پرداخت ۶۰میلیون تومان جریمه محکوم شد.
واژگونی کامیون در میدان جانبازان بیرجند
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی خراسان جنوبی گفت: یکدستگاه کامیون حامل بار آجر به دلیل نقض فنی پس از برخورد با جداول میدان جانبازان واژگون گردید.
به گزارش امروز خراسان جنوبی سرهنگ علیرضا عباسی افزود: در این حادثه راننده کامیون مصدوم شده است.
آتش زدن همسر به خاطر ۲ دانگ خانه
همزمان با مرگ زن جوان در آتشی که شوهرش افروخته بود تحقیقات برای دستگیری این مرد خشمگین که با فرزندش فرار کرده آغاز شد.
به گزارش ایران، ساعت ۱۳:۳۰ روز سهشنبه ۳۰ دی، مأموران کلانتری ۱۱۷ جوادیه در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ زن جوانی در یکی از بیمارستانهای پایتخت خبر دادند. بهدنبال اعلام این خبر تحقیقات از سوی بازپرس حبیبالله صادقی آغاز شد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که زن ۳۴ ساله روز پنجشنبه ۲۵ دی بر اثر سوختگی به بیمارستان منتقل شده اما شدت سوختگی، به حدی بود که تلاش کادر درمان بینتیجه ماند و زن جوان ۵ روز بعد تسلیم مرگ شده است.
به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران علت سوختگی مهوش، مورد تحقیق قرار گرفت و در بررسیها راز جنایتی آتشین برملا شد.
در تحقیقات اولیه مشخص شد ساعت ۱۱:۱۴ صبح ۲۵ دی، مأموران آتشنشانی با اطلاع از وقوع یک آتشسوزی راهی محل حادثه شده و تعدادی از ساکنان مجتمع ۱۰ واحدی را که در میان شعلههای آتش گرفتار شده بودند، نجات دادند. محل اصلی آتشسوزی طبقه سوم ساختمان بود که مأموران آتشنشانی موفق شدند با اطفای حریق زن جوانی را که دچار سوختگی شدید شده بود به بیمارستان منتقل کنند. در این حادثه یکی از همسایهها نیز به علت شدت انفجار از ناحیه سر دچار شکستگی شده بود. در ادامه کارآگاهان دریافتند عامل این آتشسوزی مرگبار، همسر مهوش بوده است.
حریق عمدی
تیم جنایی در تحقیقات میدانی از همسایهها به راز آتشسوزی پی بردند. یکی از همسایهها گفت: صدای دعوا و درگیری زوج جوان مدام به گوش میرسید. آن روز هم دعوایشان شده بود. از صحبتهای آنها اینطور متوجه شدم که دعوا بر سر اختلاف ملکی است. چند دقیقهای از دعوا گذشته بود که ناگهان در آپارتمان طبقه سوم که محل سکونت آنها بود باز شد و سیروس، همسر مهوش، در حالی که دست بچه ۷ سالهاش را گرفته بود از آپارتمان خارج شد. او به طبقه همکف رفت دقایقی بعد تنها و در حالی که یک ظرف ۲۰ لیتری بنزین دستش بود به خانه برگشت.
او ادامه داد: سیروس بنزین را روی همسرش و داخل خانه ریخت و فندک را کشید. صدای انفجار شدیدی آمد، انفجاری که باعث شکسته شدن شیشهها و پرتاب در شد. بعد از این حادثه، سیروس، خود را به خودرواش رساند و با بچهاش از محل متواری شد.
مرد جوان خیلی عصبانی بود و از طرفی ما در شوک انفجار و آتشسوزی بودیم به همین دلیل موفق نشدیم که جلو او را بگیریم. مأموران آتشنشانی بهدنبال این انفجار شدید راهی محل شدند و اهالی ساکنان را نجات دادند اما مهوش در این آتشسوزی بشدت آسیب دیده بود.
در ادامه بررسیها مشخص شد که اختلاف زن و شوهر، بر سر مالکیت دو دانگ از خانهای بوده که در آن سکونت داشتند. به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، دستور بازداشت شوهر فراری صادر شد.
همچنین بازپرس جنایی دستور تحقیقات از همسایهها و خانواده این زوج را نیز صادر کرد.
کشف قرص های متادون در اداره پست
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران از کشف محموله پستی حاوی یک هزار و ۷۰۰ قرص متادون به مقصد کشورهای اروپایی خبر داد.
سرهنگ عبدالوهاب حسنوند گفت: در پی تماس حراست اداره پست یکی از مناطق تهران به مرکز فوریتهای پلیسی مبنی بر حضور جوانی که قصد ارسال بسته پستی مشکوک به کشورهای اروپایی دارد، تیمی از ماموران پایگاه هفتم پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ برای بررسی موضوع به نشانی اعلامی حضور یافتند.
وی عنوان کرد: بررسیهای اولیه نشان از این داشت که محموله پستی حاوی تعداد فراوانی قرصهای سفید رنگ است که برای بررسیهای دقیقتر محموله پستی به آزمایشگاه ارسال شد.
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران اظهار کرد: در تحقیقات پلیسی مشخص شد که محموله پستی حاوی یک هزار و ۷۰۰ قرص متادون است که متهم قصد داشته قرصهای متادون را به وسیله محموله پستی به کشورهای اروپایی ارسال کند.
وی با اشاره به اینکه ماموران عملیات پایگاه هفتم در ادامه تحقیقات موفق شدند متهم را در محدوده اداره پست در حال پرسه زنی شناسایی و دستگیر کنند، اضافه کرد: متهم برای تحقیقات تکمیلی به پایگاه هفتم پلیس مبارزه با مواد مخدر پایتخت انتقال یافت.
سرهنگ حسنوند گفت: با اعتراف متهم به جرم ارتکابی، پروندهای در این خصوص تشکیل و متهم در اختیار مرجع قضائی قرار گرفت.
زن نقاش، مادر و دختر شیاد را به دام انداخت
ترسیم چهره مادر و دختر شیاد، از سوی زن نقاش منجر به دستگیری این دو زن سابقه دار شد که به بهانه بخت گشایی و شکستن طلسم، به خانه دختران و زنان جوان میرفتند و پس از خوراندن معجون بیهوشی، نقشه سرقت هایشان را اجرا میکردند.
به گزارش ایران، راز تبهکاریهای این مادر و دختر با شکایت دختر جوانی به پلیس فاش شد که از سرقت طلاهایش به دست یک زن رمال خبر میداد. وی گفت: در صفحه اینستاگرامم با دختر جوانی بهنام فیروزه آشنا شدم. خیلی زود او اعتمادم را جلب کرد و من هم از مشکلات زندگیام برایش گفتم. زمانی که فیروزه متوجه شد مجرد هستم علت این موضوع را پرسید و من برایش تعریف کردم که هر کسی به خواستگاریام میآید مدتی بعد پشیمان میشود. وقتی این ماجرا را شنید گفت تو را طلسم کردهاند. خانمی را میشناسم که بخت گشایی میکند، اسمش بهجت است.
سرقت با بیهوشی
دختر جوان گفت: روز حادثه با بهجت قرار گذاشتم و او گفت چون در خانه ات طلسم و جادو انداختهاند باید به خانه ات بیایم و آنها را باطل کنم. من هم که باور کرده بودم، بهجت را به خانهام دعوت کردم و فیروزه هم آن روز آمد. زن رمال گفت باید هر چه طلا داری بیاوری تا طلسم را باطل کنم. طلاها را آوردم و او شروع به خواندن ورد و بیان کلمات عجیب و غریب کرد. بعد هم معجونی به من داد و گفت این طلسم را باطل و بختت را باز میکند باید تا آخر بخوری. اما وقتی لیوان معجون را سر کشیدم از هوش رفتم. نمیدانم چقدر طول کشید تا بیدار شدم اما فقط خانوادهام را بالای سرم دیدم و بعد هم متوجه شدم حدود یک کیلو طلا و چندین سکه و ساعت گرانقیمتم از سوی آن دو زن شیاد سرقت شده است.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات به دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. .در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از زن و دختری شکایت کرد که قصد سرقت طلاهایش را داشتند.
زن جوان در تحقیقات گفت: من با خانواده همسرم اختلاف و مشکل داشتم. در اینستاگرام با فیروزه آشنا شدم و او گفت مرا طلسم کردهاند و زنی را میشناسد که در کار شکستن طلسم خیلی حرفهای و استاد است. درنهایت هم روز حادثه فیروزه به همراه زن فالگیر به خانهام آمدند.
او ادامه داد: زن فالگیر از من خواست طلاهایم را بیاورم و معجونی داد که آن را بخورم. در حال خوردن معجون بودم که به آنها شک کردم و با خودم گفتم نکند آنها نقشه سرقت طلاهایم را دارند و میخواهند مرا بیهوش کنند. همین موضوع باعث شد که از خوردن مابقی معجون خودداری کنم. با این حال دچار حالت تهوع و سرگیجه شده بودم در همان حالت با آنها درگیر شدم و در این درگیری ماسک روی صورت هر دوی آنها افتاد و آنها قبل از آنکه بتوانند طلاهایم را سرقت کنند از خانهام فرار کردند.
نقاشی چهره مادر و دختر
شاکی در ادامه گفت: من نقاش هستم و میتوانم تصویر آنها را بکشم. با تصویردقیقی که زن جوان از متهمان ترسیم کرد، تیم تحقیق بهسراغ آلبوم متهمان سابقه دار اداره آگاهی رفتند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که فیروزه و زن رمال مادر و دختر هستند و آخرین بار به اتهام جیب بری بازداشت شدهاند.
با شناسایی هویت متهمان، محل تردد آنها شناسایی شد و مأموران موفق به بازداشت مادر و دختر شدند.
در تحقیقات اولیه آنها به سرقت از ۴ زن و دختر به بهانه بخت گشایی و شکستن طلسم اعتراف کرده و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی آنها ادامه دارد.