قتل همسر به خاطر ازدواج دوم
سال گذشته کادر درمانی بیمارستانی در تهران، مرگ مشکوک زن جوانی بهنام ناهید را به پلیس گزارش دادند.مأموران پس از حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند که ناهید بر اثر مصرف قرص برنج جان باخته است.
به گزارش ایران، پزشک معالج او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: همراه او از اینکه بیمار چه مادهای مصرف کرده خبر داشته اما خود بیمار نمیدانسته که چه مادهای خورده است از اینرو احتمال قتل او قوت گرفت و همسرش سعید بازداشت شد.
او در توضیح بیشتر گفت: ناهید چند ساعتی سردرد داشت و بهدنبال قرص مسکن گیاهی بود که اشتباهی قرص برنج خورد و مسموم شد و من هم او را بلافاصله به بیمارستان رساندم که متأسفانه فوت کرد.
در ادامه مأموران تحقیقات بیشتری در خصوص زندگی شخصی این زوج انجام دادند و مشخص شد که سعید علاوه بر اینکه اعتیاد دارد مدتهاست که با زنی در ارتباط است.
سعید پس از آنکه فهمید مأموران متوجه این موضوعات شدهاند به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و ناهید مدت زیادی بود که با هم اختلاف داشتیم چندماهی بود که با زنی بهنام سوسن ارتباط داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم.
چند باری خواستم رابطهمان را تمام کنم اما نتوانستم. از طرفی چون همسرم از اقواممان بود قادر نبودم موضوع طلاق را مطرح کنم چون فامیل به هم میریخت. روز حادثه ناهید سردرد داشت و من هم مقداری قرص برنج را داخل کپسول ریختم و داخل جعبه داروها گذاشتم. او بهدنبال قرص مسکن بود و من هم یکی از همان کپسولها را به او دادم که خورد و همان لحظه پشیمان شدم با اورژانس تماس گرفتم و سعی کردم تا قرص را بالا بیاورد. حتی وقتی او را به بیمارستان رساندم حالش خوب بود اما به یکباره حالش بد شد و فوت کرد.
متهم افزود: دیگر از بحث و جدل با ناهید خسته شده بودم و آرامشی در زندگیام نداشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم با دختری که دوستش داشتم ازدواج کنم. من حتی به خواستگاری سوسن هم رفته بودم.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوی دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح روز گذشته سعید در مقابل قضات قرار گرفت.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم با پذیرش اتهام قتل و در دفاع از خودش گفت: من معتاد بودم و بهخاطر مشکلات اعتیاد دست به چنین کاری زدم و از کارم پشیمانم. اینکه گفتم عاشق دختر دیگری شدم درست نیست. با وجود اختلافات بین ما اما من ناهید را دوست داشتم و دلم نمیخواست قاتلش باشم. اختلافات ما در حد قتل و نابود کردن او نبود اختلافات زن و شوهری بود.
متهم درباره سوسن دختری که با او رابطه داشت نیز گفت: من آن دختر را به برادرزنم معرفی کردم که با هم ازدواج کنند اما بعد خودم به او دلبسته شدم.او و خانوادهاش نمیدانستند که من همسر دارم. من از او خواستگاری کرده بودم. هیچکدام از کارهای من از روی عقل و شعور نبود. موادی که مصرف میکردم و قرصی که میخوردم عقل را از من گرفته بود. به هر حال اگر خواستگاری رسمی میرفتم پدر و مادر دختر تحقیق میکردند و میفهمیدند که من زن دارم. ولی اصلاً به این چیزها فکر نمیکردم. اصلاً نمیدانم چرا اینکار را میکردم و هیچ انگیزهای هم برای قتل همسرم نداشتم. من شرمنده خانواده همسرم هستم و از آنها درخواست بخشش دارم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافعش قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
به دستور ارواح سرگردان برادرم را کشتم!
ساعت ۲ بامداد ۲۰ آذر، ساکنان خانهای قدیمی در محدوده نواب متوجه سر و صدایی از حیاط شدند. با شنیدن صدا آنها خود را به طبقه پایین رساندند و با بدن نیمه جان و خونین پسر ۳۳ سالهشان مواجه شدند.
به گزارش ایران، پسر بزرگشان نیز بلافاصله در اتاقک ۱۰ متری که گوشه حیاط برای خودش ساخته بود را قفل کرد و پا به فرار گذاشت. اینطور بهنظر میرسید که دو برادر باهم درگیر شدند و برادر ۴۰ ساله بهنام هاشم، برادر کوچکش بهنام حامد را با سه ضربه چاقو مجروح کرده است.
حامد ساعاتی بعد در بیمارستان جان باخت و موضوع بلافاصله به بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد.
در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، امیر پسر ۱۵ ساله هاشم که در حال رانندگی با موتورسیکلت پدرش بود دچار سانحه شد و او را به بیمارستان منتقل کردند. امیر در بیمارستان از راز جنایتی که پدرش مرتکب شده بود پرده برداشت و گفت: شب حادثه پدرم با عمویم دعوایش شد و از روی عصبانیت با چاقو به او حمله کرد. دیدن این صحنه واقعاً مرا ناراحت کرد به طوری که زبانم بند آمده بود. از ترسم سوار موتور پدرم شدم و خانه را ترک کردم. آنقدر حالم بد بود که فقط در خیابانها پرسه میزدم تا این که تصادف کردم و مرا به بیمارستان آوردند.
اظهارات امیر و مدارک بهدست آمده، نشان میداد که هاشم برادر بزرگ متوفی متهم به قتل برادرش حامد است. از اینرو او ساعت ۳ بعدازظهر روز جمعه، در حوالی نواب دستگیر شد.
اعترافات عجیب
متهم به قتل پس از دستگیری منکر قتل برادرش شد، اما در ادامه بازجوییها اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: مدت هاست که به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارم. سه بار ازدواج کردم و هر سه بار هم به خاطر اعتیادم ناچار به جدایی شدم. ۱۲ سالی است که با یک روح سرگردان زندگی میکنم؛ روحهایی که به بهانههای مختلف مرا اذیت میکنند. شب حادثه وقتی با برادرم درگیر شدم ارواح سرگردان کنارم داخل حیاط بودند.
هاشم ساعاتی بعد دوباره اظهارات تازهای را بیان کرد و مدعی شد: با برادرم که درگیر شدم، روح سرگردان به سراغم آمد و از من خواست تا کاری انجام دهم. من نمیتوانستم دستورات آنها را انجام ندهم برای همین طبق خواسته آنها برادرم را با چاقو زدم.
متهم جوان به دستور بازپرس محمد جواد شفیعی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد تا تحقیقات بیشتری از او صورت گیرد.
دلیل عجیبی که زن میانسال از همسرش طلاق گرفت!
زن میانسال با ارائه دلیلی عجیب در دادگاه از همسرش طلاق گرفت.
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، یک زن انگلیسی با طلاق عجیب خود از همسرش به سوژه رسانهها تبدیل شد. «چارلز آیه کومی» به رسانههای محلی این کشور گفت که همسرش با ارائه دلایلی مانند اینکه شوهرم زیاد کار میکند و به تعطیلات نمیرود توانسته از او طلاق بگیرد.
بیشتر بخوانید
این مرد ۶۴ ساله با بیان اینکه حقوق بشر در مورد او پایمال شده است گفت که در حال انجام اقدامات لازم برای به چالش کشیدن قوانین طلاق آسان انگلیس در دادگاه عالی در اواخر این ماه است. آقای کومی با زیرسوال بردن قوانین طلاق در انگلیس تاکید کرد که انگلیس دارای قوانین طلاق بسیار آسانی است. او گفت که استفاده از «رفتار نامعقول» به عنوان زمینه طلاق در دادگاههای انگلیس بسیار مبهم است، زیرا چنین چیزی در قانون اصلا تعریف نشده است.
این مرد میانسال همچنین قرار است برای لغو قانون طلاق «بدون اشتباه» که قرار است از پاییز سال آینده اجرایی شود تلاش کند که به گفته او جدایی را حتی آسانتر خواهد کرد.
بنا به ادعای آقای کومه قانون «علل همسری» ۱۹۷۳، اصل قانون مداری، حق انسانها و همچنین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر را نقض میکند. او میخواهد منظور دقیق از «رفتار نامعقول» در قانون تعریف شود و به زوجین این امکان فراهم شود تا تقاضای طلاق مشترک کنند نه اینکه به گفته او یک طرف در برابر طرف دیگر طلاق یکطرفه درخواست نماید.
همسر کومی در سال ۲۰۱۸ از وی جدا شد. کومی که دارای دو دختر از همسر سابقش است گفت که همسرش با استناد به «رفتار نامعقول» در دادگاه توانست از او طلاق بگیرد. بنا به گفته این مرد، زنش در دادگاه گفته بود که شوهرش بسیار کار میکند و طی ۲۰ سال زندگی مشترک با او و دو دخترش هرگز به تعطیلات نرفته است. دادگاه نیز پس از شنیدن صحبتهای این زن رای طلاق را صادر کرد.
انتهای پیام/
۱۶۸ ساعت حبس مهندس جوان در شرکت هرمی
مهندس جوانی که به قصد یافتن کار مناسب از یکی از شهرهای شرقی کشور به تهران آمده و در دام آدمربایی اعضای باند یکی از شرکتهای هرمی افتاده بود، با ارسال موقعیت مکانی برای خانوادهاش و دخالت یکی از همسایهها از مرگ نجات یافت.
او در توضیح ماجرا گفت: پس از آنکه پسرم ایمان در رشته کامپیوتر فارغالتحصیل شد به دنبال کار بود تا اینکه یکی از اقواممان در تهران با او تماس گرفت و برای کار در شرکتش از او دعوت به کار کرد و در نهایت به تهران آمد، هرازگاهی به صورت تلفنی با او حرف میزدیم تا اینکه صبح روز ۱۶ آذر با ارسال موقعیت مکانیاش به خواهرش پیام داد که جانش در خطر است.
بعد از آن هرچه با او تماس گرفتیم جواب نداد. به همین خاطر نگرانش شدیم و به تهران آمدیم. موقعیت مکانی او را پیدا کردیم، اما پلاک محلی را که ایمان در آنجا بود، نمیدانستیم. همانطور که در جستوجوی پلاک بودیم، تلفن همراهم به صدا درآمد که شخصی از پشت تلفن از ما خواست به سرعت خودمان را به نشانی که میدهد برسانیم. نشانی همان جایی بود که ما پیدا کرده بودیم و پس از گرفتن شماره پلاک به خانه مورد نظر رسیدیم، اما همان موقع متوجه شدیم که اورژانس در حال انتقال پسرم به بیمارستان است و ما هم به بیمارستان رفتیم و پس از بهبودی نسبیاش گفت که چند نفر من را در آن خانه حبس کرده بودند و بعد هم به عمد من را از طبقه دوم به پایین انداختند.
بهدنبال شکایت معلم بازنشسته و به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات درخصوص این ماجرا آغاز شد. در نخستین گام تیم تحقیق به خانه مورد نظر رفتند، اما کسی در طبقه دوم نبود. اما ساکن طبقه سوم که با پدر ایمان تماس گرفته بود، اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار داد و گفت: دو ماهی است که در طبقه دوم ساختمان افرادی ساکن شدهاند که رفتارهای مشکوکی دارند. عصر روز ۱۶ آذر، صدایی از طبقه دوم به گوشم رسید و بهدنبال صدا من بلافاصله از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم پسر جوانی از طبقه دوم به پایین افتاده است. فوراً خودم را به طبقه همکف رساندم و دیدم که ساکنان طبقه دوم، قصد سوار کردن پسر جوان را به داخل خودروی شان دارند. من هم با دیدن این صحنه شروع کردم به داد و فریاد که مردان ناشناس از ترس فرار کردند.
حبس در شرکت خیالی
ایمان نیز در تشریح ماجرا گفت: من تصور میکردم آن خانه، شرکتی است که مسئولان آن دکتر و مهندس هستند و کارهای آی تی و کامپیوتری باید انجام بدهم، اما زمانی که به آنجا رفتم، فهمیدم که آنجا اسارتگاه است. از همان روز اول تصمیم به فرار گرفتم، حتی به دروغ گفتم حالم بده و کرونا گرفتم. اما آنها هیچ توجهی نکردند و از من خواستند چند نفر عضو برای شرکت شان پیدا کنم. تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام اعضای یک باند هرمی افتادهام. آنها افراد تحصیلکرده مثل من را که بهدنبال کار بودند به شرکت شان میکشاندند و با این ترفند که باید مبلغی را به عنوان حق عضویت پرداخت کنی و ۵ نفر را هم به عنوان زیرمجموعه معرفی کنی، در شرکت حبس میکردند؛ حتی آنها مرا تهدید به مرگ کردند. شرایطم اصلاً خوب نبود و هر بار که میخواستم با تلفن همراهم صحبت کنم آنها کنار من بودند. تا اینکه صبح ۱۶ آذر از فرصت استفاده کردم و موقعیت محلی که در آن بودم را برای خواهرم ارسال کردم و گفتم جانم در خطر است. ساعاتی بعد هم که دیدم شرایط خوب است، تصمیم به فرار از پنجره گرفتم، کیفم را به پایین پرتاب کردم و خواستم خودم بپرم که مرا از پنجره به پایین هل دادند. پس از اظهارات ایمان ۲۷ ساله، بازپرس مصطفی واحدی دستور تحقیق از صاحب خانه طبقه دوم، شناسایی اعضای شرکت هرمی و دستگیری آنها را صادر کرد.
منبع: ایران
دستگیری دزدهای ۱۴ کیلو طلا در تهران
رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: طی چند روز پیش گزارشی از سرقت ۱۴ کیلوگرم طلا با استفاده از سلاح سرد به پلیس آگاهی تهران گزارش داده شد.
سرهنگ لطفی رئیس پلیس آگاهی تهران ، با اشاره به سرقت ۱۴ کیلوگرم طلا در تهران اظهار کرد: چند روز قبل گزارشی به مرکز فوریتهای پزشکی استان تهران مبنی برسرقت ۱۴ کیلوگرم طلا با سلاح سرد و ضرب وشتم به پلیس آگاهی تهران گزارش داده شد.
او در ادامه بیان کرد: متاسفانه ساعت ۹ شب در میدان صادقیه در حالی که فردی ۱۴ کیلوگرم طلا را در یک کیف دستی به یکی از استانهای شمالغرب کشور حمل میکرد، از خودرو مسافربری پیدا شد و در یکی از کوچههای خلوت مورد ضرب و شتم ۴ نفر موتور سوار قرار گرفت.
رئیس پلیس آگاهی تهران با اشاره به سرقت رفتن طلاها، گفت: در رصدی که توسط پلیس آگاهی انجام شد به این نتیجه رسیدم که اعضای این باند از سابقه داران کیف قاپی و سرقت به زور هستند و اعضای باند در یکی از مناطق حومه شهر تهران شناسایی شدند.
سرهنگ لطفی تشریح کرد: خوشبختانه در حالی که سارقان در حال آب کردن این طلاها بودند دستگیر شدند و بخش قابل توجه طلاها کشف شد.
دستگیری ادمین صفحه غیراخلاقی اینستاگرامی با هفت هزار دنبال کننده
رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت از شناسایی و دستگیری گرداننده یک صفحه اینستاگرامی که اقدام به انتشار تصاویر و فیلمهای غیراخلاقی میکرد، خبر داد.
سرهنگ داود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت گفت: به دنبال رصد و گشت زنیهای مستمر فضای مجازی توسط کارشناسان این پلیس در راستای مقابله با عاملان انتشار محتوای خلاف عفت و اخلاق عمومی در شبکههای اجتماعی، صفحهای با بیش از هفت هزار دنبال کننده که اقدام به انتشار تصاویر مستهجن و فیلمهای غیر اخلاقی میکرد در اینستاگرام مشاهده و موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت.
رئیس پلیس فتا پایتخت ادامه داد: با توجه به مستندات موجود در فضای مجازی و طی بررسیهای اولیه توسط کارشناسان پلیس فتا مشخص شد متهم با وعدههای واهی قصد به فساد کشاندن و اغفال جوانان و نوجوانان را دارد.
این مقام انتظامی اظهار داشت: در گام بعدی با تحقیقات گسترده ماموران پلیس فتا، انجام اقدامات تخصصی و تحلیل مستندات جمعآوری شده فرد مورد نظر را که یک خانم جوان بود شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی در منزل شخصی اش در حاشیه تهران دستگیر و به پلیس فتا منتقل کردند.
وی افزود: مجرم پس از دستگیری در ابتدا سعی در گمراه کردن پلیس را داشت، اما هنگامی که با مدارک و مستندات پلیس روبرو شد صفحه شناساییشده را متعلق به خود دانست و هدف و انگیزه خود از این کار را جذب دنبال کننده و کسب درآمد از این طریق اعلام کرد که در نهایت وی برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل داده شد.
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ با اشاره به اینکه وجود صفحات غیراخلاقی یکی از معضلات اصلی در شبکههای اجتماعی است که سلامت روانی خانوادهها را تهدید میکند به شهروندان توصیه کرد: بر شیوه استفاده فرزندان خود از فضای مجازی نظارت بیشتری داشته باشند و در صورت مشاهده موارد مشابه، موضوع را از طریق ۱۱۰ یا سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir بخش ارتباطات مردمی گزارش کنند.
دستگیری بیش از ۳۰ نفر از فعالان سایتهای شرط بندی
رئیس پلیس فتا پایتخت گفت: بیش از ۳۰ نفر از افرادی که در حوزه قمار و شرط بندی فعال بودند، دستگیر شدند.
وی ادامه داد: قالب این اشخاص کسانی هستند که در فضای مجازی تبلیغات سایتهای شرط بندی را انجام دادند و در قبال این تبلیغات هم وجوهاتی را اخذ کردند.
سرهنگ گودرزی گفت: برخی افراد کارتهای بانکی خود را در اختیار مجرمان سایبری قرار دادند و باعث شدند که وقوع جرم شرط بندی تسهیل شود، این افراد در حال حاصر در اختیار پلیس هستند و بررسیها همچنان ادامه دارد.
رئیس پلیس فتا بیان کرد: درگاههایی که این مجرمان استفاده میکنند، درگاههای جعلی، اصلی نیستند، آنها را اجاره میکنند و بلافاصله تغییر کاربری میدهند.
برادرزن قربانی مهریه خواهر
مرد جوانی که بر سر پرداخت مهریه با برادرزنش درگیر و او را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، صبح روز گذشته در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از آبان ماه سال گذشته با گزارش یک درگیری مرگبار در یک ساختمان نیمه کاره در البرز به پلیس آغاز شد.
مأموران پس از حضور در صحنه و بررسیهای اولیه متوجه شدند که درگیری بین برادرزن و شوهرخواهر بر سر پرداخت مهریه بوده است. در ادامه پیکر نیمه جان مسعود ۲۶ ساله به بیمارستان منتقل شد و ضارب ۳۰ ساله با نام معروف که خودش مجروح بود نیز بازداشت شد.
ساعاتی بعد مسعود در بیمارستان تسلیم مرگ شد و معروف به اتهام قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت.
او در تشریح ماجرا به مأموران گفت: من چند سال قبل با دختری از یک خانواده افغان ازدواج کردم. رسم آنها این است که داماد باید در همان ابتدای وصلت کردن مهریه را به خانواده عروس پرداخت کند، اما چون وضع مالی خوبی نداشتم از آنها وقت گرفتم تا در اولین فرصت مهریهام را پرداخت کنم.
مدتی قبل پدر همسرم از دنیا رفت و برادرزنم مسعود از من خواست تا مهریه خواهرش را پرداخت کنم. چندبار از او فرصت خواستم و روز حادثه برای گرفتن مهریه به سراغم آمد و من بازهم از او خواستم تا به من مهلت دهد که مسعود با چوب به جانم افتاد و چند ضربه به من زد از آنجایی که من از ناحیه پا دچار معلولیت هستم ترسیدم که او من را بکشد از اینرو چاقویی که همیشه همراهم بود را از جیبم بیرون آوردم و ضربهای به او زدم و او با همان ضربه فوت کرد.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه او صادر و صبح روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی محاکمه شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند و بعد هم متهم به جایگاه رفت و با تکرار اعترافاتش در روز بازجویی گفت: قبول دارم که من مسعود را کشتم، اما او ظالمانه با یک چوب دستی به جانم افتاده بود و من تنها برای نجات جانم با چاقو ضربهای به او زدم.
رئیس دادگاه از متهم پرسید: چرا همیشه چاقو همراهت بود؟
متهم گفت: من در کارم از چاقو استفاده میکنم و به همین خاطر همیشه یک چاقو همراهم دارم.
قاضی در سؤال دیگری از متهم پرسید: آیا از قبل نقشه قتل او را کشیده بودی؟
متهم جواب داد: هرگز. من اصلاً قصد درگیری نداشتم. افرادی که در محل حضور داشتند میتوانند شهادت بدهند. اگر او دعوا را شروع نمیکرد، لازم نبود که برای دفاع از جانم به او چاقو بزنم. در آن لحظه فقط قصدم ترساندن مسعود بود، اما او آنقدر مرا زد که در آن لحظه نمیدانستم باید چه کاری انجام دهم. با این حال از اتفاقی که افتاده پشیمانم.
پس از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.