خودتان می دانید و مملکت تان…!!!

امروز خراسان جنوبی-محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / پیرمرد طبسی با آن لهجه شیرین و طنز آمیزش بدون چاپلوسی و شعار و از روخوانی و بدون لکنت زبان با وزیر کشاورزی حرف می زند و در قالب شعری همه جملاتش را با زهری تلخ با این جمله به پایان می برد، شما می دانید و مملکت تان !!!
او نه مدرک دکترای علوم سیاسی دارد، نه استاد دانشگاه است، نه روشن فکر است و نه لباس اتو کشیده و تنی معطر به عطر فرانسوی دارد، روستایی است و دلخوشی اش دو راس گاوی است که روزی ۱۵کیلو شیر می دهند و روزی اش را تضمین می کنند و وزیر به او صله ای هم می دهد.
گفتن آخرین جمله در کلام این طبسی خوش ذوق با دست هایی پینه بسته بسیار گران و سنگین است.
اینکه خود می دانید و مملکت تان مفهومش جدا شدن اوست از دولت و حاکمیت، چون او میلیون ها نفر دیگر هم در صف ایستاده اند تا دردشان را در قالب شعر و طنز و جدی و فریاد و ناله به گوش مسئولین شان برسانند اما با همان طعم جدایی و نداشتن اعتماد به فردای خود، چه رسد به سال بعد خود!! نشانه تخریب اعتقاد اوست به باورهایی که از دولت هایی که آمدند و رفتند و قشری خاص و خودی را فربه کردند!! نشانه این است که مگر قرار نبود مردم در دریای تنعم و آسایش غرق شوند! نشانه این است که مگر قرار نبود عدالت بشود بیس و پایه حاکمیت ها و ثروت های نفتی در توزیعی عادلانه به اقصی نقاط کشور تقسیم شود؟! نشانه این است که فاصله طبقاتی تبدیل به گسل طبقاتی شده و دهها میلیون نفر در زیر خط فقر دارند ادای زندگی کردن را در می آورند! نشانه این است که عدد بسیار بزرگی از همین پاپتی های انقلاب در شرایطی غیر انسانی و در زباله هایی که کسی حاضر نیست لحظه ای حتی بویش را به مشام گیرد در به در به دنبال چیزهایی می گردند که شاید برای شان پولی شود برای سد جوع و زنده ماندن تا روزی دیگر و عده ای قلیل با بینی های سر بالا به دنبال تبدیل اعضای بدن خویش در قالب گوش الاغی و چشم گربه ای هستند و بستنی ۴۵۰ هزار تومانی لیس می زنند!
نشان این است که نمایندگان شان در مجلس چرا چونان کبریت های بی خطر از اوضاع بوجود آمده دم فروبسته اند و سعی می کنند که برای انتخابی دوباره حرفی نزنند که دو سال دیگر چوب حراج به حیثیت شان زده نشود و دوباره به اصطلاح منتخب مردم شوند! نشان این است که جنگ های زرگری اربابان قدرت سیاست و اقتصاد نمایشی است که مردم ندانند که سهم شان از کشور چقدر است و این همه به یغما رفتن بیت المال را چه کسی یا کسانی باید پاسخگو باشند! مردم عادی تبدیل شده اند به مهره های شطرنج قهرمانان پوشالی شطرنج که برای شان نه شاه و نه وزیر و نه قلعه و نه اسب و فیل و سرباز اهمیتی ندارد و پس از بازی که چه برد باشد و چه باخت، با هم برادرانه دست می دهند و قهقهه سر می دهند تا بازی دیگر…!