والدین شیوه های متفاوتی برای تربیت کودکان خود دارند که به کارگیری هر شیوه بر روی شخصیت کودک در آینده بیشترین تاثیر را اعمال می کند . در این بخش شما را با ۴ شیوه تربیتی کودکان و نتیجه به کار بردن این شیوه ها آشنا می کنیم ، با ما همراه شوید.
نحوه تربیت کودک و پرورش شخصیت آن
همه والدین دوست دارند که فرزندی با تربیت داشته باشند که با دیگران به راحتی تعامل برقرار کند و خوش رفتار و قابل احترام از سوی همه باشد . برای تربیت یک کودک مهم ترین نکته ای که وجود دارد این است که کودکان آینه تمام نمای والدین هستند بنابراین خانواده تاثیر مهمی در شکل گیری شخصیت کودکان دارد .
شیوه تربیتی والدین در هر خانواده به عواملی مانند فرهنگ، تعداد اعضای خانواده ، سطح سواد و… بستگی دارد ، این نحوه تربیت بر شکل گیری شخصیت کودک و موفقیت او در آینده بسیار تاثیر گذار است.
شیوه تربیتی کودکان در خانواده ها انواع مختلفی دارد . در تحقیقاتی که توسط روانشناس آمریکایی انجام شد ، شیوه تربیتی کودکان به ۴ گروه تقسیم بندی گردید .
روش های تربیتی صحیح و غلط کودک
شیوه تربیت کودک در این تقسیم بندی بر اساس دو مقیاس که مقیاس اول درجه پاسخگویی والدین از «نقطه پاسخگو بودن کامل تا بی اهمیتی کامل» و مقیاس دوم از «نقطه متوقع بودن تا نقطه خونسردی و بی توقعی کامل» درجه بندی می شود.
در این بخش بهترین شیوه های تربیتی کودک ارائه شده و نتایج بکارگیری هر شیوه روی رفتارکودک بررسی گردیده است که در ادامه با آن آشنا می شوید.
تربیت کودکان و رشد شخصیتی
در ابتدا باید شما را با واژه های خانواده پاسخ گو و متوقع آشنا کنیم تا بهتر بتوانید ۴ شیوه تربیتی کودک را بشناسید . به نقل از روزنامه هرالد تایمز ، والدین پاسخگو کسانی هستند که پاسخ های حمایتی به فرزندانشان می دهند و با توجه به نیازهای فرزندانشان عکس العمل هایی نشان می دهند که موجب تشویق و خود انضباطی آنها می گردد.
والدین متوقع والدینی هستند که از فرزندشان انتظار دارند طبق انتظارات آنها و خانواده شان رفتار کنند و همچنین از خانواده نیز انتظار دارند تا انضباط و نظارتی را فراهم کنند که فرزندان را به انجام این انتظارات تشویق کند.
استبدادی (از مقیاس غیرپاسخگو و متوقع):
فرزندان این خانواده ها باید خواسته ها و توقعات آنها را برآورده سازند و با آن ها مطابقت داشته باشند . این والدین از تنبیه و تهدید برای برآورده شدن انتظاراتشان استفاده می کنند و اگر از آن ها بپرسید چرا باید کودکتان انتظاراتتان را برآورده سازد آن ها در جواب می گویند چون من می خواهم !
نتیجه:
این والدین اغلب کودکانی تربیت می کنند که اعتماد به نفس پایینی دارند و به راحتی در اجتماع حضور نمی یابند ، این کودکان مطیع و اغلب غمگین هستند.
بخشنده (از مقیاس پاسخگو و غیرمتوقع):
این خانواده ها اغلب توقعات کمی از فرزندانشان دارند و رابطه دوستانه ای با آن ها برقرار می کنند که همین رابطه دوستانه و آرامش محیط خانواده سبب می شود فرزندانی تربیت کنند که رفتار صحیح دارند و از قوانین خانه اطاعت می کنند.
نتیجه:
این والدین اغلب کودکانی تربیت می کنند که اعتماد به نفس بالایی دارند و دررابطه خوبی بادیگران برقرار می کنند اما این کودکان در آینده ممکن است درگیر خطرات مواد مخدر شوند و در مدرسه و دانشگاه نمرات پایینی بیاورند.
مسامحه کار (از مقیاس غیرپاسخگو و غیرمتوقع):
این والدین انتظارات کمی از کودکانشان دارند و در کارهای روزانه آن ها مداخله ای نمی کنند . این والدین با فرزندانشان صمیمی نیستند و این موضوع نشات گرفته از استرس هایشان می باشد.
نتیجه:
این شیوه بدترین نوع تربیت است و والدینی که این شیوه را بکار می برند اغلب کودکانی با اعتماد به نفس و خود کنترلی پایین تربیت می کنند. این کودکان نمرات ضعیفی در مدرسه و دانشگاه دارند و بیشتر در معرض مصرف مواد مخدر هستند.
مقتدر (از مقیاس پاسخگو و متوقع):
این والدین از فرزندشان توقعات زیادی دارند اما تکنیک های انضباطی آنها با اقدامات حمایتی همراه است چرا که این خانواده ها ارتباط صمیمی و گرمی با فرزندشان برقرار می کنند.
فرزندان آن ها می توانند اظهار نظر کنند اما تصمیم گیری نهایی برعهده خودشان است . والدین این کودکان آن ها را مستقل و مطیع تربیت می کنند.
نتیجه:
این شیوه بهترین نوع تربیت در بین این ۴ گروه است . این کودکان اعتماد به نفس بالایی دارند و در اجتماع رفتار مناسبی از خود نشان می دهند . اغلب آن ها شاد و صمیمی هستند و در شرایط متفاوت بهترین تصمیم گیری ها را می کنند .