سرمقاله/ اتحاد ملی از شعار تا عمل…!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
شرایط اجتماعی بنا به دلایل بسیار، نسبت به یک دهه قبل آنچنان دچار تغییرات بزرگی شده است که دیگر نه با سخنرانی و نصیحت و بخشنامه و… نمی توان برای افکار عمومی تعیین تکلیف کرد!
اطلاعات و اخبار و اینترنت آن چنان دنیا را دچار تغییرات شگرف نمود که تمامی طول تاریخ بشریت را می توان در چندسال خلاصه نمود، نسلی از بشر بوجود آمد که نه سنت می پسندد و نه لنگر انداختن در گذشته را و این تغییرات به دلیل مقاومت نسل گذشته و برخی مدیریت های سنتی که بیشتر از نوک بینی خویش را برنمی تابد، با تمام فرتوتی و گذر عمر همچنان با قدرت سعی در جلوه دادن حقانیت خویش دارد تا عدم اعتماد به جوانان اش را بدین گونه اثبات و توجیه کند.
در کشور ما نیز همین نوع نگرش باعث گردید تا انفکاک و انشقاق اجتماعی وسیعی جوامع را درنوردد و تولید شکاف هایی عمیق در باورها و خواسته های مردم بوجود آورد، شکاف هایی که در تعارض با مسئولان قرار گرفته و باعث گردیده تا با توجه به عملکرد مدیران میانی و بالادستی و مجموعه اتفاقات سال های اخیر، منجر به ریزش اعتماد عمومی گردد.
لذا با توجه به این فاصله ایجاد شده و کم فروغ شدن اعتماد مردم و اتفاقاتی که در زیر پوست شهرها در حال اتفاق و تکوین است، چنین به نظر می رسد که زمان اتحاد و پیوستگی فرا رسیده تا از ایجاد تنش های بیشتر و انفجار اجتماعی پیشگیری شود.
این اتحاد با مثلث دولت و مجلس و قوه قضا ظاهرا شکل گرفته است، اتحادی که اما و اگرهایی فراوان دارد. اتحادی که در عمل جامعه را به سمتی سوق دهد که از آن بوی همبستگی و آرامش به مشام مردم برسد نه فقط جنبه ظاهری و نمایش صداوسیمایی و در قالب سخنرانی های کلی مطرح شود. مردم نیک می دانند که فرق بین واقعیت و حقیقت چیست !
اگر قرار باشد که دم از اتحاد بزنیم و از سوی دیگر در مواجهه با دولت شمشیر از رو ببندیم و با روزنامه ها و تریبون های در اختیارمان به نام نقد بیشترین توهین ها و دروغ ها را نثارش کنیم و در نمایشات تلویزیونی لبخند ملیح اتحاد بزنیم، نتیجه اش می شود نابودی درصد کم باقیمانده اعتماد افکار عمومی !!
این که دائم از دستگیری این و آن خبررسانی کنیم و در حد اتهام حکم صادر کنیم و در قالب خبررسانی جامعه را دچار سرخوردگی و تنش و تخلیه روانی کنیم نامش نه اخلاق دینی است و نه آزادگی و انسانیت، نامش می شود کودتای خبری، کودتای اخلاقی، کودتای حزبی، کودتای قدرت، کودتای شرعی و کودتای عرفی بر علیه مردم، مردمی که به نام قانون اساسی و با امید تغییرات، آنی را انتخاب کردند که اعتقاد داشتند.
کودتا بر علیه خواست و اعتقاد مردم به هر نام و به هر روشی تیشه ای است بر ریشه انقلابی که چهل ساله شده است.
خدا کند این همبستگی کام همه را شیرین کند و اتحادی را رقم بزند که سال های سال است از مردم دریغ شده است.