سرمقاله – شوخی تلخ گردشگری

 امروز خراسان جنوبی _ رجب زاده
گردشگری در مقیاس جهانی سهم بزرگی از اقتصاد دارد. گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که بخش گردشگری حدود ۹ تا ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می‌دهد و صدها میلیون شغل را پشتیبانی می‌کند؛ این یعنی هر تغییر ساختاری در زیرساخت‌ها، ظرفیت اثرگذاری مستقیم بر اقتصاد را دارد. ایران به روایت آمار رسمی در برخی رسانه ها میزبان ۳۰ اثر ثبت‌شده در فهرست میراث جهانی یونسکو است که نمایان‌گر تنوع و عمق تاریخ فرهنگی کشور و یکی از عوامل مهم جذب گردشگران فرهنگی و تاریخی به شمار می‌آید.از کنار هم گذاردن آمار، واقعیتی دور از انتظار بدست می آید؛ خراسان جنوبی با ثبت ۱۰ اثر در این فهرست، یک سوم آثار تاریخی جهانی شده ایران را در وسعت خود جای داده و در شمار استان‌های دوم و یا سوم کشوری به لحاظ تعداد آثار به ثبت رسیده در یونسکو قرار دارد. این یعنی ظرفیتی ارزشمند که با سطح قابل قبول زیرساخت ها و تمرکز عمرانی و توسعه محور فاصله ای بسیار را تحمل می کند. این استان با بیش از هزار و پنجاه اثر ثبت‌شده در فهرست آثار ملی، یکی از استان‌های برخوردار از انبوه محوطه‌های تاریخی، عمارت‌ها، کاروانسراها و محوطه‌های باستانی در ایران است؛ این انباشتِ میراث محلی نشان می‌دهد «پتانسیل جذابیت تاریخی» استان بسیار بالا و هنوز نسبتاً کمتر شناخته‌شده در بازارهای گردشگری خارجی و داخلی است. در عمل، خراسان جنوبی جاذبه‌هایی مانند ارگ بیرجند، کاروانسراهای متعدد (سرایان، ده‌محمد و …)، باغ و عمارت اکبریه، محوطه‌های باستانی در قاین و نهبندان و ژئوپارک‌ها و قنات‌های تاریخی دارد که هرکدام می‌تواند به‌ عنوان نقطه‌محور گردشگری فرهنگی_تاریخی توسعه یابد؛ ثبت‌های ملی و جهانی اخیر استان نشانهٔ افزایش «اشتیاق دست‌کم حرفه‌ای و پژوهشی» برای بازدید این نقاط است، اما تبدیل این اشتیاق به جریان پایدار گردشگری نیازمند زیرساخت، حفاظت و بازاریابی هدفمند است.اما ما با این ظرفیت چه می‌کنیم؟ آماری مقایسه ای می‌تواند انفعالی سؤال برانگیز را در کل کشور نسبت به مقوله پولساز و ارزشمند گردشگری افشا کند. انفعالی که البته ریشه در لایه های پیچیده و گاه تأسف برانگیز دارد. ژاپن با ۲۶ اثر ثبت‌شده در فهرست جهانی یونسکو، در سال ۲۰۲۴ حدود ۳۶٫۹ میلیون گردشگر بین‌المللی داشته و درآمد کشور از حضور گردشگران خارجی حدود ۵۳ میلیارد دلار بوده است. ایران اما با ۳۰ اثر ثبت‌شده، در سال مالی منتهی به مارس ۲۰۲۴ تنها حدود ۷ میلیارد دلار درآمد از گردشگران خارجی بدست آورده است. وضعیت در خراسان جنوبی باز بغرنج‌تر است؛ این استان با بیش از ۱۰ عنوان ثبت جهانی در پرونده‌های یونسکو روی کاغذ «استانی جهانی» است، اما در واقعیت، زیرساخت‌های فرسوده و نبود برنامه‌ریزی، این گنج را به «ویترین بی‌مشتری» تبدیل کرده است. استانی که می‌توانست قطب گردشگری بیابان، تاریخ و فرهنگ باشد، امروز درآمد گردشگری‌اش چنان ناچیز است که حتی در آمارهای رسمی هم قابل دفاع و قابل عرضه نیست. این یعنی «میراث جهانی داریم، اما مدیریت مان هنوز جهانی فکر نمی‌کند.» این افتخار نه موتور توسعه شد و نه راهی برای درآمد پایدار. چون استانی که «جهانی» معرفی می‌شود، هنوز یک سانتی‌متر بزرگراه استاندارد سراسری ندارد، راه‌آهن ندارد، فرودگاهش پروازهای پایدار و کافی ندارد، و دسترسی به بسیاری از جاذبه‌ها، شبیه فتحِ قله است نه سفر گردشگری.گردشگری بدون زیرساخت شوخی تلخی است. چطور می‌توان از گردشگر انتظار داشت وقتی یک روز پرواز هست یک روز دیگر نیست، برنامه‌ریزی کند و خود را به باغ جهانی اکبریه برساند، وقتی جاده‌ها باریک، پرخطر و بی‌روشنایی‌اند، قلعه‌ها، کویرهای بکر یا کاروانسراهای ۳۰۰ ساله را به عنوان مقصد سفر برگزیند؟ وقتی در بیشتر شهرها اقامتگاه استاندارد به تعداد کافی وجود ندارد و در خیلی از روستاهای گردشگری، دسترسی تا خودِ جاذبه با جاده خاکی و بدون تابلو انجام می‌شود، وقتی این استان در مرکزش سهمی از مسیر ریلی ندارد و هیچ برنامه‌ریزی منسجمی برای اتصال استان به دیگر قطب‌های گردشگری ایران نیست، چه انتظاری داریم؟ واقعاً می‌خواهیم گردشگر با همه نداشتن های ما بسازد؟ مسئولان ملی سال‌هاست درباره توسعه شرق کشور شعار می‌دهند، اما شرق هنوز «محروم» است نه «محور». استانی با ۱۰ اثر جهانی و صدها اثر ملی، درآمدی ناچیز از گردشگری دارد که با داشته ها و ظرفیت هایش هرگز هم وزن نیست. این شکست میراث فرهنگی نیست؛ شکست تصمیم‌گیری و مدیریت ملی است.ما «جهانی‌ترین استان» را داریم، اما زیرساخت محلی هنوز در حد بخشنامه و وعده است.
جهانی بودن روی کاغذ کافی نیست؛ وقتی جاده نداریم، ریل نداریم، بزرگراه نداریم، و برنامه نداریم ، عنوان یونسکو فقط یک قاب عکس روی دیوار است. تنها اثرش که البته بسار هم ارزشمند است نمود یافتن ضعف و ناتوانی برخی مدیران است که سال هاست برنامه روشنی برای چنین ثروتی ندارند. وقت آن رسیده پرسیده شود: «مشکل میراث و ثروت تاریخ در این استان نیست؛ مشکل بی‌مسیر بودن است. شما که تصمیم‌گیر ملی و محلی هستید، چه زمانی از این استانِ جهانی، نگاهِ محلی را برمی‌دارید؟»