کارگران در دو قدمی مرگ!

وضعیت معادن ذغال‌سنگ همچنان وخیم است؛

کارگران در دو قدمی مرگ!

معادن سنتی ذغال‌سنگ آبستن حوادث هستند و امروز و فردا، در خراسان، دامغان، خراسان یا طبس، دوباره شاهد مرگ دلخراش معدنچیان خواهیم بود؛ وضعیت معادن اسفبار است و ممکن است حادثه‌ای بسیار بزرگ‌تر از معدنجو اتفاق بیفتد.

به گزارش ایلنا، قطار مرگ هرگز متوقف نشده است، مرگ همیشه در دو قدمی کارگران معادن ذغال‌سنگ است؛ معدنچیان ذغال‌سنگ با سینه‌های سوخته و ریه‌های آکنده از غبار مرگبار، در هر شیفت کاری در معرض انفجار گاز متان قرار دارند؛ گازی که رنگ و بو ندارد اما در چند دقیقه، کارگران را پای سفره‌ی مرگی سخت و جانکاه میهمان می‌کند.

قطار مرگ متوقف نشده است

معادن ذغال‌سنگ کشور همچنان سنتی هستند؛ بر اساس آخرین آماری که در گزارش سیاستی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره معادن وجود دارد، ۱۰۰ معدن زغال‌سنگ در کل کشور فعال هستند که از این تعداد ۹۵ درصد به شکل سنتی اداره می‌شوند؛ این آمار بعد از حادثه تلخ معدنجوی طبس در شبانگاه اول مهر منتشر شد؛ حادثه‌ای در معدنی سنتی و فاقد مانیتورینگ مرکزی و سنسورهای گازسنج اتوماتیک که در چند دقیقه ۵۳ معدنچی را به کام مرگ کشاند.

۹۵ درصد معادن ذغال‌سنگ کشور به شیوه‌ای سنتی و دستی اداره می‌شوند به این معنا که سنسورهای اتوماتیک و سیستم مانیتورینگ مرکزی ندارند؛ در معدنجو نیز گازسنجی به شیوه‌ی دستی انجام می‌شد؛ کارگران شیفت قبل، بوی سهمگین گاز را شنیده بودند؛ چند کارگر نیز به سرکارگر و پیمانکار خبر دادند، اما چون حق امتناع از کار نداشتند، چون تشکل قدرتمند و جرئت اعتراض نداشتند، مجبور شدند: پا به دالان‌های مرگ نهادند و داغی سنگین بر دل خانواده‌هایشان نشست.

معدنجو، اولین حادثه مرگبار در معادن ذغال‌سنگ سنتی کشور نبود، آخرین هم نخواهد؛ این قطار بدون توقف به راه خود ادامه می‌دهد.

سال‌ها قبل از آن، در انفجاری که روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، در معدن زغال‌سنگ یورت رخ داد ۴۳ معدنچی جان باختند..  ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۹۶، رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد براساس جمع‌بندی گزارش کمیته حقیقت‌یاب، مقصر حادثه کارفرما بوده‌است.

فقدان ایمنی در معادن ذغال‌سنگ، همیشه قربانی می‌گیرد، کارفرمایان مقصرند اما کارگران کشته می‌شوند! به جز این دو حادثه مهیب در زمستان یورت و معدنجو، چندین و چند حادثه مرگبار معادن ذغال‌سنگ در ماه‌ها و سال‌های اخیر رخ داده است؛ در همه این معادن، گازسنجی به شیوه‌ای سنتی و بدون مانیتورینگ مرکزی انجام می‌شود.

برای نمونه، فقط در یک ماه یعنی اردیبهشت ۱۴۰۳، در فاصله‌ای حدود ده روز، دو کارگر ذغال‌سنگ به دلیل تقصیر دیگران کشته شدند. ریزش در یکی از کارگاه‌های معدن اصلی زغال‌سنگ منطقه طغرالجرد شهرستان کوهبنان در استان کرمان جان یک کارگر را گرفت. همچنین براثر وقوع یک حادثه در معدن زغال‌سنگ هشونی شهرستان کوهبنان کرمان، یکی از کارگران این معدن، در۴۰ سالگی، جان خود را از دست داد.

چرا معادن مکانیزه نمی‌شوند؟

اما چرا مرگ‌های دسته‌جمعی در زمستان یورت و معدنجو، زنگ‌های هشدار را به صدا درنیاورده است؛ چرا برای معادن ذغال‌سنگ کشور، تجهیزات ایمنی به‌روز خریداری نمی‌شود و چرا کارگران ذغال‌سنگ قربانیان رده اول تحریم، بی ارزش شدن پول و بی‌توجهی دولت هستند؟

«علی مقدسی زاده» رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار خراسان جنوبی، ۲۲ سال سابقه کار در معادن ذغال‌سنگ کشور دارد؛ او با بیان اینکه «معدنجو تبدیل به یک ویترین شده که مسئولان پشت آن قایم می‌شوند و ادعا می‌کنند بیایید ببینید مانیتورینگ مرکزی نصب کردیم!» به ایلنا می‌گوید: وضعیت در سایر معادن ذغال‌سنگ کشور همچنان بحرانی‌ست. در معدنجو بعد از آن حادثه‌ی اول مهر پارسال که ۵۳ کارگر فوت شدند، مانیتورینگ مرکزی آوردند و دستگاه‌های گازسنجی نصب شده اما دیگر معادن سنتی در طبس و کشور، مانیتورینگ مرکزی و سنسورهای گاز ندارند.

به گفته وی، در شهرستان طبس ۲۲ معدن ذغال‌سنگ فعال داریم ولی متاسفانه به جز دو سه شرکت، بقیه سیستم مانیتورینگ ندارند و سنتی به همان روش دهه‌ها قبل کار می‌کنند. او می‌گوید: خطر در دو قدمی کارگران این معادن کمین کرده و هرلحظه ممکن است انفجاری مثل معدنجو رخ بدهد.

چرا برای معادن ذغال سنگ هزینه نمی‌شود؟ این فعال کارگری بالا بودن هزینه و پایین بودن قیمت ذغال و و البته تمایل نداشتن دولت و مجلس برای هزینه کردن برای معدنچیان ذغال‌سنگ را از جمله دلایل این شرایط پرخطر می‌داند و می‌گوید: هنوز معدن زمستان یورت که زمانی ۴۳ کارگرِ آن بر اثر انفجار جان باختند، همچنان سنتی‌ست و تجهیزات ایمنی ندارد.

مقدسی‌زاده تاکید می‌کند که «معادن سنتی ذغال‌سنگ آبستن حوادث هستند و امروز و فردا، در خراسان، دامغان، خراسان یا طبس، دوباره شاهد مرگ دلخراش معدنچیان خواهیم بود؛ وضعیت معادن اسفبار است و ممکن است حادثه‌ای بسیار بزرگ‌تر از معدنجو اتفاق بیفتد».  

«کار با بازرسی وزارت کار درست نمی‌شود»؛ این کارگر باسابقه معدن ادامه می‌دهد: وزارت صمت، دولت و مجلس مسئول‌اند؛ چرا در این شرایط تحریم و گرانی دلار، برای واردات تجهیزات ایمنی هزینه نمی‌کنند؟ متاسفانه بعد از هر حادثه فقط هیاهو می‌کنند و حاصل هیچ؛ هیاهو بر سر هیچ برای کارگران ثمری ندارد….».

هیاهوهای بی‌حاصل!

در معدنجو ۵۳ کارگر جان خود را از دست دادند؛ در زمستان یورت ۴۳ نفر؛ بعد و قبل از این دو حادثه بزرگ، مرگ‌های دلخراش دیگری در معادن ذغال‌سنگ اتفاق افتاده است. یادمان نرفته شهریورماه ۱۴۰۲، اجساد ۶ کارگر معدن زغال سنگ طزره دامغان که بر اثر انفجار گاز و ریزش تونل، زیر آوار حبس شده بودند پس از ۹ ساعت از زیر آوار بیرون کشیده شد. هر بار رسانه‌ها پشت هم تیتر زدند و مسئولان هیاهو کردند؛ اما هیاهو و قیل و قال مسئولان بر سر مرگ‌های جمعی کارگران حاصلی نداشته است، حتی معادن مکانیزه نشده‌اند.  سیاست‌های لیبرالی خشن و سودجویی و رانتخواری، پولی برای کارگران معادن ذغال‌سنگ باقی نمی‌گذارد!

کارگران معادن ذغال‌سنگ با حداقل حقوق و غالباً پیمانکاری و فاقد تشکل‌های صنفی هستند؛ بسیاری از آن‌ها حتی برای بازنشستگی سخت و زیان‌آور مشکل دارند. این کارگرانِ بی‌صدا و بی حقوق با ریه‌های سنگین و بیمار و صورت‌های آغشته به گرد ذغال‌سنگ، همیشه در دو قدمی مرگ ایستاده‌اند؛ مقدسی زاده آخر صحبت‌هایش با خنده‌ای تلخ می‌گوید «راستی از افزایش حقوق کارگران معادن ذغال‌سنگ چه خبر؟ قولی که وزیر کار داده بود، یادتان هست؟……».