چنگال حادثه روی گلوی کودکان استان

مرگ کودکان، واژه‌ای که شنیدنش دل هر پدر و مادری را می‌لرزاند، در خراسان جنوبی بیش از هر عامل دیگری با «سوانح قابل پیشگیری» گره خورده است؛ سوانحی که از جاده و خیابان گرفته تا خانه و حیاط و حتی سفره غذا، کمین‌گاه جان‌های کوچک و بی‌دفاع شده‌اند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد بیش از ۲۴ درصد فوت کودکان در این استان ناشی از حوادثی است که می‌توان با آموزش، آگاهی و نظارت والدین جلوی آن را گرفت.
وقتی صحبت از مرگ کودکان می‌شود، ذهن بسیاری از ما به بیماری‌های سخت و غیرقابل درمان می‌رود؛ اما واقعیت تلخ این است که در خراسان جنوبی، کودکان بیش از آنکه قربانی بیماری شوند، جانباخته «حوادث غیرعمدی» می‌شوند. دکتر مجید شایسته، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، با تکیه بر داده‌های سال گذشته نظام مراقبت مرگ کودکان می‌گوید: ۴/۲۴ درصد از فوت کودکان در استان به دلیل وقوع سوانح و حوادث قابل پیشگیری رخ داده است. به گفته او، مهم‌ترین علل فوت به ترتیب شامل حوادث ناشی از حمل و نقل، انسداد تنفسی بر اثر شیر و مواد غذایی، غرق‌شدگی و مسمومیت است. این آمار نشان می‌دهد جاده، سفره، آب و حتی دارو و مواد شیمیایی در خانه می‌توانند تهدیدکننده جان کودک باشند.

چرا کودکان بیشتر آسیب‌پذیرند؟
شایسته توضیح می‌دهد که کودکان به دلیل مراحل رشدی خاص خود، غرق در خواسته‌های آنی می‌شوند و توجه کمی به محیط اطراف دارند. تجربه کم و درک محدود آنان باعث می‌شود پیامدهای خطرناک شرایط جدید را پیش‌بینی نکنند. کنجکاوی ذاتی و روحیه ماجراجویی که بخش جدانشدنی کودکی است، اگر بدون نظارت والدین باشد، می‌تواند به بهای جان تمام شود.
مقالات علمی نیز این موضوع را تأیید می‌کنند. نتایج یک مطالعه منتشرشده در سال ۲۰۲۳، در مجله علمی بین‌المللی معتبر در حوزه پزشکی کودکان نشان می‌دهد که بیش از ۶۰ درصد حوادث مرگبار کودکان جهان در محیط خانه و اطراف آن رخ می‌دهد و عامل مشترک اغلب آن‌ها «نبود نظارت کافی» است. در واقع، کودکان قربانی «دنیای پرخطر بزرگسالان» می‌شوند، در حالی که هنوز توانایی درک یا مقابله با آن را ندارند.

نقش والدین و جامعه
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند مسئولیت اصلی پیشگیری را بر دوش والدین و مراقبان می‌گذارد: وظیفه خطیر والدین است که با کسب آگاهی کامل درباره عوامل زمینه‌ساز سوانح و حوادث، نظارت مستمر و هوشمندانه‌ای بر کودکان داشته باشند.
اما ماجرا تنها به خانواده ختم نمی‌شود. جامعه نیز در برابر جان کودکان مسئول است. محیط‌های شهری ایمن، قوانین سختگیرانه در زمینه حمل و نقل، الزام به استفاده از صندلی ایمنی کودک در خودرو، پوشش ایمنی استخرها و آموزش عمومی درباره مسمومیت و خفگی، از جمله اقداماتی است که در بسیاری از کشورها به کاهش چشمگیر مرگ‌های ناشی از حوادث منجر شده است. برای نمونه، تجربه ایالت‌های جنوبی هند نشان می‌دهد پس از اجرای طرح «خانه ایمن کودک»، مرگ‌ومیر ناشی از غرق‌شدگی خانگی تا ۴۰ درصد کاهش یافت.

هشداری که نباید نادیده گرفته شود
آمار ۲۴ درصدی مرگ کودکان در خراسان جنوبی، تنها یک عدد خشک و بی‌روح نیست؛ پشت این عدد، ده‌ها خانواده‌ای قرار دارند که شادی خانه‌شان در یک لحظه به ماتم بدل شده است. هر حادثه قابل پیشگیری که جان کودکی را می‌گیرد، در واقع محصول کم‌توجهی، نبود آموزش و غفلت جمعی است.
شایسته در پایان تأکید می‌کند: با افزایش سطح آگاهی والدین و حساس‌سازی خانواده‌ها درباره مراقبت ایمن، می‌توان جامعه‌ای امن‌تر برای کودکان فراهم و نقش مهمی در کاهش این حوادث ایفا کرد.
باید پذیرفت، این یک زنگ خطر جدی است که نمی‌توان آن را پشت آمار و ارقام پنهان کرد. این یعنی تقریباً از هر چهار کودک که جانشان را از دست می‌دهند، یک نفر قربانی سوانحی می‌شود که می‌شد جلوی آن را گرفت. هر بار که پدری در جاده پایش را روی پدال گاز بیشتر فشار می‌دهد، هر بار که مادری ظرف دارویش را بی‌پروا روی طاقچه می‌گذارد، هر بار که خانواده‌ای قفل در استخر یا حوض خانه را نادیده می‌گیرد، باید بداند ممکن است تصمیمی ساده بهای جان یک کودک باشد.
مسئولیت سنگینی بر دوش ماست؛ والدین، جامعه و حتی نهادهای تصمیم‌گیر. نمی‌توان تنها به آگاهی والدین بسنده کرد و نقش ساختارها را نادیده گرفت. چرا هنوز در بسیاری از جاده‌های روستایی کمربند ایمنی یا صندلی کودک الزام جدی ندارد؟ چرا خانه‌های پر از خطر، بدون هیچ نظارت یا آموزشی، همچنان میدان بازی کودکان‌اند؟ چرا مسمومیت‌های ساده به دلیل نبود فرهنگ ایمنی، آینده خانواده‌ها را ویران می‌کند؟
مرگ یک کودک تنها مرگ یک فرد نیست؛ فرو ریختن آینده یک خانواده و شکاف در پیکره جامعه است. هر حادثه‌ای که امروز در سکوت و بی‌تفاوتی رخ می‌دهد، فردا با فاجعه‌ای بزرگ‌تر به سراغ ما می‌آید. اگر همین حالا برای ایمن‌سازی خانه‌ها، جاده‌ها و محیط زندگی کودکان اقدام نکنیم، باید آماده باشیم تا هر سال در آمار رسمی، نام فرزندان بیشتری را ببینیم که قربانی بی‌توجهی ما شدند.
کودکان خراسان جنوبی و ایران، سزاوار آن نیستند که مرگشان حاصل بی‌مسئولیتی ما باشد. این زنگ خطر را اگر جدی نگیریم، فردا دیر است و دیر شدن در این میدان یعنی خالی شدن دستان پدر و مادر از گرمای دست‌های کوچک فرزندانشان.