امروز خراسان جنوبی_محمدراعی فرد
خبری تکان دهنده در یکی از استانهای کشور که موجی از تأثر و شور دلی را برانگیخت؛ سه فقره قتل در عرض چند ساعت. خبری تکان دهنده و درعین حال آینه تمام قد واقعیت لایه های درونی کشور که تاکنون نه اینکه راه حلی برای آن اندیشیده نشده بلکه کم کم دارد تبدیل به یک رویه درون اجتماعی میشود.البته تقریباً هر روز در گوشه وکنار کشور قتلی صورت می پذیرد اما در طی چند ساعت سه قتل جای تفکر و راه اندیشی ضربتی دارد.پدری که فرزندانش را درکمال بی رحمی میکشد. فرزندی که پدر و مادرش را ازحق زنده ماندن محروم میکند. برادرانی که خواهر خویش را پس از روزها شکنجه با بیل می کُشند. جوانی که سر نامزدش را ازتن جدا میکند. پدری که دخترش را با داس مثله میکند و … .این اخبار را نمی شود پنهان کرد و یا چون زباله های خانگی زیر فرش پنهان کرد. وقتی فقر و فساد و بیکاری و تورم و ترس از آینده و نداشتن امید و انگیزه یک زنجیره را به وجود آورده و کاملش میکند باید به تماشای صحنه های وحشتناک تری نشست .خشم و نفرت غیرقابل کنترلی که در یک لحظه و با یک بهانه کوچک فوران میکند؛ خروجی اش همین اتفاقاتی است که مردم را عاصی و در عین حال سِر میکند. این اتفاقات دهشتناک در طول دهه ها تلنباری شده براقشار مختلف مردم تا هر روز شاهد بالارفتن انواع و اقسام قتلها باشیم. آسیب شناسی واقعیتهای موجود باتوجه به آمار و ارقام بسیار اهمیت دارد. اینکه باید بپذیریم با گذشت زمان جامعه و برخی افرادش به مرحله ای میرسند که به مرگ اندیشی خوش آمد میگویند. برخیمسئولان و مدیران ریز و درشت باید به این باور رسانده شوند که مردم به دلیل چالشها و خلاءهای عمیق مدیریتی دارند بهای اهمال کاری آنان را در طول دهه ها با افزایش استرسها و مشکلات روانی با اتفاقاتی تلخ و مرگبار پرداخت میکنند.مردم را ازشادی و سرزندگی تاراندن و امید را در آنان کشتن و دلهره آینده را در آنان زنده کردن و احساس تنهایی و سرگردانی آنان، مجموعهای بی بدیل است که این روزها نمایش تلخ آنها را در ژانرهای گوناگون شاهدیم.