سرمقاله – چرا از به رسمیت شناختن نسل Z هراس داریم؟

امروز خراسان جنوبی _ محمد راعی فرد

پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک درس های مهمی باخود به همراه دارد. جوان سوسیالیست مسلمان از حزب دموکرات به شهرداری پایتخت سرمایه‌داری جهان رسید. شورش أرام نسل جوان علیه سیاست های حاکم نه تنها رقابت سنتی بین دو حزب را دچار دگرگونی کرد، بلکه رقابت های درون حزبی را نیز جلوه‌ای تازه بخشید. نسل تازه میدان را از نسل کهنه و سیاست پیشگان کهنه کار گرفت. راز پیروزی حزب دموکرات دگرگون کردن رسم و راه ها و روش های مرسوم بود که ممدانی پرچم دار آن شد. ممدانی نماینده نسلی شد که خود را در لایه های پیچیده سیاسی و زبان های رایج دیپلماتیک پنهان نمی‌کند؛ آشکارا از نسل کشی درغزه سخن می‌گوید. از اهمیت  توجه به زندگی روزمره می گوید. پنجه در پنجه سرمایه داران هنرپیشه می‌اندازد… .این همان ویژگی نسل زد است که شبکه های اجتمایی و توان ارتباطی آن را می‌شناسد و پیوندهای نسلی را اسباب تغییر می‌سازد. از بیان هویت خود احساس شرمساری نمی‌کند. درسی که می‌شود گرفت این است که: اصلاح طلبان و اصولگرایان باید از پیر سالاری به سمت و سوی جوان سازی و جوان گرایی گام بردارند و در سپردن امور به نسل جوان اندکی تردید به خود راه ندهند. یا با نسل جوان وایده های آن ها همراه می شود و یا آن که جوانان راه خود را خواهند رفت و کار خود را خواهند کرد. بسیاری که با انقلاب برآمدند و میدان یافتند و همه پست ها و مقام های کلیدی را از آن خود کردند هنوز حاضر نیستند سهمی برای نسل جوان با ایده های نو و پویا و توانمند و دانش روز بدهند. رویگردانی نسل جوان از نسل های پیشین در همین تمامیت خواهی و میدان ندادن ها شکل گرفته و معنا پیدا می کند. در حالی که ممدانی ۳۴ ساله شهردار بزرگ‌ترین شهر اقتصادی دنیا می شود. جوان هوشمند ایرانی برای عضویت در یک شورای ساده هم بایستی از هزاران پیچ و خم بررسی صلاحیت گذر کند و پرونده ناکامی های خود را که پیامد نگاه از بالاست پر و پرتر کند.