سرمقاله – وقتی چشم‌ها نمی‌بینند و گوش‌ها نمی‌شنوند

امروز خراسان جنوبی_ محمد راعی فرد

آدمی از این همه بی تدبیری و این همه فریاد برآوردن و شنیده نشدن دچار سرگیجه سیاسی می‌شود. سال هاست که دلسوزان و کارشناسان برجسته کشور هشدار می دهند و خطرات را در برابر چشم مسئولان قرار می دهند ولی دریغ از اندکی‌ هشیاری و آینده نگری! دل خوش بودن و سرگرم بودن به مواردی که در راستای منافع ملی نیست  پیامدی جز آن چه به آن رسیده‌ایم، ندارد. در هر جای دیگر هر فرصتی را برای حل مشکل می شناسند و می سازند و در این جا از فرصت ها، خطر و تهدید ساخته می‌شود. بازی دنیا با ما به جاهای بد ‌و خطرناکی رسیده است. بازی ساز، ما را وارد میدان‌های خطرناک و دلهره آور کرده است. مگر می‌شود این همه بدون توجه به منافع ملی گام برداشت؟ مگر می‌شود سخن این همه کارشناس درحوزه های گوناگون را نادیده گرفت؟ و هزاران مگر دیگر. جامعه ما به هزاران دلیل دچار افسردگی ست. دل و دماغی برای کسی نمانده است. کارشناسان وسیاسیون نیز دچار افسردگی سیاسی شده اند چون هر چه می‌گویند کسی نمی‌شنود. و هر چه هشدار می‌دهند و راه می‌نمایند به هیچ گرفته می‌شود. اینک هیچ راه حل اثربخشی جز بازگشت تمام و کمال به مردم و پذیرفتن اصلاحات ساختاری اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و… وجود ندارد. دوران تغییرات آهسته و گام به گام هم  سپری شده است. بهتر آن است که  آشکارا و بدون پرده پوشی روی آوردن به تغییرات پایه‌ای آغاز شود. ادامه راه گذشته پیامدهایی جز آن چه در برابر ماست نخواهد داشت.