مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۷ دی/ واکنش تند کیهان به سرمقاله جمهوری اسلامی/پیام رزمایش‌های ایران چیست؟/یک پرسش بی‌پاسخ: چرا مهاجرت نمی‌کنیم؟

دلار در کانال دلالی، مشکل کجاست: سیاست‌گذاری یا نحوه اجرا؟، «علی دایی» و حاشیه‌های غیرفوتبالی!، معجزه خودروی آب‌سوز، توپ برجام در زمین کیست؟، سراب ارزانی با خودروی وارداتی؟، واکنش رئیس جمهور به افزایش قیمت ارز و تشییع پیکر۴۰۰ شهیدگمنام در سراسر ایران از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه ۷ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که نگاه‌های مختلف به احیای برجام، اختلاف دولت و مجلس برای مدیریت بازار ارز و واکنش رئیس جمهور به افزایش قیمت ارز در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

واکنش تند کیهان به سرمقاله جمهوری اسلامی

روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه و در واکنش به سرمقاله دوشنبه روزنامه جمهوری اسلامی که با عنوان دولت اسلامی یا اسلام دولتی چاپ شده بود نوشت:
– مبارزه با استکبار از اهداف متعالی انقلاب است اما جریان تجدیدنظر طلب (انقلابیون پشیمان (متمایل به غرب) سعی کردند از انقلاب هویت‌زدایی کنند. عجیب این که گردانندگان روزنامه جمهوری اسلامی هم با جریان مذکور همراهی کردند اما اکنون مدعی مطالبه به بازگشت به شعارهای انقلاب شده‌اند. این ادبیات که رئیس‌جمهور آمریکا بسیار مؤدب، و امضای وزیر خارجه آن تضمین است، یا با آمریکا می‌شود شراکت برد-برد کرد، در کجای ادبیات انقلاب اسلامی جا داشت یا با کدام تجربه تاریخی ملت ایران مطابقت می‌کرد؟!
– دفاع از مدیریت اشرافیت غربگرا، در کجای قاموس انقلاب اسلامی قرار دارد که روزنامه مذکور و افراد و عناصر مشابه،‌در مسیر چنین دفاعی قرار گرفته و به مدت ۸ سال، آن سوء مدیریت‌های فاجعه‌بار را توجیه کردند تا خسارت‌های بی‌سابقه را برجامی گذاشت؟ و حال که آن خسارت‌ها در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی آشکار شده، چرا به جای عذرخواهی از مردم و نظام،‌قیافه طلبکاران را به خود می‌گیرند و خواستار بازگشت به آرمان‌های انقلاب می‌شوند؟ کدام آرمان‌ها؟ همان که ائتلاف غربگرای پرمدعی اعتدال و اصلاحات دنبال ذبح‌شان بودند ونظام و نیروهای انقلابی نگذاشتند؟! اصرار بر واگذاری منابع قدرت و پیشرفت کشور در قالب برجام‌های ۱ و ۲ و ۳، با شعارهای انقلاب نسبتی داشت یا تحمیل تورم ۶۰ درصدی و گسترش شکاف طبقاتی در دولت «برجام و دیگر هیچ»؟! آیا شرم‌آور نیست که بانیان این خسارت‌ها اکنون به جای سرافکندگی، خسارت کج‌فهمی‌ها و بی‌کفایتی‌های خود را از نظام و دولت جدید و نیرو‌های انقلابی‌طلب می‌کنند؟! اجرای ۳۷ دیکته از مجموع ۴۱ دیکته FATF و چند برابر شدن تحریم‌ها با این وجود، چه ربطی (جز تضاد) به شعارهای انقلاب دارد؟!
– اشرافیت غربگرا چرا رویگردانی مردم از آنها در انتخابات را انکار و موضوع بررسی صلاحیت‌ها را به رخ می‌کشد؟ آیا مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات مجلس به جای یک لیست، سه فهرست ارائه نکردند؟ و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد نداشتند که خاتمی و ۱۶ حزب اصلاح‌طلب، نهایتاً پای حمایت از عبدالناصر همتی جمع شدند؟!

 

یک پرسش بی‌پاسخ: چرا مهاجرت نمی‌کنیم؟

حمیدرضا بوستانی طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: اول دی‌ماه امسال، روزنامه اطلاعات به نقل از مدیرعامل «انجمن بازرگانی ایران و کانادا» نوشت براساس برآوردها در یک و نیم سال اخیر، فعالان بخش صنعت وتجارت ایران تا ۷۰ میلیارد دلار سرمایه به شکل کارخانه و ملک را از ایران خارج نموده وبه کانادا برده‌اند. هر چند صحت خبر توسط بانک مرکزی مورد تردید قرار گرفته، ولی واقعیت آن است که این آمار، حتی اگر اغراق گونه باشد نیز، حکایت از وجود یک نگرانی جدی در خصوص تهدید حیات اجتماعی و خروج برخی نخبگان دارد. با وجود تعدد روش‌های مهاجرت و فراوانی کشورهای مهاجرپذیر، این روزها دیگر مهاجرت رویای دست نیافتنی به نظر نمی‌رسد. آن‌ها که واقعاً عزمی برای رفتن دارند بالاخره راهی خواهند یافت.
از نظر محسن رنانی، مهاجرت به عنوان یک تصمیم بی‌بازگشت، ضمن آسیب به «بست وجودی انسان»، به معنای دست شستن از همه موقعیت‌های اجتماعی بوده که فرد برای خویش دست و پا کرده است. از نظر این استاد دانشگاه اصفهان، آهنگ شتابدار هجرت نخبگان، خطرات جدی هم برای حاکمیت و هم برای زندگی جمعی در پی دارد. این حجم از خروج، علاوه بر خطر ایجاد فرسایش تمدنی، منجر به نابودی طبقه متوسط جامعه می‌شود. نیازی به گفتن نیست که جامعه، بدون نخبگانش تهی از عقلانیت گردیده و در بزنگاه‌های تاریخی حرفی برای گفتن ندارد. یکی از دلایل غیرقابل انکار تمایل به این حجم از مهاجرت، از بی‌تدبیری ما بوده که در این خصوص دست کم دو مصداق قابل اشاره است.
اول؛ در عرصه مدیریت داخلی، کار به جایی رسیده که رسانه‌های حامی دولت نیز قلم به انتقاد برده و می‌نویسند خانه، خودرو، دلار و سکه ترمز بریده و کسی داوطلب پاسخگویی نیست. مطابق معمول همه سالهای اخیر، هر زمان نرخ ارز سرکش می‌شود حرف درمانی مقامات آغاز می‌شود. فقط خدا می‌داندوضعیت چقدر اسفناک بوده و مردم چه رنجی متحمل شده‌اند که مسئولین، کاهش تورم به ۴۰ درصد در سال جاری را برای خود یک دستاورد تلقی می‌کنند. این روزها نرخ دلار در حالی قیمت ۴۰ هزار تومان را پشت سر گذاشته که رئیس کل بانک مرکزی، ۲۱اردیبهشت-زمانی که دلار در کانال ۲۵ هزار تومان معامله می‌شد- در اظهارنظری مدعی شد در تاریخ بانک مرکزی بیشترین ذخایر اسکناس ارزی را داریم.
دوم؛ در عرصه سیاست خارجی نیز شرایط خیلی گل و بلبل نبوده و دولت، منفعلانه در حال تماشای گل‌هایی است که در صحنه بین‌الملل وارد دروازه ایران می‌شود. برای مثال، «زمستان سخت اروپا» کلید واژه‌ای بوده که تیم مذاکره‌کننده برجامی به آن دلبسته بود تا در مذاکرات هسته‌ای دست بالا را بگیرد. بر خلاف انتظارات، اما، نه تنها خبری از زمستان سخت اروپا نشد، بلکه به برکت برنامه‌ریزی و آینده‌نگری، گاز به وفور و با قیمت مناسب برای مردم آن کشورها در دسترس قرار گرفت. در ایران، اما، کار به جیره‌بندی و قطع گاز ادارات دولتی رسیده است. با این شرایط، نمی‌توان امیدی به حل موضوع هسته‌ای، به عنوان ابرچالشی که ۲۰سال خون جامعه را مثل زالو بلعیده، داشت. این قبیل ناکارآمدی‌ها در نظام حکمرانی ما بوده که امان مردم و جامعه نخبگانی را بریده و یک زمینه اجتماعی قوی برای مهاجرت را شکل داده است.تقویت این موج، بیش از آنکه نخبگان مهاجر را آزار دهد، یک هزینه جبران‌ناپذیر بر پیکر جامعه و نظام اجتماعی تحمیل می‌کند. به بیان دیگر، مهاجرت بیش از آنکه تبعات منفی‌اش دامن‌گیر افراد شود، جامعه را خلع سلاح می‌کند. جامعه بدون نخبگانش همچون قایقی است که نمی‌داند به کدام سو در حال حرکت است. عواقب این کم‌باری اجتماعی، از بی‌تفاوتی نسبت به بحران‌های موجود گرفته تا تکیه کار نابلدان بر کرسی‌های مدیریتی، گسترش می‌یابد. به نظر می‌رسد انگشت اتهام فرار مغزها و سرمایه اقتصادی، در وهله اول، همین کشتی بر گل نشسته مدیریت و حکمرانی سنتی باشد. پس، اگر می‌خواهیم کشور را نجات دهیم باید بپذیریم که نیازمند اصلاح هستیم.
اکنون‌ما مانده‌ایم و مسئولانی که در واکنش به دلار ۴۰ هزار تومانی، با زبان بی‌زبانی، می‌گویند وضعیت چندان هم بد نیست و باید شکرگزار بود. اکنون ما مانده‌ایم و سیاستمدارانی که روی خوش به اصلاح نشان نمی‌دهند. اکنون ما مانده‌ایم و جوانانی که راهی جز مهاجرت پیش پای خود نمی‌بینند. اکنون ما مانده‌ایم و یک پرسش بی‌پاسخ: چرا مهاجرت نمی‌کنیم؟ مدتهاست استدلال امثال اینجانب در مقابل کسانی که می‌پرسند چرا به فکر مهاجرت نیستید دیگرقانع‌کننده نیست.

 

 

پیام رزمایش‌های ایران چیست؟

مهدی بختیاری کارشناس ارشد دفاعی – نظامی – امنیتی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: نیروهای مسلح رزمایش‌های خود را با یک هدف اولیه برگزار می‌کنند؛ «تمرین آخرین تاکتیک‌ها و تست تجهیزات در اختیار یگان‌های رزمی».
با همین رویکرد است که در تقویم سالانه نیروهای مسلح، مقاطع عمدتاً مشخصی برای انجام رزمایش‌هایی تعیین شده که این رزمایش‌ها می‌تواند به صورت یگانی، تخصصی، توسط یک نیرو یا مشترک میان چند نیرو برگزار شود که نمونه آن رزمایش‌های سالانه ارتش در اواخر آذر یا اوایل دی‌ است که اگرچه به صورت مشترک برگزار می‌شود اما محوریت آن با نیروی دریایی راهبردی است.
در رزمایش‌های اینچنینی، یگان‌های مختلفی از همه نیروهای موجود در سازمان رزم ارتش (هوایی، زمینی دریایی و پدافند) حضور دارند و سناریوی رزمایش که پیش از این توسط طراحان به تصویب قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا (به عنوان ناظر اصلی تمام رزمایش‌های نظامی کشور) رسیده در مدت چند روز توسط این یگان‌ها انجام می‌شود.
بر کسی پوشیده نیست کشور ما در یکی از مهم‌ترین مناطق جهان (غرب آسیا) همیشه در معرض انواع تهدیدات (اینجا منظور تهدیدات سخت و نظامی است) قرار داشته و این تهدیدات در هر مقطع با شکل جدید نمایان می‌شود.
از طرف دیگر، با استقرار پایگاه‌های متعدد آمریکا در اطراف ایران و نیز حضور رژیم اشغالگر قدس در منطقه به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین دشمنان نظام جمهوری اسلامی، حفظ آمادگی برای مقابله با هرگونه تهدید، یک اصل مهم در دستور کار نیروهای مسلح است و در این میان، ارتش به عنوان حافظ مرزهای جغرافیایی کشور، وظیفه سنگین‌تری هم دارد، چرا که برای مثال در همین حوزه دریایی، یگان‌های رزمی این نیرو باید تهدید را کیلومترها دورتر از مرزهای کشور رصد کرده و در صورت نیاز با آن مقابله کنند.

  • یکی دیگر از کارکردهای اصلی رزمایش‌ها
    – همان‌طور که در ابتدا هم گفته شد – تست و آزمایش آخرین تجهیزات نظامی است که به تناسب همین تهدیدات در اختیار نیروها قرار می‌گیرد.
    این تجهیزات لزوماً همگی برای نخستین‌بار در رزمایش‌ها حضور پیدا نمی‌کنند اما آنچه در رزمایش مورد تاکید است، ارزیابی فنی و تخصصی آمادگی و به‌روزرسانی این تجهیزات و به‌کارگیری آنها در سناریوهای رزمی مختلف است.
    با این تفاسیر، رزمایش‌های نیروهای مسلح ۲ کارکرد عمده دیگر هم دارند که اگر اهمیت‌شان از آنچه پیش از این گفته شد، بیشتر نباشد کمتر هم نیست و آن نمایش توان بازدارندگی در مقابل همان تهدیداتی است که دشمنان این کشور اگر فرصت و مجال اجرای آن را داشته باشند، یک لحظه درنگ نخواهند کرد.
    اگر چه پیروز بیرون آمدن از جنگ می‌تواند نشانه‌ای بر قدرتمند بودن یک کشور باشد اما امروز کشوری قدرتمندتر است که اساساً اجازه بروز جنگ را ندهد و این مهم از طریق نمایش بازدارندگی با رزمایش‌های گوناگون محقق می‌شود.
    اگر نگاهی به وضعیت منطقه غرب آسیا انداخته شود، در طول چند دهه گذشته، همیشه کشورهای حاضر در این جغرافیا درگیر جنگ‌های طولانی و خانمان‌سوز بودند که جنگ عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و یمن نمونه‌های مشهور آن هستند اما اینکه ایران در میانه همین کشورها و در همسایگی آنها از یک امنیت و ثبات مداوم و مستمر برخوردار است، یک دلیلش همین قدرت و توان بازدارندگی است که در رزمایش‌های نیروهای مسلح به نمایش گذاشته می‌شود.
    از اهداف ثانویه رزمایش‌ها، ارسال پیام‌های سیاسی و بین‌المللی در مقاطع مختلف به برخی کشورهاست. برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید: در ماه‌های گذشته پس از بروز بحران میان ارمنستان و جمهوری باکو، اظهارنظرهایی از سوی رژیم الهام علی‌اف با حمایت ترکیه و رژیم مجعول صهیونیستی در پشت پرده صورت گرفت مبنی بر ایجاد تغییر در برخی مرزهای مشترک میان ایران و ارمنستان.
    پس از هشدارهای سیاسی از سوی مقامات ایرانی اما آنچه به نظر بیش از همه، مدعیان ایجاد تغییرات مرزی را ساکت کرد، انجام رزمایش‌های مداوم و چندباره نیروهای مسلح کشورمان در مناطق شمال غرب و در نزدیکی مرز ایران و جمهوری باکو بود که به صراحت این پیام را مخابره کرد که در صورت هرگونه اقدام برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در مرزهای یادشده، ایران ساکت نخواهد نشست و منافع خود را اگر شده با توسل به زور حفظ خواهد کرد. با این نگاه، می‌توان بسیاری از رزمایش‌های ایران – بویژه رزمایش‌های دریایی در جنوب- را در مقاطعی که برخی کشورها اظهارنظری راجع به تمامیت ارضی کشورمان (برای مثال جزایر سه‌گانه در خلیج فارس) می‌کنند، تفسیر کرد.
    در کنار این مصادیق، این روزها با تلاش رژیم تروریست صهیونیستی و همکاری برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای حضور این رژیم در آب‌های جنوب ایران، انجام رزمایش‌های نظامی نیروهای مسلح در مناطق جنوب از آخرین نقطه در جنوب غرب گرفته تا پسابندر در منتهی‌الیه جنوب شرق در طول نوار ساحلی و حتی فراتر از آن در اقیانوس هند و مدار ۱۰ درجه شمالی، تاکید دیگری بر این مساله است که ایران هرگز حضور رژیم موقت صهیونیستی در نزدیکی خود بویژه در آب‌های جنوبی را تحمل نخواهد کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*