تهران- ایرنا- کارآفرینان با خلق ارزشافزوده جدید و ایدهپردازی در بنیانگذاری کسب و کارهای نوپا، نیروی محرکه اشتغالزایی کشور هستند که زمینه را برای حضور نیروهای کاری و کارآمد فراهم میکنند.
به گزارش روز یکشنبه ایرنا، کارآفرینی اشتغالزایی از راه ایدههای نو است و امروز با توسعه شرکتهای دانشبنیان و فناوریهای نوین به موضوع کارآفرینان به عنوان مولدان و نیروی محرکه در توسعه اقتصادی کشور نگاه ویژهای میشود.
کارآفرینی در جهان فناوری مهمترین مقدمه ورود به توسعه یافتگی، جبران عقبماندگیهای اقتصادی و گذر از رکود بازار کسب و کار است، ضمن اینکه به پُر شدن خلاها و شکافهای بازار کار در توسعه و رشد کشور کمک میکند. برای گذر از مرحله سنتی به صنعتی باید به ظرفیتها و قابلیتهای کارآفرینان در بهکارگیری روشهای جدید در بازار و خلق نوآوریها اهتمام ورزید تا این قشر بهمنظور توسعه اقتصادی و افزایش درآمد سرانه و گسترش فرصتهای شغلی کمک حال بخش دولتی باشند.
افزایش توان تولید و خلق ارزش افزوده باعث ایجاد ثروت در جامعه و در پی آن افزایش اشتغالزایی و بهبود وضعیت رفاهی و معیشتی مردم میشود. کارآفرینی با ایجاد رقابت در صنایع داخلی، ایجاد شغل و نوآوری نه فقط نقش مهمی در پویایی اقتصادی دارد بلکه با ایجاد ثروت حاصل از تولید داخلی باعث ترغیب و تشویق به سرمایهگذاری در عرصههای مختلف میشود.
موسسه توسعه جهانی کارآفرینی، سازمان تحقیقاتی پیشرو در زمینه روابط بین کارآفرینی و توسعه رونق اقتصادی است. بر اساس تعاریف جهانی «کارآفرینان با خلق شغل، توسعه راهحلهای جدید برای مشکلات، خلق فناوریهایی که کارآمدی را افزایش میدهد و تبادل ایدهها در سطح جهانی، به اقتصاد و زندگی مردم کمک میکنند. بسیاری از شرایطی که به نفع کارآفرینان تمام میشود به نفع اقتصاد هم خواهد بود و به این ترتیب در مجموع پشتیبانی از کارآفرینی منفعت فراوانی را نصیب کشورها خواهد کرد».
شاخص جهانی کارآفرینی (GEI) یک نماگر تالیفی است که سلامت اکوسیستم کارآفرینی در یک کشور را از طریق اندازهگیری کیفیت کارآفرینی و میزان و عمق پشتیبانهای اکوسیستم کارآفرینانه ارزیابی میکند. بر اساس اعلام شاخص جهانی، رتبه ایران در حوزه کارآفرینی ۷۲ در بین ۱۳۷ کشور است که در مقایسه با سال ۲۰۱۷ افزایش ۱۳ رتبهای در سطح جهان را نشان میدهد.
موضوع کارآفرینی در فراهم کردن زمینههای اشتغال به قدری مهم تلقی میشود که در قالب اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که در سال ۹۸ رهبر معظم انقلاب در دیدار صدها نفر از کارآفرینان عرصههای مختلف تولیدی، صنعتی، معدنی، کشاورزی، بهداشتی و درمانی، کارآفرینی را نوعی عبادت و ارزشآفرینی خواندند و تاکید کردند که «ایران بزرگ امروز بیش از هر زمان دیگر به کار و کارآفرینی نیاز دارد تا همچون عقابی تیز پرواز در فضای پیشرفت و آبادانی و افتخار اوج گیرد».
در کشورمان، با وجود تاکید سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و اشتغال مبنی بر تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد کارآفرینی و ترویج فرهنگ تولید و کارآفرینی، ضعفهای محیط کسب و کار و زیرساختهای ناکافی همچنان مغفول مانده است.
بسیاری از کارآفرینان با موانعی همچون ناسالم بودن محیط اقتصادی و به تبع آن محیط کسب و کار، وجود قوانین و مقررات نامناسب و غیرحمایتی، فقدان زیرساختهای تجاری، نامناسب بودن فضای بازار، نرخ بهره بالای بانکی، ریسک بالای سرمایهگذاری و سایر موارد روبهرو هستند. این مشکلات باعث شده است که بیشتر کارآفرینان بالقوه برای راهاندازی کسب وکار خود اقدام نکنند یا در میانه راه متوقف شوند. از این رو برای ایجاد و توسعه کارآفرینی نیاز به فراهم کردن زیرساختهای لازم از جمله رفع موانع مالی، تسهیل قوانین و مقررات، ورود آزادی به انتخاب، تبیین فرهنگ ثروت، تببین فرهنگ کارآفرینی و سایر موارد است.
دولت نیز در راستای ترویج و بهبود فرهنگ و وضعیت کارآفرینی برنامههای متنوعی ارائه کرده است که در این راستا دفتر توسعه کارآفرینی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی اقداماتی از جمله سیاستهای توسعه کارآفرینی کشور،ایجاد باشگاههای کارآفرینان نوجوان و آموزشهای کارآفرینی، کافه کارآفرینی، طرح سرباز کارآفرین، راه اندازی مراکز مشاوره و خدمات کارآفرینی، برگزاری جشنواره انتخاب کارآفرینان برتر، تشکیل کانونهای کارآفرینی استانها و برگزاری هفته جهانی کارآفرینی را پیگیری میکند.
امسال از ۱۷ تا ۲۳ آبانماه به عنوان «هفته جهانی کارآفرینی» نامگذاری شده است که برای گرامیداشت این هفته و تقویت زیستبوم کارآفرینی کشورها از طریق بالا بردن گرایشهای کارآفرینانه در بین آحاد جامعه بهویژه در بین جوانان، وبینارهای مختلفی با حضور مدیران و صاحبنظران این عرصه با عنوان های «کارآفرینی، تولید و اشتغال پایدار»، «کارآفرینی، مانع زدایی و مبارزه با فساد»، «کارآفرینی و فناوریهای نوین»، «کارآفرینی و زنان»، «کارآفرینی اجتماعی»، « نهادها، بنیادها و شبکهسازی کارآفرینی» و «کارآفرینی، آموزش و مشاوره» در حال برگزاری است.
وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی به مناسبت هفته کارآفرینی در پیامی اعلامکرد: «دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران، ایجاد اشتغال انبوه و شایسته را در کانون توجه خود قرار داده و یقیناً پرچمدار حرکت کاروان شغلسازان، کارآفرینان هستند. با در نظر گرفتن رویکرد اشتغال مبتنی بر کارآفرینی، ضروری است ضمن تقویت زیست بوم کارآفرینی و برقراری تعامل بین بازیگران این زیست بوم، زمینههای توسعه ظرفیتهای کارآفرینی را در کشور فراهم کرد».
«حجت الله عبدالملکی» همچنین بر اصلاح قوانین در حوزه کارآفرینی و تسهیل در صدور فرایندها و مجوزها و بسترسازی فعالیت کارآفرینان و سرمایهگذاران در حوزه کسب و کارها و ایجاد اشتغالزایی تاکید کرده است.
بر اساس آخرین آمارها، اکنون در کشورمان نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر کارآفرین وجود دارند و برای ریلگذاری در ایجاد اشتغال و بهبود فضای کسب و کارها به ۲ میلیون کارآفرین دیگر احتیاج داریم.
کارآفرینی موجب توسعه اقتصادی کشورها میشود
برای درک مفهوم کارآفرینی و شناخت ظرفیتها به سراغ چندین کارشناس و پژوهشگر این عرصه رفتیم. رئیس پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایرنا گفت: اکتشاف کارآفرینانه موجب توسعه و رشد اقتصادی کشورها میشود و کشورهایی که به توسعه اقتصادی از نظر کمّی و کیفی اهمیت دادهاند، با کشف مزیتهای منطقهای، مزیت محصول و نوآوری به دست افراد خلاق و کارآفرین به توسعه اقتصادی رسیده اند.
«علی ملکی» افزود: برخی کشورها همچنان به روش سنتی و با تاکید بر منابع طبیعی خود به تولید محصولات و خدمات مرتبط با آن منابع پرداخته و به دلیل عدم کارآیی این روش حال اقتصادشان خوب نیست.
وی اضافهکرد: برای یافتن مزیتهای اقتصادی و تولید محصول باید به چهار سوال «چرا؟ چه چیزی؟ چه زمانی؟ و چگونه؟» پاسخ داد و این کار فقط به دست کارآفرینان و نوآوران امکانپذیر است.
این کارشناس، با اشاره به روند توسعه اقتصادی کشورها، تاکید کرد: هیچ کشوری نمیتواند در همه حوزهها پیشرو باشد و لازم است بر اساس محدودیت منابع و با استفاده از مدرنسازی، متنوعسازی، انتقال دانش و نوآوری بنیادین تغییرات ساختاری لازم در اقتصاد را انجام دهد تا به رشد اقتصادی دست یابد.
وی بیانداشت: این امر باید با کمک همزمان دولت و کارآفرینان انجام شود.
ایران پتانسیل بالایی برای نوآوری اجتماعی دارد
پژوهشگر مرکز تحقیقات نوآوری و فناوری دانشگاه سازمان ملل نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا گفت: ایران برخلاف سایر کشورها از پتانسیل بالایی برای نوآوری اجتماعی برخوردار است، در حالی که اغلب کشورها فقط مصرفکننده نوآوری هستند.
«صدر قاضی» ادامهداد: بهطور سنتی اغلب جوامع حل مسائل اجتماعی را بر عهده دولت میدانند، اما حل این مسائل خارج از توان دولتهاست زیرا آنان نمیتواند راهحلهای خلاقانه ارائه دهند.
پژوهشگر دانشگاه سازمان ملل با تاکید بر گلوگاههای پروژه اجتماعی در نهادها و سازمانها بیانداشت: گروهی از سرمایهگذاران اثربخش وجود دارند که ثروت دارند اما ترجیح میدهند در مسائل اجتماعی سرمایهگذاری کنند.
وی گفت: سرمایهگذاران از طریق یک گروه میانجی میتوانند با نوآوران اجتماعی ارتباط برقرار میکنند.
به گفته این پژوهشگر، باید برای دیدن مسایل گروه هدف و حل آنها عینک نوآوری بزنیم و گلوگاههای اصلی در هر منطقه را شناسایی کنیم.
شبکهسازی برای تسهیل کارآفرینان و سرمایه گذاران
در این زمینه، رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف نیز به خبرنگار ایرنا گفت: شبکهسازی و تسهیل حضور سرمایهگذاران و استارتاپها ماموریت اصلی این دانشگاه است.
«مجید دهبیدیپور» افزود: ناحیه نوآوری دانشگاه شریف از سال ۱۳۷۹ تاسیس شد و در حال حاضر ناحیه نوآوری شریف محدودهای ۲۵۰ هکتاری را شامل میشود که نزدیک به سههزار نفر در این محدوده مشغول به فعالیت هستند.
وی بیانداشت: ماموریت این نهاد فرهنگسازی، توانمندسازی و حمایت از شرکتهای نوپا است، همچنین مجتمع فناوری مترو شریف که با همکاری صندوق نوآوری و شکوفایی امید تاسیس شد مهمترین دستاورد مجموعه ما است.
رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به تاسیس برج شریف، خاطرنشانکرد: این برج نیز توسط بخش خصوصی در سال ۱۴۰۰ به وجود آمده و ماموریت اصلی آن ایجاد همجواری بین شرکتها است.
مهمترین عوامل موفقیت کسب و کارهای مخاطرهآمیز و توسعه کارآفرینی، وجود شبکهها و توانایی در شبکهسازی است. شبکههای اجتماعی فضای بهتر و گسترده تری دارند، فرصتهای مناسبتری را شناسایی کرده و میتوانند به منابع بیشتر و بهتری دسترسی پیدا کنند. از این رو برای بهبود کارآفرینی درکشور نیازمند تعامل بین بخش خصوصی و دولتی و اتخاذ سیاستهای کلان و خرد هستیم.
ماجرای ۴۲۰۰ تن برنج فاسد دپو شده در بندر امام
مدیر کل غله و خدمات بازرگانی خوزستان در خصوص برنجهای دپو شده در انبارهای بندر امام خمینی گفت: این محموله برنج ظرف مدت یک ماه آینده از بندر خارج میشود.
وی افزود: این محموله چهار هزار و ۲۰۰ تنی برنج در سال ٩٨ وارد کشور شده است اما سازمان استاندارد این محموله برنج را غیر بهداشتی و فاسد تشخیص داد و مناسب توزیع ندانست و از این رو در بندر امام دپو شده است.
مدیر کل غله و خدمات بازرگانی خوزستان گفت: بر اساس مصوبهای که با حضور دادستان کل کشور به تصویب رسیده، قرار است این محموله برنج ظرف یک ماه آینده از بندر امام خمینی خارج شود.
جهان نژادیان عنوان کرد: این محموله بر اساس تعهد فروشنده، مرجوعی به حساب میآید و همه هزینههای آن از سوی فروشنده به حساب شرکت بازرگانی دولتی ایران واریز شده است.
تهران- ایرنا- یکی از موارد مهم در دوران کرونا این بوده که شمار افرادی که با وجود واکسینه شدن دوباره به کرونا مبتلا شدهاند، قابل توجه است. این روزها بحث درباره کاهش اثربخشی واکسنها مطرح بوده و این سوالی است که خطر ابتلا به کرونا در میان افرادی که پیشتر واکسن زده اند، تا چه میزان می باشد؟
به گزارش روز یکشنبه ایرنا به نقل از تارنمای دویچه وله، در روزهای اخیر در آلمان موارد جدید ابتلا به ویروس کرونا به شدت و میزان بیسابقهای افزایش یافته و تعداد مبتلایان به بیماری کووید۱۹ طی یک روز از ۵۰ هزار نفر هم فراتر رفته است.
نکنه جالب این بوده که در میان موارد جدید ابتلا شهروندانی نیز هستند که پیشتر برای پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری کووید-۱۹ به طور کامل واکسینه شدند.
آمارهای انستیتو روبرت کخ نشان میدهد، بیشترین موارد جدید ابتلا به کرونا و بستری شدن به خاطر آن در میان گروه سنی بالای ۶۰ سال مشاهده میشود.
در هفته میان روزهای چهارم تا دهم اکتبر از مجموع دو هزار و ۵۳۵ مبتلای بستری شده، هزار و ۳۸۸ نفر بیش از ۶۰ سال سن داشتهاند. این رقم هفته گذشته و با افزایش موارد ابتلا به دو هزار و ۹۰۷ نفر از میان چهار هزار و ۴۰۷ مورد ابتلا رسید.
کارشناسان با استناد به آمار موجود بر این نظر هستند که اکنون گذار دو گروه بیشتر به بخش مراقبتهای ویژه میافتد؛ یکی جوانان واکسینه نشده و دیگری افراد مسن با سیستم دفاعی تضعیف شده که هنوز دوز سوم واکسن را دریافت نکردهاند.
با افزایش چشمگیر تعداد مبتلایان به کرونا در آلمان تعداد کسانی که با وجود واکسینه بودن مبتلا شدهاند، نیز افزایش مییابد. از آغاز کارزار واکسیناسیون در آلمان تا کنون ۱۵۷ هزار و ۱۸۸ مورد ابتلا به کرونا در میان افراد واکسینه شده ثبت شده است.
کریستیانه فالک، مدیر انجمن ایمنولوژی در این زمینه گفت، با در نظر گرفتن واکسینه بودن ۵۶ میلیون نفر در آلمان موارد مبتلا شدن افراد واکسینه شده سه دهم درصد بیشتر نیست.
وی افزود، از میان تمام موارد این چنینی نیز تنها چهار درصد مبتلایان نیاز به بستری شدن داشتهاند و در بقیه موارد روند ابتلا چنان خفیف بوده که فرد نیازی به اقامت در مراکز درمانی نداشته و این نشان دهنده میزان تاثیر واکسن است.
در تمام دادههای مراحل کارآزمایی بالینی که شرکتهای داروسازی برای دریافت مجوز به ادارههای مربوط ارائه کردهاند، مواردی از ابتلا به کرونا در میان افراد واکسینه شده وجود دارد و میزان ایمنی ایجاد شده هیچ واکسنی ۱۰۰ درصد اعلام نشده است.
این سوال نیز مطرح است که چرا اکنون موارد ابتلا در میان افراد واکسینه شده بیشتر از قبل است؟
کاترین اوبراین، رئیس بخش ایمنسازی و واکسیناسیون سازمان بهداشت جهانی در این رابطه عنوان کرد، یکی از دلایل این روند عدم رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی است.
این کارشناس ایمونولوژی خاطر نشان می کند که وقتی ویروس سریعتر شیوع پیدا کند شهروندان نیز به شکل شدیدتری با آن در ارتباط قرار میگیرند و این موضوع شامل واکسینه شدهها هم میشود.
تحقیقات جدید نشان می دهد که به مرور زمان میزان اثربخشی واکسن و مصونیتی که ایجاد میکند کاهش مییابد.
براساس یافته های پژوهشی در انگلیس، هر چه از زمان واکسیناسیون کامل دورتر میشویم احتمال ابتلا به کرونا بهرغم واکسینه بودن افزایش مییابد.
بر اساس این پژوهش میزان پادتنهایی که بدن با دریافت واکسن تولید میکند، رفته رفته کاهش مییابد که البته به معنای بیدفاع ماندن کامل جسم در برابر ویروس کرونا نیست.
سیستم دفاعی بدن انسان شامل سلولهای تدافعی هم هست که از طریق واکسیناسیون فعال میشوند. به همین دلیل بهرغم کاهش چشمگیر پادتنها، بنیه دفاعی بدن میتواند تقریبا خیلی سریع دوباره فعال شود.
اغلب تولید کنندگان واکسن کرونا تزریق دوز سوم یا دوز یادآوری واکسن را حدود شش ماه پس از واکسینه شدن کامل توصیه میکنند.
ظاهرا برای برخی شهروندان این تصور وجود دارد که واکسینه شدن علیه بیماری کووید۱۹- به معنای ایمنی کامل بدن در برابر ابتلا به ویروس کروناست.
برخلاف این تصور واکسیناسیون در وهله اول جلوی ابتلای شدید به بیماری کووید۱۹ را میگیرد و به معنای منتفی شدن کامل امکان ابتلا نیست. به همین دلیل ویروس میتواند از فرد واکسینه شده به دیگران سرایت کند.
تهران- ایرناپلاس- اطلاعرسانی یکی از وظایف روابط عمومیهاست اما از کارکردهای اصلی آنها، برقراری ارتباط با مردم برای آگاهی از مشکلات است تا از این راه، در جهت رفع مشکلات برنامهریزی کنند؛ اما آیا اکنون چنین کارکردی دارند؟
به گزارش ایرناپلاس، روابط عمومیها در زندگی مردم تاثیر زیادی دارند، هرچند شاید زیاد دیده نشوند، اما میتوانند در بسیاری از موارد روند یک اقدام را برای مردم و رسانه تسهیل کنند و اگر نظر عکس داشته باشند میتوانند مانع برخی اقدامات شوند.
چندی پیش محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه روابط عمومی باید در حل مشکلات کمککننده باشند و در همپوشانی با افکار عمومی کار اطلاعرسانی را انجام دهد، گفت: اگر روابط عمومیها پویا و موثر باشند و مشکلات سطح جامعه را به خوبی منعکس کنند، مشکلات برطرف خواهد شد.
تاکید اسماعیلی به این دلیل است که این روزها، اقدامات روابط عمومیها محدود به انتشار اخبار موفقیتهای سازمان و نهادی است که در آن فعالیت میکنند و کمتر شاهد تلاش این گروه برای حل مشکلات اجتماعی و مردم هستیم.
در این زمینه معصومه نصیری مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای و معاون باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکوِ ایران در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس با تاکید بر لزوم ارائه آموزش بهروز و تخصصی، به نقش روابط عمومی در صورت داشتن رویکرد تخصصی در حل مشکلات اجتماعی اشاره کرد.
ایرناپلاس: عملکرد روابط عمومیها در سالهای گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا توانستهاند مسئولیت یک روابط عمومی را به خوبی اجرا کنند؟
نصیری: عملکرد روابط عمومیها اساسا در بیشتر سازمانها از آنچه که به عنوان رسالت این گروه در نظر گرفته میشود و قاعده حرفهای آنهاست، دور شده؛ این فاصله بهاندازهای در سالهای گذشته بیشتر شده که معنا و مفهوم روابط عمومی، دیگر در نهاد و سازمانی مشاهده نمیشود.
روابط عمومی باید تسهیلگر ارتباط برونسازمانی و درونسازمانی باشد؛ باید بتواند ارائهدهنده و کمککننده برای شفافسازی سازمان در افکار عمومی باشد؛ همچنین باید بتواند نیازهای اطلاعاتی مخاطب درباره یک سازمان و مجموعههایی را که در آن فعالیت میکنند، بشناسد و به موقع پاسخ دهد. اما چیزی که میبینیم این است که روابط عمومیها بیشتر بخش مجیزگویی مدیران سازمانها را برعهده دارند و تلاش میکنند از اتفاقها، پردهپوشی، آنها را انکار و در برابر حقایق سکوت و آنها را کتمان کنند.
ایرناپلاس: آیا روابط عمومیها میتوانند در حل مشکلات جامعه نقشی داشته باشند یا بیشتر نقش اطلاعرسانی را ایفا میکنند؟
نصیری: به طور قطع روابط عمومیها میتوانند در حل مشکلات جامعه نقش موثر ایفا کنند؛ از این منظر که روابط عمومیها دارای رویکرد حرفهای، نظامِ مسائلِ موجود در جامعه را بررسی میکنند و میتوانند بر اساس نظام مسائل موجود در جامعه برای مدیر سازمان، برنامه کار تعریف کند؛ همچنین برای زیرمجموعهها، زمینه رفع یا پاسخگویی سلسله مسائل را پیدا کنند.
اگر اینطور نباشد و نگاه روابط عمومی از درون سازمان به بیرون باشد و نتواند ارتباط دو سویه را برقرار کند و بداند که مسائل پیرامون سازمانش از افکار عمومی چه چیزی است و در رفع آنها تلاش کند، متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
اگر سازمانهایی که بیشتر با مردم در ارتباط هستند، از مشکلات آنها مطلع باشند، یعنی بخشهای ارتباط مردمی را در سازمانها فعال کنیم و بخواهیم که مردم مسائل خود را پیرامون آن سازمان و مسائل جاری آن به روابط عمومی منتقل کنند، اتفاق خوبی خواهد افتاد؛ هرچند که اطلاعرسانی هم یکی از وظایف روابط عمومیهاست.
ارتباط روابط عمومی با مردم قطع است
ایرناپلاس: نقاط ضعف و کاستیهای روابطعمومیها چیست؟
نصیری: گاه روابط عمومی به شدت در خدمت سازمان قرار میگیرد. درست است که روابط عمومی یک سازمان وظیفه صیانت از سازمان و مدیر مربوطه را هم برعهده دارد اما اگر همه وظیفهها را کنار بگذار و این، تنها وظیفهای باشد که انجام میدهد، از کارکرد اصلی خود فاصله جدی گرفته است. به نظر میآید ارتباط روابط عمومی با مردم، اصحاب رسانه و تلاش برای برقراری ایجاد روابط کارشناسان با سازمان، قطع است.
ایرناپلاس: آیا مشکلات معیشتی یا مسائلی مطرح است که افراد در روابط عمومی کمتر نقش تاثیرگذار خود تاکید میکنند؟
نصیری: به طور قطع مسائل معیشتی بر زندگی همه صنوف تاثیرگذار است و در نوع کنشگری آنها تاثیر میگذارد اما یکی از دلایلی که روابط عمومیها در جامعه نقش تاثیرگذار ندارند، این است که به روابط عمومی به عنوان یک بخش تاثیرگذار درون سازمان نگاه نمیکنیم. گاهی روند بهکارگیری افراد در روابط عمومیها بهگونهای میشود که میتوان ادعا کرد بخشی از روابط عمومیهای ما لزوما تخصص لازم را ندارند؛ در عین حال افرادی که بدنه روابط عمومی را تشکیل میدهند، افراد درون سازمانی هستند که باید جایی از آنها استفاده میشده و حالا که جایی پیدا نشده، در روابط عمومیها به کار گرفته میشوند. نکته این است که روابط عمومیها باید این نکته را در نظر داشته باشند که جایگاه آنها یک بخش تخصصی است.
لزوم توجه به تخصصگرایی در روابط عمومی
ایرناپلاس: برای رفع کاستیها و به روز بودن روابط عمومیها چه باید کرد؟
نصیری: پیشنهاد من چیزی جز تخصصگرایی نیست. اینکه روابط عمومی را تخصصی ببینم و به افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، اصول حرفهای و به روز شده حوزه روابط عمومی را آموزش دهیم. در این روزها جایگاه آموزش درباره روابط عمومی خالی است؛ آموزش بهروز و کارآمد نیست و دقت نظرهایی را که باید داشته باشیم، نداریم. در نتیجه خروجی کار، چیزی نیست که باید باشد.
تهران- ایرنا- «محسن مسعودیان» پژوهشگر و مدرس دانشگاه به خبرنگار ایرنا گفت: انتخاب خانههای اشتراکی تنها نوعی اجبار است که افراد به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی ناچار به گزینش آن شدهاند.
هر چند شیوه زیست در خانههای اشتراکی مساله جدیدی نیست و پیش از آن در بین مجردان و دانشجویان رواج بیشتری داشت، اما در چند سال اخیر گرایش خانوادهها به چنین زیستی آن را به یک مساله نوپدید تبدیل کرده است.
خانواده که باید فضایی مستقل داشته باشد تا در آن روابط خانوادگی در آرامش و آسایش کامل برقرار شود، این شیوه زیست قطعا تغییرات و تحولاتی در تعاملات اجتماعی و سبک زندگی آن ایجاد خواهد کرد. البته با توجه به نرخ تورم سالانه اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران که در مهرماه ۱۴۰۰ رقمی در حدود ۴۵.۴ بود، طبیعتا اتخاذ چنین سبک از زندگی چندان دور از انتظار هم نباید باشد. در واقع مسائل و مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین دلایل انتخاب اجباری این شیوه از زندگی است؛ شیوهای که در صورت عدم توجه مسوولان و برنامهریزان، خود میتواند تبعات و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری به دنبال داشته باشد.
برای پرداختن بیشتر به این بحث، واکاوی آن و اتخاذ راهکارهایی در این زمینه، گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا با محسن مسعودیان، جامعه شناس و مدرس دانشگاه به گفتوگو نشست که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
خانههای اشتراکی سابقهای تاریخی دارند
مسعودیان در خصوص خانههای اشتراکی گفت: ایرانیها در گذشته در خانه اشتراکی اما با فضای افتراقی زیست میکردند. بزرگ خاندان خانهای بزرگ داشت که فرزندان و عروسهای او نیز در این فضا و با هم زیر یک سقف زندگی میکردند. مانند خانههای طباطباییها و بروجردیها که در برخی شهرها مثل کاشان دیده میشود.
در حالی که فاصلهگرفتن از زندگیهای اشتراکی در نتیجه نظام سرمایهداری اتفاق افتاد اما اکنون خانههای اشتراکی خود به نوعی نتیجه منفی نظام سرمایه داری است.
وی گفت: در گذشته اشتراکی زندگی کردن نوعی فرهنگی ایجاد کرده بود مبنی بر اینکه بزرگترها به عنوان ریش سفیدان و حل کنندگان مسائل هستند، اما با ظهور مدرنیته، جداسازی اتفاق افتاد. نظام سرمایهداری با ارزشهای لیبرالیستی از آزادی انسانها دم زد و مالکیت خصوصی آنها را به رسمیت شناخت. این نظام زمینههای زندگی انفرادی را فراهم کرد و دخالت دیگران را نوعی لطمه به آزادی افراد میدانست. به این ترتیب این تمایلات همراه با رشد و گسترش شهرنشینی و مسائل مرتبط بدان سبب شد سکونت افراد در خانههای کوچک اما مستقل حاصل شود. در واقع رشد و گسترش سرمایهداری و عقلگرایی سبب دور شدن افراد از احساسات و حذف دیگری برای بقای بهتر و بیشتر شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اکنون اما خانههای اشتراکی خود به نوعی نتیجه منفی نظام سرمایه داری و مدرنیته است که افراد را ناچار به انتخاب چنین زیستی در کلان شهرها و شهرهای بزرگ کرده است. هر چند اکثر ما نوعی زیست مشترک برای مثال در خوابگاهها، سربازخانهها و… را تجربه کردهایم اما ماهیت آن کاملا متفاوت از زندگی خانوادگی است. در واقع گرایش افراد در چند دهه اخیر به سمت زیست مشترک نوعی اجبار است و نه اختیار؛ اجباری که به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی به وجود آمده است.
تامین مسکن یکی از ویژگیهای دولت رفاه است
به گفته مسعودیان، تامین مسکن یکی از ویژگیهای دولتهای رفاه است. به این معنا که دولتها باید حداقل نیازهای اولیه انسانها و حفظ سلامت آنها را فراهم کنند که تامین مسکن نیز از جمله نیازهای اولیه محسوب میشود. عدم توانایی دولتها در تامین چنین امکاناتی به پدیدههای نوظهوری مثل خانههای اشتراکی دامن میزند، امری که به نحوی در برخی کشورها مثل شوروی کمونیستی و دانمارک در دهه ۶۰ میلادی مشاهده میشد.
خانههای اشتراکی در ایران نوعی اجبار است
این جامعه شناس در ادامه بیان داشت: اگرچه در برخی کشورها چنین سبک زندگیهایی مشاهده میشود، اما گزینش آن کاملا اختیاری بوده و متناسب با اهداف افراد برای مثال حفظ منابع زیست محیطی بوده در حالی که در ایران گزینش چنین سبک زندگی از روی اختیار نیست بلکه کاملا به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی است؛ یعنی افراد ناگزیر از روی آوردن به چنین سبکهایی از زندگی هستند. اگر این شیوه زندگی به نوعی بتواند کارکردهایی مثل تقویت حس همدلی و مودت را به همراه داشته باشد، اما طبیعتا کژکارکردهای آن بیشتر خواهد بود. زیرا از نظر کارشناسان وجود فضا به اندازه افراد خانواده یکی از ملزومات اجتماعی و روان شناختی است و از سوی دیگر زیست مشترک احساس راحت و آسایشی نمیتواند به همراه داشته باشد.
خانههای اشتراکی اگر به نوعی بتواند کارکردهایی مثل تقویت حس همدلی و مودت را به همراه داشته باشد، اما طبیعتا کژکارکردهای آن بیشتر خواهد بود.
علاوه بر این طبیعتا چنین شیوه زندگی برای خانوادههایی که دارای فرزند هستند، مشکلات عدیدهای ایجاد خواهد کرد زیرا هر کودکی نیازمند آسایش و آرامش است و این حق هر انسان و هر کودکی است که فضایی متعلق به خود داشته باشد. شاید به تعبیری بتوان گفت تاثیرات این نوع شیوه زیست بر فرزندان بیش از دیگر اعضای خانواده باشد.
خانه اشتراکی نوعی حاشیه نشینی در بطن شهر است
مسعودیان پیرامون ماهیت زیست اشتراکی گفت: خانوادههایی که به این شیوه زیست روی میآورند و عمده دلیل آن مسائل اقتصادی است و به تعبیری کسانی هستند که در بطن شهرها به حاشیهنشینی روی آوردهاند. اگر ویژگی حاشیهنشینی نوعی سکونت مشترک در کپرها و چادرها است، خانههای اشتراکی هم چنین فضایی را در بطن شهرها ایجاد کردهاند و این ویژگی و مشخصه مثبتی برای شهرها و کلان شهرها نیست. همان طور که حاشیه نشینی در اطراف شهرها مسائل و مشکلات بسیاری به همراه دارد حتما و یقینا نیز چنین زیستهایی در بطن شهر خالی از مشکلات نیست. به همین خاطر لازم است تحقیقات تجربی و پدیدار شناختی در این زمینه از سوی نخبگان و دانشگاهیان انجام شود.
راهکار چیست؟
مسعودیان در خصوص راهکارهای این مساله گفت: دو راه حل در این زمینه میتواند بسیار مفید و موثر باشد؛ یک ساخت مسکنهای ارزان قیمت و مالیات بر خانههای خالی از سکنه.
تهران- ایرناپلاس- چند ماهی است بروز یک پدیده عجیب، ذهنها را به سمت یک آسیب اجتماعی جدید کشانده است؛ طبق برخی گزارشها به ویژه از مناطق مرکزی رو به پایین پایتخت، به دلیل گرانی اجارهخانه، دو یا چند خانواده مجبور به اجاره یک آپارتمان ۶۰ تا ۷۰ متری شده و هر یک زندگی مشترک خود را با خانواده دیگری به «اشتراک» گذاشتهاند.
به گزارش ایرناپلاس، مدتها بود که با رشد سرسامآور قیمت ملک در تهران و کلانشهرها، اخباری از خرید «دانگی» خانه منتشر میشد؛ در این روش به طور نمونه سه نفر، هر کدام دو دانگ از یک خانه را صاحب میشدند به این امید که بعدها سهم دیگران را بخرند یا از درآمد اجاره آن بهره بردارند؛ این اقدام گاهی منتهی به اختلافهایی بین شرکا میشد (میشود) که خود موضوعی مفصل و دارای ابعاد حقوقی و اجتماعی جداگانهای است.
اما اکنون با پدیده آسیبزای جدید «اجارهنشینی چند خانوار در یک واحد آپارتمانی» مواجهایم که هنوز آمار و اطلاعات مستند و قابل اتکایی از میزان بروز یا گستره آن در تهران یا شهرهای بزرگ دیگر منتشر نشده و البته هیچ مقام مسئولی نیز آن را تکذیب نکرده است. به این ترتیب میتوان پیشبینی کرد که در کنار خانههای اشتراکی مجردی، در آینده نزدیک شاهد آگهیهای املاک برای پیداکردن «خانواده همخانه» باشیم و آنگاه معلوم نیست دامنه آن و زیانهایش تا کجا کشیده خواهد شد.
گستردگی اخبار منتشر شده درباره این پدیده سبب شده حتی یک خبرگزاری روسی هم در گزارشی مستقل به آن بپردازد.
ایرناپلاس برای راستیآزمایی این گزارشها، موضوع را از چند مشاور املاک در تهران جویا شد؛ بر اساس یافتهها «خانههای اشتراکی» در محلاتی از تهران اجاره داده شدهاند که حد فاصل مناطق میانی و جنوبی هستند؛ از جمله مناطق نواب، توس، جیحون، کارون، مخصوص و … که قیمتها پایینتر از مناطق میانی و بالایی است و البته حساسیتهای مذهبی و سنتی مناطق جنوبی در آنجا کمتر به چشم میخورد و یا امکان دوری از نگاههای آشنا بیشتر است. نکته قابل تامل اینکه کرایه اشتراکی فقط مختص به خانوادههای آشنا یا فامیل نیست و گاه حتی دو خانواده کاملا غریبه نیر ناگزیر به سکونت اشتراکی در یک واحد شدهاند.
بعد از حساسیتزدایی از کارتنخوابی و تکذیب پشتبامخوابی و گورخوابی، حالا باید دید آسیبهای روانی و اجتماعی این پدیده تا کجا دامان فرد و جامعه را خواهد گرفت.
از منظر روانشناختی، مهمترین زیان خانههای اشتراکی، حذف یا کمرنگ شدن حریم شخصی و خصوصی (privacy) افراد و خانواده است؛ حریم شخصی نه به عنوان یک موضوع شیک و فانتزی، که از مهمترین اختصاصهای خانوادگی است و هرگونه خدشه به آن، منجر به انواع و اقسام آسیبها خواهد شد.
از منظر روانشناختی، مهمترین زیان خانههای اشتراکی، حذف یا کمرنگ شدن حریم شخصی و خصوصی (privacy) افراد و خانواده است؛ حریم شخصی نه به عنوان یک موضوع شیک و فانتزی، که از مهمترین اختصاصهای خانوادگی است و هرگونه خدشه به آن، منجر به انواع و اقسام آسیبها خواهد شد.هر کدام از دوگانههای «زن و شوهر»، «فرزند و والدین» و «فرزند و فرزند» برای درک احساسات و طرح مباحثی شخصی، نیازمند فضایی خصوصی است که غفلت از آن موجب پیامدهای استرسآور و افسردهساز خواهد شد. همه (حتی زوجهای دارای اختلاف)، محیط خانه را به عنوان ایمنترین و آخرین مامن خود میشناسند و نیز گاهی نیازمندند که در خلوت شخصی به تنظیم هیجانها، افکار و تصمیمهای خود بپردازند. با حضور یک یا چند خانواده دیگر در این فضای شخصی، تنهاییهای تکنفره و دونفره ما آسیب خواهد دید و وجوه جدیدی از شکستن حریمها و خلوتها بروز خواهد کرد.
خانه اشتراکی همچنین از بعد تربیت فرزندان، باعث بروز دوگانهها یا چندگانههای تربیتی خواهد شد که دود آن مستقیم به چشم فرزندان کوچکتر خواهد رفت زیرا هر والدی دوست دارد فرزندش را بدون دخالت دیگران تربیت کند و بخشی از مهمترین ارزشها و هنجارهای ذهنی و نسلی خود را به آنها منتقل کند.
از آنجا که خانه اشتراکی نمیتواند اتاق خوابهای زیادی داشته باشد، در یک آسیب دیگر، روابط زناشویی زوجین دچار اختلال شده یا از کیفیت آن کاسته خواهد شد؛ دور نیست که برخی مشکلات اخلاقی، بدآموزیها برای کودکان و نوجوانان شکل گیرد و شالوده کارکردهای زیستی، غریزی و احساسی «خانواده» سست شود.
از نظر جامعهشناختی، وقتی دو یا چند خانواده در یک واحد مشترک زندگی میکنند، روابط اجتماعی و خویشاوندی آنها دچار اختلال خواهد شد زیرا برای هر خانوادهای، تحمل حضور میهمانان خانواده دیگر اگر غیرممکن نباشد، دشوار است؛ از طرفی هیچکدام از این دو خانواده دوست ندارند که دیگر اقوامشان از زندگی اشتراکی آنها مطلع شده و ممکن است حتی به قطع کامل روابط و دید و بازدیدهای فامیلی منتهی شود.
یک نتیجه ناگوار دیگر، بروز اختلافها میان دو خانواده است که امکان دارد به برخی آسیبها و نزاعها منجر شده و کار به مراجع قضایی و تشکیل پروندههای دادگستری کشیده شود؛ این اختلافها ممکن است نتیجه شکستن حریم خصوصی یا عبور از دیگر مرزهای عرفی و مذهبی و یا حتی ممکن است از جنس اختلافهای معمول دو همسایه در یک مجتمع آپارتمانی باشد؛ در شرایطی که اینجا، دو طرف ناگزیرند هر روز در «خانه» چشم در چشم هم دوخته و حضور دیگری را تحمل کنند؛ یا ممکن است هر لحظه یکی از دو خانواده از این تصمیم (زندگی اشتراکی) پشیمان یا دلزده شود و قصد تجدیدنظر داشته باشد؛ محتمل است که برای جداشدن به توافق نرسند یا ناگزیر باشند برای تامین رهن و اجاره، منتظر همخانه دیگری شوند.
ابعاد اجتماعی و روانشناختی پدیده خانههای اشتراکی به بررسیهای موشکافانهتری نیاز دارد؛ تا آن زمان باید منتظر قول «علی بابایی کارنامی» نماینده مجلس باشیم؛ او به عنوان سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در میانه مهرماه گذشته وعده داد موضوع را در کمیسیون مربوطه و با دعوت از اعضای کمیسیون فرهنگی پیگیری خواهد کرد. ابعاد اجتماعی و روانشناختی پدیده خانههای اشتراکی فراتر از این موارد است و به بررسیهای موشکافانهتری نیاز دارد؛ تا آن زمان باید منتظر قول «علی بابایی کارنامی» نماینده مجلس باشیم؛ او به عنوان سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در میانه مهرماه گذشته وعده داد موضوع را در کمیسیون مربوطه و با دعوت از اعضای کمیسیون فرهنگی پیگیری خواهد کرد.
اگر نهادهای مسئول و دستگاههای متولی هرچه سریعتر به «خانههای اشتراکی» رسیدگی نکنند، یا باید منتظر ظهور گونه جدیدی از «آسیب اجتماعی» در کنار معضلاتی همچون طلاق، اعتیاد، فقر و فحشا، تکدیگری، حاشیهنشینی، اعتیاد و … باشیم یا همانند برخی موارد مشابه، به دستورهای صوری و بخشنامههای بیهوده اکتفا کنیم که نتیجه آن، فراموشی اصل ماجرا و انتشار اخبار ناگواری است که چند سال بعد احتمالا به وفور در رسانهها دست به دست میشود.
انتشار موبایل بانک جعلی ۸ بانک در گوگل پلی
به تازگی خبرهایی مبنی بر فعالیت مجرمان سایبری در زمینه ساخت اپلیکیشنهای جعلی بانکهای عامل داخل کشور از سوی پلیس فتا مطرح شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، چند روزی است از اعلام وجود برخی برنامههای بانکی ویژه نصب بر روی تلفنهای همراه در گوگل پلی و … میگذردT با این عنوان که این برنامهها جعلی و تقلبی است و با نصب و استفاده از آن برای انجام تراکنشهای بانکی امکان دارد که کاربران مورد حمله مجرمان سایبری قرار بگیرند و طی چند ثانیه حساب بانکیشان تخلیه شود.
سرهنگ رامین پاشایی معاون اجتماعی پلیس فتا ناجا در اینباره اظهار کرد: طراحی و پیاده سازی اپلیکیشنهای جعلی با اهداف مقرضانه نظیر دستیابی به اطلاعات شخصی، خصوصی و بانک کاربران یکی از ترفندهای مجرمان سایبری است.
در اهدافی جدید مجرمان سایبری با طراحی و ارسال اپلیکیشنهای جعلی بانکهای صادرات، کشاورزی و سپه به گوگل پلی و تشویق کاربران مبنی بر بروزرسانی یا نصب اپلیکیشنهای جعلی و مخربT زمینه دسترسی غیرمجاز با مقاصد شوم کلاهبرداری، اخاذی و آلوده سازی گوشی تلفن همراه کاربران، هدایت آنان به صفحات جعلی مرسوم به فیشینگ و برداشت غیرمجاز از حساب بانکی آنان را فراهم میسازند.
سرهنگ پاشایی تصریح کرد: بر اساس رصدهای صورت گرفته در فضای مجازی، گزارشات متعدد دریافتی از هموطنان و بررسیهای فنی، ضمن تاکید بر این فرآیند مجرمانه و اخذ دستور قضائی مبنی بر شناسایی، برخورد با مرتکبان و سایر اقدامات بین المللی در خصوص حذف این اپلیکیشنهای جعلی از اپ استورهای خارجی در جریان است.
این روزها با توجه به مشغلههای موجود در زندگی مردم و اینکه از وقت خود به بهترین نحو استفاده کنند، دیگر صفهای عریض و طویلی که در گذشته در بانکها برای انجام امورات بانکی تشکیل میشد، خبری نیست و اکثر هموطنان با تلفن همراه خود اقدام به انجام کارهای مربوط به بانک می کنند.
همواره مجرمان برای رسیدن به مقاصد شوم خود از تمام ظرفیتهای موجود و زمینهها استفاده میکنند و این بار اپلیکیشنهای بانکی، مورد هدف سودجویان چه از داخل و چه از خارج کشور قرار گرفته است و با طراحی برنامههای جعلی منتسب به بانکهای کشور در صدد اجرای نقشههای مجرمانه خود هستند.
با توجه به اهمیت موضوع و گستردگی آن که اکثر هموطنان از اپلیکیشنهای بانکی برای انجام امور خود استفاده میکنند، برای بررسی بیشتر به سراغ رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا ناجا رفتیم.
عدم نصب اپلیکیشنهایی که لینک آنها پیامک میشوند
سرهنگ علی محمد رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا ناجا در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: طی روزهای اخیر نسخه موبایل جعلی ۸ بانک بزرگ کشور در گوگل پلی قرار گرفته است.
وی افزود: با توجه به شیوههای گوناگون و نوین کلاهبرداران و سارقان اینترنتی در انجام اعمال مجرمانه و خرابکارانه خود، هموطنان به این موضوع توجه داشته باشند که نرم افزار همراه بانک را تنها از مارکتهای معتبر داخلی یا سایت اصلی بانک دریافت کنند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا ناجا تاکید کرد: به هیچوجه برای دانلود نرمافزار بانکی یا هرگونه تراکنش مالی از جستوجو در سایت گوگل یا سایر موتورهای جستوجوگر استفاده نکنند.
به گفته سرهنگ رجبی، هموطنان از دریافت و نصب اپلیکیشنهای آلوده که لینک آنها توسط مجرمان سایبری از طریق ارسال پیام و یا پیامکها به وسیله پیام رسانها و شبکههای اجتماعی برای آنها ارسال میشود، خودداری کنند.
نقش بانکها برای جلوگیری از وقوع این جرم در کشور چیست؟
اینکه هر جرمی توسط مجرمان رخ میدهد، صحیح است، اما انجام برخی اقدامات پیشگیرانه توسط هموطنان باعث میشود تا شاهد عدم وقوع جرایمی مانند سرقت، کیف قاپی و … در جامعه باشیم.
اما در اینباره و در بحث اپلیکیشنهای بانکی نقش بانکهای عامل به خصوص بانک مرکزی در کاهش وقوع این جرم و عدم ضربه اقتصادی به هموطنان میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
بانکها موظف به اطلاع رسانی دقیق از نحوه عملکرد خود در حوزه فضای مجازی به مردم هستند و اگر اپلیکیشنی دارند که از آن طریق به مشتریانشان خدمات ارائه میدهند، باید آن برنامه در رسانهها اطلاع رسانی شود و از طرفی بانک مرکزی نیز باید بر این روند نظارت دقیقی داشته باشد چرا که امروز اکثر سرمایه مردم نزد بانک قرار دارد و باید در این باره اقدام جهادی و مناسبی صورت بگیرد تا افراد با خیال راحت بتوانند امورات بانکی خود را از بسترهای مختلف انجام دهند.
در صورت کوتاهی از سوی هر نهادی، آنها نیز باید پاسخگوی کم کاری خود باشند و در این باره نیز بانک مرکزی قبل از اینکه فاجعه عمیقی شکل بگیرد باید به موضوع اشتراک گذاری اپلیکیشنهای جعلی ورود و نسبت به حل و فصل آن اقدام کند.
به نام «رتبهبندی معلمان» به کام سودجویان!
پول نداده را چرا رسانهای میکنید؟
چشمانم گرد شده بود با تعجب پرسیدم: «حقوق معلمان کِی زیاد شده؟»؛ آقابابک در پاسخ به سؤالم، لبخندی زد و گفت: «همه جا زدند ۷ میلیون حقوقتان زیاد شده آقا معلم!».
به گزارش فارس چند روز پیش برای خرید به سوپرمارکت سر کوچهمان مراجعه کردم. در حال برداشتن اجناس مورد نیاز از یکی از قفسهها بودم که ناگهان، صدای مشاجره آقابابک مسؤول سوپرمارکت و یکی از مشتریان و همزمان با آن «نام رتبهبندی معلمان»، توجهم را جلب کرد.
مشتری با چهره برافروخته، گفت: «آقا، حقوق معلمان زیاد شده، به من کارگر چه ربطی داره؟ چه کسی گفته که چون حقوق معلمان زیاد شده، باید اجناس گرونتر بشه…».
چشمانم گرد شده بود با تعجب از همان جا، پرسیدم: «حقوق معلمان کِی زیاد شده؟»؛ آقابابک در پاسخ به سؤالم، لبخندی زد و گفت: «همه جا زدند ۷ میلیون حقوقتان زیاد شده آقا معلم».
احساس کردم همه وجودم پر از آتش است؛ آنقدر عصبانی شده بودم که باور کردنی نبود. اما سعی کردم خشم خودم را کنترل کنم. به سمتشان رفتم و با صدای که از شدت ناراحتیام به لرزه درآمده بود، گفتم: «رتبهبندی هنوز نه به داره نه به باره، هر دفعه یک چیزی میگن اما هنوز هیچ خبری نیست. نه ۷ میلیون، نه ۷۰۰ هزار تومان، چرا جوسازی میکنید».
مشتری با حالت تمسخر رو به من کرد و گفت: «خوبه والا، ما کارگرها از صبح تا شب داریم کار میکنیم، آن موقع افزایش حقوق ۷ میلیونی برای معلمهاست. به خاطر شما، همه چیز هم در حال گرانشدن است».
حوصله بحث کردن نداشتم؛ این ماجرا، هراز چندگاهی در صف نانوایی و قصابی و میوه فروشی هم تکرار میشد؛ آنقدر اخبار متعدد درباره رتبهبندی معلمان میشنوم که مغزم سوت میکشد. چیزی که اصلا واقعیت ندارد!
* چرا باید رتبهبندی اجرا شود؟
رتبهبندی معلمان از آن دست موضوعاتی است که این روزها زیاد دربارهاش اظهارنظر میشود؛ چه از بندهای آن، چه از اتفاقاتی که از قِبَل آن، نصیب معلمان خواهد شد.
اما اصلا رتبهبندی چیست؟ چرا قرار است اجرا شود و چه اتفاقاتی در پی آن برای فرهنگیان رخ خواهد داد؟ بر اساس جزء (۲) بند «الف» ماده (۶۳) قانون برنامه ششم توسعه، دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت نسبت به تهیه نظام رتبهبندی معلمان و استقرار نظام پرداختها بر اساس تخصص با شایستگیها و عملکرد رقابتی مبتنی بر نظام رتبهبندی معلمان و مهندسی نیروی انسانی بر اساس سند تحول و نقشه جامع علمی کشور با تصویب مجلس شورای اسلامی در قالب بودجه سنواتی، اقدام کند.
در راهبرد کلان ۶ نقشه جامعه علمی کشور بر «تحول و نوسازی نظام تعلیم و تربیت اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی به منظور انطباق با مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و تحقق اهداف کلان نقشه» اشاره شده است؛ در شماره هشتم راهبرد ملی این راهبرد کلان بر بالا بردن توان مدیریت منابع انسانی و ارتقای صلاحیت علمی و حرفهای و منزلت اجتماعی و سطح معیشتی معلمان» تأکید شده است.
در راهکار ۲-۱۰ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به «استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه (نظام رتبهبندی) علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقای شغلی به آنان بر اساس نظام معیار اسلامی» و همچنین در راهکار ۳-۱۰ بر «اصلاح قوانین و مقررات موجود استخدامی، مالی و اداری متناسب با حرفههای تخصصی و مشارکت دستگاههای ذیربط» اشاره شده است.
همه این مواد قانونی، حاکی از آن است که باید نظام رتبهبندی معلمان اجرایی شود اما چرا تاکنون اجرایی نشده است؟!
* وقتی هدف از رتبهبندی، تقسیم پول بوده است
قرار بود، رتبهبندی اجرا شود تا نظام سنجش صلاحیتهای معلمی استقرار یابد و بین معلمان از نظر فعالیتهای علمی و نوآوریها تفاوت باشد اما در عمل آنچه اجرا شد، از نظر فرهنگیان رتبهبندی نبود.
آقای سعیدی که دبیر آموزش و پرورش است و بیش از ۲۰ سال سابقه معلمی دارد، میگوید: به نظر ما آنچه که تاکنون اجرایی شده است، وجهی بوده که بین معلمان به نام رتبهبندی تقسیم شده است و معیارهای رتبهبندی رعایت نشده است.
وی ادامه داد: در اصل رتبهبندی بر اساس سابقه تاکنون بوده است؛ یعنی هر فردی بر اساس سابقه فعالیت، در یک جایگاهی قرار میگیرد؛ در حالی که سابقه نباید معیار اصلی رتبهبندی باشد.
* لایحه رتبهبندی معلمان در مجلس
لایحه رتبهبندی معلمان با عنوان «نظام رتبهبندی حرفهای معلمان و جذب و تأمین منابع انسانی» در سال ۹۲ در دولت تصویب و به مجلس برای بررسی ارائه شد؛ در این لایحه، رتبههای «مربی معلم»، «استادیارمعلم»، «دانشیارمعلم» و «استادمعلم» پیشبینی شده بود اما در نشست علنی ۲۰ فروردین ۹۳ مجلس شورای اسلامی و در جریان بررسی طرح نظام رتبهبندی معلمان عنوان شد که این طرح مغایر اصول ۶۰، ۷۴ و ۷۵ قانون اساسی است ضمن اینکه با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و قانون برنامه پنجم توسعه نیز مغایرت دارد و در نتیجه نمایندگان مجلس با طرح نظام رتبه بندی معلمان با ۹۹ رأی موافق، ۶۱ رأی مخالف و ۲۱ رأی ممتنع از مجموع ۱۹۸ نماینده حاضر در صحن علنی مخالفت کردند.
بعد از آن رتبهبندی در قالب دیگر اجرا شد؛ یعنی در زمان وزارت علی اصغر فانی اعلام کردند که فاز اول طرح رتبهبندی معلمان اجرا میشود که البته اجرا هم شد اما بعدها معلمان متوجه شدند که آنچه با عنوان رتبهبندی معلمان مطرح شده است، فقط اجرای بخشی از فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری بوده است که آن هم خیلی کاملتر برای برخی کارکنان دولت اجرا میشده است.
البته این ماجرا بعد از اجرای طرح رتبهبندی معلمان در دوره وزارت محسن حاجیمیرزایی و بعد اجرای تا ۵۰ درصد امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برای تمام کارکنان دولت، علنی شد. بعد از این ماجرا بحث ترمیم رتبهبندی مطرح شد اما معلمان با همکاری نمایندگان مجلس، موضوع لایحه رتبهبندی معلمان را کلید زدند که در نهایت در اواخر دولت گذشته، این لایحه در دولت تصویب و به مجلس ارسال شد.
حالا چند وقتی است که مجلس شورای اسلامی هم روی این لایحه متمرکز شده است و قرار است با اصلاح نکات ابهام، لایحهای درخور معلمان، تصویب شود.
* به نام معلمان به کام سودجویان
اما ماجرای رتبهبندی معلمان، این روزها به دستمایهای برای سودجویان تبدیل شده است؛ سودجویانی که از معلمان درخواست میکنند که برای به ثمر نشستن هرچه زودتر لایحه رتبهبندی معلمان، دست به تجمعاتی بزنند.
اما این تجمعات که با عنوان رتبهبندی آغاز میشود در عمل به طرح مسائل سیاسی و فضای دیگر رهنمون میشود که حتی با اعتراض تعدادی از معلمان شرکت کننده در تجمعات نیز مواجه شده است.
آنچه مسلم است تلاش سودجویان برای ابزاری کردن رتبهبندی معلمان برای رسیدن به منافع خود، به نتیجه نخواهد رسید؛ هرچند که معلمان نیز باید مانند همیشه، هوشیارانه، اجازه ندهند که سودجویان به منافع جاهطلبانه خود دست یابند.
حقایقی درباره جنها که نمیدانستید
در این گزارش مطالبی در مورد جنها مطالعه میکنید که تا کنون از آنها بی اطلاع بوده اید.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بیشتر مردم اعتقاد دارند جنها موجوداتی هستند کـه فارغ از نامرئی بودنشان، دارای قدرت تفکر و احساسات هستند و آفرینش انها بـه هزاران سال قبل بازمی گردد. اما راز پنهان این موجودات چه می باشد؟
شاید تا کنون در فیلم های وحشتناک، جن و روح را دیده باشید، اما دیدن و صحبت در مورد جن فلسفهای عمیق دارد کـه در منابع و کتابهای مذهبی بدان اشاره شده اسـت کـه در ادامه بیشتر میخوانید.
– جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک؛ که از لحاظ شان وجودی؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای میگیرد. در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده؛ و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.
– خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک؛ در وجودش مانند بارباپاپا.
میتواند به هر شکل و اندازهای تبدیل شود؛ و بسیاری از چیزها را در یک آن؛ جا به جا کند. همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. میتواند مثلا ظرف ۵ دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.
– جن ابزار ساز نیست؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد؛ قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند؛ وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست. جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است؛ و از اینجا میتوان فهمید که جنها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند؛ و شهر و کاشانهای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.
– جن مانند همه جانداران غذا مصرف میکند. اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.
– جنها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند. تولید مثل میکنند و تشکیل خانواده میدهند؛ و به صورت جماعت زندگی میکنند و جامعه ندارند.
– جن نسبت به انسان زیاد عمر میکند. حدود ۱۰۰۰ سال به بالا. جنهایی که در سورهی جن از آنها نام برده شده؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب میشدند؛ احتمالا هنوز زنده اند. جنها مانند انسان داناونادان؛ فرمانده و فرمانبردار؛ ارباب و بنده؛ کافر و متدین؛ شفیق و شرور دارند. وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.
– جن دارای عقل است. اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری. عقل جن به معنای قوهی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش؛ و قوه تشخیص است؛ به اضافه هوشی سرشار؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.
– جنها مانند انسان نامگذاری میشوند؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.
– معروفترین جن؛ ابلیس؛ یا همان شیطان نام دارد؛ که وصف حال او را شنیده اید؛ که، چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشتههای مقرب رسید؛ اما، چون حاضر به سجده بر انسان؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.
– جن میتواند در مواردی تربیت شده؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد. اما به طور کل؛ نه بودا؛ نه دالای لاما؛ نه اولیا الله؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام؛ به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان؛ خطا و اشتباه و گناه میکنند؛ توصیه نکرده اند، اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند.
– جنیان مانند امواج رادیویی و ماهوارهای؛ با ما هستند ظاهر نمیشوند؛ اما حاضرمی شوند و بعضی از انها؛ درخانهها و بدن شخصیتهای ضعیف؛ رفت و آمد میکنند. یکی از راههای دور کردن جنهای مزاحم؛ خواندن و آویختن ۴ آیه از قران است؛ که با قل شروع میشوند؛ و بسیاری ادعیه؛ که درکتب مختلف وجود دارند. اماراه دورکردن انسان شرورچیست؟!
– جنها؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان میکنند؛ همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما؛ ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق) را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند)
اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند. بیشتربه خوابمان میایند و دلسوزی خود را اعلام میکنند. خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلیها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت. بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.
– اما آنان که ماورای طبیعت؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند:کسانی که انچه که نمیبینند را باور ندارند. اینها معمولا فقط آنتی تزقصههای جن وپری مادربزرگها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچکترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابههای تاریک وکوتولههای پاسمی و عروسی جنها رابه خودشان نداده اند.
این تیپ آدمها از ۷ سالگی که مادر بزرگه داستانهای جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف میکرده؛ هنوز زیر لحاف هستند؛ و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند. مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند؛ و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند:
کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش؛ و گروه آخر کسانی که جنها؛ دستشان میاندازند و در مجالس احضار ارواح؛ در نقش یک روح برایشان شیرین کاری میکنند؛ تا فردا در مدح روح؛ کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند.
جن برای انسان؛ از انسان خطرناکتر نیست. همانطور که انسان برای کوسه؛ از کوسه خطرناکتر است! (در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ۳۵ میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگهای مذهبی صلیبی و جنگهای جهانی و قومی و قبیلهای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز؛ هراس ناکتر و هوس ناکتر از انسان نیست؛ که به قول توماس هابز:انسان گرگ انسان است.
-در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص؛ آنها به ما کاری ندارند. ماهم به آنها کاری نداریم ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و …… فراریند. مثل ما کار و مکافات دارند؛ و دست آخر اینکه؛ به عقیده من: با تمام این اوصاف؛ تفاوت اساسی با ما ندارند، زیرا که: آنها هم رنج میکشند.
ساماندهی فضای مجازی کودکان و نوجوانان چرا و چگونه؟
تهران – ایرنا – کارشناس ارتباطات و کنشگر فضای مجازی کودک با تاکید براینکه فضای مجازی نیز مانند فضای واقعی نیازمند محیط اختصاصی برای کودکان و نوجوانان است، گفت: اینترنت کودکان و نوجوانان با هدف پیادهسازی این سیاست تربیتی، سازوکارهایی را بکار میگیرد تا فضای اختصاصی مناسبی را برای آنان تدارک ببیند.
اینترنت، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از جمله محصولات نوپای فناوری های ارتباطی هستند که حالا دیگر عضوی ناگسستنی از یک خانواده به شمار می رود که از طلوع صبح تا پاسی از شب همراه و گاه یار آنان شده اند.
با توسعه اینترنت، سن استفاده از فضای مجازی نیز بسیار پایین آمده است به صورتی که حالا دیگر از هر سه کاربر اینترنت در جهان، یک نفر کودک است؛ کودکانی که زمان زیادی را صرف بازی یا حضور در شبکههای اجتماعی میکنند و بیشتر اوقات نیز بدون نظارت والدین، از اپلیکیشنهای مختلف تلفن همراه استفاده میکنند که ضرورت تولید نرم افزارهایی ویژه نظارت والدین و محدود کردن میزان فعالیت کودکان در فضای مجازی را دوچندان کرده و مسوولان را به راه اندازی اینترنت برای کودکان و نوجوانان واداشته است.
تا آنجا که عیسی زارعپور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بتازگی از راهاندازی اینترنت کودک و نوجوان تا پایان سال خبر داده و تاکید کرده است که در اینترنت کودک و نوجوان آسیبهای موجود در فضای مجازی وجود نخواهد داشت و زیرساخت لازم برای استفاده پاک از اینترنت ایجاد میشود.
وی ذات فضای مجازی را یک پدیده اجتماعی دانسته که با برخی آسیبها هم همراه است اما نگاه بر این فضا، نگاه فرصتآفرینی و استفاده حداکثری از قابلیتهای آن و پیشگیری از آسیبها است.
البته اینترنت پاک و حمایت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی موضوع تازهای نیست با این حال این پدیده هنوز برای خیلی از مخاطبان شناخته شده نیست. برای روشن شدن ابعاد و ماهیت اینترنت کودک و نوجوان خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا به گفت و گو با محمد آزمون کارشناس ارتباطات و مدیر عامل یک شرکت دانش بنیان در حوزه فضای مجازی کودک و تولید کننده تبلت کودک پرداخت.
ضرورت راه اندازی اینترنت کودک و نوجوان چیست؟
آزمون در گفتوگو با ایرنا درباره لزوم اینترنت ویژه کودک و نوجوان گفت: فضای مجازی هم مانند فضای واقعی نیازمند محیط اختصاصی برای کودکان و نوجوانان است؛ در فضای واقعی محیط بازی کودکان، استخر کودکان، محیط آموزشی، بیمارستان و پزشک کودکان داریم. برای پدران و مادران مهم است که فرزندان با افراد موجه از گروه همسالان ارتباط دوستانه برقرار کنند، به هر محیطی وارد نشوند و با هر پدیدهای مواجه نشوند و حتی زودتر از رده سنی خود از کانال نامناسب اطلاعات دریافت نکنند.
وی افزود: اینترنت کودکان و نوجوانان با هدف پیادهسازی همین سیاست تربیتی، سازوکارها و ابزارهایی را بکار میگیرد که فضای اختصاصی برای کودکان و نوجوانان تدارک ببیند و سطح دسترسی و زمان دسترسی تعریف کند و محتوای مناسب برای آنها تامین کنند.
این کارشناس ارتباطات با تاکید بر اینکه اینترنت ویژه کودکان در گام نخست از مدیریت درگاههای ورود کودکان به اینترنت آغاز میشود، توضیح داد: نخستین درگاه دستگاه هوشمند ارتباطی مانند تبلت و گوشی هوشمند است. در این زمینه تبلت ویژه کودک و نوجوان و نرمافزارهای کنترل تبلت توسط والدین (پرنتال کنترل) مدیریت تمام امکانات تبلت و گوشی هوشمند را در اختیار پدر و مادر قرار میدهند. والدین میتوانند با آنها استفاده از این دستگاه هوشمند، اینترنت، برنامکها و حتی درگاههای ورودی و خروجی را مدیریت و سطح دسترسی و زمان استفاده از تبلت را هم برنامهریزی و کنترل کنند.
این کنشگر فضای مجازی کودک ادامه داد: در لایه سیستم ارتباطی، سیم کارت عنصر شاخص است، سیمکارت کودک و نوجوان در همین راستا طراحی و پیادهسازی شده است که اینترنت آن برپایه فهرست سپید است یعنی کودک و نوجوان از طریق اینترنت این سیم کارت تنها امکان دسترسی به سایتهای مناسب کودکان و نوجوانان را دارند.
چه کنیم تا با محدودشدن دسترسی، کودک و نوجوان جذب فضای جدید شوند؟
آزمون در پاسخ به این پرسش تصریح کرد: در کنار محدود کردن سطح دسترسی لازم است محتوای مناسب ویژه کودکان و نوجوانان مطابق الگوهای تربیتی و فرهنگی هر کشوری هم تولید و تامین بشود در این زمینه جا برای کار زیاد است.
وی یادآور شد: در بیشتر کشورهای دنیا محتوای کودک و نوجوان از بازی، کارتون تا کتاب و اسباب بازی و برنامکها برپایه نظامنامههای مشخص، دستهبندی سنی میشوند. تمام اینها در این سالها در ایران هم تدارک دیده شده، نمونهاش سامانه رایگان «چیخوبه» است فقط کافی است در این حوزه اطلاعرسانی و آگاهیبخشی شود. به همین دلیل می گوییم اینترنت کودک و نوجوان موضوع تازهای نیست و در سالهای اخیر هم درباره آن صحبت شده و هم کارهایی انجام شده است.
آزمون با بیان اینکه موضوع اینترنت پاک برای کودک و نوجوان یک دغدغه جهانی است، اظهار داشت: از سال ۲۰۰۴ کمیسیون اروپا به عنوان نخستین گام از پروژه «حاشیههای امن» اتحادیه اروپا و با هدف بالابردن آگاهی عمومی در زمینه چالشهای اینترنت و نگرانیهای خانوادهها درباره آسیبهای ناشی از حضور فرزندان در فضای مجازی، یک روز در سال را با نام روز جهانی اینترنتامنتر نامگذاری کرده است.
وی افزود: روز اینترنت امنتر که در ایران با نام روز اینترنت پاک شناخته میشود، اکنون تقریباً در ۱۷۰ کشور جهان جشن گرفته میشود.
والدین چه نقشی در معرفی و راه اندازی اینترنت پاک دارند؟
این کارشناس فضای مجازی کودک تصریح کرد: آگاهی شرط اول امنیت است، از همین رو تمام این سازوکارها زمانی به کار میآید که پدران و مادران دانش خود را از فناوریهای ارتباطی، قابلیتهای فضای مجازی و آسیبهای آن افزایش دهند و تلاش کنند کودک را در مسیری هدایت کنند که با اراده و شناخت خودش از آسیبهای فاصله بگیرد. یکی از اهداف مهم روز اینترنت پاک هم همین است. خوشبختانه وزیر ارتباطات هم براین موضوع تاکید دارند که در کنار سالمسازی فضای مجازی باید دانش و مهارت خانواده ها و به ویژه کودکان و نوجوانان را در استفاده از این فضا ارتقا بدهیم و سطح دانش و مهارت مردم در استفاده از فضای مجازی باید به حدی برسد که مردم خودشان بدانند که نباید هر محتوا و مطلبی را مشاهده کنند.
آزمون در پاسخ به این پرسش که آیا دولت باید متولی اینترنت کودک و نوجوان باشد یا بخش خصوصی، اظهار داشت: معتقدم دولت نه میتواند و نه لازم است که وارد کار اجرایی در این حوزه شود، دولت باید کار تنظیم مقررات، نظارت و تسهیلگری را انجام دهد، بستر سازی، سیاستگذاری و پشتیبانی کند و در حوزه آگاهی بخشی از ظرفیتهای دولتی بهره بگیرد و اجازه بدهد بخش خصوصی کار اجرا را انجام بدهد.
رازهای مجسمه ابولهول از زبان پسری که خود را مریخی می داند
بوریسکا کیپریانوویچ روسی که به نام پسر مریخی معروف شده، میگوید مجسمه ابولهول رازهای زیادی را در خود پنهان کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از thesun، یک کوک نابغه روسی به نام بوریسکا کیپریانوویچ که مدتها پیش با ادعای به دنیا آمدنش در مریخ مورد توجه قرار گرفت و به پسر مریخی مشهور شد به تازگی ادعا کرده که مجسمه ابولهول مصر رازی را در خود نگه میدارد که برای همیشه زندگی روی زمین را تغییر خواهد داد. این پسر روسی میگوید که باز کردن قفل این بنای باستانی اطلاعاتی از انسان اولیه را آشکار میکند.
این پسر از دوران کودکی و جوانی خود به دلیل خرد و دانشی که از جهان خارجی و فضا داشت، دانشمندان را در سراسر جهان غافلگیر کرده است. او سابقا مدعی شده بود پیش از تولد دوباره روی زمین یک مریخی بوده و برای نجات مردمش روی سیاره سرخ زندگی میکرده است. زمانی که اولین ویدئو از اظهارات بوریسکا منتشر شد او فقط ۱۱ سال سن داشت.
دهانهای که به نظر در زیر گوش مجسمه ابولهول قرار دارد
او ادعا کرد که گونه او ارتباط قوی با مصریان باستان دارد و در زندگی قبلی خود به عنوان خلبان سفینه فضایی در مریخ به آنجا پرواز کرده است. بوریسکا که خودش را را کودک نیل مینامد، میگوید وقتی اسرار ابولهول بزرگ در جیزه فاش شود، زندگی در روی زمین دیگر شبیه به قبل نخواهد بود. ابولهول مدت هاست که به موضوعی مهم بین نظریه پردازان تبدیل شده، زیرا ساخت آن شبیه به یک معجزه و باعث گیج شدن جهانیان شده است.
بوریسکا معتقد است که کلید حل این مشکل در جای پشت گوش این بنای مشهور جهانی پنهان شده است. او گفت: “زندگی انسان با باز شدن ابوالهول تغییر میکند. دقیقا به خاطر ندارم، اما مکانیزم باز شدن آن در جایی پشت گوش این بنا قرار دارد. ”
ویژگی های ساکنان مریخ از زبان پسر روسی
او میگوید به یاد دارد که یک خلبان مریخی بوده و پس از ویران شدن سیاره اش در جنگی که بین دو مجموعه از موجودات در گرفت، به زمین سفر کرده است. او ادعا کرد که به همراه دیگر بازماندهها که از درگیری جان سالم به در برده اند، دوباره در زمین متولد شدند. به گفته بوریسکا، بسیاری از مریخیها جاودانه هستند و از ۳۵ سالگی به بعد دیگر پیر نمیشوند. به گفته او مریخیها بسیار بلند قد بوده و از نظر فناوری به اندازهای پیشرفت کرده اند که قادر به سفرهای بین ستارهای هستند.
دکتر مگدی شاکر، باستان شناس ارشد وزارت آثار باستانی مصر، معتقد است که آنچه بوریسکا گفته را نمیتوان رد کرد یا پذیرفت، مگر اینکه تحت تحقیقات علمی قرار گیرد، زیرا علم حرف آخر را در این ادعاها میزند.
پشت صحنه دو برابر شدن سهم زنان از اعتیاد
مینا اینانلو
تهران- ایرنا- محمد سهیلسرو، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل اجتماعی معتقد است اعتیاد زنان علاوه بر اینکه بر آسیبهای زنانه دامن میزند، پویایی، تحرک و سرزندگی جامعه را نیز دچار اختلال میکند.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات اصلی جامعه جهانی است. آمار رو به افزایش مصرف مواد مخدر در دنیای کنونی به گونهای است که یکی از سمشناسان معروف دنیا به نام لودوینگ میگوید: «اگر غذا را مستثنی کنیم، هیچ مادهای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر، چنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد». ایران هم اگر چه در مقایسه جهانی از این نظر وضعیت بهتری دارد، اما با این حال باید اعتیاد را به واسطه انواع ناهنجاریهایش از آسیبزاترین و گستردهترین معضلات هر جامعه قلمداد کرد. به گفته اسکندر مومنی، دبیر کل ستاد مبازره با مواد مخدر نرخ میانگین معتادان نسبت به جمعیت فعال، در کشور ما حدود ۵ و سه دهم درصد است، در حالی که متوسط این رقم در دنیا ۵ و نیم درصد است.
علاوه بر این، گزارشهای ستاد مبارزه با مواد مخدر حاکی از افزایش اعتیاد در بین زنان است. طبق گزارش این ستاد، در سال ۹۰ زنان مصرفکننده مواد ۵ درصد کل معتادان هستند و این در حالی است که در سال ۹۵ تحقیقات ستاد نشان داد، ۱۰ درصد معتادان را زنان تشکیل میدهند و این یعنی طی پنج سال نسبت معتادان زن در کشور دو برابر بیشتر شده است.
دو برابر شدن سهم اعتیاد زنان، به دلیل پیامدهایش در سطح خرد و کلان، میتواند زنگ هشداری برای مسوولان باشد تا دلایل و عوامل زمینهساز آن را واکاوی کرده و راههای پیشگیری از آن را اتخاذ نمایند. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع و چرایی آن، پژوهشگر ایرنا با محمد سهیل سرو، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی و امیرمسعود امیر مظاهری، دانشیار گروه جامعهشناسی واحد تهران مرکز به گفت و گو نشست که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
فقدان روابط عاطفی زوجین، از دلایل اعتیاد زنان
سهیلسرو در تشریح دلایل جامعهشناختی اعتیاد زنان گفت: اعتیاد مقولهای است که در جامعه امروزی افزایش یافته و برای آن میتوان دلایل درونی و بیرونی بسیار برشمرد. از عوامل روانشناسانه آن، میتوان به احساس افسردگی در فرد اشاره کرد. ویژگی عاطفی در زنان راحتتر میتواند آنها را به سمت اعتیاد بکشاند.
وی گفت: جالب است که بدانید درصد زنان متاهلی که معتاد هستند، بیشتر از مجردین است. بنابراین یکی از دلایل اعتیاد زنان، فقدان روابط عاطفی بین زوجین و افسردگیهای ناشی از آن است که در دل زندگی اتفاق میافتد.
سیگار کشیدن یا اعتیاد در بین زنان، در گذشته به عنوان امری نابهنجار تلقی میشد که مردم به فرد خصوصا زنی که اعتیاد داشت، به شکلی خاص نگاه میکردند، اما امروزه در رسانهها ونمایشهای خانوادگی، استعمال راحت سیگار در بین زنان، سبب شده این رفتار به نحوی به یک مد تبدیل شود
سهیل سرو ادامه داد: یکی دیگر از دلایل که در حیطه جامعهشناختی نیز قرار دارد، بحث تبدیل ناهنجاریها به هنجارهای اجتماعی است. امری مثل سیگار کشیدن یا اعتیاد در بین زنان، در گذشته به عنوان امری نابهنجار تلقی میشد که مردم به فرد خصوصا زنی که اعتیاد داشت، به شکلی خاص نگاه میکردند، اما امروزه در رسانهها و نمایشهای خانوادگی، استعمال راحت سیگار در بین زنان، سبب شده این رفتار به نحوی به یک مد تبدیل شود. یعنی گویی سیگار نوعی مدگرایی است که با موضوع پارتیهای شبانه که در فیلمها نمایش داده میشود و یا در واقعیت اتفاق میافتد، تشدید میشود.
تمایل به شکستن کلیشههای جنسیتی
این استاد دانشگاه ادامه داد: از طرفی زنان و دختران در جامعه امروز در کلان شهرها به نحوی تمایل دارند که کلیشههای جنسیتی را بشکنند و تمایزهای خود را با مردان از بین ببرند و از بین بردن این نوع تمایزها را با انجام رفتارهایی که در گذشته خصوصیات مردانه محسوب میشد، نشان میدهند. همچنین میتوان به نابسامانیهای جامعه و تاثیرات آنها بر زندگی جوانان هم اشاره کرد. برای مثال نابسامانیهایی مانند تورم، فقر و محرومیت، بیکاری و… همه سبب میشود زندگی افراد و خصوصا جوانان دچار اختلال شود. برای مثال بیکار شوند و یا در ازدواج آنها تاخیر صورت بگیرد و در نتیجه چنین سرخوردگیها و ناکامیهایی در زندگی سبب شود به اعتیاد دچار شوند.
سهیلسرو گفت: مصرفگرایی، ترویج فرهنگ مصرف و تبلیغ رسانهها درباره اندام لاغر و زیبایی سبب میشود زنان برای داشتن بدن ایدهال، به انواع مواد مخدر و قرصها روی آورند که متناسب با سیاست کشورهای غربی و رسانههای آنهاست. از طرفی محیطهای ناسالم اجتماعی و عدم نظارت اجتماعی والدین از دیگر مواردی است که سبب میشود به مساله اعتیاد در بین جوانان خصوصا زنان دامن زده شود. برای مثال سکونت در حاشیههای شهر، دوستی با افراد ناباب و عضویت در خرده فرهنگهای بزهکار و ازدواج با فرد معتاد، همه دست به دست هم میدهد تا دیگر اعضای خانواده هم به این سو گرایش یابند.
تضعیف همبستگی اجتماعی در افزایش اعتیاد نقش داشته است
امیرمسعود امیر مظاهری، دانشیار گروه جامعهشناسی واحد تهران مرکز نیز در این رابطه گفت: اگر مطالعه دورکیم در زمینه خودکشی را بخوانیم، مشاهده میکنیم که این جامعهشناس علت افزایش خودکشی در مدت کوتاه را تضعیف انسجام و همبستگی اجتماعی میدانست. در خصوص اعتیاد هم سست شدن جایگاه و منزلت خانواده از یک سو و تضعیف انسجام و همبستگی اجتماعی در اثر مشکلات اقتصادی و همچنین پایین آمدن سرمایه اجتماعی از سوی دیگر در گرایش افراد به آن نقش داشته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مدرنیته و خصوصیات زندگی مدرن نیز اشکال جدیدی از اعتیاد را به همراه آورده که متفاوت از شکل سنتی آن است. این نوع از اعتیاد بیشتر در میان گروه دوستان و همسالان مشاهده میشود.
پیامدهای اعتیاد زنان در سطح خرد وکلان
درصد زنان متاهلی که معتاد هستند، بیشتر از مجردین است. بنابراین یکی از دلایل اعتیاد زنان، فقدان روابط عاطفی بین زوجین و افسردگیهای ناشی از آن است که در دل زندگی اتفاق میافتد
سهیلسرو در خصوص پیامدهای اعتیاد در سطوح خرد و کلان گفت: اعتیاد در سطح خرد سبب میشود زنان مجرد در امر ازدواج دچار مشکل شوند و زنان متاهل، در زندگی خانوادگی خود دچار مشکل شوند و حتی زندگی آنها دچار از هم گسیختگی شده و به طلاق بینجامد. همچنین اعتیاد سبب طرد اجتماعی فرد معتاد میشود. برای مثال، خانواده، دوستان، اقوام و همکاران هر نوع ارتباط، پیوندهای اجتماعی و عاطفی خود را با وی قطع کرده و این طرد اجتماعی، تنهایی و انزوای فرد معتاد را تشدید میکند.
وی افزود: از پیامدهای کلان اعتیاد خصوصا در بین زنان میتوان به صدمه زدن به سرزندگی و نشاط جامعه اشاره کرد. زیرا خانواده یک اجتماع کوچک است که مادر خانواده بنیان اصلی آن را تشکیل میدهد و بیماری مادر و اعتیاد او سبب افسردگی او و دیگر اعضای خانواده و حتی سبب اعتیاد فرزندان میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از طرف دیگر افزایش جرایم، فساد و فسادهای فحشایی، تن فروشی و خودفروشی نتیجه اعتیاد زنان است. چون ممکن است فرد معتاد مسکن، دوستان، خانواده و شغل خود را از دست بدهد و برای معاش دست به سرقت بزند. همه این موارد پویایی و سرزندگی جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد و سبب ایجاد اختلال در کارکرد نظام اجتماعی میشود و حتی مسائلی مانند پیری جمعیت که در نتیجه تاخیر در ازدواج و یا تجرد مطلق است، حاصل شود.
اجتماعی شدن ناقص فرزندان، زمینهساز رفتارهای انحرافی
امیرمظاهری نیز در این خصوص گفت: پیامدهای اعتیاد در سطح خرد و کلان یک رابطه دیالکتیکی دارد. به این معنا که هم سطح خرد بر سطح کلان و هم سطح کلان بر سطح خرد اثر میگذارد. در سطح خرد مشکلاتی در نهاد خانواده، ارتباط زوجنین و رابطه والدین و فرزندان به وجود میآید؛ مبنی بر اینکه خود والدین ممکن است الگوی مناسبی برای فرزندان خود نباشند و ما شاهد نوعی اجتماعی شدن ناقص در بین فرزندان باشیم و در نتیجه این امر، زمینهساز رفتارهای انحرافی در بیان آنها شود. این مسائل در سطح خرد بر ساخت اجتماعی در سطح کلان نیز تاثیر میگذارد. زیرا جامعهای که از نیروی انسانی و ظرفیت آن میتوانست استفاده کند، با بروز این مشکلات دیگر نمیتواند از چنین توانمندیهایی برخوردار شود. از طرفی در اثر اعتیاد انواع فساد، انحرافات و شبکههای روابط اجتماعی ناسالم به وجود میآید که مکانیزمهای کنترل اجتماعی نظیر نیروی انتظامی را متوجه خود میکند که چنین امری هزینههای اجتماعی کنترل جرم را بالا میبرد و میتواند تاثیرات خود را در شاخصهای رفاه جامعه بگذارد.
راهکار چیست؟
سهیلسرو به راهکارهای موثر در این زمینه اشاره کرد و گفت: اگر نسل جوان کنجکاوی دارد و به نوعی میخواهد کلیشههای جنسیتی را از بین ببرد، باید برای او آگاهسازی نسبت به مواد مخدر اتفاق بیفتد. همچنین زنان باید به تبعات و پیامدهای امور تبلیغ شده در رسانهها باشند و اگر میخواهند بدنی زیبا و لاغر داشته باشند، تحت تاثیر تبلیغات قرار نگیرند.
سیاستهای نیروی انتظامی، دادگاه، مراکز ترک اعتیاد و مواردی از این دست کنترلی است. در حالی که تجربه نشان داده تنها کنترل و تنبیه نمیتواند روش مناسبی برای جلوگیری از این پدیده باشد
وی گفت: تقویت باورهای دینی یکی دیگر از راهکارهای موثر برای جلوگیری از اعتیاد است. زیرا فردی که از نظر روحی دچار تزلزل شده، ممکن است که برای کسب آرامش دست به هر کاری بزند. همچنین دقت در انتخاب همسر، محل سکونت، تعامل موثر والدین با فرزندان و نظارت کافی آنها همه از جمله راه حلهایی هستند که در سطح خرد میتواند اتفاق بیفتد.
وی گفت: در سطح کلان نیز میتوان از حاکمیت انتظار داشت زمینههای اشتغال، مسکن و ازدواج جوانان را فراهم کند و تسهیلات ویژهای در این زمینه در نظر بگیرد. قطعا جوانان وقتی شرایط اقتصادی و اجتماعی مساعدی داشته باشند، کمتر سرخورده شده و در نتیجه کمتر به رفتارهای بزهکارانه، مخرب و آسیبزا دست میزنند.
تنها کنترل و تنبیه جواب نمیدهد
امیرمظاهری نیز به راهکارهای موثر در این زمینه اشاره کرد و گفت: آنچه نهادها و سازمانها بر روی آن برنامهریزی کردهاند، سیاستهای کنترلی است که از طریق نیروی انتظامی، دادگاه، مراکز ترک اعتیاد و مواردی از این دست انجام میشود. در حالی که تجربه نشان داده تنها کنترل و تنبیه نمیتواند روش مناسبی برای جلوگیری از این پدیده باشد.
وی ادامه داد: به نظر من باید پیشگیری اجتماعی تحقق یابد که منظور از آن آگاهسازی جامعه از پیامدهای این مساله روی فرزندان و خانواده است و این آگاهسازی میتواند از طریق رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی تحقق یابد.
تکنیکهای برخورد با «عشقهای دوران نوجوانی»/نوجوانان را سرزنش نکنیم
همه می دانند که دوران نوجوانی، دوران سر پر شر و شور عشق و دوست داشتن های موقتی و ظاهری است اما خود نوجوان به خاطر خودمحوری که دارد، تصور می کند این عشق اول و آخر و درست است . خانواده چطور می توانند راه و روش درست را به نوجوان نشان دهند؟
گروه خانواده : در بین دوره های رشد هر انسانی، نوجوانی یک دوره حساس است که افراد دارای سلایق خاص و علائق متفاوتی می شوند چرا که با دنیای جدید و متفاوتی روبه رو شده و درک تازه ای از همه چیز پیدا می کنند. یکی از مسائل مهم در این دوره عشق و عاشقی و گرایش به جنس مخالف است که اغلب نوجوانان با مخالفت و نگرانی والدین مواجه می شوند.
در این دوره خود نوجوان به خاطر شرایط خاص بلوغ بسیار آسیب پذیر است اما خیلی از والدین که دوران نوجوانی خودشان را فراموش کرده اند، نحوه ارتباط با نوجوان در این دوره را بلد نیستند و با رفتارهای اشتباه باعث گرایشات انحرافی و مشکلات اخلاقی و رفتاری بچه هایشان می شوند. والدین باید بدانند که این دوره را چطور مدیریت کنند تا نوجوان بخوبی و سلامت از این مرحله زندگی عبور کند.
نوجوان ها عموما در این دوره براساس دوست ها و گروه هایی که در آنها عضو هستند، عمل می کنند و دیدگاه خاصی هم نسبت به دوست داشتن و عشق و عاشقی در این دوره پیدا می کنند. سعی کنید بیشتر در این زمان با نوجوان گفت وگو کنید تا احساس تنهایی نداشته باشد. حواستان باشد که شنونده خوبی باشد و مثل یک دوست پای صحبتش بنشینید، نه یک والد سرزنش گر تنبیه کننده!
نکته دیگر این است که درباره عشق های دوره نوجوانی با فرزندتان خیلی شفاف صحبت کنید اما شخصیت او را زیر سوال نبرید که تو نمی دانی و اشتباه می کنی!
*با نوجوان چطور صحبت کنیم؟
عبارتهایی شبیه «این آدم به درد تو نمیخورد»، «شأن تو بالاتر از این است»، «سطح خانواده آنها پایین است»، «بهتر از اینها در انتظار تو است» نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه گسستی که بین پدر و مادر و نوجوان وجود دارد، بیشتر و او را روز به روز از پدر و مادرش دورتر و به جمع همسالانش نزدیکتر میکند.
باید تمرین کنید که با متانت و از سر همدلی با آنها درباره همه چیز از جمله عشق صحبت و آنها را از پیامدهای منفی عشق در زمان نوجوانی آگاه کنیم.
به جای اینکه عشق را به کلی انکار و آنها را از هرگونه رابطهای منع کنید، به آنها بگویید که حق هر انسانی است که عشق را تجربه کند اما به دلیل پیامدهای آسیبرسانی که در نوجوانی دارد، بهتر است آن را کمی به تعویق بیندازیم.
با این رویکرد حتی جسورترین نوجوان ها منطقی میشوند. وقت آن است که نوجوانان را جدیتر بگیریم، احساسهایشان را بیشتر به رسمیت بشناسیم و الگوهای کهن فرزندپروری و نگاه تحکمآمیز و از بالا به پایین را دور بریزیم.
پذیرش اینکه دختر نوجوانتان به روابط با جنس مخالف اشتیاق دارد، کمی سخت به نظر می رسد. اما آنچه که راهگشا است آگاهی از نحوه برخورد مناسب با دختران و پسران نوجوان است. اطلاعات و آگاهی خود را از روحیات نوجوان خود بالا ببرید و پیش از آنکه او دست به این چنین انتخاب هایی بزند، او را از معضلات و مضرات این دوستی، آگاه کنید.
*نوجوان را سرزنش نکنید و رابطه دوستانه داشته باشید
سعی کنید از سرزنش دور شوید و زمانی که به شما اعتماد می کند، فضای دوستانه داشته باشید مثل یک دوست صمیمی او را راهنمایی کنید تا او به خواسته های درستش برسد. سعی نکنید در روابط با دوستانش مچ او را بگیرید ، چرا که این کار نه تنها هیچ فایده ای ندارد بلکه باعث می شود که او از شما دور شود و کارهای پنهانی انجام دهد. اگر نوجوان خطایی هم مرتکب شد ، از آن چشم پوشی کنید تا به مسیرهای اشتباه ، از ترس شما نرود.
*با عشق نوجوانتان مستقیم مبارزه نکنید
سعی کنید به جای جنگ و ستیز و مبارزه ، برای او یک پناهگاه امن باشید تا به فکر جنگ با شما نباشد و به خاطر دوری از شما نخواهد کار اشتباه بکند. چه نوجوان هایی که در این دوره از خانه فراری می شوند و دچار معضلات زیادی از جمله اعتیاد می شوند، سعی کنید آرامشتان را حفظ کنید و خونسرد باشید و به روش های صحیح برای ارتباط با نوجوان پناه ببرید.
*از فرزندتان حمایت کنید
یکی از مهمترین مواردی که عشق و محبت شما را به فرزندتان نشان می دهد و باعث می شود او به شما تکیه کند، این است که از او حمایت کنید جملاتی مثل «تو تا آخر عمر بچه ما هستی»، « ما از تو حمایت می کنیم» باعث احساس امنیت در او می شود. بنابراین به جای وضع کردن قوانین سفت و سخت و معلم سخت گیر بودن، اجازه تجربه به بچه بدهید البته تجربیاتی که به قیمت سنگین برایش تمام نشود. بچه ها را خیلی سوال پیج نکنید واجازه دهید راحت باشند اما از دور حواستان به ارتباطاتش باشد و در زمینه دوست یابی و عشق و عاشقی حتما راهنمای او باشید.
به فرزندتان آموزش دهید که نباید روابط با دیگران تمام زندگی اش بشود ، مسائل احساسی و عاطفی از درس جداست. معمولا وقتی نوجوانی وارد رابطه عشقی می شود، تمایل زیاد به صحبت با طرف مقابل و ارتباطات فضای مجازی و اینترنت پیدا می کند، بهتر است برای او محدودیت اینترنت وضع کنید تا بتواند احساساتش را محدود و کنترل کند ولی نه اینکه به یاغی شدن بچه بیانجامد.
یارانه نخنما در روز بیستم/ تا کی همه هستند؟
با گذشت بیش از ۱۰ سال از اجرای قانون هدفمندی یارانهها همچنان ۷۸ میلیون ایرانی در روز بیستم ماه شاهد و البته منتظر دریافت رقم ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی هستند؛ یارانه نخ نمایی که در گذر زمان و در چرخه تورم تک رقمی تا ۵۰ درصدی تکان نخورده است و نه پردرآمدها از دریافت آن کوتاه آمدند و نه دولتها برای تغییر وضع موجود کاری کردند.
به گزارش ایسنا، اعلام زمان پرداخت یارانه نقدی در روز بیستم هر ماه همواره با این سوال مواجه است که چه زمانی قرار است پرداخت یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی از صدر اخبار پر اهمیت رسانه ها کنار برود و تحولی در رویه آن ایجاد شود؟ چرا برای رقمی که به اذعان مسئولان دولت گذشته حتی دیگر در حد ۲۰ هزار تومان هم ارزش ندارد میلیون ها نفر منتظر هستند و دست زدن به آن با واکنش مواجه است؟
گذری بر جریان پرداخت یارانه های نقدی یادآور میشود که از زمان کلید خوردن قانون هدفمندی یارانهها تا کنون، آنچه ملموس است هزینه سنگین یارانههای نقدی بوده است تا هدفمند شدن یارانهها، اکنون بعد از گذشت بیش از یک دهه نه تنها وضعیت پرداخت یارانهها اصلاح نشده بلکه انباشت یارانههای پنهان سرسام آورتر از گذشته است.
قرار بود حدود ۵۰ درصد منابع ناشی از اصلاح قیمت حامل های انرژی برای رفاه اجتماعی و جبران آسیب های ناشی از حذف یارانه ها اختصاص پیدا کند و مابقی نیز در اختیار تولید و دولت قرار گیرد ولی سالیان سال به دلیل پایهگذاری اشتباه پرداخت یارانه به عموم جمعیت کشور، آنقدر هزینه سنگین بود که نه تنها سهمی به هیچ کدام از بخشها نمیرسید بلکه پای استقراض از بانک مرکزی برای یارانه ماهانه نیز در میان بود.
طی این سال ها حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بابت یارانه نقدی پرداخت شد ولی اینکه نتیجه این پرداخت چه بود و کدام اقدام ویژه اقتصادی را رقم زد، گزارشی وجود ندارد، تکلیف غربالگری یارانه بگیران هم که بارها در قانون بودجه بودجه وجود داشت دست نخوره باقی ماند و در معدود دفعاتی که دولت گذشته برای حذف اقدام کرد، بیشتر شبیه نمایش حذف بود چرا که به محض شروع با اعلام اینکه این حذف ها تبعات اجتماعی به همراه دارد از آن دست کشید، در حالی که اعلام دولت از این حکایت داشت که به سهولت امکان حذف حداقل سه دهک بالا که نیازی به رقم ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان نداشتند، را داشته است و موئد آن نحوه پرداخت یارانه معیشتی (افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸) بود که ۱۸ میلیون از جمعیت ۷۸ میلیون نفری یارانه بگیران را کنار گذاشته بود ولی در مورد یارانه نقدی حاضر به این حذف نشد.
اگر مصیبت عظما بود، چرا ادامه داشت؟
جای سوال دارد کسانی که از مصیبت عظمای دولت در زمان پرداخت یارانه برای تامین منابع آن سخن میگفتند به چه بهایی این مصیبت را تحمل کرده و سالانه حداقل ۴۲ هزار میلیارد تومان پول خرج یارانه کردند و نه تنها آن را ساماندهی نکرده بلکه یارانه دیگری از محل بنزین به آن اضافه کردند تا دولت در هر سال حداقل ۷۰ هزار میلیارد پرداخت نقدی ماهانه داشته باشد.
اکنون دولت جدید چند ماهی از عمرخود را پشت سرگذاشته و گرچه اظهارات مسئولان مربوطه نشان میدهد که موافق این رویه در پرداخت یارانه های نقدی نیستند و حتی بر عدم ادامه پرداخت یاران های پنهان در برخی بخش ها به ویژه ارز ۴۲۰۰ تاکید دارند ولی برای دستزدن به وضعیت این حجم از یارانه با ابعاد مختلفی مواجه است، در این بین یا باید مانند دولت قبل محتاط و به نوعی در راستای حفظ روی خوش دولت عمل کند و یا اینکه در زمانی مشخص و حساب شده نسبت به پایان دادن وضعیت نامطلوب فعلی اقدام کند.
پردرآمدها کنار نرفتند، ولی مقصر وضع موجود هم نیستند
به هر صورت دست روی دست گذاشتن دولتهای گذشته برای عدم تغییر در نحوه پرداخت یارانه نقدی، نتیجه مطلوبی نداشته و همین بس که مشخص نیست چرا باید فردی که در دهک اول قرار دارد دقیقا به میزان دهک دهم یارانه نقدی دریافت کند و چرا باید یک فرد ثروتمند چند برابر فرد کم درآمد از یارانههای پنهان سهم ببرد؟
گرچه در این بین دریافت کنندگان پردرآمد یارانه نقدی هم از دریافت آن پا پس نکشیدهاند ولی مقصر این عدم تعادل در پرداخت یارانه نقدی و پنهان هم نیستند و این وضعیت متوجه دولتها و مجلس است که به طور مشخص برای اصلاح ورود نکرده و اگر مصوبهای هم داشتند نظارتی بر اجرای آن نبود.
«طارمی»های کنار گذاشته شده از تیم ملی
مجید روانستان
تهران- ایرناپلاس- خط خوردن نام مهدی طارمی از فهرست تیم ملی فوتبال برای بازی با تیمهای لبنان و سوریه در مسابقات انتخابی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر توسط سرمربی تیم ملی، بازتاب زیادی در داخل و خارج از کشور داشته است. برخی کار دراگان اسکوچیچ را درست میدانند اما شمار زیادی نیز از جمله مربیان و پیشکسوتان فوتبال کشور پاسخ دادن مهدی طارمی را منطقی و بدون توهین به سرمربی تیم ملی میدانند.
به گزارش ایرناپلاس، ماجرا از یک مصاحبه در کرواسی آغاز میشود؛ جاییکه دراگان اسکوچیچ به صراحت فوتبالیستهای ایرانی را تاکتیکناپذیر میخواند! طارمی هم بدون آنکه اسمی از اسکوچیچ بیاورد، به این واقعیت اشاره کرد که فوتبالیستهای ایرانی درک تاکتیکی بالایی دارند و مشکل جای دیگری است.
همانطور که اسکوچیچ میتواند آزادانه درباره تیم ملی و بازیکنان این تیم صحبت و نظرش را مطرح کند، طارمی و دیگر بازیکنان هم این حق را دارند بدون هیچ منعی درباره تیم ملی، نظر شخصی خود را بیان کنند.
آیا پاسخ طارمی توهین محسوب میشود یا جمله اسکوچیچ؟ اگر خط خوردن مهدی طارمی را منطقی قلمداد کنیم، آنگاه باید پرسید چرا با بازیکنانی که در رختکن با اسکوچیچ مجادله کردند برخورد نشد و دعوت هم شدهاند. طارمی که حرف نامربوطی نزده و همیشه در بازیهای تیم ملی جای همه دویده، خوب دفاع کرده، گل ساخته و گل زده و اگر واکنش نشان دادن توئیتری از سوی طارمی بیانضباطی است، پس مطالب گفته شده از درگیری سرمربی تیم ملی با برخی و برخی مسائل ناگفته در این زمینه را باید چه بنامیم؟
محرومیت بازیکنان شاهین
بدون تردید این حرکت اسکوچیچ تاثیر منفی روی سایر بازیکنهای تیم ملی در دو بازی آتی خواهد گذاشت. البته در تاریخ فوتبال ما از این دست اشتباهها فراوان است؛ خط خوردن بازیکنان تیم شاهین از نخستین تیم ملی فوتبال حاضر در المپیک در سال ۱۹۶۴ توکیو که ماجرای عجیبی بود؛ در جریان یکی از سفرهای تیم ملی به شوروی سابق برای انجام یک بازی دوستانه در آستانه بازیهای المپیک، «حسین مبشر» رئیس فدراسیون وقت که خود یک داراییچی قدیمی بود، «علیاکبر محب» مدیر باشگاه دارایی را بهعنوان مسئول تیم راهی سفر کرد و برای این کار «بیوک وطنخواه» یکی از هفت بازیکن شاهینی عضو تیم ملی، به شکل بحثبرانگیزی از ترکیب تیم ملی کنار گذاشته شد.
این موضوع باعث شد تا هم تیمیهای وطنخواه یعنی پرویز دهداری، حمید برمکی، حمید شیرزادگان، حمید جاسمیان، محراب شاهرخی و همایون بهزادی از همراهی با تیم ملی به شوروی سابق سر بازنند. در پی این ماجرا فدراسیون وقت، هر هفت نفر را به مدت یک سال از حضور در میادین داخلی و خارجی محروم کرد تا آنها حضور در بازیهای المپیک ۱۹۶۴ توکیو به همین راحتی از دست بدهند.
طرح ۲۷ سالهها
اوایل انقلاب، مصطفی داوودی رئیس سازمان تربیتبدنی وقت که مخالف فوتبال در سطح قهرمانی رسمی و حرفهای بود، طرح عجیب و من درآوردی ۲۷ سالهها را بهمنظور تغییر نسل و پوستاندازی فرهنگی تیم ملی فوتبال در دستور کار قرار داد؛ یک «انقلاب فرهنگی» در فوتبال که نتیجه آن حذف بسیاری از ستارگان آن زمان مانند علی پروین و ناصر حجازی بود که آن زمان ۳۰ و ۲۸ ساله و در اوج پختگی بودند.
طومار تاریخی با استعفای ۱۴ نفر
عجیبترین اتفاق در سال ۱۳۶۵ رخ داد و برای نخستین و آخرین بار در تاریخ فوتبال، ستارههای تیم ملی علیه کادر فنی شورش کردند؛ آن هم بهدلیل اختلاف عقیده و دیدگاه.
پرویز دهداری سرمربی تیم ملی میگفت با انضباط بودن از قویبودن مهمتر است اما بازیکنان این هشدارها را برنتابیدند و طوماری تاریخی نوشتند. پای آن طومار را بازیکنانی مانند احمد سجادی، شاهین بیانی، محمد پنجعلی، مرتضی فنونیزاده، اصغر حاجیلو، شاهرخ بیانی، حمید درخشان، ضیاء عربشاهی، سیدمهدی ابطحی، مرتضی یکه، فرشاد پیوس، غلامرضا فتحآبادی، عبدالعلی چنگیز و ناصر محمدخانی، ۱۴ ستاره آن زمان فوتبال ایران امضاء کردند.
بعد از رسانهای شدن این طومار، چهار بازیکن براساس مادهها و بندهای آییننامه انضباطی و با دلایلی چون اهانت و توهین به مربی، سرپیچی از دستورات، تشکیل جلسههای غیر مجاز، رعایت نکردن موازین اخلاقی و تحریک بازیکنان برای مدتی، از حضور در میادین محروم شدند؛ چنگیز (۹ ماه)، پنجعلی (۶ ماه)، درخشان و حاجیلو (هر کدام ۳ ماه).
پیش از آغاز بازیهای جام ملتهای۱۹۸۸، احمد سجادی، مرتضی فنونیزاده، ضیاء عربشاهی، غلامرضا فتحآبادی و فرشاد پیوس پس از استعفا به تیم بازگشتند اما قربانی واقعی این ماجرا، بهروز سلطانی، رضا احدی، جعفر مختاریفر و حمید علیدوستی بودند که در میان استعفاءدهندگان نبودند.
عزیزی در فهرست سیاه برانکو
خداداد عزیزی در زمانی که از نظر کارشناسان و رسانهها یکی از برترین بازیکنان فوتبال ایران شناخته میشد اما از سوی برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت به تیم ملی دعوت نمیشد.
عزیزی بهدلیل مشکلاتی که پیش از جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان داشت از سوی فدراسیون وقت در فهرست سیاه قرار داده شده بود و این در حالی بود که نگرانی از حذف ایران از مرحله مقدماتی انتخابی جامجهانی نیز میرفت و رسانهها و همچنین هواداران فوتبال ایران خواهان حضور او در تیم ملی بودند.
عزیزی بعد از اینکه از سوی برانکو به تیم ملی دعوت نشد در یک مصاحبه جنجالی اعلام کرد برانکو شهامت داشته باشد و بگوید اجازه دعوت مرا ندارد نه اینکه هر لحظه رنگ عوض کند.
او که به شدت بابت دعوت نشدنش به تیم ملی عصبانی بود، همچنین گفته بود: آقایان برانکو، دادکان و دانشور اگر فوتبال میفهمند پس چرا میروند داخل کارواش و میگویند چون خداداد زبانش دراز است نمیگذاریم به تیم ملی دعوت شود؟
ماجرای رحمتی و عقیلی
کارلوس کیروش که ۸ سال حضور روی نیمکت داغ مربیگری در ایران را تجربه کرد، خواسته یا ناخواسته وارد جنجالهای مختلفی شد اما نکات مثبت کاری کیروش مقابله با بازیکن سالاری در تیم ملی و نهادینه کردن روح و انضباط تیمی را در فوتبال ایران بود. مهدی رحمتی بهدلیل برخی مشکلات، در بیانیهای از تیم ملی خداحافظی کرد. هادی عقیلی نیز بدون اطلاع کیروش، اردوی تیم ملی را ترک کرد.
بعد از این اتفاقات، او دیگر حاضر به پذیرش این دو بازیکن نبود و گفت: «تا اینجا همه چیز شفاف است، فدراسیون و کادر فنی کاملاً فرصت عذرخواهی را در اختیارشان قرارداد تا بدون هیچ قید و شرطی در خدمت تیم ملی باشند. ما صبر کردیم اما متأسفانه هر دو بازیکن این فرصت افتخارآمیز را قبول نکردند. پس از این به بعد درهای تیم ملی روی عقیلی و رحمتی بسته خواهد بود و به طور حتم تا زمانی که سرمربی تیم ملی کارلوس کیروش است آنها هیچوقت پیراهن تیم ملی را بر تن نمیکنند.»
نمونههای خارجی؛ از فرانسه تا آرژانتین و ایرلند
از این دست کنار گذاشتنها نیز در اروپا و جهان مرسوم است. «اریک کانتونا» با وجود آمادگی لازم و ارائه بازیهای خوب برای منچستریونایتد به دلایل انضباطی هرگز توسط امه ژاکه سرمربی تیم ملی فرانسه دعوت نشد و فرانسویها بدون او قهرمان جامجهانی ۱۹۹۸ شدند.
یکی دیگر از محرومان حضور در تیمهای ملی، کریم بنزما بود که حتی پای پلیس هم به پرونده مربوط به او باز شد. «دیدیه دشان» سرمربی فرانسه سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که بنزما بهدلیل داشتن پرونده قضایی به تیم ملی دعوت نمیشود.
ماجرا از این قرار بود که بنزما از طریق چند فرد ناشناس، قصد داشت از متئو والبوئنا دیگر ملیپوش تیم فرانسه، اخاذی کند. این پرونده زمانی افشا شد که والبوئنا همه اظهارات و حرفهای بنزما را در اختیار نیروهای پلیس قرار داد و از همین جا بازرسی مقامهای قضایی شروع شد. کار به حدی بالا گرفت که حتی مانوئل والس نخستوزیر فرانسه اعلام کرد که بنزما دیگر جایی در تیم ملی ندارد.
یکی از پر حاشیهترین تیمهای ملی در سالهای اخیر، فرانسه در جامجهانی ۲۰۱۰ با هدایت ریموند دومنک – مربی خرافاتی- بود. بحران و جنجال این تیم در بازی مرحله گروهی مقابل مکزیک به اوج رسید که در همان نیمه نخست بازی ۲ بر صفر از حریف عقب افتادند. دومنک در بین دو نیمه از کُند بودن آنلکا و شیوه بازیاش انتقاد میکند. در مقابل آنلکا با فحاشی جواب مربیاش را میدهد.
گرچه آنلکا و دومنک آن را تکذیب کردند اما در نیمه دوم همان بازی، آنلکا تعویض شد. روز بعد آنلکا پیشنهاد معذرتخواهی از مربی را قبول نکرد و همان روز از آفریقای جنوبی به فرانسه بازگردانده شد. بعد از اخراج آنلکا، گروه دیگری از بازیکنان فرانسه هم در تمرینات شرکت نکردند. فدراسیون فوتبال فرانسه آنلکا را ۱۸ ماه محروم کرد و حضور این بازیکن در تیم ملی کشورش بعد از ۶۹ بازی و ۱۴ گل، برای همیشه تمام شد. فرانسه در آن جام، از سه بازی فقط یک امتیاز کسب کرد و حذف شد.
یکی از عجیبترین محرومیتها، اتفاقی بود که برای فرناندو ردوندو آرژانتینی افتاد. در حالیکه به عقیده کارشناسان او یکی از بهترین هافبکهای دفاعی زمان خود بود، جام جهانی ۹۸ فرانسه را بهدلیل اختلاف با دانیل پاسارلا سرمربی وقت تیم ملی آرژانتین از دست داد.
دلیل آن، بلند بودن موهای سرش بود و پاسارلا از همان روز اول، دستوراتی داد که در نوع خود عجیب بود. او اعلام کرد بازیکنانی که موهای بلند دارند، برای حضور در تیم ملی باید موهایشان را کوتاه کنند. دیگر هیچ بازیکنی حق ندارد گردنبند داشته باشد. گابریل باتیستوتا از نخستین بازیکنانی بود که مجبور شد به این دستور تن دهد و موهایش را کوتاه کند. اما ردوندو زیر بار نرفت.
نام «روی کین» در دوران بازی در منچستر یونایتد و تیم ملی ایرلند همیشه با حاشیه گره خورده بود. یکی از مهمترین جنجالهایش مربوط به خط خوردن از فهرست تیم ملی ایرلند توسط سرمربی «میک مککارتی» برای جامجهانی ۲۰۰۲ بود. این دو پیش از این و در زمان بازی، اختلافی با هم داشتند.
یک بار و در میان جامجهانی ۱۹۹۴، مککارتی که سالهای آخر فوتبالش را میگذراند، بهدلیل دیر آمدن کین به اتوبوس تیم و معطل شدن بقیه، به شدت از او در مقابل دیگر بازیکنان انتقاد کرد. کین هشت بار این کار را تلافی کرد و در یکی از تمرینهای تیم ملی ایرلند برای بازیهای جامجهانی ۲۰۰۲ به شدت از نبود امکانات، انتقاد و در مقابل دیگر بازیکنان با مککارتی دعوا کرد.
فواید سیر و ماست برای شکم
مخلوط سیر و ماست برای سلامت شکم و همچنین سلامت کلی بدن بسیار مفید و مؤثر است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از وب سایت “حروف عربی”؛ سیر گیاهی، علفی دوساله با برگهای سبز راه راه دراز است که به صورت پیازچه در زیر خاک میروید اما به ندرت گل میدهد بومی آسیای میانه است و از ۷ هزار سال پیش برای انسانهای باستان شناخته شده بود و از آن برای مصارف دارویی و آشپزی به دلیل ارزش غذایی بالا استفاده میکردند.
سیر حاوی مواد معدنی زیادی مانند منیزیم، فسفات، کلسیم، آهن، روی و ویتامینهای B و C است و روغن آن را میتوان با تقطیر با بخار آب استخراج کرد و به عنوان یک مرهم دارویی برای درمان بیماریها و ناراحتیها استفاده کرد.
با افزودن دوغ به سیر، میتوان از میزان تندی آن کاست و طعم آن را تا حدودی قابل قبول کرد. این کار به دلیل ترکیب مهمی که برای ساخت بدن انسان دارد، اثربخشی آن را افزایش میدهد، به خصوص که حاوی پروتئین، ویتامین، کربوهیدرات، چربی و کلسترول به نسبت معقول است. همچنین از سیر در تولید محصولات آرایشی، زیبایی پوست و مراقبت از مو نیز استفاده میشود.
فواید سیر و ماست برای شکم
– درمان قولنج و رفع تخمیر غذاها در معده
– سوزاندن چربی در ناحیه شکم و در نتیجه بهبود بافت بدن برای زیباتر به نظر رسیدن
– پاکسازی معده از میکروبها و از بین بردن کرم ها
– بهبود هضم به لطف توانایی آن در ترشح شیرههای گوارشی که از نفخ معده جلوگیری میکند.
– رهایی از مشکلات گوارشی
– دفع گازها و رفع اسهال
فواید عمومی سیر و ماست
– بهبود کار کبد و روده
– تقویت سیستم ایمنی بدن که آن را قادر میسازد به اجسام خارجی اعم از ویروسها یا باکتریها حمله کند.
– کاهش میزان چربی انباشته شده در رگها که خطر تصلب شرایین و حملات قلبی را کاهش میدهد.
– خون را از سموم تصفیه میکند.
– کاهش سطح کلسترول مضر خون
– تاخیر در ظهور علائم پیری مانند خطوط ریز اطراف دهان و چشم و موهای خاکستری به لطف آنکه حاوی آنتی اکسیدان است.
– کاهش خطر ابتلا به سرطان؛ از رشد سلولهای بدخیم جلوگیری میکند.
– کاهش سطح فشار خون
– تنظیم سطح قند خون با افزایش توانایی پانکراس برای تولید هورمون انسولین
– کمک به چربی سوزی بدن و در نتیجه کاهش وزن، پر شدن معده و احساس سیری سریع
– محافظت از بدن در برابر عفونت؛ زیرا حاوی آنتی بیوتیک است.
مخلوطی از سیر و ماست درست کنید
سیر و ماست را میتوان با له کردن حبههای سیر و اضافه کردن آنها به دوغ، سپس نوشیدن مخلوط یا به روشی دیگر با اضافه کردن آن به سالاد با اضافه کردن حبههای کوچک خیار، کمی نمک و نعناع سبز درست کرد. این مخلوط باید مدتی با معده خالی خورده شود تا یک ماه کامل از خواص تغذیهای و درمانی آن استفاده کامل شود.
ازدواج و فرزندآوری، معیشت و شغل میخواهد، نه قانون
واقعیت این است که مشکلات اقتصادی اجازه نمی دهد که جوانان به سمت ازدواج بروند یا بعد از ازدواج برای فرزند آوری اقدام کنند. مسعود پزشکیان با اشاره به قانون جوانی جمعیت و تعالی خانواده ،گفت: جوانان ما بیکار هستند تا زمانی که این بیکاری حل نشود این مشوق ها مشکلی را حل نمی کند .
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در گفتگو با عصرایران ضمن بیان این مطلب گفت:شاید یک دهه است مقام معظم رهبری به مجلس در بحث جمعیت توصیه های دارند و در مجالس قبل هم اقداماتی برای کمک به رشد جمعیت انجام شد اما این مشکل حل نشد. واقعیت این است که مشکلات اقتصادی اجازه نمی دهد که جوانان به سمت ازدواج بروند یا بعد از ازدواج برای فرزند آوری اقدام کنند.
وی ادامه داد: در طرح مجلس مصوب شده است که به زوجها مسکن داده شود، این مسکن را که مفت نمی دهند و می گویند بیاید وام بگیرید، آن جوانی که می خواهد وام بگیرد باید پول دربیاورد که بتواند وام را پرداخت کند الان دو جوان هستند و بیکار هستند و خودشان هستند اما وقتی ازدواج کردند، بیکارِ بدهکارِ گرفتار میشوند؛ این بدهکاری و گرفتاری با خودش بحث و دعوا دارد و نهایتا با خودش طلاق به همراه دارد.
وزیر بهداشت در دولت اصلاحات تصریح کرد: ریشه این قضایا پیچیده تر از مشوق های است که ما در قانون بنویسیم مگر مهمتر از کتاب خدا، قرآن و ائمه داریم؛ ما مسلمانیم و اعتقاد داریم و سفارش به ازدواج و فرزند آوری در دین ما ذکر شده است با وجود اعتقاد دینی، اما مردم اقدامی در این راستا نمی کنند، پس چرا اصرار داریم در این رابطه قانون بنویسیم.
وی گفت: الان بزرگترین چالش های ما در مناطقی است که مردم آنجا کار می کردند و الان زندگی شان به خاطر نبود امکانات و آب از بین می رود و تلف می شود. اگر نتوانیم آنها را حل کنیم اضافه کردن جمعیتی به این جمعیت باری است که ممکن است بر دوش جامعه و خانواده ها گذاشته شود و بعد مسائل دیگری پیش می آید.
پزشکیان در مورد انتقاداتی که در رابطه با مسایل پزشکی و از جمله حذف غربالگری به این قانون وارد شده است، تاکید کرد:
اگر قرار است اجازه دهیم جنین های معلول به دنیا بیایند فردا باید با جمعیت بالای معلولان روبرو باشیم الان اگر سری به بهزیستی بزنیم متوجه می شویم که خانواده ها و یا دولت چه هزینه ای برای نگهداری آنها می کنند و باز به نتیجه نمی رسند، پول بیخود، هزینه بیخود و عذاب روحی بیشتر به افرادی که زندگی گیاهی دارند اشتباه است .
وی همچنین در مورد محدودیت برای دسترسی به وسایل پیشگیری گفت: محدودیت برای دسترسی به وسایل پیشگیری فایدهای ندارد، وقتی ازدواج نمی کنند محدودیت برای دسترسی به وسایل پیشگیری معنا ندارد.
این عضو کمیسیون بهداشت و درمان خاطر نشان کرد: این قضایا یعنی ازدواج و فرزند آوری به وضعیت اقتصادی مردم و مسایل فرهنگی برمی گردد که مسایل فرهنگی هم به دیدگاههایی که ما درست کردیم برمی گردد، که باید اینها را درست کنیم .
شگردهای رسانهای در علوم شناختی|تکنیک ۵۵: زیبای خفته ـ زشت بیدار
یک سوال همیشه مطرح است که زیبای خفته سودش بیشتر است یا زشتی که بیدار است؟ سود زیبای خفته بیشتر است زیرا زیبای خفته همیشه امید را برای بیدار شدن زنده نگه می دارد. موضوعی که امروز تبدیل به یک تکنیک رسانه ای شده است!
خبرگزاری فارس- گروه رسانه: این ماجرای قدیمی حالا یک قصه معروف در سراسر دنیا شده است، زیبای خفته… این قصه برگرفته از یک ذهنیت انسان است که خفته زیبا را امید به آینده بهتر تفسیر می کند و در رسانه ها هم استفاده می شود!
در این شگرد تخریب امروز ایران و توصیف مثبت آینده ایران در دستور کار است. هر چه از امروز بد بگوییم یعنی زشت بیدار است و هرچه از آینده مطلوب ضد انقلاب بگوییم مانند خفته زیباست. در این روش ذهن ناخودآگاه مخاطب فعال می شود و آن چیزی که تمایل دارد به او داده می شود.
دکتر علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در گفتگو با رادیو گفتگو، ضمن تشریح کارکرد رسانه های فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک ”زیبای خفته ـ زشت بیدار“ گفت: یک سوال همیشه مطرح است که زیبای خفته سودش بیشتر است یا زشتی که بیدار است؟ سود زیبای خفته بیشتر است زیرا زیبای خفته همیشه امید را برای بیدار شدن زنده نگه می دارد.
داودی افزود: در تکنیک ” زیبای خفته ـ زشت بیدار “ معمولا گزاره ها به گونه ای برای مخاطب مطرح می شوند که مخاطب نسبت به آن چیزی که فکر می کند دارد اما بالقوه است، زیبایی را دارد اما خفته است، بالقوه است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی گفت: باید تمام سعی و تلاش و مهارت خود را بکار ببرد که این را بیدار کند والا وضع موجودش همین زشت بیدار است و همیشه به دنبال نفی وضع موجود یا همان زشت بیدار، به واسطه ی امید به بیدار شدن زیبای خفته است که وضع مطلوب است، پس همیشه گزاره هایی را دنبال می کند که امیدش را برای این زیبای خفته تقویت کند تا بتواند بپذیرد که زشت بیدار پذیرفتنی نیست.
داودی ادامه داد رسانه در این تکنیک به دنبال هدایت ذهن مخاطب برای دنبال کردن گزاره هایی است که امید به بیدار شدن زیبای خفته در درونش را زنده نگه دارد، تا بتواند بپذیرد که می تواند این زشت بیدار را نپذیرد.
او ادامه داد رسانه معاند می گوید در ایران نباید جمهوری اسلامی باشد، جمهوری اسلامی در رسانه های بیگانه مصداق زشت بیدار است، حال زیبای خفته در ایران چیست؟ جمهوری دموکراتیک ، جمهوری دارای دموکراسی، جمهوری منهای دین و این زیبای خفته است. کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی گفت: پس مخاطب را تشویق و تهییج به سمت مبارزه مدنی می کند مانند اینکه مردم را دعوت می کنند به حضور در خیابان و سکوت کردن، یا حضور در خیابان در یک ساعت مشخص و بوق زدن.
داودی گفت: یا زمانی که مخاطب را به رای ندادن تشویق و عنوان می کنند که آن زیبای خفته جمهوری است که از شما دزدیده شده و خفته و سحر شده است اما این زشت بیدار را می توانید نپیذیرید اما امید داشته باشید که این زیبای خفته یک روزی بیدار خواهد شد و تلاش کنید که آن را بیدار کنید و وضع موجود را نپذیرید.
داودی تاکید کرد بنابراین و براساس این شگرد مخاطب وضع مطلوب در آینده نامعین را به متد و سبک زندگی برای حال حاضر تبدیل می کند.
شگردهای رسانه های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است. بنابراین رسانه ها تلاش می کنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانه ها در همراه سازی مخاطبان است.
بر این اساس است که پیام دهنده تلاش می کند با فنون و روش های مختلف، پیام خود را براساس نیاز مخاطب ارائه دهد. به عبارت دیگر پیام دهنده یا با بهره گیری از فرهنگ، جامعه و هویت مخاطب ، یا با دستکاری در آن براساس منافع از پییش تعیین شده پیام دهنده، نیازی را برای مخاطب ایجاد می کند . پیام دهنده همچنین در این مرحله می تواند با برانگیختن احساسات و عواطف مخاطب یا حتی استدلال و منطق ، او را به ادامه دریافت پیام ترغیب کند. این احساس نیاز می تواند واقعی و یا کاذب باشد . البته در این مرحله در فرآیند انتقال پیام ، بهره گیری از شکاف کنجکاوی ، تاثیر فراوانی بر ایجاد نیاز به دانستن در کاربر یا مخاطب دارد. بر این اساس، لازم است با ادوات استفهام و یا جملات انکاری درباره یک واقعیت ، ذهن مخاطب را به چالش کشیده و برای آن معما و گره ایجاد کرد.
وقتی صحبت از علوم شناختی می شود، از یکی از عالی ترین، پیشرفته ترین و حساس ترین علوم برای در اختیار گرفتن مدیریت تغییر با هر مکانیسمی که هست صحبت می کنیم ، بنابراین علوم شناختی بسیار فراتر از مجموعه علوم منبعث از عملیات روانی یا حتی منبعث از مفاهیم مدیریت تغییر برداشت، تلقی می شود . عملیات روانی و علوم شناختی خیلی جاها مرزشان آنقدر باریک می شود که تعریف یا درک فرآیند ها مقداری سخت می شود ، حوزه علوم عملیات روانی عمدتاً نتیجه محور است، یعنی می آیند بگونه ای مهندسی می کنند که خودِ نتیجه اصالت پیدا می کند اما در حوزه علوم شناختی خودِ نتیجه هدف نیست، مسیر رسیدن به آن هدف در واقع اهمیت پیدا می کند یا مسیر رسیدن به نتیجه ، خودش هدف تلقی می شود.
مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگها“ روایتی از تکنیک های جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفت و گو تولید و پخش می شود.
تکنیک های رسانه ای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفت و گو مجموعه برنامهای ۹۰ قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیک ها را تدارک دیده است.
”روایت رنگها“ نام این مجموعه برنامهی تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانهای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.
این مجموعه برنامه که در قالب ساختارهای نوین طراحی و تولید شده، در هر قسمت و در گفت و گو با دکتر علیرضا داودی کارشناس مسائل رسانه و متخصص علوم شناختی، با رویکردی تخصصی و تحلیلی و با مصداقهای عینی به افشای تکنیک های رسانه های بیگانه و معاند در جهت تخریب ذهن مرم ایران می پردازد.
روایت رنگها هر روز ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه از رادیو گفت و گو موج اف ام ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان میشود.
دقیقه ای چند تلفن همراه در کشور به فروش می رسد؟
انجمن واردکنندگان تلفن همراه اعلام کرد، در هر دقیقه ۳۳ دستگاه تلفن همراه در کشور به فروش میرسد.
به گزارش ایرنا، انجمن واردکنندگان تلفن همراه اعلام کرد، به طور میانگین در هر دقیقه چهار هزار و ۹۴۶ دستگاه تلفن همراه در دنیا به فروش میرسد.
با این حال و براساس آمارهای موجود، در ایران در هر یک دقیقه، ۳۳ دستگاه تلفن همراه به فروش میرسد؛ یعنی چیزی کمتر از یک درصد فروش موبایل در جهان.
دقیقه ای چند تلفن همراه در کشور به فروش می رسد؟
این در حالی است که ایران یک درصد جمعیت جهان را دارد و ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور، اکنون به ۱۱۰ درصد رسیده است.
واردکنندگان تلفن همراه اعتقاد دارند اگر این بازار شفاف شده و جلوی گرانفروشی این کالا نیز گرفته شود، میتوان ضریب نفود تلفن همراه در کشور را افزایش داد.
برنامه غذایی مفید برای مقابله با زوال عقل
متخصصان تغذیه همواره تاکید دارند که داشتن رژیم غذایی متعادل به حفظ سلامت و بهبود عملکرد حافظه کمک میکند.
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، در همین رابطه فهرست پیشنهادی زیر به افراد در انتخاب مواد غذایی سالم و تغذیه مناسب برای مقابله با زوال عقل کمک میکند و بر اساس میزان و تعداد دفعات مورد نیازِ مصرف هر یک از اقلام غذایی به طور روزانه یا هفتگی تنظیم شده است.
به گزارش “پَچ”، در اختیار داشتن فهرست ذیل به افراد کمک میکند تا نکاتی مهم و کلیدی را در هنگام خرید مواد غذایی با در نظر گرفتن ضرورت تهیه خوردنیهای سالم برای منزل به یاد بسپارند.
توصیههای تغذیهای روزانه:
– روزانه دستکم سه وعده غلات کامل (سبوسدار) مصرف کنید.
– در روز کمتر از یک قاشق غذاخوری کره یا مارگارین (کره گیاهی) بخورید.
توصیههای تغذیهای هفتگی:
– سبزیجات برگ سبز (دستکم شش نوبت در هفته)
– انواع توتها (دستکم دو بار در هفته)
– گوشت قرمز (کمتر از چهار نوبت در هفته)
– ماهی (دستکم یک نوبت در هفته)
– مرغ (دستکم دو نوبت در هفته)
– لوبیا (بیش از سه بار در هفته)
– آجیل (دست کم پنج بار در هفته)
– غذاهای سرخ شده یا فست فود (کمتر از یک نوبت در هفته)
– مصرف کمتر از یک ۲۸ گرم (معادل یک اونس) پنیر
– مصرف کمتر از پنج عدد شیرینی در هفته
در عین حال پیروی از یک رژیم غذایی مدیترانهای میتواند به افراد در رعایت این دستورالعملها کمک کند.
نگرانی یونیسف از افزایش ازدواج کودکان در افغانستان
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد موسوم”یونیسیف” از افزایش ازدواجهای کودکان در افغانستان ابراز نگرانی کرد.
هنری فور ضمن تاکید بر هرچه سریعتر باز شدن مدارس دخترانه در افغانستان، نوشت: “از آنجایی که بیشتر دختران نوجوان هنوز اجازه ندارند به مدرسه بروند، این امر بر نگرانیها از ازدواجهای زیر سن قانونی افزوده است، بنابراین دسترسی به آموزش و پرورش تنها راهکاری است که میتواند با پدیده منفی ازدواجهای زیر سن و کار سخت اطفال مبارزه بنیادی کند. “به اساس اطلاعات یونیسف ۱۸۳ مورد ازدواج زیر سن قانونی و ۱۰ مورد فروش کودکان تنها در ولایت هرات و بادغیس در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ ثبت شده که این کودکان بین ۱۶ الی ۱۷ سال سن داشتند.
این نهاد بین المللی تخمین میزند که ۲۸ درصد از زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله افغانستان قبل از سن ۱۸ سالگی ازدواج کرده اند.به گزارش ایرنا، یک مقام دیگر یونیسف نیز دو هفته قبل در نشستی خبری در جمع خبرنگاران گفته بود که افغانستان در بحران بزرگی قرار دارد و کودکان این کشور که هیچ تقصیری در ایجاد این بحران ندارند، بیشترین آسیب را دیده اند.
عمر عبدی معاون مدیر اجرایی یونیسف افزود که حتی پیش از تسلط طالبان حداقل ۱۰ میلیون کودک در افغانستان برای زنده ماندن به کمک نیاز داشتند و حداقل یک میلیون کودک در این کشور به دلیل سوء تغذیه شدید در خطر مرگ هستند.
وی تصریح کرد ذخایر دارو در افغانستان به شکل خطرناکی کاهش یافته است و ما اکنون شاهد شیوع بیماری هایی، چون سرخک و اسهال شدید ناشی از آب آلوده هستیم.
عبدی با بیان اینکه فلج اطفال همچنان یک نگرانی است و کرونا ادامه دارد، گفت: وضعیت در افغانستان وخیم است و این وضعیت بدتر خواهد شد.
وی ادامه داد معلمان و کارمندان بخش سلامت حقوقی دریافت نکرده اند، اما همچنان در محل کار خود حاضر میشوند.
عمر عبدی اظهار داشت پیش بینی میکنیم نیازهای بشردوستانه کودکان و زنان در افغانستان در چند ماه آینده افزایش خواهد یافت.
وی خاطر نشان کرد میلیونها دختر در سطح متوسطه برای دویستمین روز متوالی در کلاس درس خود غیبت دارند. من در دیدار خود با مقامات موقت در افغانستان بر لزوم موافقت با بازگشت دختران به کلاس درس تاکید کردم.
معاون مدیر اجرایی یونیسف تصریح کرد تعداد کودکان ثبت نامی در مدارس افغانستان از یک میلیون در سال ۲۰۰۱ به ۱۰ میلیون شامل چهار میلیون دختر در سال جاری رسیده است. تعداد مدارس سه برابر شده و از ۶ هزار به ۱۸ هزار مدرسه افزایش یافته است.
وی با تاکید بر اینکه دستاوردهای آموزش در دو دهه گذشته باید حفظ شود، ادامه داد با وجود این پیشرفت، ۴.۲میلیون کودک در افغانستان از جمله ۲.۶ میلیون دختر از تحصیل محروم هستند.
عمر عبدی در پاسخ به این سوال که واکنش طالبان به درخواست بازگشت دختران به مدرسه چه بود؟ گفت طالبان به من تضمین دادند که با مدرسه رفتن دختران موافقت کنند.
این مقام یونیسف افزود که دختران تا کلاس ششم اکنون میتوانند به مدرسه بروند. تنها در پنج استان دختران میتوانند در سطح متوسطه درس بخوانند. وی تصریح کرد که وزیر آموزش و پروش طالبان اعلام کرده است آنها مشغول تهیه چارچوبی هستند که به همه دختران اجازه تحصیل در سطح متوسطه را میدهد.
عمر عبدی پیش از این، در پایان سفر چهار روزه خود به افغانستان و پاکستان بر لزوم اقدام فوری برای برآورده شدن نیازهای ضروری کودکان در این دو کشور تاکید کرد.
وی از نزدیک بسیاری از کودکان افغان را دید که از سوءتغذیه شدید رنج میبرند و در شرایط تهدیدکننده جانی قرار دارند.
وی خواستار ازسرگیری کمپینهای واکسیناسیون فلج اطفال، سرخک و کووید شد تا به محافظت از کودکان و جوامع از بیماریهای قابل پیشگیری با واکسیناسیون کمک شود.
عبدی بعد از سفر به افغانستان، وارد پاکستان شد و در این کشور از چند پروژه مشارکتی بین یونیسف و دولت اسلام آباد دیدار کرد. وی که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به عنوان نماینده یونیسف در پاکستان خدمت کرده است، همچنین از یک مدرسه، یک مرکز کووید – ۱۹، یک مرکز تماس فلج اطفال و مرکز ملی عملیات اورژانسی در اسلام آباد بازید کرد.
شرط مدیر شدن در مدارس بالاتر از وزیر شدن است؟!
شرط مدیرمدرسه شدن ۵ سال معلمی و ۳ سال معاونت مدرسه است… برای وزیرآموزش و پرورش این شرط حداقلی نباید باشد؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با قطع نظر از ایرادهایی از قبیل برادر داماد فلان شخص بودن، رشته تحصیلی نامرتبط داشتن و بسته فکر کردن که به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش وارد میکنند، نکته بسیار مهمی در مورد این پیشنهاد وجود دارد که غفلت از آن میتواند خسران بزرگی متوجه کشور کند.
واقعیت تلخ این است که غیر از مطرح شدن شعارهای زیبا و البته تدوین برنامههای مفید، کار دیگری که در خور وزارت آموزش و پرورش با این عظمت و اهمیت باشد صورت نگرفته است.
یک نمونه از کوتاهیها در مورد این وزارتخانه، کمتوجهی به بودجه موردنیاز و نمونه دیگر بیتوجهی به مدیریت آن در سطح کلان است. اگر به وضعیت وزارتخانهها در دهههای اخیر نگاه کنید خواهید دید که وزارت آموزش و پرورش بلاتکلیفترین آنها از نظر نداشتن وزیر در دورههائی از این دههها و بیشترین تغییرات و تعویضها در سطح وزیر بوده است. ماجرای عدم تأمین بودجه نیز بینیاز به توضیح است.
این واقعیتها ایجاب میکنند برای وزارت آموزش و پرورش، وزیری با حداقل ۵ ویژگی ممتاز در نظر گرفته شود تا بتواند آن را به درستی مدیریت کند. این ویژگیها عبارتند از عضو خانواده آموزش و پرورش بودن، از رجال علمی کشور بودن، صاحب تجربه مدیریتی کلان بودن، سابقه روشن فعالیت فرهنگی طولانی داشتن و از تفکر باز و آزاداندیشی برخوردار بودن. اینها همه مهم هستند و ضروری و از میان اینها به عضو خانواده آموزش و پرورش بودن باید بیشتر توجه شود. در وزارت آموزش و پرورش، شرط مدیر مدرسه شدن، داشتن ۵ سال سابقه تدریس و سه سال معاونت است. بدین ترتیب، کسی که تمام مراحل حضور در آموزش و پرورش را طی نکرده باشد چگونه میتواند وزیر شود؟
این امتیازات پنجگانه را فقط در معدود افرادی که عمر خود را در آموزش و پرورش سپری کرده باشند میتوان یافت. برای یافتن چنین فردی نباید اسیر شعار جوانگرائی شد. کسی که دارای فکر جوان باشد، قطعاً بهتر از جوانی است که فاقد ویژگیهای لازم باشد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی اگر میخواهند کشور را از نظر آموزش و پرورش و زیرساخت مدیریتی آینده تقویت کنند، باید این ویژگیها را بدون مسامحه در نظر داشته باشند. هدف نباید صرفاً وزیر تعیین کردن باشد، مهم اینست که فردی شایسته متولی وزارتخانه باعظمت و بااهمیت آموزش و پرورش باشد تا این وزارتخانه از سرگردانی مزمن نجات پیدا کند.
تنها عامل آسیب به سلامت قلب چیست؟
تحقیقات جدید نشان میدهد که غذاخوردن به تنهایی میتواند برای برخی از افراد تهدیدی برای سلامت شان باشد و بهویژه با افزایش خطر بیماری قلبی در زنان مسن همراه است.
به گزارش اِوری دی هلث، نتایج یک مطالعه نشان میدهد زنانی که به تنهایی غذا میخورند، ۲.۵۸ برابر بیشتر در معرض خطر ابتلاء به آنژین قلبی، یکی از علائم بیماری عروق کرونر هستند. آنژین درد یا ناراحتی است که همچون احساس فشار در قفسه سینه حس میشود و ناشی از کمبود خون به قلب است.
به گفته مؤسسه ملی پیری آمریکا، خطر حمله قلبی، سکته مغزی یا بیماری قلبی برای همه- چه مردان و چه زنان- با افزایش سن، به ویژه برای افراد بالای ۶۵ سال افزایش مییابد.
در مورد زنان، حداقل بخشی از افزایش خطر بیماری قلبی که با افزایش سن به وجود میآید، به نظر میرسد به کاهش سطح هورمون استروژن که پس از یائسگی رخ میدهد، مرتبط باشد. استروژن اثرات مثبت زیادی بر سلامت قلب دارد: کلسترول LDL (بد) را کاهش میدهد، کلسترول HDL (خوب) را افزایش میدهد، رگهای خونی را شل میکند و جریان خون را افزایش میدهد و رادیکالهای آزاد را که به عروق خونی آسیب میرسانند، جذب میکند.
محققان این مطالعه از دادههای ۵۹۰ زن یائسه ۶۵ ساله و بالاتر از نظرسنجی ملی سلامت و تغذیه کشور کره در سال ۲۰۱۶ استفاده کردند. پس از تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به عادات غذایی و خطر قلبی، محققان به این نتیجه رسیدند زنان مسنتری که به تنهایی غذا میخوردند نه تنها در معرض خطر ابتلاء به بیماری قلبی هستند، بلکه کالری کمتری از جمله کربوهیدرات، فیبر، سدیم و پتاسیم در مقایسه با کسانی که با دیگران غذا میخوردند، دریافت کردند.
محققان معتقدند پزشکان و خانوادهها باید زنان مسن را تشویق کنند تا روابط اجتماعی خود را حفظ نمایند.
همچنین تنها بودن گاهی اوقات میتواند با افسردگی همراه باشد. به گفته محققان، وقتی بیماران افسرده میشوند، احتمالاً از نظر رژیم غذایی ناسالم، ورزش نکردن و افزایش مصرف الکل انتخابهای بهداشتی ضعیفتری دارند و همه اینها عواملی هستند که میتوانند بر سلامت قلب تأثیر منفی بگذارند.
تبرئه مرد زندانی پس از ۲۴ سال حبس
یک مرد آفریقایی- آمریکایی در ایالت کارولینای شمالی پس از آنکه ۲۴ سال به جرم قتل زندانی شده بود، تبرئه شد.
به گزارش ایرنا، این مرد آفریقایی – آمریکایی به نام “دانته شارپ” اعلام کرده که در ۲۴ سال گذشته بارها به حکم خود اعتراض کرده و گفته است مرتکب قتل نشده است.
به گزارش ای بی سی نیوز، روی کوپر فرماندار ایالت کارولینای شمالی این مرد را پس از ۲۴ سال بی گناه شناخت و او را تبرئه کرد.
شارپ اکنون با تبرئه شدن از جرم،خواهد توانست از سیستم قضایی آمریکا تقاضای ۷۵۰ هزار دلار خسارت کند.
فرماندارایالت کارولینای شمالی گفت شارپ و دیگران که به اشتباه مجرم شناخته شده اند، حق دارند بی عدالتی نسبت به خود را به صورت عمومی اعلام کنند.
شارپ در سال ۱۹۹۵ درحالی که ۱۹ سال سن داشت، به جرم قتل جورج رادکلیف به حبس ابد محکوم شد. شارپ در تمام این سال ها بر بی گناهی خود تاکید کرده بود و در طول یک مصاحبه سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که به دلیل ایمان قوی و یقین از بی گناهی پیشنهادات پذیرش مجازات سبک تر را نیز نپذیرفته است.
وی روز جمعه پس از دریافت خبر آزادی و تبرئه خود اعلام کرد از این خبر شوکه شده است.
حکم شارپ بر اساس شهادت یک دختر ۱۵ ساله صادر شده است. این دختر ابتدا اعلام کرده بود هنگام ارتکاب به قتل شارپ را دیده است اما پس از مدتی شهادت خود را پس گرفت و گفت در محل ارتکاب جرم حضور نداشته است و به درخواست بازجویان چنین اظهاراتی را بیان کرده است. با این حال شارپ از زندان آزاد نشد.
شارپ پس از آزادی خود سیستم قضایی آمریکا را “فاسد” خواند و اعلام کرد پس از جشن آزادی خود به همراه خانواده، قصد دارد به سایر زندانیان در آمریکا که به ناحق بازداشت شده اند، کمک کند.
فیاضی گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش را بیشتر بشناسید
دولت سیزدهمین مسعود فیاضی را به عنوان گزینه پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، ترکیب جدید کابینه دولت سیزدهم با رای نیاوردن وزیر پیشنهادی آموزش وپرورش همچنان ناقص مانده است و با توجه به جمعیت و نفوذ بالای وزارت خانه متولی تعلیم و تربیت کشور، قطاری از اسامی برای تصدی این وزارتخانه مطرح میشود، آن هم در شرایطی که تا موعد انتخاب گزینه پیشنهادی وزارت حدود ۱۹-۲۰ روزی زمان باقی مانده است.
اسامی متعددی که کارنامه کاری آنها حاکی از آن است که این افراد کمتر مرتبط با بدنه آموزش و پرورش هستند و این همان خط قرمز، انتظارات و مطالبات جامعه فرهنگی بوده که همواره در بزنگاه رفت و آمد و تغییرات مدیریتی آموزش و پرورش بارها مطرح شده است.
موضوعی که از دیدگاه جامعه فرهنگیان انتظار میرفت در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گیرد و فردی آشنا و از بدنه آموزش و پرورش برای سکانداری این وزارتخانه انتخاب شود.
با وجود این فرضیات و در میان گمانه زنیهای مطرح شده برای سکانداری دستگاه تعلیم و تربیت شواهد از تائید نهایی مسعود فیاضی ۴۶ ساله حکایت میکند، فردی که مرور اجمالی کارنامه علمی و کاری اش نشان میدهد او هم در سطح کارشناسی عمران سابقه تحصیلی دارد و هم در عرصه فقه و اصول به مرتبه حوزوی استادیاری دست یافته است که معادل دکترا معرفی میشود.
اقدامات مرتبط به حوزه آموزش و پرورش او به فعالیت در قامت یک پژوهشگر آن هم در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بر میگردد، روندی که موجب شد او در بخشهایی مانند ادارهکل انتشارات و فناوری آموزشی وزارت آموزش و پرورش به عنوان مدیرکل، در مجلات رشد به عنوان مدیر مسئول، در بنیاد ICDL به عنوان مسئول و در انتشارات مدرسه به عنوان رئیس هیات مدیره اشتغال داشته باشد.
البته او در مرکز پژوهشهای مجلس هم پژوهشهای متعددی در مورد آموزش و پرورش ارائه کرده است که میتوان به بسته پیشنهادی درخصوص تأمین نیروی انسانی آموزش و پرورش، موانع اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بررسی کارشناسی مسائل پیرامون مدیریت مهدکودک ها، ضرورت تأمین رایانک (تبلت) دانش آموزی برای آموزش مجازی، اظهار نظر کارشناسی درباره «طرح الزام سازمان سنجش آموزش کشور به طراحی سؤالات کنکور سراسری صرفاً از متن کتابهای رسمی آموزش و پرورش» و … در کسوت ناظر علمی اشاره کرد البته شمار این فعالیتها درمرکز پژوشهای مجلس به بیش از ۴۵ مورد طی ۲ سال میرسد.
مروری بر اما و اگرهای مدیرمسئولی مجله رشد
سابقه مدیریتی کلان فیاضی نشان میدهد که او در هر سمتی که بوده است، تغییر پست و جابجاییهای اش همواره حرف و حدیثهای بسیاری دنبال داشته و این موضوع دستکم در ۵ سال اخیر مشهود بوده است.
حضور او در مقام مدیر مسئولی مجلات رشد موجب شد تا سردبیر مجله رشد و روایاتی از عملکرد فیاضی را در فضای مجازی منتشر کند که حواشی بسیاری هم به همراه داشت.
سید امیر موسوی سردبیر رشد جوان اعلام کرده بود «بدفهمیها عملاً باعث اتلاف وقت عوامل تولید و حذف بعضی مطالب مفید از مجلات میشد. همان اوایل از پوستری که عیناً از سایت رهبری کار کردهبودیم، چهار پنج ایراد گرفتند. مثلاً اینکه از کجا معلوم در این نقاشی، دستی که دست این خانم را گرفته با او محرم است؟
کمکم کلمه «موسیقی» تبدیل به یک کلمه ممنوعه شد. رمانها همه رد میشدند. این عاشقانهاست. این تخیلیست. این جنگ را منفی نشان داده. در شعر مشکل داشتیم، در طنز، در مناسبتهای ملی در تقریباً همهچیز.» موضوعی که به اذعان موسوی در نهایت موجب شد تا او سردبیری مجله رشد را رها کرده و از فعالیت با فیاضی امتناع کند.
شائبه ورود به مرکز پژوهشها با رانت خانوادگی؟!
طبق شنیدهها از گوشه و کنار فضای رسانهای، مسعود فیاضی برادر داماد زاکانی رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس است، ورود او به مرکز هم سر و صدایی زیادی داشت و برخی معتقدند که با تغییر ریاست مجلس و مرکز پژوهشها، افراد جدید به مجموعه پارلمان اضافه میشوند و انتصاب مسعود فیاضی به عنوان مدیر کل مرکز مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشها هم از این قاعده مستثنی نبود.
البته یکی از اصولگرایان نوشته بود «ادعای خویشاوندسالاری درباره این انتصاب کاملا نادرست است. آقای فیاضی از نیروهای قدیمی آقای زاکانی هستند و ازدواج برادر کوچکتر ایشان با دختر آقای زاکانی، پس از آن آشنایی و همکاری بوده است.»
همچنین محمد سرشار مدیر یکی از شبکههای تلویزیون در آن زمان در توئیتی اعلام کرده بود «این انتصاب، یک عقبگرد برای مرکز پژوهشهای مجلس است. اعتراض به این انتصاب، نافی ویژگیهای مثبت آقای فیاضی نیست و نباید به بهانه اعتراض، از دایره نقد منصفانه خارج شد یا تواناییهای دیگر ایشان را زیر سوال برد. دغدغه حقیر در این مسأله، حفظ جایگاه بالای تخصصی مرکز پژوهشهای مجلس در عرصه مطالعات فرهنگی است.»
رد پای فیاضی در ماجرای امضای طرح صیانت از فضای مجازی
بعد از سر و صداهایی که در مورد فیاضی تا سال ۱۳۹۸ مطرح بود، کم کم حواشی و فضاسازی حول او کاهش یافت تا اینکه امسال و در میان انواع اظهارنظرهای مربوط به طرح صیانت نقش فیاضی بیش از قبل پررنگ و حضورش مشخص شد.
او گفته بود که «در این طرح مسائل متعدد حقوق کاربران و وظایف و تعهدات خدمات پایه مطرح شده است و کارشناسان زیادی در کارشناسی این طرح به مرکز کمک کردند. نتیجه هم این شد که نسخه دوم که موسوم به طرح پیش نویس قانون حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی در فضای مجازی شد نسبت به طرح صیانت ۸۰ درصد به لحاظ محتوایی تغییر کند و اشکالات آن را نداشته باشد. پیش نویس جدید بعد از بحث و بررسیهای فراوان در دی ماه سال گذشته از سوی مرکز پژوهشها به کمیسیون فرهنگی مجلس ارسال شد.»