برادرکشی به خاطر قفـــس قناری
پسر معتاد که بهخاطر جابهجایی قفس قناریها برادربزرگترش را به قتل رسانده بود پس از ۲ ماه فرار در خانه خواهرش دستگیر شد.
به گزارش «ایران»، ۲۱ اردیبهشت امسال گزارش مرگ مرد ۳۵ سالهای در یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس حبیبالله صادقی اعلام شد. بهدنبال این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد مرد جوان دو روز قبل در خانه شان با برادر کوچکترش درگیر شده و پس از زخمی شدن با چاقو او را به بیمارستان منتقل کرده بودند اما به علت شدت جراحات و خونریزی جان باخته است.
با شروع تحقیقات خواهرزاده مقتول که داییاش را به بیمارستان منتقل کرده بود به تیم جنایی گفت: خانه ما نزدیک خانه داییهایم در محله امامزاده حسن است. روز حادثه به خانه آنها رفتم اما به محض ورود متوجه شدم داییهایم در حال دعوا و درگیری هستند، دایی بزرگم زخمی و خونین بود و دایی کوچکترم با دیدن من، وحشت زده فرار کرد. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردم.
پس از اظهارات پسر جوان، مأموران ردیابیهای خود را برای دستگیری عامل جنایت خانوادگی آغاز کردند اما هیچ رد و نشانی از او در دست نبود.
تحقیقات برای دستگیری قاتل ادامه داشت تا اینکه مشخص شد وی در خانه خواهرش مخفی شده است. بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و مرد جوان را چند روز قبل بازداشت کردند.
اعتراف به جنایت
متهم در تحقیقات به برادرکشی اعتراف کرد و گفت: من و برادرم مدتی بود که معتاد شده بودیم و هزینه زندگیمان را با جوجه کشی کبوتر و قناری تأمین میکردیم. البته گاهی با هم دعوا میکردیم و درگیر میشدیم اما رابطه خوبی داشتیم تا اینکه روز حادثه بازهم سر محل نگهداری قفس کبوترها دعوایمان شد. برادرم به من حمله کرد و مرا به قفس قناری ها کوبید. در همان موقع برای دفاع از خودم چاقویی را که بالای قفس قناریها بود برداشتم و ضربهای به برادرم زدم. میخواستم از خودم دفاع کنم که چاقو به گردنش اصابت کرد. برادرم که روی زمین افتاد ترسیدم و خواستم فرار کنم اما ناگهان خواهرزادهام وارد شد و مرا در حال فرار دید.
متهم جوان گفت: من فکر نمیکردم برادرم بمیرد. یکی دو روز در خانه دوستانم ماندم اما بعد از دو روز فهمیدم برادرم فوت کرده و خیلی ناراحت و پشیمان بودم. طاقت نیاوردم و گفتم هرطور شده باید در مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم بههمین خاطر مخفیانه به قبرستان رفتم و از دور شاهد مراسم بودم. در این مدت چندین بار خواستم خودم را معرفی کنم اما میترسیدم. در این مدت خانه دوستم مخفی شده بودم و چند روز قبل به خانه خواهرم رفتم که بازداشت شدم.
با اعتراف متهم به برادرکشی به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
به گزارش «ایران»، ۲۱ اردیبهشت امسال گزارش مرگ مرد ۳۵ سالهای در یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس حبیبالله صادقی اعلام شد. بهدنبال این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد مرد جوان دو روز قبل در خانه شان با برادر کوچکترش درگیر شده و پس از زخمی شدن با چاقو او را به بیمارستان منتقل کرده بودند اما به علت شدت جراحات و خونریزی جان باخته است.
با شروع تحقیقات خواهرزاده مقتول که داییاش را به بیمارستان منتقل کرده بود به تیم جنایی گفت: خانه ما نزدیک خانه داییهایم در محله امامزاده حسن است. روز حادثه به خانه آنها رفتم اما به محض ورود متوجه شدم داییهایم در حال دعوا و درگیری هستند، دایی بزرگم زخمی و خونین بود و دایی کوچکترم با دیدن من، وحشت زده فرار کرد. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردم.
پس از اظهارات پسر جوان، مأموران ردیابیهای خود را برای دستگیری عامل جنایت خانوادگی آغاز کردند اما هیچ رد و نشانی از او در دست نبود.
تحقیقات برای دستگیری قاتل ادامه داشت تا اینکه مشخص شد وی در خانه خواهرش مخفی شده است. بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و مرد جوان را چند روز قبل بازداشت کردند.
اعتراف به جنایت
متهم در تحقیقات به برادرکشی اعتراف کرد و گفت: من و برادرم مدتی بود که معتاد شده بودیم و هزینه زندگیمان را با جوجه کشی کبوتر و قناری تأمین میکردیم. البته گاهی با هم دعوا میکردیم و درگیر میشدیم اما رابطه خوبی داشتیم تا اینکه روز حادثه بازهم سر محل نگهداری قفس کبوترها دعوایمان شد. برادرم به من حمله کرد و مرا به قفس قناری ها کوبید. در همان موقع برای دفاع از خودم چاقویی را که بالای قفس قناریها بود برداشتم و ضربهای به برادرم زدم. میخواستم از خودم دفاع کنم که چاقو به گردنش اصابت کرد. برادرم که روی زمین افتاد ترسیدم و خواستم فرار کنم اما ناگهان خواهرزادهام وارد شد و مرا در حال فرار دید.
متهم جوان گفت: من فکر نمیکردم برادرم بمیرد. یکی دو روز در خانه دوستانم ماندم اما بعد از دو روز فهمیدم برادرم فوت کرده و خیلی ناراحت و پشیمان بودم. طاقت نیاوردم و گفتم هرطور شده باید در مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم بههمین خاطر مخفیانه به قبرستان رفتم و از دور شاهد مراسم بودم. در این مدت چندین بار خواستم خودم را معرفی کنم اما میترسیدم. در این مدت خانه دوستم مخفی شده بودم و چند روز قبل به خانه خواهرم رفتم که بازداشت شدم.
با اعتراف متهم به برادرکشی به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
ماجرای روح سرگردان در آپارتمان زوج جوان
خانه ای که به تازگی از آن یک خانواده ی چهار نفره شده بود مشکلی داشت، مشکلی که ترس و وحشت را به جانشان انداخته و شبهای متفاوتی برایشان رقم زده بود.
حتما شما هم درمورد تسخیر خانه توسط ارواح یا وجود روح سرگردان یکی از گذشتگان در جاهای مختلف، داستانهایی شنیده اید، اما قطعا نمیدانید کدامیک چقدر حقیقت داشته یا ساختگی است.
خوابیدن در بالکن از ترس روح
به گزارش odditycentral یک زوج فرانسوی، چادر کوچکی در بالکن خانه خود برپا کرده و بیش از یک ماه است که داخل بالکن میخوابند چراکه معتقدند خانه آنها توسط یک روح تسخیر شده است.
” پاتریکا ” و “دیوید” به همراه دو فرزندشان، آپارتمانی نزدیک یک پارک در یکی از شهرهای فرانسه خریداری کردند. این خانه سال ۲۰۱۶ ساخته شده بود و خانه نسبتا مدرنی محسوب میشد که در آن محله وجود داشت، اما این خانواده مدت زمان طولانی نتوانستند از زندگی کردن در آن لذت ببرند و اتفاقات عجیبی که برایشان رخ داد همه چیز را تغییر داد.
“پاتریکا” در این مورد توضیح داده است که بعد از این که وارد این خانه شدند، پس از چند روز چیزهای عجیب و غریبی را در آن میبینند و بعد از مدتی کل خانواده متقاعد میشوند که اتفاقات عجیبی داخل آپارتمان رخ میدهد.
همه چیز برای آنها بسیار سخت پیش میرفت تا این که تصمیم گرفتند یک چادر در بالکن نصب کنند و یک شب پر از آرامش را سپری کنند و جالب است بدانید که حالا به مدت یک ماه هم به این شرایط ادامه دادند.
” پاتریکا ” و “دیوید” به همراه دو فرزندشان، آپارتمانی نزدیک یک پارک در یکی از شهرهای فرانسه خریداری کردند. این خانه سال ۲۰۱۶ ساخته شده بود و خانه نسبتا مدرنی محسوب میشد که در آن محله وجود داشت، اما این خانواده مدت زمان طولانی نتوانستند از زندگی کردن در آن لذت ببرند و اتفاقات عجیبی که برایشان رخ داد همه چیز را تغییر داد.
“پاتریکا” در این مورد توضیح داده است که بعد از این که وارد این خانه شدند، پس از چند روز چیزهای عجیب و غریبی را در آن میبینند و بعد از مدتی کل خانواده متقاعد میشوند که اتفاقات عجیبی داخل آپارتمان رخ میدهد.
همه چیز برای آنها بسیار سخت پیش میرفت تا این که تصمیم گرفتند یک چادر در بالکن نصب کنند و یک شب پر از آرامش را سپری کنند و جالب است بدانید که حالا به مدت یک ماه هم به این شرایط ادامه دادند.
ماجرا از کجا شروع شد؟
همه این اتفاقات وحشتناک از ظاهر شدن سایههای عجیب روی گوشه کنار خانه شروع شد. آنها با یک روزنامه فرانسوی هم مصاحبه کردند و اظهار داشتند که این سایهها سر و صدای بلندی داشتند و حرکت میکردند.گاهی تلویزیون خود به خود روشن میشد، تلفن بدون هیچ دلیلی زنگ میزد، ظروف داخل کابینت صداهای عجیب و غریبی میدادند و بسیاری از اتفاقات دیگر که مشابهش را بارها در فیلمهای تخیلی دیده ایم و این باعث شده بود آنها به این باور برسند که روحی سرگردان در خانه وجود دارد یا روح به خانهی آنها حمله کرده است.
ترس و وحشت باعث شد تا از یک شخص ماهر در این زمینه کمک گرفتند و از او خواستند که انرژی اش را صرف شناسایی این روح کند. فردی که قرار شد این خانه را موشکافی کند، به آنها گفت که خانه شان به دلیل وجود یک روح محبوس تسخیر شده است. این روح متعلق به یک خانم بوده که در قرن ۱۹ زندگی میکرده و در این خانه سرگردان است.
ترس و وحشت باعث شد تا از یک شخص ماهر در این زمینه کمک گرفتند و از او خواستند که انرژی اش را صرف شناسایی این روح کند. فردی که قرار شد این خانه را موشکافی کند، به آنها گفت که خانه شان به دلیل وجود یک روح محبوس تسخیر شده است. این روح متعلق به یک خانم بوده که در قرن ۱۹ زندگی میکرده و در این خانه سرگردان است.
حرفهایی که زده شد “پاتریکا” و خانواده اش را بیشتر ترساند و ایدهی تعویض خانه را به ذهنشان رساند، اما مشکل این جا بود که این زوج به اندازه کافی پول برای تعویض خانه نداشتند و شرایط برای “دیوید” جوری نبود که بتواند خانه دیگری خریداری کند. از طرفی محل زندگی آنها نزدیک به محل کار دیوید بود که یکی از دلایل مهم آنها محسوب میشد.
از آنجایی که حملهی روح و اتفاقات عجیب و غریب در این خانه شبها اتفاق میافتاد به همین دلیل آنها چاره دیگری نداشتند تا این که داخل بالکن چادر بزنند تا بتوانند شبها خواب راحتی را تجربه کنند و در طول روز به زندگی عادی خود بپردازند، ولی قطعا با تغییر فصل و سرد شدن هوا آنها دیگر قادر به ادامهی این روند نخواهند شد.
واکنشها به این خبر متفاوت بود، برخی داستان را باور داشته و معتقد بودند که صحبتهای این خانواده صحت دارد، اما برخی این را ساختگی و برای جلب توجه و مسائل این چنینی عنوان کرده اند در حالیکه همسایگان این خانواده صحبتهای آنها را تایید میکنند.
از آنجایی که حملهی روح و اتفاقات عجیب و غریب در این خانه شبها اتفاق میافتاد به همین دلیل آنها چاره دیگری نداشتند تا این که داخل بالکن چادر بزنند تا بتوانند شبها خواب راحتی را تجربه کنند و در طول روز به زندگی عادی خود بپردازند، ولی قطعا با تغییر فصل و سرد شدن هوا آنها دیگر قادر به ادامهی این روند نخواهند شد.
واکنشها به این خبر متفاوت بود، برخی داستان را باور داشته و معتقد بودند که صحبتهای این خانواده صحت دارد، اما برخی این را ساختگی و برای جلب توجه و مسائل این چنینی عنوان کرده اند در حالیکه همسایگان این خانواده صحبتهای آنها را تایید میکنند.
ماجرای واحد پول ایران در یک مسابقه افغانستانی!
در مسابقه شبکه طلوع افغانستان، مجری برنامه سوالی درباره بی ارزشترین واحد پولی دنیا، پرسید که شرکت کننده بلافاصله پاسخ داد: ایران!
برخی از کاربران می گویند بی ارزش ترین پول دنیا مربوط به ونزوئلا است، چطور اینجا نام ایران گزینه صحیح است؟ بر اساس گزارش های رسیده، به نظر میرسد این مسابقه family fortunes باشد که پاسخ های آن براساس واقعیت نیست بلکه شرکت کنندگان باید پرتکرارترین جواب قبلی را حدس بزنند که از صد نفر پرسیده شده است.
اینجا نام ایران گزینه صحیح است چون بیشترین پاسخ در بین صد نفر قبلی این بوده است. هرچند ایران در آمار جهانی اول نباشد اما گویا بیشترین پاسخ به این سوال در این مسابقه ایران بوده است.
اینجا نام ایران گزینه صحیح است چون بیشترین پاسخ در بین صد نفر قبلی این بوده است. هرچند ایران در آمار جهانی اول نباشد اما گویا بیشترین پاسخ به این سوال در این مسابقه ایران بوده است.
این ویدیو در ساعات اخیر واکنش های زیادی در فضای مجازی داشته است.
درگذشت فرد مدعی درمان قطعی کرونا بر اثر ابتلا به کرونا!
مؤسس پیک شفا و مدعی درمان قطعی کرونا با روشهای ابداعی اصطلاحاً طب سنتی به دنبال ابتلاء به کرونا درگذشت! خداوند وی را مورد رحمت و مغفرت خود قرار دهد و از سر تقصیرات همه ما بگذرد…
به گزارش «تابناک»، کیانوش جهانپور در توئیتر خود نوشت:”سید محمد موسوی مؤسس پیک شفا و مدعی درمان قطعی کرونا با روشهای ابداعی اصطلاحاً طب سنتی به دنبال ابتلاء به کرونا درگذشت!
خداوند وی را مورد رحمت و مغفرت خود قرار دهد و از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
مسیر کار علمی در طب، مشخص است و داعیه و ادعا بدون ابتنا به شواهد و مدارک، بیراهه است.”