انتقام از مادرشوهر با اتهام قتل
زن جوان که مادرشوهرش را باعث طلاق و جدایی از همسرش میدانست در اقدامی کینه جویانه به دادسرای جنایی تهران رفت و مدعی شد مادرشوهرش در جوانی مرتکب قتل دو دخترش شده است.
به گزارش ایران، مدتی قبل زن جوانی نزد پلیس رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. او گفت: مادر شوهرم قاتل است و من بهتازگی از راز این جنایت مطلع شدهام.
یک روز که خانواده همسرم دور هم جمع شده بودند مادرشوهرم تعریف کرد که زنی را میشناخته که برای رسیدن به مرد دلخواهش دو بچهاش را کشته و پس از جدایی از همسر اولش با مرد دلخواهش ازدواج کرده است. مشخصات و نشانه هایی که او میداد خیلی با خودش شباهت داشت و من متوجه شدم که مادر شوهرم ماجرای زندگی خودش را تعریف میکند، چراکه مادر شوهرم از همسر اولش دو دختر ۷ و ۸ ساله داشته که آنها را به قتل رسانده و جسدشان را در محلی دفن کرده و راز این قتل هرگز برملا نشده است.
از زمانی هم که فهمید من از این قتل با خبر شدهام، زیر پای همسرم نشست و او را مجبور کرد تا مرا طلاق بدهد. درست است که من از همسرم جدا شدهام اما نتوانستم با وجدان خودم کنار بیایم. ۵۰ سال است که این راز مخفی مانده است، درنهایت تصمیم گرفتم که این موضوع را برملا کنم.
تحقیق از مادر شوهر
بهدنبال این شکایت، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و تحقیقات آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ زن سالخورده رفته و به تحقیق از او پرداختند.زن سالخورده که از این ادعای عجیب شوکه شده بود گفت: من اصلاً از همسر اولم فرزندی نداشتم که بخواهم آنها را بکشم.
وی وقتی متوجه شد عروس سابقش این اتهام را به او زده گفت: از زمانی که پسرم با این زن ازدواج کرد باهم اختلاف و هر روز دعوا داشتند و درگیریها به قدری بود که در نهایت پسرم از او جدا شد. اما جدایی از او پایان این درگیریها نبود چرا که عروسم هر چند وقت یک بار با یک اتهامی از من یا پسرم شکایت میکرد و کلی پرونده در دادسراهای مختلف تشکیل داده است. هیچ کدام از جرایمی که به من و پسرم نسبت داده بود هم ثابت نشده و در نهایت این ما بودیم که تبرئه میشدیم. تصور میکنم این بار با خودش فکر کرده جرم سنگینی به ما نسبت دهد تا گرفتارمان کند و دوباره برایمان دردسر درست کند.
او ادامه داد: درست است که من سالها قبل ازدواج کرده ام، اما بعد از یک سال به خاطر اختلافاتی که با همسر سابقم داشتم از او جدا شدم و با شخص دیگری ازدواج کردم که از او صاحب چند فرزند شدم، اما اینکه بچهای از ازدواج اولم داشته باشم، اینطور نبود چه برسد به اینکه من دو فرزندم را به قتل رسانده باشم.
تحقیق از سازمان ثبت احوال
در حالی که این زن مدعی بود عروسش به او تهمت زده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور تحقیق از همسر سابق وی را صادر کرد. در تحقیق از پیرمرد مشخص شد که آنها فرزندی نداشته و بعد از مدتی از هم جدا شدهاند.
در ادامه بررسیها بازپرس جنایی دستور تحقیق و استعلام از سازمان ثبت احوال را صادر کرد. در ادامه بررسیهای صورت گرفته از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت مشخص شد که این زوج هیچ فرزندی نداشتهاند.
بدین ترتیب با اثبات واهی بودن این ادعا زن ۷۰ ساله از اتهام قتل رهایی یافت و این بار عروسش برای تحقیق و بازجویی به دادسرا احضار شد و در ادامه تحقیقات گفت: مادر شوهرم باعث جدایی من و همسرم شده بود به همین خاطر کینه او را به دل گرفته و میخواستم از او انتقام بگیرم اما فکر نمیکردم خودم گرفتار شوم.
کلاهبرداری ۸ میلیارد تومانی به بهانه خرید سهام
به گزارش ایران، در پی دریافت شکایتی مبنی بر کلاهبرداری یک جوان ۲۲ ساله به بهانه سرمایهگذاری در بازار بورس، شناسایی و دستگیری متهم در دستور کار تیمی از مأموران مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی این فرماندهی قرار گرفت.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که متهم با جعل عنوان و ادعای نفوذ در دستگاههای اجرایی و همچنین ادعای مهارت در معاملات بازار بورس و سودآوری بالای سرمایهگذاری این بازار، مبالغ فراوانی از مالباخته دریافت کرده و دیگر پاسخگوی تماسهای تلفنی وی نبوده است.
در ادامه تحقیقات پلیسی چند پرونده مشابه دیگر نیز به این پلیس ارجاع شد که در این پروندهها نیز متهم پس از جلب اعتماد قربانیان خود و تخصیص نام کاربری و رمز عبور ساختگی به این افراد و جعل اسناد مربوط به اعطا و تخصیص ارزهای دیجیتال پربازده اموالشان را گرفته و بلافاصله گریخته بود.
سردار مسعود مصدق، معاون هماهنگ کننده پلیس تهران بزرگ در این باره گفت: در ادامه تحقیقات مأموران موفق شدند هویت و مخفیگاه متهم را شناسایی و با هماهنگی مرجع قضایی، وی را روز گذشته در محدوده جنت آباد دستگیر کنند.
محاکمه خواننده رپ نا تمام ماند
به گزارش «ایران»، صبح دیروز متهم بهنام حمید به همراه وکلایش در شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی رحمانی حاضر شد. وکلای متهم و اولیای دم نکات و دفاعیاتی را در دفاع از موکلین خود بیان داشتند و درنهایت قضات دادگاه با توجه به برخی ابهامات موجود، جلسه رسیدگی را تجدید و به زمان دیگری موکول کردند.
حمید متهم است روز بیست و چهارم مرداد سال ۹۶ بهخاطر دفاع از مادرش با ناپدری ۶۶ سالهاش به نام هوشنگ درگیر شد و در این درگیری مرد میانسال مجروح و پس از انتقال به بیمارستان فوت شد. حمید پس از این حادثه به اتهام قتل عمدی بازداشت شد اما ادعا کرد در دعوا با ناپدریاش ضربهای به سر او نزده است.
وی پس از دو بار محاکمه در شعبه دهم دادگاه کیفری با رأی قضات و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده مستحق مرگ دانسته شد و وی را به قصاص محکوم کردند. اما این حکم در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید نشد. بنابراین با نقض حکم قصاص قرار شد وی در شعبه هم عرض دوباره محاکمه شود.
اعتراف قاتل ۷ روز بعد از جنایت
به گزارش «ایران»، شامگاه ٢٧ تیر امسال خبر قتل دختری جوان با ضربههای چاقو در خانهاش به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد.
طبق نظریه پزشکی قانونی از زمان مرگ حدود ۵ ساعت میگذشت و سالم بودن در ورودی حکایت از ارتکاب جنایت به دست یک آشنا داشت.
برادر مقتول که جسد را پیدا کرده بود در تحقیقات به تیم جنایی گفت: سالها قبل پدر و مادرم فوت کردند و خواهرم مهرنوش و برادر دیگرم با هم زندگی میکردند. مدتی قبل خواهرم تصمیم به خرید خانهای گرفت و با کلی وام و فروش طلاهایش موفق شد خانهای خریداری کند. خانه نیاز به کمی تعمیرات داشت و صبح روز حادثه قرار بود که خواهرم تعمیرکار به خانهاش ببرد.
مهرنوش صبح با من تماس گرفت و گفت با چند تعمیرکار تماس گرفته و قرار است آنها برای دیدن خانه بیایند. اما بعد از آن دیگر خبری از خواهرم نشد و بعد از پایان کارم به خانه جدیدش رفتم که یکی از تعمیرکارها هم آمده بود و با کلیدی که خواهرم به او داده بود وارد خانه شدیم و در کمال ناباوری جسد خواهرم را دیدم.
با اینکه خانه هنوز خالی از وسایل بود اما گوشی تلفن همراه و کیف پولش به سرقت رفته بود. بررسیها برای شناسایی و دستگیری عامل این جنایت به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه داشت تا اینکه صبح روز گذشته مرد جوانی به یکی از کلانتریهای پایتخت رفت و به افسر نگهبان گفت که صبح ۲۷ تیر دست به قتل زده و عذاب وجدان باعث شده که پس از ۷ روز خود را به پلیس معرفی کند. با اظهارات مرد ۳۶ ساله موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. در ادامه بررسیها مشخص شد مرد جوان، قاتل مهرنوش همان دختری است که در خانه تازه خریداری شده به قتل رسیده بود.
بدین ترتیب او مورد تحقیق قرار گرفت و در مقابل بازپرس جنایی به قتل دختر جوان و پشیمانی از این جنایت اعتراف کرد.
به دستور بازپرس مصطفی واحدی متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
با مقتول چطور آشنا شدی؟
مهرنوش در هایپرمارکت دایی اش کار میکرد و خانه ما در نزدیکی محل کار او بود. من یک دختر دارم و معمولاً برای خرید به هایپرمارکت میرفتم.
مهرنوش دختر خوش برخوردی بود و با مشتریها گرم و صمیمی صحبت میکرد. در این رفت و آمدها با او بیشتر آشنا شدم و زمانی که فهمید در یک تولیدی
لباس مردانه کار میکنم، از من خواست شماره تلفنم را به او بدهم تا سفارش لباس بدهد.
چند روز بعد هم سفارش دوخت چند تی شرت مردانه داد و ۴۰۰ هزار تومان پولش را هم پرداخت کرد. این خرید و فروشها باعث شد رابطهام با مهرنوش صمیمیتر شود. اما بعد از مدتی که پیامهایش بیشتر شد و احساس کردم قصد دوستی دارد به او گفتم که من متأهلم و این تماسها باعث ایجاد مشکل در زندگیام میشود. چند روزی این ارتباط قطع شد اما باز به بهانهای مهرنوش این ارتباط را آغاز کرد.
چه مدت از آشنایی تان می گذشت؟
سه هفته قبل از جنایت شروع شد.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
مهرنوش با من تماس گرفت و گفت کمی وسایل دارد و میخواهد به خانه جدید ببرد. از من خواست کمکش کنم تا وسایل را به خانهاش ببرد و از طرفی خانه را هم ببینم. به او گفتم کار دارم و باید حتماً به تولیدی بروم اما آنقدر اصرار کرد که همراهش رفتم. وسایل را که از ماشین بیرون آوردم میخواستم بروم که مهرنوش اصرار کرد خانه را ببینم.
باهم وارد خانه شدیم و کمی که گذشت مهرنوش از بدهیهایش صحبت به میان آورد. اینکه ۱۰۰ میلیون تومان بدهی دارد و از یکی از دوستانش هم ۲۰ میلیون پول قرض گرفته و دوستش پولش را میخواهد. بعد هم از من خواست به او پول قرض بدهم و گفت به محض اینکه بتواند این پول را به من برمی گرداند.
مهرنوش ۱۰ میلیون تومان از من قرض میخواست درصورتی که من یک کارگر بودم و چنین پولی در حسابم نبود. وقتی با پاسخ منفی من مواجه شد، شروع به سر و صدا کرد و گفت به همسایهها میگوید که من به زور وارد خانهاش شده ام. حتی گفت عکسی که در این مدت از خودم برایش فرستاده بودم را به همسرم نشان میدهد و به من تهمت میزند.
چرا خانه را ترک نکردی؟
فریاد میزد و من ترسیده بودم. او مرا هل داد به سمت آشپزخانه که افتادم به محض اینکه بلند شدم چشمم به چاقوی روی میز افتاد و آن را برداشتم. آن زمان به قدری عصبانی بودم که متوجه نبودم چکار میکنم و به خودم که آمدم دیدم مهرنوش را با ۱۲ ضربه چاقو به قتل رساندم.
چه وسایلی سرقت کردی؟
من به کیف پولش دست نزدم ولی گوشی تلفن همراهش و چاقو را برداشتم. گوشی را برای این برداشتم که عکس و چت هایم داخلش بود و چاقو هم که آلت قتاله بود. آنها را داخل خودروی حمل زبالهای در نزدیکی کیانشهر انداختم و به خانه رفتم.
چرا خودت را معرفی کردی؟
عذاب وجدان لحظهای مرا رها نمیکرد. از طرفی میدانستم که پلیس دیر یا زود مرا شناسایی و دستگیر میکند. برای همین تصمیم گرفتم که خودم را معرفی کنم، من خیلی پشیمانم قصدم کشتن نبود.