تولید صنایع و محصولات کشاورزی در معرض تهدید/بار سنگین کمبود برق بر دوش مشترکان صنعتی و کشاورزی
میزان مدیریت بار در شرایط کنونی از ۸ هزار مگاوات فراتر رفته و نزدیک به ۱۰۰ درصد از فشار پیکسایی در قالب قطع برق ساعات اوج بار به حوزه صنعت و کشاروزی منتقل میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اصلیترین سیاست وزارت نیرو تحت امر رضا اردکانیان در حوزه برق، پیگیری رویکرد مدیریت مصرف بوده و این مسئله بارها در در قالب گزارشهای متعدد عنوان شده است.
بر همین اساس، اردکانیان، وزیر نیرو در قالب یادداشتی که در یکی از روزنامههای کشور منتشر شد، به تشریح تاکید بر سیاست مدیریت مصرف پرداخت و عنوان کرد:« اوج بار سال تا میانگین بار در بقیه ایام سال حدود ۲۰ هزار مگاوات فاصله دارد. ساعات اوج مصرف تابستان نیز حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت از کل سال است. این بدان معناست که سرمایهگذاری قابل ملاحظهای هر سال برای پاسخگویی به نیاز حدود ۵.۳ درصد از ساعات سال صورت میگیرد.»
وزیر نیرو در توجیه اقتصادی تاکید بر رویکرد مدیریت مصرف بیان کرد:« هر یک کیلووات توان در محل مصرف نیازمند احداث ۱.۴ کیلووات ظرفیت نیروگاهی است. کاهش ۳ هزار مگاواتی اوج یا پیک بار به معنای آن است که احداث ۴ هزار و ۲۰۰ مگاوات، صرفاً برای این منظور، غیرضروری شده است. ساخت این میزان نیروگاه به ۶۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد.»
*تمام فشار مدیریت مصرف برق بر شانه بخش صنعت و کشاورزی
با وجود این مسئله که استفاده از رویکرد مدیریت مصرف به عنوان حلقه مفقوده صنعت برق کشور تاکید بر سیاست صحیح تلقی میشود، اما بررسی موارد اجرایی این سیاست بیانگر آن است که وزارت نیرو در پیادهسازی سیاستهای مدیریت مصرف برق به اندازه معرفی این سیاستها موفق عمل نکرده است.
به گزارش فارس، بررسی سیاستهای مد نظر وزارت نیرو در حوزه مدیریت مصرف بیانگر آن است که این وزارتخانه با هدف پخش میزان مصرف برق در همه ساعات شبانه روز و جلوگیری از تمرکز مصرف در ساعاتی خاص اقدام به عقد تفاهمنامه با مشترکان کرده و در قالب این تفاهمنامه قطعی برق در ساعات اوج بار در مقابل کاهش قیمت برق در ساعات دیگر شبانه روز ارائه میشود.
بر اساس آخرین آمار ارائه شده در شرایطی که میزان مصرف برق مشترکان کشاورزی و مصرف برق مشترکان صنعتی به ترتیب ۱۴.۴ درصد و ۳۶.۳ درصد از کل مصرف برق کشور را شامل میشود، نزدیک به ۱۰۰ درصد بار مدیریت مصرف برق در قالب رویکرد پیکسایی تنها مشترکان بخش صنعتی و کشاورزی را درگیر میکند و عملا هیچ سیاست مدیریت مصرفی برای مشترکان بخش خانگی، عمومی و تجاری در نظر گرفته نمیشود.
بر اساس اطلاعات موجود در حال حاضر میزان مدیریت مصرف برق کشور از ۸ هزار مگاوات فراتر رفته و دامنه وسیعی از مشترکان صنعتی و کشاورزی تحت تاثیر این مسئله قرار گرفتهاند.
*تداوم قطعی برق شهرکهای صنعتی ضربه بزرگ به تولید کشور است
بر همین اساس، مدیریت مصرف مد نظر وزارت نیرو برای حوزه کشاورزی و صنعت یک تفاهمنامه مفید به حساب نیامده و زمینه آسیبهای گسترده برای مشترکان این ۲ بخش و در نهایت تولید کشور را فراهم کرده است.
در همین راستا، یکی از مشترکان صنعتی واقع در شهرک صنعتی سلفچگان، ضمن انتقاد از عملکرد وزارت نیرو در منتقل کردن بار کمبود برق به حوزه صنعت گفت:« صنعت برق مکررا میگوید از مشترکان صنعتی به دلیل همکاری در مدیریت مصرف متشکریم، اما ما از عملکرد آنها گله داریم.»
این مشترک برق صنعتی، ضمن تاکید بر این مسئله که سیاستهای پیکسایی تنها برای مدت کوتاهی قابل قبول است، تاکید کرد:«سال گذشته، مسئله کمبود گاز زمینه کمبود برق را فراهم کرد و فشار قطعی برق در ساعات کاری روز به مشترک صنعتی وارد شد، کمتر از ۵ ماه بعد باز افزایش دما زمینه کمبود برق را فراهم کرد و بار دیگر این فشار به صنعت انتقال پیدا کرد.»
این تولید کننده در توضیح اینکه اعمال سیاستهای مدیریت مصرف در بازههای زمانی طولانی و متعدد حکم مرگ تولید در کشور را امضا میکند، گفت:« همهجا میگویند، عرضه برق به صنایع بزرگ افزایش پیداکرده، اما هیچ کس به این مسئله اشاره نمیکند که به صنایع خرد و متوسط تا چه اندازه برق عرضه شده و تولید در کشور چقدر آسیب دیده است.»
علاوه بر گلایههای مطرح شده از سوی بخش صنعت کشور به اعمال سیاستهای مدیریت مصرف، تطبیق نداشتن زمان قطعی برق با زمانهای مندرج در تفاهمنامه از دیگر موارد اعتراضی صنعتکاران به حساب میآید، بر همین اساس فعالان حوزه صنعت و مشترکان صنعتی شبکه برق کشور به خصوص در شهرستانها مدعی هستند، ساعات قطعی برق بسیار بیشتر از ساعات مندرج در تفاهمنامه اعمال شده و هیچ اهمیتی از سوی صنعت برق برای مشترکان صنعتی وجود ندارد. به عبارت دیگر قطعی برق در قالب سیاستهای پیکسایی به طور یک طرفه اعمال میشود.
*خطر کاهش محصولات کشاورزی ناشی از قطعی برق
دامنه انتقادات فراوان به نحوه پیکسایی صنعت برق کشور تنها به صنعتکاران محدود نشده و قالب کشاورزان نیز از این مسئله آسیب دیدهاند.
در همین راستا یکی از کشاورزان شمال کشور در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، ضمن اشاره به این مسئله که ساعات آبیاری ما بر مبنای قطعی برق دچار اختلال گسترده شده و محصول ما به خطر افتاده است، گفت: «روز گذشته از روبروی یک پاساژ رد شدم و از شدت باد سرد خارج شده از ورودی این پاساژ در گرمترین فصل سال تعجب کردم؛ حال این سوال را از مسئولان دارم، چرا فعالیت بخش صنعت و کشاروزی تا این اندازه باید مورد تهدید قطعی برق باشد، اما بخش تجاری با وجود مصرف بسیار زیاد درگیر پیکسایی نشود.»
توجه به گلایه گسترده کشاورزان و مشترکان صنعتی بیانگر آن است که این بخش از مشترکان برق کشور دیگر تاب افزایش رویکرد پیکسایی و قطعی برق را نداشته و در شرایط تداوم این شرایط، زمینه آسیب گسترده به تولید محصولات صنعتی و کشاورزی مهیا میشود.
بسیاری معتقدند هیچ مدرک قطعی مبنی بر وجود بیگانگان وجود ندارد این در حالی است که رئیس ناسا به تازگی گفته است به وجود بیگانگان اعتقاد دارد.
نلسون در مصاحبه ای با CNN گفت: “من نسخه طبقه بندی شده گزارش اطلاعاتی را دیده ام. این اساساً می گوید آنچه ما فکر می کردیم درست است، چرا که ما پاسخی برای آنچه خلبانان نیروی دریایی دیده اند نیافتیم. آنها مطمئنند که چیزی را مشاهده کردند، آن را ردیابی و دنبال کردند و دیدند که شیء سریعاً از یک مکان به مکان دیگر منتقل میشود.
وی افزود که این گزارش، دیده شدن بیش از ۱۴۰ مورد بشقاب پرنده را مستند می کند. بنابراین به طور طبیعی، آنچه من از دانشمندان میخواهم انجام دهند این است که ببینند از نظر علمی هیچ گونه توضیحی در این باره وجود دارد یا خیر.
گزارش اطلاعات عمومی ایالات متحده در مورد مشاهدات بشقاب پرنده و منشا این وقایع بی نتیجه بود، اما روحیه نلسون پس از خواندن گزارش طبقه بندی شده خوش بینانه بود. او گفته بود: “سه سال پیش من با خلبانان نیروی دریایی صحبت کردم، احساس من این است که به وضوح چیزی در آنجا وجود دارد. ممکن است لزوما یک موجود فرازمینی نباشد، اما اگر این یک فناوری است که برخی از دشمنان ما دارند، پس ما بهتر است نگران باشیم. ” نلسون در پاسخ به این سؤال که آیا “دشمنان” ما قادر به ایجاد بشقاب پرنده هایی مانند بیگانگان هستند، گفت: ناسا فکر نمی کند آنها چنین کنند.
تلسکوپ فضایی جیمز وب ممکن است نشانه هایی از زندگی بیگانگان در جهان را نشان دهد. حداقل در آن نقطه مطمئناً نلسون اشتباه نمی کند. هفته گذشته، داده های تلسکوپ های فضایی هابل و اسپیتزر نشان داد که اولین ستاره ها تقریباً ۲۵۰ میلیون تا ۳۵۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ منفجر شده اند.
هنگامی که تلسکوپ فضایی جیمز وب راه اندازی و فعال شود، میتواند مرزهای نجوم را بیش از گذشته به انفجار بزرگ نزدیک کند. در یک بازه زمانی که تقریباً در کل عصر جهان سنجیده شده است، بعید به نظر می رسد که هیچ نشانه ای از هوش بیگانه، در هیچ مکان و زمانی پیدا نکنیم.
قانون در برابر اعتیاد؛ معتاد هم بیمار است، هم مجرم!
«معتاد مجرم نیست، بیمار است»؛ جملهای مصطلح که آنقدر تکرار شده است که کمتر کسی به خودش اجازه میدهد، درباره درستی آن شک کند. اما آیا واقعا معتاد مجرم نیست؟
گروه حقوقی خبرگزاری فارس- «معتاد مجرم نیست، بیمار است»؛ جملهای مصطلح که آنقدر تکرار شده است که کمتر کسی به خودش اجازه میدهد، درباره درستی آن شک کند. اما آیا واقعا معتاد مجرم نیست؟
به گفته رئیس سازمان زندانها ۴۴ درصد از محکومان زندانی بهطور مستقیم با مواد مخدر در ارتباطند و ۲۶ درصد نیز غیرمستقیم مربوط به جرائم مواد مخدر هستند و این یعنی ۷۰ درصد آمار زندانیان کشور مربوط به موضوع مواد مخدر و اعتیاد به آن است.
آماری که با توجه به تعداد تقریبی ۲۰۰ هزار زندانی کشور، حدود ۱۴۰ هزار نفر از زندانیان کشور را شامل میشود. حال باید پرسید وقتی معتاد مجرم نیست، این حجم از زندانیان مرتبط با اعتیاد به چه علت زندانی شدهاند؟ آیا تمام این زندانیان قاچاقچی و فروشنده مواد هستند یا باید در این گزاره که «معتاد مجرم نیست» شک کرد؟
حسین جواهری کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس درباره
به صراحت ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر اعتیاد جرم است ولی به کلیه معتادان اجازه داده میشود نسبت به درمان و بازپروری خود اقدام کنند.
این گزاره متداول اظهار کرد: اینکه افرادی که دچار اعتیاد میشوند را بیمار بدانیم اشتباه نیست اما تعریف ما از جرم در حقوق متفاوت است. در حقوق اعمالی را که برایشان در قانون مجازات در نظر گرفته شده را جرم میدانیم. همچنین به صراحت ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر اعتیاد جرم است ولی به کلیه معتادان اجازه داده میشود تا به مراکز مجازی که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مشخص میگردد مراجعه کنند و نسبت به درمان و بازپروری خود اقدام نمایند.
وی افزود: به علاوه باید توجه کرد که قانون برابر بند ۵ ماده ۱ قانون مبارزه با مواد مخدر استعمال مواد مخدر یا روانگردانهای صنعتی غیر دارویی را به هر شکل و طریق، مگر در مواردی که قانون مستثنی کرده باشد، جرم دانسته است.
چه موادی مخدر هستند؟
جواهری در پاسخ به این پرسش که مواد مخدری چه موادی هستند تشریح کرد: جرایم مواد مخدر و روان گردان را باید در مصوبه مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام و لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبان جرایم مواد مخدر جستجو کرد. به صورت کلی سه منبع برای شناسایی مواد مخدر وجود دارد: اول مواد مخدر مصرحه در مصوبه، دوم مواد مخدر مصرحه در تصویب نامه راجع به فهرست مواد مخدر و سوم مواردی که از طرف وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی به عنوان مواد مخدر اعلام میشوند. به تبع این موارد هرگونه کشت، ساخت و تبدیل، نقل و انتقال، خرید و فروش، اخفاء و نگهداری و استعمال یا مداخله در مواد مخدر، وصف مجرمانه دارد و جرم به حساب میآید.
وی درباره تفاوت میان استفاده از مواد مخدر صنعتی و سنتی و یا داروهای مخدر مثل ریتالین، مرفین و… گفت: باید بین مواد صنعتی، سنتی و دارویی در رسیدگی قضایی قائل به تفکیک باشیم. چرا که باید
مصارف پزشکی و درمانی و با تجویز پزشک، استعمال مجاز محسوب میشوند
به انتهای بند ۵ ماده ۱ قانون مبارزه با مواد مخدر نیز توجه کرد. انتهای ماده اینگونه تصریح کرده که «به جز مواردی که قانون استثنا کرده است»؛ بنابراین میتوان اینطور برداشت کرد که مصارف پزشکی و درمانی و بنابر تجویز پزشک استعمال مجاز محسوب می شوند و مجرمانه نیستند.
این پژوهشگر حقوق جزا با بیان اینکه استعمال مواد مخدر با اعتیاد به آن تفاوت دارد اظهار کرد: استعمال حتی با یک بار مصرف مواد نیز تحقق می یابد در حالیکه در اعتیاد، استعمال به صورت مکرر رخ میدهد؛ به عبارت دیگر میتوان گفت هر معتادی استعمال کننده مواد مخدر است ولی هر استعمال کنندهای لزوما معتاد نیست. ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر در وهله اول تکالیفی را بر عهده اشخاص معتاد مبنی بر اقدام به ترک اعتیاد گذاشته است. اما چنانچه از این تکالیف قانونی سرپیچی کنند، مشمول پیگردهای قانونی خواهند شد.
حمل مواد مخدر هم جرم است؟
وی در پاسخ به این پرسش که اگر همراه کسی مواد مخدر کشف شود، مجرم است یا نه؟ گفت: بله به استناد بند ۳ ماده ۱ قانون مبارزه با مواد مخدر نگهداری، حمل، خرید، توزیع و فروش مواد مخدر جرم محسوب می شود و متناسب با نوع و میزان مواد مخدر مجازات متفاوت است. در واقع یک مجازات کلی برای همه انواع و میزان وجود ندارد و باید تناسب را در نظر گرفت.
جواهری با اشاره به رویه قانونی درباره برخورد با معتادان گفت: ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر تکالیفی را بر عهده اشخاص معتاد گذاشته است. معتادین ابتدا مکلفند به مراکز مجاز دولتی، غیردولتی
معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد نکنند، مجرمند
یا خصوصی و یا سازمان های مردم نهاد درمان و کاهش آسیب، مراجعه نموده و اقدام به ترک اعتیاد کنند و سپس از این مراکز گواهی تحت درمان بودن و کاهش آسیب دریافت کنند. همچنین مکلفند از هرگونه تجاهر یعنی استعمال مواد مخدر در ملأ عام و تظاهر به اعتیاد خودداری نمایند. پس از درمان و خروج از این مراکز نیز این اشخاص مکلفند در صورت تشخیص مراکز درمانی و تایید مراجع قضایی تکالیف مراقبتی را اجرا نمایند. معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد نکنند، مجرمند.
وی با اشاره به ترک اعتیاد در زندانها اظهار کرد: بحثی مطرح بود که کمپ ترک اعتیاد در زندان راهاندازی شود که خود موافقان و مخالفانی نیز دارد. موافقان بر این عقیده هستند که این کار باعث خواهد شد تا پس از دوره حبس، فرد معتاد سالم به جامعه باز گردد اما مخالفان بر این عقیده هستند که ممکن است بخاطر شرایط معتادان، این عمل باعث انتقال بیماریهای واگیردار و ابتلای سایر زندانیان به اعتیاد شود.
مجازاتهای مواد مخدر برای افراد زیر ۱۸ سال
جواهری درباره این موضوع که اگر از افراد زیر ۱۸ سال مواد مخدر کشف شود یا آنها حین مصرف دستگیر شوند، چگونه به موضوع رسیدگی میشود؟ گفت: رسیدگی به جرایم مواد مخدر اطفال و نوجوانان مانند سایر جرایم ارتکابیشان در صلاحیت دادگاهاطفال است. البته باید توجه داشت که افراد زیر ۱۸ سال خود به افراد بالغ و نابالغ تقسیم می شوند. همچنین مستند به ماده ۳۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری به طورصریح بر این موضوع اشاره داشته است که جرائم مشمول صلاحیت دادگاه کیفری یک و همچنین انقلاب در مواردی که با تعدد قاضی رسیدگی می شود اگر توسط افراد بالغ زیر هجده سال تمام شمسی ارتکاب یابد در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم نوجوانان رسیدگی و متهم از کلیه امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال می شود، بهره مند میشود.
وی درباره مجازات خرید و فروش مواد مخدر اظهار کرد: درباره این موضوع نمی توان به صورت کلی پاسخ داد چرا که میزان و نوع مواد مخدر در خرید و فروش، حمل و نگهداری یا مبادرت بهتولید، ساخت، توزیع و … با رعایت تناسب، با توجه به مقدار مواد مخدر دارای مجازات های متفاوتی است.
آیا قوانین ما برای مبارزه با مواد مخدر کارامد است؟
جواهری در خصوص کارآمدی قوانین برای جلوگیری از مسئله اعتیاد گفت: پاسخ من در خصوص کارامد بودن قوانین برای جلوگیری از معضل اعتیاد منفی است؛ چرا که اعتیاد صرفا دارای یک بعد نیست که با وضع قانون بخواهیم از شیوع آن جلوگیری کنیم و دارای ابعاد متعددی است. هرچند که قوانین سختگیرانه می تواند باعث ارعاب و عدم دسترسی به مواد مخدر برای افراد شود اما باید این مسئله به
قوانین سختگیرانه می تواند باعث ارعاب و عدم دسترسی به مواد مخدر برای افراد شود
صورت ریشهایی مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که طبق آمارهای موجود تا کنون صرف قوانین به تنهایی موثر نبوده است. یک فرد به دلایل مختلفی از جمله بیکاری، خورده فرهنگهای اجتماعی، مشکلات خانوادگی و امثالهم به سمت اعتیاد کشانده می شود. همچنین قانون و مجازات یک پدیده نو ظهور نیست و می توان گفت از پیدایش اولین جوامع بشری، انسان به فکر وضع قانون بوده است. ما در مطالعه مکاتب حقوق کیفری شاهد آن بودیم که مجازات و ارعاب نتوانسته است به صورت کلی یک جرم را ریشهکن کند و صرفا مانند مسکن موقتی عمل کرده است. اگر ارعاب و مجازات دهی موفق بود ما امروزه عملا نباید شاهد جرم هایی مانند سرقت یا قتل باشیم. اعتیاد نیز بیشتر ریشه در روان افراد دارد و قاعدتا جامعه حقوقی به تنهایی نمی تواند برای رفع این معضل اقدام کند. بخاطر ابعاد گسترده اعتیاد لازم است بیشتر گروه های سیاسی، اجتماعی و مردم نهاد برای رفع این معضل همکاری کنند که متاسفانه فعالیت هایی که انجام می شود کافی نیست.
با این همه به نظر میرسد یکی از ضروریات مبارزه با مسئله اعتیاد و مواد مخدر تغییر و اصلاح ذهنیت نسبت به معتاد و اعتیاد باشد؛ چرا که سلب مسئولیت از معتاد و مجرم ندانستن او به طور مطلق با گزارههایی نظیر «معتاد مجرم نیست، بیمار است»، بعید نیست تبدیل به توجیهی در دست معتادان برای توجیه اعتیادشان شود و قبح این انحراف اجتماعی را از بین ببرد.
تهران- ایرنا- سهم کسب و کارهای اینترنتی و آنلاین روز بهروز در حال افزایش است، این کسب و کارها با کمترین هزینه در بستر فضای مجازی شکل گرفتهاند؛ گزارشها نشان میدهد که سهم اینستاگرام در ارائه و معرفی کالا و خدمات واحدهای تجارت الکترونیکی ۸۳ درصد است.
به گزارش روز جمعه ایرنا، خرید و فروش ملزومات و ارائه خدمت در بستر فضای مجازی، جزو مسائلی است که با ظهور شبکههای اجتماعی به سبک زندگی افراد سراسر دنیا اضافه شده است. این تغییر سبک کسبوکار باعث شده تجارت الکترونیکی بتواند در چهار سال گذشته با رشد ۶.۸ برابری رو به رو شود.
بنابر گزارشی که مرکز توسعه تجارت الکترونیکی به تازگی آن را منتشر کرده است، اکنون ۷۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی به منظور ارائه کالا یا خدمات خود علاوه بر وبسایت از شبکههای اجتماعی نیز استفاده میکنند. همچنین ۲۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوه بر وبسایت از اپلیکیشن موبایل به منظور ارائه کالا یا خدمات خود بهره میبرند.
طبق نظرسنجی به عمل آمده توسط پرسشنامه، در میان شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف اینستاگرام با ۸۳ درصد، بیشترین سهم استفاده را در میان واحدهای تجارت الکترونیکی دارا بوده است.
پس از اینستاگرام، واتسآپ ۵۳ درصد، تلگرام ۴۳ درصد، وبلاگ و فیسبوک ۸ درصد، پیامرسان سروش ۵ درصد، پیامرسانهای ایتا، بله، گپ ۳درصد، آیگپ ۲ درصد و سیگنال ۱ درصد در استفاده واحدهای تجارت الکترونیکی از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف نقش آفرینی کردهاند.
روشهای تامین سرمایه واحد تجارت الکترونیک
هر واحد تجارت الکترونیکی برای شروع به کار و توسعه فعالیتهای خود نیاز به سرمایه دارد. طبق دادههای جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، ۹۳ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی از روش سرمایهگذاری شخصی برای شروع و توسعه کسبوکار خود استفاده کردهاند.
این میزان نسبت به سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. استفاده از روش جمعسپاری مالی، سرمایهگذاریهای شرکتی نظیر شتابدهندهها و سرمایهگذاری دولتی به ترتیب سایر روشهای جذب سرمایه هستند.
روشهای دریافتوجه
۶۳ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی صرفا از درگاه پرداخت اینترنتی برای دریافت وجه از مشتری استفاده میکنند. این میزان نسبت به سال قبل ۱۳ درصد رشد داشته است. میتوان شیوع کووید ۱۹ و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی را عامل اصلی افزایش پرداختها به صورت اینترنتی دانست.
همچنین ۳۴درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی از هر دو روش COD (پرداخت در محل) و پرداخت از طریق درگاه اینترنتی بانکی، ۳ درصد از روش پرداخت در محل، کارت به کار و واریز به حساب استفاده میکنند.
روش ارسال و تحویل کالا
خدمات شرکت پست با آمار ۷۷ درصدی، بیشترین سهم ارسال کالا توسط واحدهای تجارت الکترونیکی فعال در حوزه فروش کالا را از آن خود کرده است. استفاده از شرکتهای باربری بین شهری (۳۰درصد)، سیستم توزیع واحد تجارت الکترونیکی (۲۸درصد) و خدمات شرکتهای پست خصوصی (۲۶درصد) به ترتیب سایر روشهایی هستندکه برای ارسال کالا از آنها استفاه میکنند.
تهران- ایرنا- کارشناسان مسائل منطقه و بینالملل در نشستی مجازی با اشاره به موج جدید حملات طالبان به شهرهای افغانستان اظهار داشتند که بعد از کاهش نیروهای آمریکایی، طالبان تاکتیکهای نظامی خود را تغییر دادهاند اما بخش بزرگی از مردم افغانستان زیر بار استیلای آنها نمیروند.
موسسه راهبردپژوهان جهان معاصر و موسسه مطالعات راهبردی شرق نشستی در فضای اسکای روم تحت عنوان «تحولات افغانستان؛ خروج نظامیان ناتو و موج جدید حملات طالبان» برگزار کردند که در ادامه متن صحبت های سخنرانان را می خوانیم:
طالبان و الگوگیریهای تبلیغاتی از داعش/ توافق دوحه و خروج غیرمسئولانه آمریکا زمینهساز تشدید درگیریهای داخلی در افغانستان
«محسن روحی صفت» معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه در مورد حملات طالبان به شهرهای افغانستان گفت: آمریکایی ها هم پیش بینی کردند که بعد از خروج نیروهایشان همچنین تلاطمی ایجاد شود اما به نظر من آن چیزی که باعث شد تا این تلاطم و این دست به دست شدن مناطق تشدید شود که خیلی هم غلو و اغراق از طرف طالبان در آن وجود داشته است، خروج غیر مسوولانه نیروهای آمریکایی بود که ناشی از توافق دوحه بود زیرا در توافق دوحه دولت مرکزی نادیده گرفته شد و طالبان مشروعیت پیدا کردند و وضعیت مشروعیت آنها در تحولات سیاسی و بین المللی به شدت افزایش پیدا کرد و نقش کابل کاهش پیدا کرد. همچنین در متن قرارداد، آزادی زندانیان طالبان باعث افزایش روحیه این گروه شد و در بحث عملیاتی توان جدید پیدا کردند و این باعث شد تا توازن قوا به نفع طالبان تغییر پیدا کند که نتیجه این شیوه غلط در مذاکره با طالبان بود.
معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه اظهار داشت: همچنین طالبان دستگاه های تبلیغاتی خود را همسان با داعش کردند و از تبلیغات و جنگ روانی بهره می برند و می بینیم که در جنگ بخش مهمی از آن جنگ روانی است. اشاره شده که دولت افغانستان در پرداخت پول به نیروهای خود دچار مشکل شده اما طالبان در پرداخت پول به نیروها برای پیوستن به آنها هیچ مشکلی ندارند که این خود انگیزه سربازان برای دفاع کاهش را داده و رخوت در آنها ایجاد کرده است. البته با تغیرات در دولت سربازان انگیزه گرفته اند و من خوشبین هستم که دولت افغانستان بتواند در مقابل طالبان ایستادگی کند به شرط اینکه انسجام سیاسی در دولت حفظ شود یا تقویت پیدا کند و نیروهای بسیج مردمی هم در کنار آنها باشند.
بخش بزرگی از مردم افغانستان زیر بار استیلای طالبان نمیروند
«عبدالشکور سالنگی» کارشناس ارشد مسائل بین المللی با اشاره به تحولات اخیر در افغانستان گفت: در افغانستان تحولات همچنان وجود دارد و یک روندی در پیش گرفته است. در این روند طالبان حمله می کنند و مناطقی را تصرف می کنند، مناطق اشغال شده آزاد می شود و مجدد همین روند ادامه دارد اما در این اواخر کم و بیش شاهد این هستیم که آمریکایی ها نشان دادند رفتنی هستند و از منطقه خارج شدند که این روند در بُعد نظامی اتفاق افتاد و همچنان هم ادامه دارد.
سالنگی اظهار داشت: در همین جریان موج بزرگی از حملات طالبان اتفاق افتاد که بیشتر از در شمال افغانستان متمرکز شده است. خب این سوال مطرح می شود که چرا طالبان این حملات را آغاز کرده اند؟ به نظر می آمد که بهانه طالبان برای جنگ وجود نیروهای خارجی بود و با رفتن خارجی ها طبیعتاً طالبان میبایست مذاکره می کردند اما برخلاف آن می بینیم که این اتفاق نیافتاد.
کارشناس ارشد مسایل بین المللی در ادامه اظهار داشت: آن چیزی که در بیرون مشاهده می شود و در رسانه ها هم انعکاس دارد این است که دولت افغانستان برای بقا باید مورد حمایت خارجی قرار بگیرد و با همین تصور بود که طالبان موج جدید تحرکات نظامی خود را آغاز کردند. اما بحث دیگر در اینجا در خصوص نیروهای نظامی دولت افغانستان است که بدون مقاومت در مقابل نیروهای طالبان بودند و در اکثر مواقع که طالبان حمله کردند بدون مقاومت شهرها را تصرف می کنند اما موجی از شورش های مردمی در شمال افغانستان در مقابل طالبان شروع شده است که این امر برای دولت افغانستان قابل استفاده است و می گویند که حتی اگر دولت افغانستان هم وجود نداشته باشد این مردم هستند که در مقابل طالبان ایستادگی می کنند. بنابراین چنین نتیجه گیری می شود که بخش بزرگی از مردم افغانستان زیر بار استیلای طالبان نمی روند و اگر دولت نباشد و حمایت خارجی هم نباشد مردم با طالبان مخالفت می کنند.
طالبان تاکتیکهای نظامی خاصی در حملات خود دارند
«سیدرسول موسوی» مدیر کل بخش آسیای غربی وزارت امور خارجه با اشاره تحولات افغانستان بیان داشت: نگاهی که من به موضوع دارم شاید متفاوت باشد. من یک ماه پیش در افغانستان بودم که از مزار شریف به قندهار، جلال آباد، کابل، هرات و … رفتم و از مردم می پرسیدم که طالبان کدام هستند که می گفتند اینها جدید هستند و از پاکستان آمده اند که نتیجه گرفتم طالبان به لحاظ قدرت نظامی برای مناطقی که می خواهد هیچ مشکلی ندارد. الان طالبان حتی می خواهد وارد شهرهای اصلی هم شود هیچ مشکلی ندارد و لازم هم نیست که نیروهای نظامی با خودش بیاورد. در کابل بین ۶ تا ۷ هزار نیرو دارد. در قندهار توافقی است و اگر با بزرگان شهر توافق کند می تواند شهر را در دست بگیرد.
مدیر کل بخش آسیای غربی وزارت امور خارجه اظهار داشت: بنابراین یکی از دلایلی که شما می بینید عملیات به سمت شمال حرکت کرده این است که می بینیم طالبان در جنوب افغانستان مشکلی ندارند و تاکتیک های نظامی خاصی دارند. آنها اولاً می خواهند ارتباط افغانستان را با کشورهای همسایه قطع کنند و ثانیاً بر جاده ها و شریان های اقتصادی تسلط دارند. آنها دلیلی نمی بینند که وارد مراکز شهری شوند و خودشان را با هزینه های اضافی مواجه کند. همین که در جاده هزینه رفت و آمد را بگیرد هم خرج خود را به دست می آورد و هم عملاً جاده ها را کنترل می کند و تاکتیک دیگر طالبان این است که به مراکز انرژی دولتی همچون سوخت، برق و … ضربه می زند.
بعد از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، مولفههای جدید در سیاستهای طالبان مشاهده میشود
«جاوید حسینی» پژوهشگر موسسه مطالعات شرق در مورد حملات طالبان به شهرهای افغانستان گفت: با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان سیاست های طالبان هم تغییر کرد. این سیاست های جدید دارای مولفه هایی است؛ یکی از این مولفه ها رو آوردن طالبان به جنگ های منظم بود. از زمانی که در سال ۲۰۰۵ میلادی طالبان دوباره قدم علم کردند، انواع حملات را در افغانستان تجربه کردند اما در سال های اخیر به دلیل ترس از حملات هوایی نیروهای آمریکا و قدرتمند شدن نیروهای ویژه افغانستان، جنگ های منظم طالبان متوقف شد و در مجموع به جز چند مورد طالبان جنگ منظم را از دستور کار خود خارج کردند و در عوض به حملات انتحاری و … روی آورند.
اتفاقی که از فروردین ماه افتاد این بود که طالبان به جنگ های منظم رو آوردند. مولفه دیگر تغییر رفتار طالبان در جمعیت و جغرافیا بود که برای به دست آوردن این ۲ مولفه تلاش کردند تا آن را افزایش دهند. از آغاز حملات جدید طالبان تقریباً ۲۲ درصد جغرافیای افغانستان تحت سیطره طالبان درآمد. سومین تغییر تاکتیکی طالبان، پراکنده کردن جنگ در جغرافیای افغانستان است. به نظر من طالبان با ارزیابی که از نیروهای نظامی افغانستان و توان هوایی آنها داشتند تاکتیک جنگی خودشان را در پراکندن جنگ در جغرافیای وسیع پیاده کردند. چهارمین مولفه طالبان تمرکز بر جغرافیای شمال افغانستان است. در موج جدید حملات طالبان با وجود اینکه جنگ در همه جغرافیای افغانستان پراکنده شده اما می بینیم در ولایت های شمالی حملات با امواج بیشتری ادامه پیدا کرده است.
تهران- ایرنا- رونق کارآفرینی در سازمانهای اقتصادی در گروی استقرار استراتژی صنعتی است؛ راهبردی که با تعیین اهداف اساسی و بلندمدت سازمان اقتصادی و گزینش اقدامها و نیز تخصیص منابع لازم، مسیر دستیابی به اهداف تعیین شده را هموار میکند.
تحقق اهداف و ماموریتهای سازمانهای اقتصادی برای حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای و تحقق برنامههای ملی فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران بخش خصوصی با استقرار برنامهای استراتژیک از سوی سازمانهای اقتصادی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
«لیلا تقوی گودرزی» کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی و «مریم کاری» کارشناس ارشد استراتژی توسعه صنعتی در ارتباط با استراتژی توسعه صنعتی یادداشتی مشترک را در اختیار ایرنا قرار دادهاند که شرح آن در ادامه آمده است؛
استراتژی در گسترده ترین معنا عبارت از ابزاری است که افراد یا سازمان های اقتصادی از طریق آن به اهداف خود دست می یابند. تعیین اهداف اساسی و بلندمدت سازمان اقتصادی و گزینش اقدامها و تخصیص منابع لازم برای دستیابی به این اهداف از اولویت زیادی برخوردار است. بدین ترتیب استراتژی بر دستیابی به اهداف خاصی تمرکز دارد و شامل تخصیص منابع نیز هست و اینکه چند تصمیم یا اقدام سازگار، درست یا منسجم را نشان می دهد که نشاندهنده مسیر سازمانها برای رسیدن به موفقیت است.
برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین کار سازمانهای اقتصادی و حاکی از آن است که مفهوم و چرایی استراتژی در طول نیم قرن گذشته تغییرات زیادی کرده است. با افزایش بی ثباتی و غیر قابل پیش بینی بودن کارآفرینی و محیط کسب و کار، استراتژی ارتباط کمتری با طرح ها و برنامه های دقیق گرفته است و بیشتر با دستورالعمل های مربوط به موفقیت سر و کار دارد. این تغییر توجه از استراتژی به عنوان برنامه به استراتژی به منزله جهت، نشان از آن است که هرچه محیط، متلاطم تر باشد، استراتژی باید دارای انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتری باشد. اینجا است که استراتژی اهمیت بیشتری پیدا می کند.
وقتی بنگاه های اقتصادی مانند مناطق آزاد و ویژه با تهدیدات پیش بینی نشده ای مواجه می شوند و فرصت های جدید به طور مستمر ظاهر می شود، استراتژی به قطب نمایی تبدیل می شود که می تواند آنها را در میان دریاهای طوفانی هدایت کند. در تفاوت بین استراتژی و تاکتیک، استراتژی، طرح کلی برای استفاده از منابع به منظور ایجاد موقعیتی مطلوب است و تاکتیک نقشه ای است برای یک اقدام خاص.
تصمیمات استراتژیک و نحوه تصمیم گیری استراتژیک در محیط کسب و کار سه مشخصه مشترک دارد: مهم هستند، مستلزم به تخصیص منابع قابل توجه هستند، به سادگی برگشت پذیر نیستند.
استراتژی کسب و کار بر بهبود موقعیت رقابتی و رشد کارآفرینی تاکید دارد و سعی می کند تا محصولات واحد کسب و کار (کالاها یا خدمات در یک صنعت با یک بخش بازار خاص) جایگاه مطلوب خود را بهدست آورند. استراتژی کسب و کار نشان می دهد که سازمانهای اقتصادی چگونه باید در یک صنعت خاص رقابت یا همکاری کنند. همچنین باید توجه داشت که به لحاظ نزدیکی و شباهت سطح کل سازمانهای اقتصادی و سطح کسب و کار، باید از چارچوب های متفاوتی برای تحلیل استراتژیک کسب و کار استفاده کرد و بر میزان تمایل به تغییر محصول – بازار تمرکز کرد. همچنان که پورتر در تحلیل خود بر مشتریان و رقبا تمرکز می کند.
نقش استراتژی در موفقیت کسب و کارها در مناطق آزاد به چهار عامل مربوط می شود:
۱) اهدافی که سازگار (Consistent) و بلندمدت هستند و همواره در راه رسیدن به آنها گام برداشته می شود.
۲) درک عمیق محیط رقابتی نشان دهنده درکی عمیق و آگاهانه از محیطهای بیرونی است که باید در آن فعالیت کرد. هر چه یک کسب و کار محیط خود را بتواند بهتر تحلیل کند، بیش از دیگر رقبای خود می تواند مسیر درست را تشخیص دهد.
۳) ارزیابی عینی منابع: سازمان هایی که به موفقیت های بزرگ می رسند، در شناسایی و استفاده از منابع در اختیار خود مهارت داشتهاند. آنها می دانند در چه چیزی بیشتر استعداد دارند و همواره سعی می کنند تا استعدادهای ذاتی خود را شکوفا کنند. کسب و کارها و سازمان های اقتصادی معمولاً با تشخیص شایستگی ها و قابلیت های خود برای رشد و شکوفایی منابع مورد نظر تلاش کنند.
۴) پیاده سازی اثربخش هم در موفقیت کسب و کارهای بنگاهها موثرند به طوری که بدون پیاده سازی اثربخش، بهترین استراتژیها نیزکمترین فایده ای برای کسب و کار ها ندارند. اثربخشی کارکنان تاثیر گذار، به عنوان رهبر و خالق برای سازمانهای وفادار و حامی به منظور پشتیبانی از تصمیم و پیاده سازی عملیاتی برای موفقیت آنها حائز اهمیت است.
بنابراین، توجه به چهار رکن بیانیه استراتژی در رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی کشور حائز اهمیت است:
بیانیه مأموریت (Mission Statement) که هدف سازمانی را توضیح می دهد. این بیانیه، فلسفه وجودی سازمانهای اقتصادی را بررسی کرده و توضیح می دهد چرا این سازمان پا به عرصه رقابت گذاشته اند.
بیانیه اصول یا ارزش ها (Statement of Principle) که نشان می دهد سازمانهای اقتصادی به چه چیزی اعتقاد دارند و چگونه رفتار خواهند کرد. اصول و ارزش ها از منظر سازمان، کارآفرینی یا کسب و کار چه چیزی تعریف می شود و کدام دستاوردها برای سازمان اقتتصادی ارزش آفرینی می کند.
بیانیه چشم انداز (Vision Statement)، پیش بینی می کند که می خواهیم به کجا برسیم. چشم انداز تعیین می کند که دورنمای مسیر سازمانهای اقتصادی چگونه تصور خواهد شد و تا چندسال آتی به کدام نقطه خواهند رسید.
بیانیه استراتژی، برنامه بازی رقابتی سازمانهای اقتصادی را بیان می کند که معمولاً از بیانیه اهداف، دامنه کسب و کار و مزیت تشکیل می شود. استراتژی سازمانهای اقتصادی مسیر رسیدن به دورنمای مورد انتظار بنگاهها را ترسیم می کند و چگونگی رسیدن به آن را تشریح می کند.
توجه به این موارد کمک می کند که رویکردهای سازمانهای اقتصادی به سمت برنامه استراتژیک حرکت کند و این همانا تحقق اهداف و ماموریت های منطقه ای و جهانی آنان برای صادرات است برای اینکه بتوانند حضوری فعال در بازارهای جهانی و منطقه ای داشته باشند و فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران بخش خصوصی در تحقق برنامه های ملی موفق باشند.
تهران- ایرنا- بخش صنعت، معدن و تجارت ایران یکی از حوزههای مهم و اثرگذار در تولید و تجارت محسوب میشود. بخشی که در مقام عامل مولد اشتغال پایدار در افزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه، نقش بسزایی دارد.
برپایه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۰ تیر به عنوان روز صنعت و معدن نامگذاری شده است؛ روزی که می تواند فرصت مناسبی باشد تا به مهمترین موتور محرکه اقتصاد یعنی بخش صنعت و معدن، نگاهی اندیشمندانه شود زیرا این بخش با دارا بودن بیشترین سهم اقتصادی کشور، دارای تعامل گستردهای با دیگر بخشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه است و میتواند یکی از موثر ترین پیشرانهای اقتصادی کشور باشد.
صنعت و معدن در ایران
ایران با در اختیار داشتن منابع و ذخایر سوختی و همچنین دیگر مواد معدنی مورد نیاز صنایع مختلف از کشورهای غنی دنیا در این حوزه به شمار میآید. استخراج معادن و معدنکاری و توسعه صنعت در زمینههای گوناگون صنعتی، از دیرباز در کشور متداول بوده است. آنچنانکه تاریخنگاران، نوشتهاند که مردم ایران، از نخستین افرادی بودند که مس را استخراج و ذوب می کردند. بنابراین بخش صنعت و معدن از دیرباز مورد توجه بوده و امروز هم به عنوان یکی از بخش های مهم و تاثیرگذار محسوب می شود که نیازمند برنامه ریزی و توجه هر چه بیشتر است زیرا این بخش نه تنها میتواند سهم بالایی در ساماندهی معیشت جامعه داشته باشد، بلکه میتواند اقتدار و کارآمدی کشور را برای دستیابی به امنیت، عدالت، رفاه، آزادی، استقلال و عزت ملی تقویت کند.
مهمترین توانمندیهای ایران در بخش صنعت و معدن، وجود معادن متنوع و غنی فلزی و غیرفلزی در کشور، وجود امکانات و زیرساختهای لازم برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، برخورداری از نیروی انسانی تحصیلکرده و ماهر، برخورداری از مزیت نسبی و رقابتی در منطقه در تولید محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی، محصولات معدنی و خدمات فنی مهندسی در جهت صادرات و وجود زیرساختهای مناسب تجارت الکترونیکی در مبادلات تجارت داخلی است که نیازمند برنامه ریزی و توجه بیشتر است تا در سایه آن مشکلات اقتصادی کشور حل شود. البته ناگفته نماند که این بخش در سال های گذشته با مشکلاتی مواجه بوده که مهمترین آن تحریم های ظالمانه آمریکا بوده است.
مواجه بخش صنعت و معدن با تحریمها
طی سال های گذشته بخش صنعت و معدن کشور با چالش ها و موانعی مواجه بوده است. یکی از مهمترین این چالش ها تحریم های ناعادلانه ای بود که بر کشور تحمیل شد؛ تحریم هایی که به افزایش هزینه های تولید، تلاطم بازار، افت صادرات و از دست رفتن بخشی از بازارهای صادراتی، ایجاد رانت، رونق واسطه گری و بروز مشکلات متعدد در زمینه تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش واحدهای معدن و صنایع معدنی کشور منجر شد. آمارها و بررسی ها نشان میدهد که تأثیر عمده تحریم ها در افزایش هزینه های تولید بوده و بیشتر تولیدکنندگان محصولات معدنی و فلزی موفق شده اند تا با روش های مختلف بر موانع و محدودیت های حاصل از تحریم ها فائق آیند و نیازمند حمایت های بیشتر دولت هستند.
بنابراین با توجه به اینکه تحریم ها به عنوان یکی از موانع مهم در بخش صنعت و معدن کشور مهم و تاثیرگذار بودند اما می بینیم که تحریمها به سوق یافتن نگاه مسوولان دولتی به رفع مشکلات معادن و توسعه سرمایهگذاری در آنها انجامید و چشمانداز مطلوبی را برای این بخش رقم زد. در چنین شرایطی است که می بینیم، بخش صنعت و معدن کشور با آنکه با تحریم ها روبرو بود اما در طول ۱۳۹۹ خورشیدی براساس اعلام بانک مرکزی شاخص رشد صنعتی در رشد اقتصاد ایران، ۷ درصد بوده است.
مشکلات و موانع بخش صنعت و معدن
درحال حاضر بخش صنعت و معدن کشور با مشکلاتی مواجه است. مشکل نقدینگی، دشواری بر سر راه نوسازی واحدهای تولیدی، هزینه بالای تولید، نداشتن بازار صادراتی مطمئن، عوارض گوناگون، اجبار به مراجعه مکرر به سازمان های دولتی برای گرفتن مجوزهای مختلف از جمله مشکلات این بخش محسوب می شود که صاحبان صنایع را مجبور می کند تا دست تقاضا به طرف دولت بلند کنند، در حالیکه ایده آل آن است که صنایع بخش خصوصی بدون نیاز به مراجعات مکرر به دستگاه های دولتی، به کار و فعالیت خود مشغول باشند و دولت نظارتی غیرمزاحم بر صحت کار و عملکرد سالم آنها داشته باشد.
همچنین صاحبنظران معتقدند ارایه تسهیلات با سود بالا، دریافت مالیاتهای سنگین و معضلات بیمهای، مشکل تأمین مواد اولیه و نبود بسترهای امن سرمایه گذاری از جمله مشکلات بخش صنعت و معدن کشور است که باید مسوولان امر با تغییر نگرش برای رفع این چالش اقدام کنند. بنابراین توجه و حل این مشکلات در شرایط کنونی نیازمند همکاری بخش های مختلف کشور از جمله مجلس و دولت است که اصلاح و بازنگری قوانین در بخش واردات و صادرات توسط این نهادها می تواند بسیار تاثیرگذار باشد زیرا قوانین موجود نیازمند تدوین و تصویب، براساس شرایط و نیاز روز جامعه است.
وضعیت کنونی بخش صنعت و معدن کشور
نگاهی به آمار و ارقام و سخنان مسوولان بخش صنعت و معدن کشور نشان می دهد که در حوزه معدن، از حدود ۱۱ هزار پروانه بهرهبرداری معدن که تا پایان ۱۳۹۹ خورشیدی در کشور صادر شده بود، ۶ هزار پروانه فعال است اما ۴ هزار و ۷۰۰ پروانه به دلایل مختلف فعال نشدهاند. به همین دلیل هم برنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت در سال جدید فعالسازی حدود یک هزار معدن از ۴ هزار و ۷۰۰ معدن غیرفعال در کشور است تا مشکلات آنها برطرف شده و به چرخه فعالیت بازگردند. برهمین اساس در وهله نخست مشکلات معادن تعطیل شده در کشور در حال احصا است و سازمان نظام مهندسی معدن نیز به عنوان مشاور با وزارت صنعت، معدن و تجارت همکاری میکند تا بتوان مشکلات را حل کرد.
البته باید گفت که بزرگترین مشکلات معادن راکد ناشی از عوامل محلی یا دستگاههای مختلف دولتی که معارض سرمایهگذاری در بخش معدن بودند، کمبود نقدینگی برای سرمایهگذاری، فرسودگی ماشینآلات و نبود صنایع معدنی متناسب با ذخایر معدنی است.
همچنین۲۰ درصد از معادن راکد در کشور در انحصار افرادی است که تمایل به راهاندازی معدن ندارند و آن را بهعنوان سرمایهای برای آینده خود نگه داشتهاند. البته دولت به بهرهبرداران این معادن مهلت داده تا آنها را دوباره فعال کنند، این مهلت به زودی به پایان میرسد و در صورت عدم فعالیت آنها، معادن از طریق مزایده به افراد متقاضی واگذار میشوند.
تاکنون بخشی از اهداف فعالسازی معادن راکد در کشور محقق شده و امید است تا پایان سال هدف غایی مبنی بر فعالسازی هزار معدن راکد در کشور به سرانجام برسد زیرا بسیاری از صاحبنظران حوزه معدن و حتی حوزههای اقتصادی معتقدند اگر بخش معدن فعال و وارد اقتصاد شود، به چند برابر کارشناسان و مهندسان معدنی فعلی و دانش آموختگان دانشگاهی در این حوزه نیاز پیدا میکنیم و این خود می تواند بسیاری از مشکلات پیش روی کشور را حل کند.