کلاهبرداری دو برادر از ۱۰۰ زن متقاضی کار
دو برادر شیاد که به بهانه استخدام منشی بیش از ۱۰۰ زن را فریب داده و از آنها اخاذی و کلاهبرداری کرده بودند با ردیابیهای تخصصی پلیس فتا دستگیر شدند.
به گزارش ایران، از چندی قبل تعدادی زن و دختر جوان با مراجعه به پلیس فتا ضمن شکایت از فردی ناشناس مدعی شدند وی به حساب کاربری آنها در شبکههای اجتماعی دسترسی پیدا کرده و با این شیوه از آنها کلاهبرداری و اخاذی میکند.
پس از این شکایت کارآگاهان سایبری پلیس فتا با شروع تحقیقات تخصصی دریافتند یک وجه مشترک بین همه این شاکیها که خانم بودند وجود دارد و آن هم این است که همه این افراد در جستوجوی شغل در سایتهای آگهی محور بودهاند و با مشاهده آگهی استخدام منشی با شرایط ویژه بلافاصله اقدام به تماس با شخص آگهی دهنده کردهاند.
در این حین مجرم که در پوشش استخدام منشی برای شرکتش در کمین قربانی بوده است، وانمود میکرده برای ثبتنام نیاز به مشخصات کامل از جمله نام و نام خانوادگی، کدملی و شماره تماس دارد و باید کدی را که به شماره تلفن قربانی ارسال میشود، برای فعال کردن پنل کاربری به وی اعلام کنند.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: پس از ارائه کد فعال سازی توسط شاکی به این مجرم، فرایند کلاهبرداری آغاز میشد و متهم به حسابهای کاربری شاکی در شبکههای اجتماعی از جمله تلگرام و واتس اپ دسترسی غیرمجاز پیدا میکرد و ضمن اخاذی و درخواستهای غیراخلاقی از قربانی با سوءاستفاده از تصاویر و اطلاعات شخصی وی با ارسال پیام به مخاطبان شاکی به بهانه نیاز مالی اقدام به کلاهبرداری از آنها میکرد.
گودرزی افزود: کارشناسان پلیس فتای پایتخت در ادامه اقدامات تخصصی خود با بررسیهای فنی و سایبری موفق شدند ردپای مجرمان را در فضای مجازی شناسایی کنند و پس از تشریفات قضایی متهمان را که دو برادر بودند در یکی از مناطق شمالی تهران دستگیر و به پلیس فتا منتقل کردند.
این مقام سایبری با اشاره به اینکه این پرونده تاکنون بیش از صد نفر شاکی از سراسر کشور داشته و تعداد شاکیها همچنان در حال افزایش است، بیان داشت: مجرمان پس از حضور در پلیس فتا با خیال اینکه ردی از خود بر جا نگذاشتهاند همه چیز را انکار کردند اما پس از مشاهده ادله دیجیتال جمعآوری شده توسط پلیس به جرم خود اقرار کرده و از نحوه اعمال مجرمانه خود پرده برداشتند.
گودرزی با اشاره به لزوم فعال سازی تأیید هویت دومرحلهای برای حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی به شهروندان توصیه کرد هنگام فعالیت در شبکههای اجتماعی، تنظیمات امنیتی و حریم خصوصی را رعایت کنند و از در اختیار گذاشتن اطلاعات حساب کاربری و مدارک هویتی خود به دیگران خودداری کنند و در صورت مواجهه با هرگونه موارد مشکوک آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir بخش گزارشهای مردمی با ما در میان بگذارند.
دادگاه خانواده مثل همیشه مملو از زوجهای جوان و میانسالی بود که به آخر خط زندگی مشترک رسیده و برای جدا کردن راهشان از یکدیگر به دادگاه پناه آورده بودند؛ در راهروی طبقه دوم زوج جوانی که لباسهای عجیبی به تن داشتند توجه حاضران را جلب کرده بود.
به گزارش ایران، پسر جوان تقریباً ۲۵ ساله بود و همسرش که لباسهایی گرانقیمت و شیک بر تن داشت تقریباً همسن و سال خودش بود. در حالی که زوج جوان با هم بگومگو میکردند منشی دادگاه با گرفتن برگ ابلاغیه آنها را وارد اتاق قاضی کرد.
بعد از ورود، قاضی با عینک گردی برچشم رو به زن جوان کرد و گفت: دخترم من در یک بررسی اجمالی روی پرونده شما متوجه شدم علاقه خاصی به خرید لباسهای مارک و گرانقیمت داری و اختلاف شما با همسرتان نیز بر سر همین موضوع است.
زن جوان گفت: بله این موضوع برای من خیلی مهمه جناب قاضی بذارید توضیح بدم تا شما هم به اهمیتش پی ببرید.
قاضی که کمی تعجب کرده بود گفت بگو گوش میکنم. میترا گفت: من دانشجوی طراحی لباس در دانشگاه سراسری بودم و آنقدر کارم خوب بود که توانستم به کمک یکی از استادانم در یک شرکت طراحی لباس مشهور کار پیدا کنم، آنجا بود که با سیامک آشنا شدم .او مسئول جذب مدل برای شرکت و بسیار خوشتیپ و خوش لباس است و این برای من خیلی مهم بود. دو ماهی که گذشت به خاطر وجه مشترک زیادی که با هم داشتیم تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم .الان حدود ۸ ماه است که با هم زیر یک سقف زندگی میکنیم ،منتها بهخاطر کارمان مجبوریم لباسهای مارک دار و زیبا بخریم اما نمیدانم چرا سیامک حدود ۳ ماه است که با این مسأله مشکل دارد و مدام به من میگوید خرید نکن.
سیامک دستش را به نشانه اعتراض بالا برد و گفت: بله من مخالف هستم که تو هر هفته لباس «برند »بخری چون به فکر آیندهمان نیستی ،هر چی پول درمیارم باید به تو بدهم تا لباس بخری .جناب قاضی همسرم بقدری در خرید لباس افراط میکند که گاهی مجبورمی شوم از بابام یا دوستانم پول قرض کنم اما دیگر خسته شدهام من درآمد زیادی ندارم اما او متوجه این موضوع نیست و میگوید برایم مهم نیست از کجا پول میآوری فقط باید به من پول بدهی تا لباس بخرم. جناب قاضی من خسته شدم باور کنید همکارهای ما در شرکت هر روز یک مدل لباس نمی پوشند که ما می پوشیم .میترا مدام خودش را با دخترهای فامیل و دوستانش مقایسه میکند و این کارش به زندگی ما لطمه زده و دیگر خسته شدهام.
میترا با عصبانیت گفت: تو که دیدی ما از چه خانوادهای هستیم ،برای ما لباس برند و مارک در اولویت است. این لباسهای برند به ما اعتبار و شخصیت میده تو هم وظیفه داری بهعنوان شوهرم پول بدهی من لباس بخرم وگرنه من خودم از تو طلاق میگیرم.
قاضی با شنیدن این حرفها با صدای بلند گفت: مگر شما کودک هستید که باهم لجبازی می کنید و دعوا راه می اندازید .شما هنوز بلد نیستید به هم احترام بگذارید و با گفتوگو و آرامش صحبت کنید.
بعد قاضی رو به سیامک کرد و گفت: مگر از روز اول این خانم رو ندیدی؟ سیامک گفت: جناب قاضی من فکر میکردم عشق و آرامش برای میترا مهمتر از لباس است اما اشتباه میکردم من زندگی و همسرم را دوست دارم اما رفتارش قابل تحمل نیست.
میترا گفت: آقای قاضی قرار بود سیامک مرا به سفر خارج از کشور ببرد و زندگی خوبی برایم بسازد ،در فامیل ما همه دخترها بعد از ازدواج یک سفر خارج از کشور رفتهاند اما من نتوانستم بروم .حالا در حد همین خرید لباس هم نمیتواند خواسته مرا اجابت کند. اگر واقعاً تحمل این شرایط برایش سخت است باید مرا طلاق دهد و مهریهام را هم بدهد.
قاضی رو به این زوج جوان کرد و گفت: باز که دارید با هم لجبازی میکنید ،بهتر است یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید و بعد من حکم را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری/ کارشناس حوزه خانواده
مقایسه کردن زندگی خود با دیگران یکی از آفتهای کشنده زندگی مشترک است که میترا درگیر آن شده است. در این پرونده چند نکته مهم وجود دارد که این روزها گریبان اکثر زوجهای جوان را گرفته است ؛اول از همه این که زوج جوان باید قبل از ازدواج در رابطه با تمام مسائل با هم صادقانه گفتوگو میکردند و شرایط هم را قبول میکردند ،نه این که بدون شناخت ازدواج کنند.نکته دوم اینکه میترا نباید مدام زندگی مشترکش را با زندگی دیگران مقایسه کند .همین مقایسه کردن توقع ایجاد میکند و باعث میشود با چالشهایی عجیب رو به رو شوند ،هیچ لزومی ندارد که میترا مدام سیامک را تحت فشار بگذارد تا مثل دیگران زندگی کنند .میترا باید حقیقت زندگی خودش را ببیند و بپذیرد. این زوج باید بدانند ماهیت زندگی مشترک فراتر از خرید لباسهای مارکدار است ؛در زندگی مشترک صداقت، تعهد، وفاداری، صمیمیت، آرامش، ازخودگذشتگی و… مهمترین عوامل خوشبختی است.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از تیر سال ۹۹ با گزارش ناپدید شدن مرد جوانی از سوی خانوادهاش آغاز شد. با شروع تحقیقات مشخص شد مرد جوان صاحب یک شرکت تجاری بزرگ بوده و وضع مالی خوبی داشته است.
در ادامه بررسیها مأموران به کیوان یکی از دوستان مرد گمشده ظنین شده و از او بازجویی کردند اما وی منکر اطلاع از سرنوشت دوستش شد. در حالی که تحقیقات از وی ادامه داشت چند روز بعد جسد مرد گمشده در حاشیه روستایی واقع در منطقه کن پیدا شد. با تأیید قتل وی با ضربههای چاقو این بار تحقیقات با سرعت بیشتری ادامه یافت و سرانجام کیوان به قتل دوستش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: مقتول مبلغی پول به من داد تا با هم شریک شویم اما مدتی بعد پشیمان شد و گفت پولم را پس بده. من هم پولش را دادم اما او مدعی شد که باید سود پولش را هم برگردانم اما من امکان پرداخت سودش را نداشتم. سر همین موضوع با هم اختلاف پیدا کردیم. روز حادثه او با چاقو به من حمله کرد من هم در دفاع از خودم او را زدم.
با اعترافات متهم و بازسازی صحنه جرم، پرونده برای رسیدگی بهشعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی بود که اولیای دم درخواست قصاص کرده بودند. در جلسه محاکمه متهم با پذیرش اتهامش گفت: روز حادثه در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم و حالا هم پشیمانم. من ۳ فرزند دارم و از وکیل اولیای دم تقاضا دارم به خاطر فرزندانم از قصاص چشم پوشی کنند.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
سارق بالای تیر برق خشک شد
به گزارش «ایران»، نیمه شب دوشنبه سیویکم خرداد خبر برق گرفتگی مرد جوانی بالای تیر چراغ برق در منطقه حصارک کرج به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران کلانتری به محل رسیدند مرد جوانی را مشاهده کردند که به قصد سرقت کابلهای برق بالای تیر رفته بود اما بر اثر برق گرفتگی سوخته و خشک شده بود. بعد از انتقال وی به بیمارستان پزشکان مرگ وی را بر اثر شدت سوختگی تأیید کردند.
سرهنگ محمد نادر بیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز در تشریح این خبر گفت: سرقت کابل برق از جمله جرایمی است که هم جان سارقان را به خطر میاندازد و هم باعث قطعی برق و مشکلات بسیار برای شهروندان میشود اما متأسفانه آمار این سرقت در کشور رو به افزایش رفته و نیازمند نظارت بیشتری است.