غایب بزرگ مناظره سوم؛ مگر نامزدها بین مردم زندگی نمیکنند؟
تهران- ایرنا- با پایان مناظرات انتخابات ریاست جمهوری، همچنان برخی نخبگان کشور با انتقاد از نحوه ارائه پرسشها و طرح مسائل جامعه در این مناظرات، معتقدند موارد مطرح شده با مسائل اساسی کشور فاصله معناداری داشته است.
بعد از مناظره اول با موضوع اقتصادی و مناظره دوم با موضوع فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی، عنوان مناظره سوم عبارت کلی و مبهم «دغدغه های مردم» گذاشته شد. در ابتدای این بخش، مرتضی حیدری، مجری مناظرات هفت موضوع گرانی و تورم، عدالت و فاصله طبقاتی، رکود اقتصادی، شفافیت و مقابله با فساد، ساماندهی یارانه ها، بیکاری و تامین مسکن را پربسامدترین دغدغه های مردم عنوان کرد، اما به ریشه های واقعی برخی از این موارد اشاره ای نشد.
پژوهشی با عنوان «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۶» که در انتهای سال ۹۵ با حمایت مرکز بررسیهای استراتژیک صد چالش مهم کشور را اعلام کرده، ده عنوان اصلاحات ساختاری اقتصادی، بحران تامین آب، بیکاری، فساد سیستمی، ناامیدی از آینده، سرمایه اجتماعی، بحران ریزگردها، بحران آب، فقر و نابرابری و رکود اقتصادی را به عنوان ده مساله اولویتدار جامعه ایران مطرح کرده بود. این پژوهش در زمانی انجام شد که رفع تحریمها آغاز شده بود. اما ناظران واقع بین، منشا اساسی بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز کشور را تحریم های ظالمانه آمریکا می دانند؛ موضوعی که آشکارا غایب بزرگ مناظرات انتخابات ریاست جمهوری بود.
چرا تحریمی را که تا مغز استخوان مردم نفوذ کرده است، ندیدند؟
«مجید مرادی» پژوهشگر علوم سیاسی در گفتوگو با ایرنا در ارزیابی از مناظرات انتخاباتی گفت: بسیاری از نامزدهای محترم، در مناظرات هدفشان را پایان دادن به وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب اعلام کردند. اما باید وضع موجود را به درستی به تصویر میکشیدند و بعد دنیای آرمانی شیرین مد نظرشان را مطرح می کردند و اگر تصور برخی نامزدها از وضع موجود این است، جای تاسف دارد.
وی ادامه داد: اگر می گویند «بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر»، باید روزگار را درست ترسیم کنند. اگر تحریمی را که تا مغز استخوان مردم نفوذ کرده و بر همه زندگیشان اثر گذاشته، ندیده یا حس نکرده اند، مردم حق دارند بپرسند آیا این تحریم بر زندگی نامزدها اثر نگذاشته است؟ اگر تاثیر گذاشته، چرا به آن اشاره و اعتراضی نمیکنند؟
به گفته این استاد «جامعه المصطفی» هرکس اطراف خودش حتی چند بیمار دیابتی داشته باشد، متوجه میشود این موضوع حتی در تامین انسولین مورد نیاز این بیماران نیز موثر بوده و بیماری برخی افراد به خاطر کمبود انسولین تشدید شده و تا سر حد مرگ رفتهاند. این چیزی نیست که اگر کسی در این جامعه زندگی کرده و با مسائل مردم ارتباط داشته باشد، نداند.
مرادی ادامه داد: علاوه بر این در میانه اعمال شدیدترین تحریمها بر ملت ایران که برای از پا انداختن یک کشور کافی بود، موضوع کرونا هم اضافه شد و راه جهان که بسته بود، بستهتر هم شد و حتی همسایگان ما که از ما کالا می خریدند، با این تصور که کرونا مخصوص ایران و چین است، مرزهایشان را بستند و اجازه ورود و خروج کالا را ندادند.
این پژوهشگر علوم سیاسی، راهکارهای برخی نامزدها برای مقابله با این موضوع را هم بسیار ناامیدکننده توصیف کرد و گفت: برخی نامزدها موضوع باشگاه تحریمیها و خنثیسازی تحریمها را مطرح کردند که جای تعجب دارد. این شدنی نیست و نشان میدهد تصوری که این افراد از تحریم دارند نادرست است. من منتظر بودم یکی از کاندیداهای محترم بگوید ما فقط از سوی ترامپ تحریم نبودیم، بلکه کل کشورهای جهان ما را تحریم و اموال ما را بلوکه کردند. اما حتی فردی که در دولت کنونی دست اندرکار بود، به صراحت نگفت که این موارد تنها تحریم های آمریکا علیه ایران نیست، ایران از سوی تمام کشورهای جهان تحریم شده است. چین، روسیه و حتی افغانستان و عراق ما را تحریم کردند. چون وقتی از ما گاز و برق و کالا خریدند، پول ما را ندادند و اموال ما را بلوکه کردند و معنی این تحریم است.
به گفته مرادی، کاهش درآمدهای کشور نتیجه تحریمها و کرونا است که فشاری بی سابقه بر مردم ایران تحمیل کرد. باید انصاف به خرج داد و بررسی کرد که سهم دولت در میان این معرکه چه مقدار است و چه میزان ناشی از کم کاری و تقصیر دولت است. اما برخی نامزدها در این زمینه انصاف به خرج ندادند.
مفروض اکثر سوالات صداوسیما
مرادی سوالات صداوسیما از نامزدها را فاقد واقع بینی و انصاف دانست و گفت: اگر فردی در حد لیسانس یا یک خبرنگار و روزنامه نگار که رویدادهای هشت سال اخیر را پیگیری کرده، طراح پرسشها بود، سوالات بهتر و درستتری مطرح میکرد اما مفروض اکثر سوالات این بود که دولت کم کاری کرده و دولت مسبب همه مشکلات است و انگار نه ترامپی آمده و نه رفته است. البته ترامپ آمده، اما هنوز نرفته است و ما هنوز درگیر تحریم های او هستیم و زیر آنها داریم زندگی می کنیم. هدف او استمرار وضع ناگوار ناشی از تحریمها بود که هنوز بار آن بر دوش ملت ما سنگینی می کند.
این پژوهشگر در ادامه گفت: راهکار برخی نامزدها برای تحریم هم مناسب نبود. این که گفته شد تحریم ها را خنثی میکنیم، سخنی کودکانه بود. اگر می توانستیم تحریم ها را کاملا خنثی کنیم، در این سه سال باید میکردیم. اگر شعار می دهیم و مانوری می دهیم، خودمان را نباید گول بزنیم. اگر اروپا و چین می توانستند کاری برای رفع تحریم ها کنند، می کردند. ولی نتوانستند. چین و روسیه تحریم ها علیه خودشان را هم نمی توانند بردارند. زدن این حرف ها ناامیدکننده و نشان دهنده آن است که برخی نامزدها دنیا را نشناخته اند.
ابهام در سیاست خارجی و تصویری هولناک از آینده کشور
در همین حال، «محسن امینزاده» معاون پیشین وزارت خارجه نیز از این که صداوسیما ابربحران تحریمهای جهانی یعنی بزرگترین مانع حل بحران اقتصادی کشور را در حاشیه گذاشته، انتقاد کرد.
وی در مقالهای در روزنامه اعتماد، با بیان این که هیچ رویدادی پس از پایان جنگ تحمیلی، به اندازه ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت به توسعه ملی ایران لطمه نزده، این رویداد را باعث فلج شدن اقتصاد کشور خواند و افزود: با سیاست خارجی بیخردانه دولت احمدینژاد، راه رفتن اقتصاد ایران به قهقرای تحریمهای جهانی هموار شد و اقتصاد ایران و توسعه ملی ایران از سال ۱۳۸۵ تاکنون گرفتار بنبستها و فشارهای متعدد ناشی از این فاجعه و در ادامه آن تحریمهای فراگیر امریکا از سال ۱۳۹۷ بوده است. این تحریمها و در نتیجه آن، بسته شدن تقریبا کامل درهای اقتصاد جهانی به روی ایران، اقتصاد ایران را بسیار ضعیفتر و ملت ایران را فقیرتر کرده است.
وی تاکید کرد: به حاشیه راندن و حذف موضوع تحریمها در مناظرههای انتخاباتی و اظهارات مبهم و انحرافی نامزدهای اصولگرا نسبت به این موضوع، تصویر نگرانکنندهای از آینده کشور به نمایش میگذارد و اظهارات برخی نامزدها که خود دست اندرکار بودهاند و در ایجاد این فاجعه برای ملت ایران نقش موثر داشتهاند، تصور اداره دوباره این امور توسط آنان را به تصویری هولناک از آینده کشور و اقتصاد کشور بدل میکند.
به گفته او در مناظره نامزدهای ریاستجمهوری، با سه ویژگی سیاست خارجی به حاشیه رانده و مواضع واقعی نامزدها درباره سیاست خارجی پنهان میشود: پرسشها مسیر بحثها را از سیاست خارجی به عنوان مهمترین عامل بحران اقتصادی کشور دور میکند، نامزدهای اصولگرا با استقبال از این شیوه، گاه با عبارات غیرشفاف موضع خطرناک خود را در سیاست خارجی پنهان میکنند و دو نامزد دیگر در مواجهه با سایر مباحث، از اصلیترین گره اقتصاد کشور یعنی تحریمهای جهانی علیه ایران غافل میشوند.
وی پرسید: چرا گفته نمیشود در ۱۲سال گذشته هر روز ملت ایران فقیرتر شدهاند و عامل اصلی این فقیرتر شدن سیاست خارجی ایران بوده است؟ چرا گفته نمیشود دامداری در سرزمین خشک ایران به واردات علوفه و خوراک دام نیاز دارد و تحریم هر زمان میتواند تمامی صنایع دامپروری کشور را فلج کند؟
امین زاده تاکید کرد: سیاست خارجی بحران زا و سیاستهای امنیتیها در داخل باعث فرار سرمایه از کشور و خروج نیروهای فکری و نخبگان از کشور میشود و جز با باز شدن درهای کشور به روی اقتصاد جهانی و تغییر سیاستهای امنیتی، این مسیر قابل بازگشت نیست.
فرق وعده و برنامه
«فرشاد مومنی» استاد اقتصاد هم با انتقاد از بی توجهی به فرق بین وعده دادن و ارائه برنامه گفت: اینها به نام برنامه یک سری وعده میدهند در حالی که جزو اصول بدیهی اولیه در برنامه ارائه کردن این است که اول یک تصویر از وضع موجود و یک تصویر از وضع مطلوب ارائه کنند. بعد مبانی و سازوکارهای برون رفت از وضع موجود به وضع مطلوب را هم توضیح دهند.
به گفته او، حرفهای مطرح شده حتی در حد ارائه وعده هم شگفت انگیز است و حتی در بکار بردن مفاهیم هم غیر محتاطانه و غیر کارشناسانه مفاهیمی مطرح میکنند.
غیبت دو علت اصلی مشکلات اقتصادی
«کوروش احمدی» دیپلمات پیشین هم سخنان نامزدهای ریاستجمهوری درباره سیاست خارجی را موجب ناامیدی از تحول مثبت در این حوزه در دوره تصدی آنها خوانده و در یادداشت خود در شرق آورده است: سیاست خارجی کشور اکنون با معضلات عظیمی مواجه است. در روابط بینالملل، از جنگ و تحریم بهعنوان بزرگترین مصیبتهایی که ممکن است بر یک کشور و مردم آن وارد شود، سخن میرود. ما سالهاست با تحریمهایی گسترده و تقریبا جامع مواجهایم. در این سالها به دفعات تا یکقدمی جنگی خانمانسوز نیز پیش رفتهایم و تهدید جنگ همچنان باقی است. این دو مصیبت، دو علت اصلی و بنیادی مشکلات اقتصادی است که کشور با آن مواجه است. اگرچه سوءمدیریت گسترده در هشت سال گذشته نیز زمینهساز بخش مهمی از مشکلات کشور بوده است؛ اما عواقب تحریم و تهدید جنگ برای اقتصاد کشور در ترکیب با عوارض ناشی از سوءمدیریت مزمن چند برابر شده است. بدون رفع مصیبت تحریم و رفع تهدید جنگ، سرمایهگذاری مولد و مؤثر که پیشنیاز قطعی رشد و توسعه اقتصادی است، امکانپذیر نیست.
پیامدهای «روانی» وعدههای ناممکن نامزدها؛ چه کسی پاسخگوست؟
دکتر محمدرضا رئیسی – روانشناس
تهران- ایرناپلاس- مرور وعدههای غیرممکن، عجیب و گاه بیمبنای بسیاری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، زنگ خطر وضعیت روانی _ اجتماعی «ناامیدی پس از امیدواری» را از اکنون به صدا درآورده است؛ به جز یک نامزد، تقریبا همه آنها چنان وعدههای حیرتانگیزی میدهند که هر صاحبنظری را به واکنش وامیدارد.
۱. برخی روانشناسان وضعیتی را توصیف کردهاند که با عنوان بحران «ناامیدی پس از امیدواری» شناخته میشود؛ در این حالت چنانچه فرد یا جامعه به دلایل مختلف، ابتدا به شدت امیدوار و بعد از مدت کوتاهی ناامید شود، پیامدهای خطرناک فردی و اجتماعی بروز خواهد کرد؛ در واقع در این حالت فرد یا جامعهای که دچار ناامیدی شده ممکن است دست به واکنشهای تند و خارج از قاعده بزند که به مراتب زیانبارتر از ناامیدی اولیه خواهد بود.
گفته میشود اگر ناامیدی یا کمامیدی ادامهدار باشد، بسیار کمخطر از شرایطی است که یک امیدواری بزرگ ناگهان، تبدیل به یاس و سرخوردگی شود.
در همین رابطه، میتوان به برخی از وعدههای «فضایی» نامزدها اشاره کرد که انتظارهایی در میان مردم ایجاد میکند که کارشناسان بارها تصریح کردهاند، تحقق آن غیرممکن و یا انجام آن با پیامدهای سنگین اقتصادی همراه است:
_ سهدهک پایین جامعه بدون هیچ آوردهای صاحب مسکن میشوند
_ به زنان خانهدار حقوق میدهیم
_ به ۶۰ میلیون ایرانی یارانه ۴۵۰ هزار تومانی تعلق میگیرد
_در ۴ سال، ۴ میلیون شغل ایجاد میشود
_ جوانان وام ازدواج ۵۰۰ میلیون تومانی میگیرند
_ در سال اول دولتم ریشه فقر مطلق خشکانده میشود
_ اینترنت برای دهکهای پایین جامعه رایگان میشود
۲. حال شرایطی را تصور کنید که چندماهی از استقرار دولت آینده گذشته است؛ تقریبا همه کارشناسان اقتصادی و اجتماعی همنظر هستند که اینگونه وعدهها به هیچ عنوان قابلیت عملی شدن ندارد زیرا:
الف_ تحریمهای سنگین سه سال اخیر همراه با برخی تحریمهای طویل سابق، اوضاع اقتصادی را به نقطهای از وضعیت اضطرار رسانده که هر دولتی در بهترین حالت میتواند برخی از مشکلات کنونی را «کاهش» دهد چه رسد به این وعدههای غیرعملی.
ب_ سایه بحران کرونا حتی در صورت کنترل کامل نیز تا مدتها بر سر اقتصاد و مراودههای اجتماعی خواهد ماند و هیچ کشوری به این زودی از آن خلاص نخواهد شد.
ج_ بحرانهای زیست محیطی کشور از جمله کمآبی به مرحلهای رسیده است که نه تنها تاثیر مخربی بر اکوسیستم ایران گذاشته، بلکه توانایی موثری بر ساحتهای اقتصادی و معیشتی خواهد گذاشت؛ چه در حوزه تولیدات صنعتی و کشاورزی و چه حتی در تامین آب آشامیدنی.
د_ رشد اقتصادی پایین ۱۴ سال اخیر که به طور عمده محصول تحریم بوده، فرصت چندانی برای تامین و عملیسازی وعدههای غیرعملی باقی نخواهد گذاشت و در خوشبینانهترین حالت، یک دولت منسجم و توانا تنها قادر است اوضاع کنونی را تثبیت یا «اندکی» بهبود بخشد.
و_ معضل دیرپای گرانی و تورم که دهههاست تبدیل به مشکلی ساختاری شده، به این راحتی قابل کنترل نیست و چنانچه سیاستهای نادرست «پول پاشی» و تزریق نقدینگی در دولت آینده آغاز شود، ممکن است به نقطه بسیار خطرناکی برسد.
۳. در همه انتخابات گذشته همواره عدهای از شهروندان به دلایل مختلف پای صندوقهای رای حاضر نشدهاند؛ در ۱۲ دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، هیچگاه مشارکت زیر ۵۰ درصد رخ نداده است؛ در انتخابات کنونی با توجه به شرایط موجود و با فرض صحت نظرسنجیها و رخداد مشارکتی متوسط، حدود ۵۰ درصد صاحبان حق رای، در انتخابات شرکت خواهند کرد که بخش مهمی از آنان همچون همه ۴۲ سال گذشته، از طبقات متوسط به پایین خواهند بود.
از این رایدهندگان نیز به طور قطع بخشی به امید تحقق همین وعدههای غیرکارشناسی و غیرعملی دلخوش خواهند کرد و امید دارند که بلافاصله پس از استقرار دولت سیزدهم، قولهای رویایی نامزدها عملی شود. در واقع درصد قابل توجهی از رایدهندگان فارغ از اینکه چه نامزدی پیروز شود، با در نظر داشتن انبوهی از قولها و وعدههای اقتصادی، به امید رونق معیشت و کسبوکارشان وارد صحنه شدهاند و انتظارات زیادی برای تحقق آن دارند.
۴. به این ترتیب این «امیدواری» ایجاد خواهد شد، مشکلات حادی که عمدتا محصول دو ویروس «ترامپ و کرونا» هستند به سرعت برطرف شده و تنگی معیشتشان رفع و روند جدیدی در جامعه آغاز شود.
۵. در ۸ سال گذشته، اصولگرایان و طیف تندرو و پر سروصدای آنها، مدام بر این گزاره تاکید کردهاند که مشکلات کشور نه محصول ترامپ و تحریمها و … که حاصل ناکارآمدی دولت حسن روحانی است و عامدانه نقش جنگ اقتصادی آمریکا را نادیده گرفتهاند؛ به طور منطقی با روی کارآمدن محتمل دولتی اصولگرا، دیگر بهانهای برای بیعملی یا کمکاری فرضی دولت پیش موجود نیست و بخشهای بزرگی از رایدهندگان چشم انتظار تحقق وعدههای رنگ و وارنگ نامزد(های) مورد نظرشان خواهند بود.
۶. این همان وضعیتی است که از اکنون قابل پیشبینی است: «ناامیدی پس از امیدواری»؛ با توجه به اینکه سهم عمده وعدههای بزرگ و رویایی متعلق به کاندیداهای اصولگراست، پاسخگویی به امیدواری وسیع ایجاد شده برعهده این طیف خواهد بود و دیگر بهانههایی همچون معطل نگهداشتن توانمندی داخل، نگاه به خارج، شرطی کردن اقتصاد به مذاکرات و … هرگز قابل قبول نیست.
۷. تجربه عدم تحقق سریع و فوقالعاده گشایشهای اقتصادی برجام و در ادامه خروج ترامپ از آن، پیشروی ماست؛ برخی تحلیلها، اعتراضهای دیماه ۹۶ را حاصل کارشکنیهای داخلی برای تاثیر گسترده و سریع برجام در اوضاع معیشتی میدانند که متاسفانه در اوج بیمسئولیتی طیفهای خاصی رخ داد و در ادامه ترامپ را به طمع خروج کامل از آن انداخت. فراموش نکردهایم آغاز اعتراضهای دیماه از مشهد و توسط جریانی شکل گرفت که در یک محاسبه کور، دولت را هدف گرفته بود و ظاهرا تصور روشنی از گسترش عجیب آن نداشت.
۸. آنچه امروز پیش روی ماست، وضعیتی خطیر و هشدار درباره چند ماه آینده است که برخی نامزدها با گذر از همه اصول اخلاقی و عقلانی، دولت دوازدهم را تخریب و وعدههای بهشتگونه را دامن زدهاند؛ بدون شک هر نتیجهای از بحران «ناامیدی پس از امیدواری» اولیه حاصل شود و پیامدهای زیانبار اجتماعی_سیاسی آن برعهده افراد و جریانهایی است که چشم بر واقعیتها بستند و پیروزی به هر قیمت را پی گرفتند. این موضوع چنان اهمیت دارد که لازم است از اکنون هشدارهای لازم داده شده و تا دیرنشده چارهای برای آن اندیشید.
بیرجند – ایرنا – استان خراسان جنوبی در کمربند خشک کره زمین واقع است و چهره غالب بیابانی دارد اما در همین استان خشک میتوان خرده اقلیمها و اکوسیستمهای متنوع را مشاهده کرد که نشان از غنای طبیعت آن دارد.
به گزارش ایرنا تپههای ماسهای ریگ یلان، ریگ بشرویه و ریگ گنده طبس، کوهستانهای باقران، شاسکوه، کمر سرخ، آهنگران تا گزیک، قلههای نایبند، کوه شتری، شاه کوه، دشتهای وسیع سه قلعه، بشرویه، همت آباد و گلورده، جنگلهای کم نظیر بنه در نهبندان، جنگلهای منحصر به فرد سنو در طبس و رویشگاههای تاغ و دیودال در زیرکوه، تالابهای کجی نمکزار نهبندان و خور خوسف و کوههای مینیاتوری نهبندان تنها گوشهای از اکوسیستم (زیست بوم) پهناور استان است که نه تنها تنوع زیستی ارزشمندی را در خود جای داده بلکه نظر هر بیننده و طبیعتدوست را به خود جلب میکند.
گونههای جانوری: اگرچه اطلاعات کافی درباره تنوع گونههای جانوری و گیاهی استان در دسترس نیست اما یافتههای پراکنده موجود حاکی از آن است که در این خطه از کشور تاکنون تعداد ۱۹۷ گونه پرنده، ۶۰ گونه پستاندار، ۵۰ گونه خزنده و بیش از هزار گونه گیاهی شناسایی شده است.
ارزش تنوع زیستی استان صرفا به تعداد گونهها نیست بلکه گونههای در معرض خطر انقراض یا کمیابی در استان زیست میکنند که ارزش حفاظتی بالایی داشته و مورد توجه بومشناسان است از جمله این گونهها میتوان یوزپلنگ ایرانی، پلنگ، آهو، جبیر، گربه پالاس، گربه شنی، شاه روباه، قوچ اوریال، هوبره، زاغ بور، افعی شاخدار، بزمجه بیابانی و پرندگان شکاری مثل بالابان، قرقی، پیغو، دلیجه کوچک و عقاب طلایی را نام برد.
تهدیدات زیست محیطی: در کنار این ظرفیتهای ارزشمند خدادادی تهدیدات زیست محیطی نگرانکنندهای نیز به واسطه کمتوجهی انسانهای ساکن این سرزمین پدیدار شده که از مهمترین آنها میتوان به برداشت بیرویه از منابع آبی، تخریب زیستگاه و شکار بیرویه، پدیده گرد و غبار و دفع نامناسبت پسماندها اشاره کرد.
آب: در زمینه برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی همواره بیش از ۱۱۰ درصد از منابع آبی تجدید پذیر استان را برداشت میکنیم در حالی که بیشتر از ۴۰ درصد مجاز نیستیم و نتیجه این شده که تاکنون بیش از سه میلیارد متر مکعب آب از سهم آیندگان را به یغما بردیم.
این در حالی است که نه انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس، نه آبهای ژرف و نه هیچ گزینه دیگری غیر از صرفهجویی و مدیریت مصرف آب ما را از این بحران خطرناک نجات نخواهد داد.
گرد و غبار: ماهیت استان بیابانی است و بیش از یک سوم مساحت خراسان جنوبی کانون فرسایش بادی بوده که سالانه ۷۲۹ هزار و ۶۹۲ تن گرد و غبار برخاسته از این کانونها بر سر مردم فرود میآید.
همچنین سالانه پنج هزار و ۵۰ میلیارد ریال خسارت ناشی از گرد و غبار به منابع مختلف زیرساختی، اقتصادی و زیستمحیطی استان وارد میشود.
در چنین شرایط شکننده و حساسی، بسیار باید با طبیعت مدارا کرد و هر اقدامی که اندک پوشش گیاهی طبیعت یا حتی سنگ فرشهای خاک را تغییر دهد، موجب تشدید فرسایش و افزایش گرد و غبار میشود.
مهمترین عوامل تشدید فرسایش خاک و گرد و غباری شدن استان چرای بیرویه دام (شتر و گوسفند) در مراتع، ایجاد جادههای خاکی متعدد در طبیعت، معدنکاری بدون بازسازی و احیا، رفت و آمد خارج از جادهها در طبیعت به بهانه طبیعتگردی و آفرود است.
پسماند: در زمینه پسماندها بیش از ۹۵ درصد زباله گاهها و سایتهای پسماند استان خراسان جنوبی شرایط غیراستاندارد دارند و صرفا زبالههای جمعآوری شده از شهرها و روستاها در این نقاط پخش و رهاسازی میشود.
آتش زدن زبالهها، زبالهگردی و تجمع حیوانات از جمله مهمترین پیامدهای این شیوه دفع پسماند است اما معضل مهمتر و اصلی استان در زمینه پسماندها استفاده بیش از حد از کیسههای پلاستیکی و رهاسازی آنها در طبیعت است.
با یک حساب سرانگشتی سالانه ۲۰۰ میلیون کیسه پلاستیکی اعم از مشما، فریز و نایلون در طبیعت رها میشود و به بوتهها میچسبد بنابراین اگر برای این معضل چارهای اندیشیده نشود به زودی در دریای کیسههای پلاستیکی غرق خواهیم شد!
برای حل این معضل مهم ۲ گزینه وجود دارد، یکی اینکه مردم کیسههای پلاستیکی کمتری استفاده کنند و دوم اینکه شهرداران، بخشداران و دهیاران به وظیفه قانونی خود عمل کنند که تا کنون در هیچ کدام از این گزینهها توفیق مطلوب حاصل نشده است.
تخریب زیستگاه و شکار بیرویه
با وجود غنای طبیعت در خراسان جنوبی اما تخریب زیستگاه و شکار بیرویه تا حدی است که به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی نسبت به ۶۰ سال گذشته حدود ۸۰ درصد جمعیت گونههای برجسته حیات وحش نظیر جبیر، آهو، هوبره ، قوچ و میش، کل و بز استان را از دست دادهایم.
حسن اکبری اظهار داشت: گورخر ایرانی از صحنه طبیعت استان حذف شده و یوزپلنگ و پلنگ در آستانه انقراض است.
وی افزود: بر اثر به هم ریختن رابطه طعمه و طعمه خوار و زنجیرههای غذایی طبیعت، مجال جولان دهی گونههایی همچون گرگ و تشی افزایش یافته و موجب خسارت به اراضی کشاورزی و دام مردم میشود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی به این مشکلات و تهدیدهای تنوع زیستی، قاچاق پرنده کمیاب هوبره، کشته شدن خزندگان بومی به واسطه ناآگاهی مردم، تصادفات جادهای حیات وحش، تخریب طبیعت با طرحهای توسعهای، بهرهبرداری بیش از حد از مراتع و زیستگاهها و آلوده ساختن زیستگاههای بکر در اثر فعالیتهای انسانی را هم اضافه کرد.
پایش و محیط زیست انسانی
اکبری با بیان اینکه در یک سال گذشته ۶۰۶ مورد بازدید و پایش سایتهای دفع پسماند انجام شده است گفت: ۲۱۵ فقره اخطار به متولیان از جمله شهرداران داده شده است و پنج شهردار به مراجع قضایی معرفی شدهاند.
وی بیان کرد: هزار و ۸۵ فقره استعلام برای استقرار یا بهرهبرداری واحدهای تولیدی و خدماتی برای پیشگیری از تخریب و آلودگی بیشتر، بررسی و اعلام نظر شده و ۹۲۳ فقره پایش از واحدهای تولیدی و خدماتی و ۳۴۹ فقره اخطار آلایندگی صادر شده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی افزود: هفت واحد به عنوان صنایع آلاینده مشمول پرداخت یک درصد فروش به عنوان جریمه به امور مالیاتی شدهاند.
وی اظهار داشت: تکمیل، خریدها و راهبری پنج ایستگاه سنجش گرد و غبار، نظارت بر آزمایشگاههای معتمد، نظارت بر مراکز معاینه فنی خودروها و پیگیری و نظارت بر اجرای قوانین هوای پاک، حفاظت خاک، پسماندها و آییننامههای آنها از دیگر اقدامات حفاظت محیط زیست استان برای پیشگیری از آلودگی محیط زیست در یک سال گذشته بوده است.
اکبری گفت: دستگیری ۳۳۴ نفر متخلف شکار و صید، کشف ۳۷ قبضه سلاح غیرمجاز و برخورد با ۱۰۶ مورد حمل غیرمجاز سلاح شکاری، کشف ۲ هزار و ۱۳ حیوان شکار یا زندهگیری شده و تشکیل ۱۱۷ فقره پرونده در مراجع قضایی استان برای متخلفان شکار و صید از دیگر اقدامات برای حفظ تنوع زیستی استان از ابتدای سال ۱۳۹۹ بوده است.
وی ادامه داد: در این مدت در صورتجلسات و گزارشهای اولیه ماموران محیط زیست مبلغ ۳۷ میلیارد و ۶۳ میلیون ریال جرایم قانونی به عنوان ضرر و زیان شکار و صید به تخلفات مزبور تعلق گرفته که بخشی تایید و وصول شده و مابقی در دست پیگیری است.
اعتبارات، آموزش و فرهنگسازی
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی گفت: همچنین در یک سال گذشته ۹۵ میلیارد و ۳۹ میلیون ریال از اعتبارات ملی در حوزههای تنوع زیستی، گرد و غبار و تالاب برای ساخت آب انبار و تامین آب، مقابله با بیماری حیات وحش، واکاری و آبیاری نهالکاریها در مناطق بیابانی، اجرای برنامه مدیریت زیست بومی تالاب کجی نمکزار، آموزش عمومی محیط زیستی و تجهیز یگان حفاظت محیط زیست استان هزینه شده است.
وی افزود: در این مدت بیش از ۱۳ هزار نفر از جوامع محلی، دبیران، دهیاران یا سایر گروههای اثرگذار به صورت مستقیم تحت آموزشهای محیط زیستی قرار گرفتهاند تا با همیاری آنان نسبت به حفظ ذخایر طبیعی اقدام کنیم.
اکبری گفت: انجام پژوهش بنیادی و کاربردی درباره محیط زیست استان (۶ طرح پژوهشی خاتمه یافته و چهار طرح در دست انجام)، تهیه بانک تصاویر حرفهای تنوع زیستی استان، تولید فیلم مستند حرفهای از حیات وحش شاسکوه و همکاری با صدا و سیما در تهیه مستند تالاب کجی نمکزار از دیگر فعالیتهای محیط زیستی طی یک سال گذشته بوده است.
وی اضافه کرد: با همه این اقدامات حال عمومی محیط زیست استان خوب نیست و ظاهرا هیچ دارویی اعم از برخورد قانونی، اخطار، پایش، جریمه و جلسه به اندازهای کارساز نیست که امیدواری ما نسبت به آینده را تضمین کند بلکه چاره کار همان گونه که در دنیا تجربه شده و علم اثبات کرده در فرهنگسازی عمومی محیط زیست است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی گفت: به جرات میتوان گفت کمتر از ۱۰ درصد جامعه با وظایف قانونی خود در مورد محیط زیست بخصوص اصل ۵۰ قانون اساسی آشنا هستند و کمتر از پنج درصد جامعه به وظایف قانونی و وجدانی خود در این زمینه عمل میکنند.
برنامههای کوتاهمدت بر بلندمدت اولویت دارد
وی اذعان داشت: عمده تصمیمگیران و دستگاههای اجرایی به برنامههای بخشی و کوتاهمدت توسعهای خود میپردازند به ویژه زمانی که کشور با تنگناهای اقتصادی و تحریمها مواجه میشود دغدغه رفع مشکلات امشب و نهایتا فردای اقشار ضعیف جامعه پیش میآید و مسایل و معضلات محیط زیست که از جنس تهدیدها و بحرانهای طولانیمدت و آینده نگرانه است، مغفول میماند.
اکبری گفت: در چنین شرایطی مردم نیز به دلیل مشکلات عدیده روزمره حوصله و تمایلی برای پرداختن به معضلات آینده فرزندان خود ندارند و بدیهی است در چنین شرایطی تولید، توسعه و رفع تنگناهای اقتصادی به عنوان پیشران سیاستهای توسعهای قرار گرفته و محیط زیست کاملا به حاشیه رانده میشود.
وی افزود: به هر حال در گیر و دار این محدویتها، ابلاغ سند برنامه ارتقای فرهنگ حفاظت محیط زیست که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده میتواند نقطه امیدی برای آینده محیط زیست باشد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی اظهار داشت: در این سند برای تمامی دستگاههای اجرایی، نظارتی، حاکمیتی، نظامی، قضایی، فرهنگی و صدا و سیما تکالیف مشخصی در حوزه فرهنگسازی محیط زیستی تعریف و تکلیف شده است.
وی گفت: بدیهی است در صورت اجرایی شدن این سند به جای فعالیتهای قطرهچکانی ادارات محیط زیست هر کدام از دستگاههای اجرایی و حاکمیتی، بخشی از وظیفه آگاهیرسانی عمومی محیط زیستی را بر دوش گرفته و فرهنگسازی عمومی با سرعت بیشتری اتفاق میافتاد که میتواند یک جراحی بزرگ و موفق برای بهبود حال عمومی محیط زیست باشد.
۳،۱۳ درصد از خاک استان معادل ۲ میلیون هکتار در قالب مناطق چهارگانه محیط زیست مدیریت میشوند که شامل سه پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس، پناهگاه حیات وحش تالاب کجی نمکزار نهبندان و پناهگاه حیات وحش رباط شور و هفت منطقه حفاظت شده شاسکوه در قاین، باقران در بیرجند، آرک و گرنگ در خوسف، مظفری در فردوس، کمرسرخ در سرایان و پطرگان در زیرکوه است.
۱۷ تا ۲۳ خرداد هفته محیط زیست نام دارد و شعار هفته محیط زیست امسال “نیم قرن حفاظت از زیست بومهای ایران، بازنگری، نوسازی و بازسازی” است.
مناظره سومهم مردم را راضی نکرد/تسویه حسابشخصی بهجای اقناعسازی
پس از انتقاداتی که به مناظرههای اول و دوم شد، قرار بود مناظره سوم به موضوع دغدغههای مردم بپردازد اما این مناظره هم بیشتر تبدیل به صحنهای برای تسویه حسابهای شخصی نامزدها شد.
به گزارش مهر هر چهار سال یکبار که قرار است انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، پس از تائید صلاحیت نامزدها، همه جا صحبت از برگزاری مناظرههاست و یکی از جذابترین برنامههای صداوسیما برای عموم مردم و حتی رسانههای خارجی است. انگار از همان ابتدای مشخص شدن نامزدهای ریاست جمهوری همه منتظرند ببینند در مناظرهها چه اتفاقی قرار است بیفتد و با اینکه در فاصله میان تائید صلاحیت نامزدها تا روز برگزاری انتخابات برنامههای تلویزیونی زیادی پخش میشود، اما مناظره به خاطر ذات جنجالی که دارد برای مردم جذاب و دیدنی تر است اما چرا؟
در تعریفی که از مناظره در فرهنگ علوم سیاسی آقابخشی و افشاریراد آمده، مناظره گفتگوی دو یا چند نفر درباره موضوعی است که بحث کنندگان در آن اتفاقنظر نداشته باشند. بر این اساس در مناظره هرکس میکوشد تا با آوردن دلایل و شواهد، نظر خود را ثابت کند. بحث باید قواعد مشخص داشته باشد تا آشکار شود که نتیجه چیست. شرایط یک بحث جدی آن است که: الف) دو حکم متقابل مورد نزاع منطقی فرمولبندی شود تا معلوم گردد بحث بر سر چیست و تزهای متضاد کدام است. ب) نفر اول، استدلالات خود را به سود حکم خود بیان کند. پ) نفر دوم، آن استدلالات را میپذیرد یا رد میکند و استدلالات اضافی خود را میافزاید ت) این جریان تا زمانی که ضرورت دارد ادامه مییابد. دو طرف بحث، باید دقیق و صبور باشند. سخن یکدیگر را یادداشت کنند و یا به خاطر بسپارند و در هر نکتهای که به توافق رسیدند اعلام نمایند و آن را از جریان بحث خارج سازند تا بار بحث سبکتر شود. دیگران نیز با توجه به جروبحث حق را از باطل تمیز دهند و تصورات صحیح را از ناصحیح بازشناسند.
بگذریم از اینکه مناظراتی که در این سالها از تلویزیون پخش شد تقریباً هیچکدام از این شاخصهها را نداشت اما قرار بود این مناظرهها با هدف اصلی اقناع افکار عمومی برگزار شود به این معنا که مردم با دیدن این مناظرهها در درجه اول تشویق به رای دادن شوند و در درجه دوم بهتر بتوانند تصمیم بگیرند که چه کسی را انتخاب کنند که متاسفانه مناظرهها این دوره از انتخابات ریاست جمهوری این کار را هم نتوانست انجام دهد اما چرا؟
چون صحنه این دوره از مناظرهها همانند دورههای قبلی مناظرهها ریاست جمهوری (در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۶) بیشتر تبدیل شده به مکانی برای تسویه حسابهای شخصی و عقده گشایی دولتمردان نه جایی برای پرداختن به دغدغهها و مشکلات مردم این در حالیست که پس از برگزار دو مناظره اول این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و انتقادات بسیاری که به مدل برگزاری آن شد صداوسیما تصمیم گرفت که مناظره سوم را بدون موضوع برگزار کند و در آن به دغدغههای مردم بپردازد اما در این مناظره هم همانند دو مناظره قبلی مردم نادیده گرفته شدند؛ گویی بیشتر میدان رقابتی فراهم شده بود تا هر نامزدی نامزد دیگری را بیشتر لو دهد بیشتر رای بیاورد و همه آنها فراموش کرده بودند که برای چه به آنجا دعوت شدهاند و قرار بوده راجع به چه صحبت کنند اینکه چرا بنزین گران شد و چرا مردم در بورس ضرر کردند و چه کسی مسبب آن بود مهم است ولی اینکه در وضعیت فعلی و از اینجا به بعد مردم چه کنند طبیعتاً مهمتر است. مردم در وضعیت فعلی مشتاقند بدانند در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد و کسی که میخواهد سکان مملکت را در دست بگیرد قرار است چه کند و اصلاً برای همین چهار ساعت پای مناظره مینشینند وگرنه دعواهای جناحی و شخصی سیاستمداران که همیشه بوده و در شبکههای اجتماعی هم قابل دنبال کردن است.
یکی از مواردی که در سیاستها و ضوابط ناظر بر تولید، تامین و پخش برنامههای انتخاباتی در سال ۱۳۸۵ توسط ریاست سازمان صدا و سیما تعیین شده این است که هر برنامهای که سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دوران انتخابات میسازد باید در راستای تحقق دو هدف عمده باشد؛ حضور حداکثری مردم در انتخابات و کمک به انتخابات آگاهانه شهروندان و حالا سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که صدا و سیما چقدر به این دو هدف پایبند بوده است؟
بیایید کمی صادق باشیم نمایش پشت صحنه ورود نامزدها به سازمان و پخش موزیک ویدئوهای حماسی و شورآفرین کمکی به حضور حداکثری مردم به صحنه انتخابات مردم نمیکند، چیزی که بیش از همه مردم را تشویق به حضور میکند اقناع مخاطب است اینکه فرد قانع شود باید در تعیین سرنوشت و آینده خود مشارکت کند چون در آن سهم دارد.
اما چرا مناظرهها نتوانست مخاطب و افکار عمومی را اقناع کند و اساساً اقناع یعنی چه؟
در اقناع ما به نوعی دنبال ترغیب مخاطب هستیم. ترغیب هم یعنی آمادهسازی، انگیزهسازی و برانگیختن مخاطبان در راستای متحقق ساختن اهداف. در هیچیک از این مناظرهها چنین اتفاقی نیفتاد چون اساساً چنین بستری فراهم نشد. نه زمان کافی به نامزدها برای بیان اهدافشان به آنها اختصاص داده شد و نه موضوع بحث و سوالات دغدغه روز و مردم بود ضمن اینکه به نظر میآمد ترجیح نامزدها هم این بود که از زمانشان برای تسویه حسابهای شخصی و صحبتهای سیاسی و حرفهای مگو استفاده کنند تا حرفهایی که دغدغه مردم است نتیجه اینکه پس از پایان هر مناظره مردم دلسردتر از قبل میشدند و نتایج نظرسنجیها و پیمایشهای موسسات پس از پخش هر مناظره هم نشان میداد که پخش مناظرهها کمکی به تصمیم و ترغیب آنها به شرکت در انتخابات نکرده است.
انتظار میرود صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی که مخاطبان سراسری و گستردهای دارد از همین امروز برای چهار سال آینده و دوره بعد انتخابات ریاست جمهور از الان به فکر طراحی و برنامهریزی اساسی و بهتری برای برگزاری مناظرهها دور بعد ریاست جمهوری باشد تا بار دیگر موجب دلسردی و ناامیدی مردم نشود و بتواند اثربخشی بهتری در حوزه تصمیمگیری و ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات و انتخاب بهتر داشته باشد.
کدام نامزدها از گردونه رقابت انتخابات ۱۴۰۰ انصراف خواهند داد؟
با نزدیک شدن به موعد رای گیری و در نظر گرفتن شواهد در انتخابات ۱۴۰۰ باید شاهد کناره گیری چه نامزدهایی باشیم؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری، برخی از نامزدها برای حمایت و تقویت گفتمان خود از عرصه رقابت به نفع دیگری کنار کشیده اند. رویدادی که امسال نیز امکان وقوع آن بسیار محتمل است؛ باید دید در اردوگاه اصولگرایان و اصلاح طلبان چه کسانی از گردونه رقابت ۱۴۰۰ خارج خواهند شد.
نامزدهایی که در انتخابات های گذشته انصراف دادند
همواره درانتخاباتهای مختلف شاهد آن بوده ایم که برخی از نامزدها به جهت حمایت یا ائتلاف با نامزدی از ادامه رقابت انصراف داده اند رویهای که معمولا بعد از مناظرات صورت میگیرد. اردوگاه اصولگرایان قبلا هم سابقه انصراف نامزدهای خود در انتخابات را تجربه کرده است. در انتخابات سال ۹۲ غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف با تشکیل ائتلافی اعلام کردند که هر کسی که اقبال بیشتری داشته باشد را به عنوان گزینه اصلی خود معرفی میکنند. در نهایت این ائتلاف میان اصولگرایان زیاد دوام نیاورد و در ۷ خرداد ۹۲ ولایتی از پایان ائتلاف و حضور نامزدها تا روز انتخابات خبر داد؛ اما غلامعلی حدادعادل در بیانیه انصراف از کاندیداتوری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری را اعلام و خطاب به ملت ایران گفت: شرکت اینجانب در ائتلافی که به «ائتلاف سهگانه» یا «ائتلاف پیشرفت» موسوم شد دقیقاً برای آن بود که نامزدهای اصولگرا در رقابت با یکدیگر سبب شکست اصولگرایان نشوند. ما با هم برای تلاش در راه پیروزی اصولگرایان عهد و پیمان بسته بودیم و من دقیقاً بر آن عهد و پیمان استوار ماندهام.باقی ماندن سعید جلیلی، محدباقر قالیباف و ولایتی تا آخرین روز انتخابات باعث شد اصولگرایان بازنده انتخاباتی باشند که میتوانستند ببرند
آن ها، اما در سال ۹۶ دیگر تجربه تلخ انتخابات ۹۲ را تکرار نکردند؛ محمد باقر قالیباف نامزد دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری برای آنکه رای اصولگرایان شکسته نشود به نفع سید ابراهیم رئیسی از رقابتها کناره گیری کرد. او اعلام کرد که برای کنار زدن دولت ناکارآمد” با ابراهیم رئیسی اتحاد کرده است.
اصلاح طلبان هم از قافله انصراف نامزدها در انتخاباتهای گذشته جا نمانده اند. آنها که در سال ۹۲ اقبال مردمی را بر روی حسن روحانی دیدند از محمدرضا عارف خواستند که از ادامه رقابت انصراف دهد؛ عارف هم با انتشار اطلاعیهای بر روی سایت خود، از ادامه حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری انصراف داد و گفت: مرقومهای از جناب آقای سید محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به مصلحت ندانستهاند.
اما اصلاح طلبان بار دیگر هم طعم انصراف به نفع نامزدی دیگر را چشیده اند؛ وقتی در انتخابات سال ۹۶ اسحاق جهانگیری نامزد شد همه میدانستند که به عنوان یار کمکی حسن روحانی در مناظرات حضور پیدا کرده است؛ در انتخابات همین سال بود که برای اولین بار اصطلاح نامزد پوششی وارد ادبیات انتخاباتی شد.
جهانگیری پس از حضور در ۳ مناظره و صرف صدها ساعت وقت خود برای دفاع از روحانی و پوشش دادن وی در مناظرات و رقابتهای انتخاباتی، در نهایت با صدور بیانیهای از کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری انصراف داد.
پیش بینی از نامزدهایی که در انتخابات ۱۴۰۰ کنار میروند
با پایان سومین مناظره انتخاباتی و نزدیک شدن به موعد رای گیری باید تا ساعت آینده منتظر خبرهایی از انصراف برخی نامزدها باشیم. محسن رضایی که سابقه انصراف در دور اول انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ را در کارنامه خود دارد، اما حالا در انتخابات ۱۴۰۰ مصر است که تا پایان رقابت خواهد ماند و به نفع شخص یا گفتمان خاصی کنار نخواهد رفت. قاضی زاده هاشمی هم که به تعبیر خودش در مناظرات رویکرد خوبی داشته است بعد از مناظره سوم به شایعه انصراف خود از عرصه رقابتها واکنش نشان داد و در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: همانطور که قبلا گفتم بار دیگر با قاطعیت میگویم خود را اصلح میدانم، انصراف ندادهام و نخواهم داد و به حول و قوه الهی تا آخر ایستادهام.
همچنین در رابطه با کناره گیری جلیلی از انتخابات، بیژن نوباوه گفت: اصلا موضوع کنار رفتن جلیلی به نفع کسی مطرح نیست. جلیلی سالها کار با برنامه ریزی انجام داده است، بویژه در زمان تشکیل دولت سایه، وی مسائل و مشکلات را دیده است و طرح و برنامه دارد.
مشاور سعید جلیلی اظهار کرد: جلیلی در این ۸سال (دولت سایه) ضعف دولتها را بررسی کرده و یکی از افرادی است که برنامه هایش میتواند برای این دوره از انتخابات راهگشا باشد. در زمانی که مناظرهها صورت میگیرد قطعا یکی از افراد موفق جلیلی خواهد بود.
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی هم با اشاره به تعدد نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو گفت: طبعا خرد شدن آرا یکی از نگرانیهای جدی جریان اصولگرا در این انتخابات است و، چون مثل دوره قبل رقیب جدی وجود ندارد ممکن است که این خرد شدن آرا چندان موجب کاهش آرا نشود.
وی درباره احتمال کنار رفتن سعید جلیلی به نفع سید ابراهیم رئیسی بیان کرد: فعلا هیچ نشانهای از هیچ کدام از نامزدها در این زمینه که به نفع کسی کنار میروند بروز داده نشده؛ اما بسیاری معتقدند که گفتمان سید ابراهیم رئیسی و سعید جلیلی با یکدیگر منطبق است؛ ولی هنوز پیش بینی در این زمینه مطرح نشده است.
اما از میان اصولگرایان نامزدی که بیشتر نقش پوششی داشته است علیرضا زاکانی بود او که احتمال میرفت بعد از مناظره سوم از رقابتها کناره گیری کند فعلا در انتخابات سیزدهم باقی مانده است.
پیش از این خبری در فضای مجازی منتشر شده بود که علیرضا زاکانی در تپه نورالشهدا غرب تهران از ادامه رقابت انتخابات به نفع «ابراهیم رئیسی» انصراف داده است که سخنگوی ستاد وی این خبر را تکذیب کرد.
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا هم درباره آرایش سیاسی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: تصور میکنم که اکثریت کسانی که کاندیدا هستند تا روز آخر در صحنه انتخابات باقی خواهند ماند؛ ممکن است یک نفر و شاید به دو نفر از صحنه کنار برود که آن هم قاعدتاً اکنون اتفاق نمیافتد و تا روزهای نزدیک انتخابات میمانند تا ببیند چه خواهد شد.
وی با بیان اینکه حداقل پنج نفر را در روز رایگیری خواهیم داشت، گفت: به تعبیر دیگر اگر بخواهیم کاندیداها را مرور کنیم قاعدتاً آقای رئیسی کنار نخواهند کشید، احتمال کنار کشیدن آقای رضایی را بسیار ضعیف میدانم و آقای جلیلی، مهرعلیزاده و همتی را نیز همینطور. اما ممکن است که آقای زاکانی و قاضیزاده هاشمی در روزهای آخر کنار بکشند، اما سایر افراد نه؛ حداقل در روز انتخابات پنج نفر را خواهیم داشت.
به نظر میرسد اگر آرایش انتخابات به همین گونه باشد احتمال دارد انتخابات به دور دوم کشیده شود و یا شاید تجربه تلخ انتخابات ۹۲ بار دیگر برای اصولگرایان تکرار شود.
زشت و زیبای مناظرهها؛ از درسها تا عبرتها
محمدرضا رئیسی
سومین و آخرین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری عصر شنبه ۲۲ خردادماه برگزار شد و به این ترتیب پرونده مناظرههای این دوره بسته و راهی حافظه تاریخ این سرزمین شد. پرسش این است که این سه برنامه، برای مخاطبان چه پیامی داشت و چه چیزی برای مردم عیان شد؟
به گزارش ایرناپلاس، ۷ نامزد تائید صلاحیت شده در سه جلسه ۹۰ دقیقهای از خود چهرهای به یادگار گذاشتند که «رد» آن تا سالها باقی خواهد ماند اما «رسم» آن مهمتر است؛ رسمی که حاوی درسها و عبرتهای بسیار و چه بسا هشدارهای مهمی است:
۱. به نظر میرسد مهمترین ایراد این مناظرهها از منظر اخلاقی قابل بررسی است؛ آنجا که بسیاری از تهمتها زده شد، ۴۰ سال تاریخ معاصر سیاه جلوه داده شد، همه چیز آنچنان زشت و غیرقابل دفاع نمایان شد که گویی در این سالهای بسیار هیچ رویداد مثبتی در این سرزمین رخ نداد و هیچ مدیری پاکدست و غیرخیانتکار نبود.
شیوه رفتاری و گفتاری برخی از این نامزدها بهگونهای خارج از چارچوبهای اخلاقی و هنجارهای فرهنگی جامعه بود که هر بینندهای را مبهوت میکرد؛ آنچه بیش از مظلومان و غایبان جلسه، خسارت دید، ایجاد این شبهه بود که چگونه نهادهای نظارتی به همه جوانب سیاسی، فکری و عقیدتی نامزدها دقت کرده بودند اما از جنبه اخلاقی معدودی از نامزدها غافل بودند؟
اندوهبارتر اینکه حتی در این سوی ماجرا نیز، بزرگان سیاسی دو جناح اصلی کشور، تذکر محکمی به نامزدها ندادند و آنها را از ذبح فضایل اخلاقی به پای سیاست گذرا نکوهش نکردند.
رواج الفاظ و عبارات نامحترمانهای چون نامزد پوششی و روکشی، پر رویی نجومی، پلیس بد و خوب و تهی از «فهم» بودن مسئولان، تنها بخشی از آنهاست؛ اما شاید بتوان ناجوانمردانهترین وجه این مناظرهها را حمله به دولت مستقری دانست که همین چهار سال پیش اعتبار رای میلیونها ایرانی را همراه داشت و درست وسط معرکه «ترامپ و کرونا»، شدیدترین فشارها را تاب آورد؛ فشارهایی که به درستی «سنگینترین» در ۱۲ دولت بعد از انقلاب توصیف شد و البته تنها فشار نبود؛ بیشتر ملغمهای بود از توهین، افترا، کارشکنی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «هتک حرمت».
۲. اصرار حیرتانگیز برگزارکنندگان به اجرای برنامهای که کمترین شباهتی به مناظره نداشت، وجه منفی دیگر این سه برنامه بود. از نخستین «مناظره» بسیاری از کارشناسان و دلسوزان انتقاد کردند و این شیوه «مدیریت محتوا» را وهن انتخابات و دون شان نظام جمهوری اسلامی دانستند اما دریغ از ذرهای توجه و شنوایی؛ حتی در مناظره سوم که قرار بود مثلا یک پرسش مشترک از ۷ نامزد پرسیده شود، مجری برنامه از همان ابتدا «کانال»ی ویژه ساخت و از حاضران خواست در محدودهای خاص (فقط اقتصادی) مهمترین دغدغههای مردم را برشمارند تا نکند خدای نکرده نامزدهای مورد تائید مراجع نظارتی، وارد مباحث دیگری شوند!
۳. شدت و حجم وعدههای بعضا عجیب و غریب برخی نامزدها، وجه دیگر این مناظرهها بود؛ اگر ناظری خارجی بدون اطلاع از وضعیت ایران به وعدهها و شعارهای نامزدها گوش میداد، احتمالا تصور میکرد سالهاست نه تحریمی در این کشور رخ داده، نه کرونایی آمده، نه بحران زیست محیطی خاصی وجود دارد و نه حتی اندکی دوراندیشی در حراج قولها و وعدهها در نظر است؛ گویی وضعیت بانکها و خزانه کشور تا دهها سال آینده مملو از ارز و طلاست و تنها کافی است یکی از این هفت نفر کمر همت ببندد و این سرمایه عظیم را به سوی سیل بیکاران و فقرای کشور روانه سازد.
درباره پیامدهای روانی-اجتماعی قولهای غیرکارشناسی برخی نامزدها، بارها تذکر داده شده است و به نظر میرسد بخشی از مردم به تجربه، توجه چندانی به آنها نکرده باشند؛ اما این وعدههای کاملا غیرعملی، به طور حتم در میانمدت باعث بروز پدیدهای میشود که در روانشناسی اجتماعی معروف است به «ناامیدی بعد از امیدواری»؛ این حالت متاسفانه ممکن است پیامدهای سوء فردی و اجتماعی بسیاری داشته باشد.
۴. در کنار این موارد اما، مناظرههای نامزدهای ریاست جمهوری وجوه مثبتی هم داشت که از نظرها دور نماند؛ نخست آنکه خوشبختانه بسیاری از افراد و جریانهایی که از سال ۹۲ تا کنون با دستاورد مهم دولت یعنی برجام مخالف بودند، تمام قد طرفدار مذاکرات شده و حتی بر اجرای سریعتر توافق برجام تاکید کردند؛ به جز یکی از نامزدهای جریان اصولگرایی تقریبا همه چهار نامزد یگر این جناح، از جمله نامزد اصلی، بر حمایت و اجرای برجام و رفع تحریمها اصرار ورزیدند که این پیروزی بزرگی است.
۵. مخالفت صریح با هرگونه فیلترینگ غیرضروری و محدودیتهای پهنای باند و شبکههای اینترنتی، از دیگر دستاوردهای مهم این مناظرهها بود؛ مهم نیست که تا چه حد به این وعدهها عمل شود، همینکه در دنیای فناوری امروز، همه ۷ نامزد انتخابات، خواهان سیاست فضای باز ارتباطی و گسترش دسترسیهای مردم به اینترنت شدند توفیق کمی نیست و حداقل در آینده نزدیک، ابزاری برای راستیآزمایی خواهد بود.
۶. یک جنبه بسیار مهم دیگر مناظرهها، شناخت نسبی مردم از تواناییهای فکری و داشتههای نظری نامزدها بود؛ آنجا که نامزدی در برنامه و ایده کم میآورد تلاش میکرد به مباحث حاشیهای بپردازد و گاه مجبور شود همه تقصیرات تاریخی کشور را به گردن دولت روحانی بیندازد. در این مناظرهها، عیار برخی افراد و جریانها و عقبه فکری آنها به خوبی مشخص شد که سرمایه مهمی برای افکار عمومی خواهد بود.
۷. راستیآزمایی لحظهای ادعاها و گزارههای نامزدها در سطح فضای مجازی از دیگر وجوه مثبت آن بود؛ بویژه آنجا که در ادعایی شگفت، یکی از نامزدها تقصیر ماجرای گرانی بنزین و حوادث بعدی را به گردن شخص رئیسجمهوری انداخت، اما لحظاتی بعد فعالان فضای مجازی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب، آن را محصول تصمیم سران سه قوه معرفی کردند و تصحیح خطای فوق را خواستار شدند.
درباره واکنشهای جالب و معنیدار برخی کاربران فضای مجازی میتوان به تفصیل مطالب مهمی نوشت و ارزش کار ماندگار مدافعان توسعه اینترنت را به ویژه در سالهای اخیر به خوبی درک کرد.
در مجموع اگر از وجه اخلاقی و رفتاری مناظرههای سهگانه بگذریم، به نظر میرسد مهمترین مساله، حرفهای کلی و بیبرنامگی برخی نامزدها بود که سعی داشتند آن را با وعدههای «فضایی» جبران کنند؛ احتمالا در یک نظرسنجی معمولی مشخص خواهد شد که چه بخش اندکی از بینندگان مناظرهها، چیزی به نام برنامه و سیاست اصولی به یاد داشته باشند، مگر انبوهی از شعارها، وعدهها و طعنهها!
نتایج نظرسنجی نشان داد؛
مردم چقدر از نحوه برگزاری مناظره ها رضایت دارند؟
نتایج یک افکارسنجی آنلاین در ایرنا نشان می دهد: ۶۶.۷ درصد پاسخگویان از نحوه برگزاری مناظره ها رضایت «کمی » دارند. همچنین ۶۶.۳درصد نیز معتقدند در خصوص مشکلات اصلی کشور چون تحریم و دغدغه های معیشتی مردم در مناظره ها «کم » بحث شده است.
چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری است که در زمان رسمی تبلیغات، داوطلبان برای جلب آرای مردم در مناظره هایی که صدا و سیما تدارک می بیند شرکت کرده و به پرسش های مجری پاسخ می دهند . در این دوره نیز تاکنون ۲ مناظره انتخابات با موضوعات «اقتصادی» و «فرهنگی، اجتماعی و سیاسی» برگزار شد. در این راستا اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا نظرسنجی آنلاین هفتگی خود را به موضوع «مناظره های انتخاباتی» اختصاص داد و از مخاطبان خود خواست تا در این مورد اعلام نظر کنند. پرسش های این نظرسنجی در روزهای ۱۸ تا ۲۲ خردادماه جاری روی سایت ایرنا قرار گرفت و حدود ۱۱ هزار و ۱۰۰ نفر در این نظرسنجی آنلاین شرکت کردند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی “ایرنا” در افکارسنجی آنلاین خود از مخاطبانش خواست تا اعلام کنند از نحوه برگزاری مناظره ها چقدر راضی هستند ؟۶۶.۷ درصد پاسخگویان از نحوه برگزاری مناظره ها رضایت «کمی » دارند. ۲۶.۳ درصد «تاحدی» از مناظره ها رضایت داشتند و ۷ درصد رضایت خود را « زیاد »اعلام کردند.
در این نظرسنجی چهار سوال؛ ۱- مناظره های انتخابات ریاست جمهوری را چقدر پیگیری می کنید؟ ۲- از نحوه برگزاری مناظره ها چقدر راضی هستید؟ ۳- به نظر شما کدام نامزد در این مناظره ها بهتر از بقیه ظاهر شد؟ ۴- از نظر شما در مناظره ها تا چه اندازه درخصوص مشکلات اصلی کشور چون تحریم و دغدغه های معیشتی مردم بحث شده است؟ مطرح شد.
نتایج نشان داد؛ ۶۶.۳ درصد پاسخگویان معتقدند در خصوص مشکلات اصلی کشور چون تحریم و دغدغه های معیشتی مردم در مناظره ها «کم » بحث شده است. از نظر ۲۵ درصد « تاحدی»در مورد این موضوعات بحث شده است . ۸.۷ صد نیز میزان بحث درمورد مشکلات اصلی کشور چون تحریم و دغدغه های معیشتی مردم را «زیاد» دانستند.
در پاسخ به سوال « به نظر شما کدام نامزد در این مناظره ها بهتر از بقیه ظاهر شد»؟ ۳۹.۸ درصد پاسخگویان «سیدابراهیم رییسی» و ۲۶.۶ درصد «عبدالناصر همتی» را بهتر از بقیه در مناظره ها دانسته و آنها را انتخاب کردند. .
همچنین «امیرحسین قاضی زاده هاشمی» با ۱۲.۵ درصد ، «علیرضا زاکانی»و «سعید جلیلی» هر کدام با ۶.۱ درصد ، «محسن رضایی» با ۵.۳ درصد ، «محسن مهرعلیزاده» با ۳.۶ درصد از سوی پاسخگویان انتخاب شده اند.
بر اساس این بررسی، ۳۹ درصد پاسخگویان اعلام کردند «زیاد» پیگیر مناظره های انتخابات ریاست جمهوری هستند. ۳۶.۸ درصد «کم» و ۲۴.۲ درصد میزان پیگیری خود را «تاحدی» بیان کردند.
سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به منظور اطلاعرسانی و کسب آرای عمومی در مورد موضوعها و مسائل مختلف جامعه از ۲۹ مهرماه برنامه «افکارسنجی» آنلاین را برای نخستینبار در تارنمای اصلی خود راهاندازی کرد.
ایرنا ضمن قدردانی از مشارکت مخاطبان در این رویکرد پژوهشی تاکنون توانسته دیدگاهها و مطالبات عمومی را در ۳۴ نظرسنجی برگزار شده در مورد موضوعهای مختلف از جمله همهگیری ویروس کرونا، محدودیتهای کرونا، خرید آنلاین و وضعیت بورس، خودرو، بازار مسکن، آلودگی هوا، افزایش نرخ ارز، ادامه محدودیتهای کرونایی، هتک حرمت مسؤولان، افزایش پهنای باند، انتخابات ۱۴۰۰، بازارهای مالی، انتخابات شوراها، چهارشنبه آخر سال، سفرهای نوروزی، نگاه مردم به سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، روز طبیعت، فعالیت در شبکه های اجتماعی، چالش های رونق تولید، ارزهای دیجیتال، انتخابات ریاست جمهوری، بحران کم آبی، بازار ارز، تبلیغات در انتخابات ریاست جمهوری، تاثیر خشکسالی بر کشور، وعده ها و شعارهای تبلیغاتی و مناظره های انتخاباتی مطرح کند.
پشت پرده تبلیغات برای خروج سیستماتیک پول از کشور/ انجمنهای ایرانی که حامی سایتهای رمزارز خارجی هستند + سند
بازار رمزارزها از نبود قوانین مدون رنج میبرد و طی ماههای گذشته دستمایه تبلیغات اشخاص ایرانی اما در راستای خروج پول از کشور شده است.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، رمزارزها طی سالهای اخیر به عنوان یکی از موضوعات مهم و یک پدیده غیرقابل انکار در حوزه اقتصادی جهان و کشورمان مطرح شده و طی ماههای اخیر نیز نهادهای مسئول از دولت، قوه قضائیه و مجلس تلاش کردهاند ساماندهی فعالیتها در این حوزه را پیگیری کنند.
همانطور که محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس اعلام کرده، امکان نادیده گرفتن موضوع رمزارزها در اقتصاد کشورمان یا حذف این پدیده وجود ندارد، بلکه باید آن را مدیریت کنیم؛ اما بیتوجهی بانک مرکزی و سایر نهادهای دولتی برای رسیدگی به این موضوع، باعث بروز یک هرج و مرج در فضای خرید و فروش و مدیریت حوزه رمزارزها شده به گونهای که برای مردم مشخص نیست با چه اشخاص یا شرکتهای معتبری میتوانند همکاری کنند.
همانطور که کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی مطرح میکنند، با مدیریت صحیح این حوزه، علاوه بر اینکه میتوان تبعات ناشی از آن را به حداقل ممکن رساند، حتی میشود از این ظرفیت برای دور زدن تحریمها استفاده کرد.
خروج سرمایه از کشور توسط سایتهای خارجی
اما آنچه در شرایط فعلی اقتصادی کشور، یک هشدار فوری و جدی محسوب میشود، تلاش و تسهیل برای خروج ارز از کشور با سرمایهگذاری کاربران ایرانی در برخی سایتها و اصطلاحاً صرافیهای خارجی است که ضمن خروج گسترده پول، امکان سلب سریع و ساده اختیار برداشت و انتقال برای کاربران ایرانی را توسط شرکتهای مذکور فراهم میکند.
یکی از مشهورترین سایتها و شرکتهای فعال در زمینه خرید و فروش رمزارز در خارج از کشور که تبلیغات وسیعی برای آن در داخل کشور میشود، یک صرافی به نام کوینکس است. در معرفی CoinEx گفته شده که این سایت، یک صرافی ارز دیجیتال مستقر در هنگکنگ است.
نکته عجیب در خصوص این سایت آن است که تاکید میکند مزیت اصلیاش، همکاری با کاربران ایرانی است و تحریمهای ظالمانهای که همه بانکها و شرکتهای خارجی در مورد شهروندان ایرانی وضع میکنند را اجرا نمیکند و ایرانیان این امکان را دارند تا از خدمات اصطلاحاً صرافی مذکور، بدون محدودیت و بدون نگرانی از مسدود شدن حساب کاربری استفاده کنند.
جذب آسان بیگ دیتای شهروندان و جامعه اقتصادی ایران
بررسی جزییات کاربران فعال و مراجعهکننده به وبسایت کوینکس نشان میدهد تبلیغات مشکوک برخی اشخاص و مجموعههای ایرانی، تاثیرگذار بوده و بیش از ۶۰ درصد مراجعهکنندگان آن ایرانی هستند.
در حالی که ادعا میشود این سایت، مورد وثوق و دارای کاربران انبوه بینالمللی است اما درصد مراجعهکنندگان ایرانی به آن نشان میدهد ظاهراً فقط برای جذب سرمایههای ایرانی فعالیت میکند.
سرازیر شدن کاربران ایرانی به این سایت باعث شده تا رتبه آن در میان سایتهای ایرانی ۲ رقمی باشد.
ضمناً به علت استفاده برخی شهروندان ایرانی از فیلترشکن، آی پی آنها آمریکا و کانادا دیده میشود که همین موضوع میتواند درمجموع، درصد حضور اتباع کشورمان در این اصطلاحاً صرافی را بالاتر ببرد.
این سایت با هویت مشکوک هنگکنگی در حالی به شدت در حال تبلیغ در ایران و به زبان فارسی است که مخفی بودن مالکیت دامنه آن در چارچوب یک شرکت آمریکایی به ابهامات بیشتر این صرافی افزوده است.
این شبه صرافی خارجی در حالی به راحتی ایرانیان را تشویق به خروج دارایی از کشور و انتقال به این سایت میکند که در مراحل بعدی، برای احراز هویت کاربران ایرانی، از آنها تصویری از گذرنامهشان را میخواهد و از آنهایی که گذرنامه ندارند، برخی دیگر از مدارک – حتی ترجمه گواهینامه به زبان انگلیسی- پذیرفته میشود.
چنین شروط سادهای که باعث خوشحالی و ترغیب برخی شهروندان به ثبتنام و تشکیل کیف پول و انتقال ارزهای دیجیتال به این مجموعه میشود، درنهایت به تشکیل یک بیگ دیتای بزرگ برای یک مجموعه خارج از ایران شده که تبعات امنیتی و اقتصادی آن، باید مورد بررسی و پیگرد سریع نهادهای مسئول قرار بگیرد.
طبیعتاً در حالی که هیچ کدام از بانکها و مؤسسات مالی بینالمللی، به دلیل فشارها و تحریمهای ظالمانه آمریکا حاضر به همکاری و کمک به شهروندان ایرانی برای افتتاح حساب و انتقال پول حتی با حضور مستقیم در شعب بانکی و صرافیها نیستند، چگونه ممکن است یک سایت که خود را معتبر و بینالمللی میداند چنین قوانین سادهای را برای ورود پول به کار بگیرد و ترسی از تحریمهای آمریکا برای جریمه و تعطیلی نداشته باشد آنهم در کشوری که مراودات فراوانی با ایالات متحده دارد!؟
مبلغان بیسروصدای خروج ارز از کشور چه کسانی هستند؟
اما در کنار موارد فوق، این سؤال مهم مطرح است که چگونه ممکن است بخش قابل توجهی از شهروندان ایرانی، پولهای خود را به صرافیهای خارجی منتقل کنند؟ پاسخ را باید در حمایتها و تبلیغات برخی اشخاص و انجمنهای ایرانی که تلاش دارند خود را حرفهای و معتبر نشان دهند، جستجو کرد.
از جمله گزینههای مهم تبلیغاتی برای جذب کاربر به صرافیهای خارجی، مجموعهای به نام انجمن بلاکچین ایران است که بنا بر اعلام سایت این مجموعه، مجوز فعالیت خود را ۲ سال قبل از وزارت کشور دریافت کرده است تا به عنوان یک سازمان مردمنهاد و انجمنی علمی فعالیت کند.
اتفاق قالب تاملی که تبلیغات و فعالیت چنین مجموعههای خصوصی را نیازمند نظارت دقیقتر میکند، فعالیت همزمان دو مجموعه اقتصادی و شخصی با این نهاد صنفی در یک آدرس مشابه است. طبق بررسیها، در حالی که انجمن فناوران زنجیره بلوک در آدرسی واقع در تهران محله اوقاف اعلام شده، شرکت دیگری به نام همگرا در همین آدرس قرار دارد که فعالیت و تبلیغات آن، کاملاً شائبه خروج ارز از کشور را تقویت میکند.
هر دو شرکت در پلاک و شماره واحد یکسان فعالیت میکنند
در وبسایت همگرا که متعلق به برخی مدیران انجمن مذکور است، صراحتاً به کاربران اعلام میشود که اگر پاسپورت و آدرس خارج از ایران نداشته و آشنایی کافی با ویپیان و ویپیاس برای اتصال به صرافیهای بینالمللی ندارند یا اگر نگران هستند که خرید از صرافیهای ایرانی باعث شود حسابشان در صرافیهای بینالمللی مسدود شود، این شرکت اقدامات مذکور را انجام میدهد که به معنای کمک به شهروندان ایرانی و سهولت برای خروج دارایی و ارزهایشان از کشور است.
نکته مهم دیگر آن است که در صفحه اول این انجمن، تبلیغ بزرگی از یک وبسایت خارجی دیده میشود که به نام «حامی» این انجمن معرفی شده است. این حامی مشکوک، وبسایتی به نام Citex است که با کلیک روی این نام، وبسایتی به نام citexcoin باز میشود که این وبسایت نیز قبلاً در حوزه خرید و فروش ارزهای دیجیتال فعال بوده و عمده فعالیت خود را به زبان عربی تبلیغ میکند و شواهدی از اینکه علاقهمند یا در حال فعالیت طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد دیده نمیشود و به نظر میرسد این وبسایت نیز مکمل کوینکس در خروج پول از کشورمان است.
با توجه به اینکه بازار رمزارزها از ابتدای ورود به بازارهای مالی، از نبود قوانین مدون در این بخش رنج میبرد اما طی ماههای گذشته دستمایه تبلیغات اشخاص ایرانی اما در راستای خروج پول از کشور شده است و عدهای تنها با قصد سودجویی از این آشفتهبازار رمزارزها، در حال تلاش برای حذف یا تضعیف فعالان ایرانی این بازار هستند.
ضمن آنکه درج هنرمندانه نام سایت کوینکس با پسوند کوچک آی آر، باعث شده انجمن مذکور ضمن استفاده تبلیغاتی از یک سایت که برای فروش قرار داده شده به عنوان حامی خود، از زیر بار تبعات حمایت از یکشبه صرافی فرار کند.
به دلیل نگرانیها و تبعاتی که تداوم حمایت و همکاری برخی از انجمنها و تشکلهای ایرانی از این مجموعههای خارجی به وجود میآورد، تداوم این روند و تعیین معیارها و مبناهای خودساخته خوب و بد با کمک برخی اینفلوئنسرهای این حوزه موجب خواهد شد در آینده نزدیک درصد حضور کاربران ایرانی در شبه صرافیهای خارجی بیش از داخلیها باشد و آنگاه، اتفاقات تلخ اجتماعی و اقتصادی، قریبالوقوع میشود.
البته این دغدغه برخورد قاطع و سریع با مبلغان خروج از کشور، باید در کنار ساماندهی و نظارت درست روی سایتها و صرافیهای داخلی دنبال شود و بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باید توضیح دهند که در طول سالهای اخیر درباره سایتهایی که رسماً از طریق درگاههای پرداخت ایرانی فعالیت میکنند چه نظارتی انجام دادهاند. این ساماندهی باعث میشود تا هم گردش مالی شفاف شود و هم بحث صیانت از داراییهای مردم به نحو مطلوب انجام گیرد.
طبیعتاً برخورد سلبی با این حوزه و ممنوع کردن فعالیت مجموعههای ایرانی که علاقهمند به ساماندهی و قبول نظارت هستند در قالب تفسیرهای شخصی و غرضورزانه، منجر به توسعه فعالیت زیرزمینی و اصطلاحاً سیاه در کشور خواهد شد که سود نهایی آن را همان سایتهای گمنام و مشکوک خارجی میبرند.
منبع: سایت خبری تحلیلی مشرق
تهران- ایرناپلاس- وعدههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری درباره زیرساختهای ارتباطات و فناوری اطلاعات ممکن است در نگاه اول، قابل قبول باشد؛ سرعت بالا که به معنای پنهای باند بیشتر است و مخالفت با فیلترینگ که بهمعنای دسترسی آزاد به اینترنت است. اما آیا رئیس آینده قوه مجریه میتواند وعدههایی را تحقق بخشد که در تضاد با طرح در حال تصویب مجلس هستند؟
به گزارش ایرناپلاس، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقش مؤثری در ایجاد ارتباط بین مسئولان و اقشار مختلف جامعه دارد و علاوه بر این، برنامههای نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری را نیز دسترسیپذیر کرده است.
نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری نهتنها از وبسایتهای شخصی برای ارائه برنامههای خود استفاده میکنند، بلکه از ظرفیت شبکههای مجازی نیز غافل نبودهاند.
اینستاگرام که در دورههای مختلف همواره بر لبه تیغ فیلترینگ قرار داشت، امروزه به محلی برای رقابتهای انتخاباتی تبدیل شده تا جایی که سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه و نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفته از طریق ۲میلیون فالوور صفحه اینستاگرامش با مردم در ارتباط است و درباره بسیاری از مسائل و موضوعهایی که در کانون توجه اقشار مختلف جامعه قرار دارد، از این طریق آگاه میشود.
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر استفاده از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام که در زمانهای مختلف در سایه تهدید فیلترینگ قرار داشته، از سایر شبکههایی که از قضا فیلتر هستند نیز استفاده میکنند.
حضور پررنگ نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و پیامرسانهایی مانند تلگرام نشان میدهد هر جا که مخاطب حضور دارد فضای مناسبی برای رقابتهای انتخاباتی است، حتی اگر دسترسی آزاد به آن وجود نداشته باشد.
بهعنوان نمونه سعید جلیلی در حالی که در توئیتر برنامههای انتخاباتی خود را منتشر میکند و معتقد است فیلترینگ توئیتر توجیه ندارد، اما این شبکه اجتماعی در زمان مسئولیت وی بهعنوان دبیر شواری امنیت ملی به دستور این شورا فیلتر شد.
واکنش دولت آینده در برابر طرح اینترنتی مجلس
با اینکه شبکههای اجتماعی، پیامرسانها، فضای مجازی و اینترنت در دورههایی که رقابتهای انتخاباتی در حال انجام هستند، بیش از پیش مورد توجه نامزدها قرار گرفتهاند، اما رویکرد واقعی نامزدها به سیاستگذاری ارتباطات و فناوری اطلاعات نه در وعدههایی مانند اینترنت رایگان برای اقشار کمدرآمد یا اینترنت پرسرعت بلکه پس از انتخاب بهعنوان رئیس قوه مجریه قابل ارزیابی است.
مجلس شورای اسلامی در حال پیگیری طرحی برای «ساماندهی فضای مجازی» است که در صورت تصویب، هر یک از نامزدهایی که امروز بهعنوان مدافع دسترسی آزاد و با سرعت خوب به اینترنت هستند، مکلف به اجرای آن خواهند شد و مشخص نیست سرنوشت وعدههای اینترنتی آنها چه خواهد شد؟
رضا تقیپور، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات پیش از این اعلام کرده بود این طرح پس از بررسی در کمیسیون فرهنگی، در نوبت بررسی در صحن علنی قرار دارد.
بر اساس طرح «ساماندهی فضای مجازی» در صورتی که پیامرسانهای اجتماعی داخلی و خارجی در پنجره واحد رعایت قوانین کشور ثبت نشوند، هیات ساماندهی و نظارت، فعالیت آنها را تأیید نکند و شرکتی ایرانی به عنوان نماینده پیامرسانهای خارجی در داخل کشور معرفی نشود، فعالیت آنها غیرقانون تلقی شده و دسترسی به آنها مسدود خواهد شد.
رصد شاخصهایی همچون تعداد کاربران ثبتنامی، تعداد کاربران فعال ماهانه، هفتگی، روزانه، میزان رشد عضویت کاربران در پیامرسان، پراکندگی کشوری، نوع خدمت و حجم ترافیک ایجاد شده در پیامرسانها بر عهده هیات ساماندهی و نظارت خواهد بود. همچنین پیامرسانهای اجتماعی موظف میشوند الزامات مربوط به احراز هویت اشخاص، اماکن، اشیا، اطلاعات، ارتباطات، دستگاهها و دیگر موجودیتهای تحت پیامرسان را فراهم کنند.
اثر ساماندهی فضای مجازی بر کسبوکارها
یکی از موارد مورد بحث در طرح ساماندهی فضای مجلس، مربوط به کسبوکارهاست. بر این اساس همه فعالیتهای رسانهای، تبلیغاتی، مالی، تجاری، ارتباطی و مانند اینها که بر بستر پیامرسانها انجام شود، مشمول قوانین موضوعه خاص آن فعالیتها از قبیل قانون تجارت الکترونیک خواهد بود و هرگونه ارائه خدمات پولی و بانکی به کسبوکارهای فعال در پیامرسانهای اجتماعی خارجی ممنوع خواهد شد.
همچنین استفاده و عرضه «رمز ارز» توسط پیامرسانهای خارجی در داخل کشور ممنوع بوده و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است بلافاصله نسبت به مسدودسازی موقت آن پیامرسانهای خارجی اقدام کند.
این طرح در حالی که بر انحصارزدایی تأکید دارد و در تبصره چهارم بند سوم فصل اول، یکی از وظایف هیات ساماندهی و نظارت را «جلوگیری از هر شکل و نوع انحصار پیامرسان داخلی و خارجی در کشور» تعیین کرده، تبعیضهایی را در نظر گرفته که در نهایت به ایجاد انحصار برای پیامرسانهای داخلی منجر میشود.
به عنوان نمونه بر اساس این طرح، قیمت پهنای باند داخلی در نظام قیمتگذاری در هر حال باید حداکثر یک سوم قیمت پهنای باند بینالملل باشد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف میشود تا پهنای باند مورد نیاز کاربران پیامرسانهای داخلی حداقل دو برابر پهنای باند مورد نیاز پیامرسانهای خارجی باشد. شاید در نگاه اول، این شیوه به عنوان سیاست حمایت از پیامرسانهای داخلی دیده شود، اما خروجی آن، ناتوانی در رشد این پیامرسانها و تبدیل شدن آنها به کسبوکارهای کممخاطب و زیانده خواهد شد.
سرنوشت نامعلوم دستاوردهای دولت
طرح مجلس در حالی در صورت تصویب نه تنها وعدههای اینترنتی نامزدها را به سختی قابل تحقق میکند، بلکه میتواند دستاوردهای دولت روحانی در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات را نیز تحتالشعاع قرار دهد.
پهنای باند در دولت حسن روحانی ۳۵ برابر شده و بر مبنای همین زیرساخت ارتباطی، ظرفیت افراد شاغل در فضای مجازی به ۵۰۰ هزار نفر رسیده است. پنهای باند نه تنها زیرساخت شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بلکه ضرورتی برای توسعه اقتصاد دانشبنیان است. عملکرد دولت در این زمینه نشاندهنده تحولی در شرکتهای دانش بنیان بوده تا جایی که تعداد آنها از ۵۵ شرکت به ۵۷۰۰ شرکت افزایش یافته است.