مرد افغانستانی که به بهانه تعمیر خودرو، سه زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار داده از سوی پلیس تحت تعقیب قرار گرفت.
به گزارش «ایران»، اواخر سال گذشته رهگذران زنی جوان را که داخل خودروی پژو مجروح بود مشاهده کرده با پلیس و اورژانس تماس گرفتند. وقتی زن جوان به بیمارستان منتقل شد گفت: از محل کارم در غرب تهران خارج شدم تا به خانه بروم.
سوار بر خودروی پژوام بودم که متوجه شدم مردی سوار بر موتور به اگزوز خودروام اشاره میکند و میخواهد که توقف کنم. وقتی با تردید خودرو را نگه داشتم مرد موتور سوار به من نزدیک شد و گفت: اگزوز خودرو دود میکند و خطرناک است باید به تعمیرگاه بروی وگرنه دچار حریق میشود. مرد موتورسوار خود را تعمیرکار معرفی کرد و از من خواست اجازه بدهم ماشینم را به تعمیرگاه خودش ببرد که در همان
نزدیکی است.
زن جوان ادامه داد: مرد جوان پشت فرمان نشست و من روی صندلی شاگرد نشستم اما بین راه متوجه شدم قصد آزار مرا دارد که با او درگیر شدم و خواستم در خودرو را باز کنم. اما او با چاقو به من حمله کرد و بعد از آن نیز مرا قربانی نقشه سیاهاش کرد. سپس طلا و گوشی و پولهای نقدی که به همراه داشتم را نیز سرقت کرد. بدنبال شکایت زن جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.
کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه پرداختند اما به خاطر تاریکی هوا، تصویر کاملی از مرد متجاوز بهدست نیامد. بررسیها برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه سه ماه بعد از این شکایت و اوایل امسال دو شکایت مشابه به پلیس گزارش شد. چهره نگاری قربانیان این پرونده از متهم نشان داد وی همان مرد متجاوز تحت تعقیب است.
با این احتمال که مرد موتورسوار، سابقه کیفری داشته باشد، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ پرونده افراد سابقه دار رفتند. بدین ترتیب هویت مرد افغانستانی را در میان پرونده افراد سابقه دار بهدست آوردند.
بررسیها نشان میداد او اواخر سال گذشته و بعد از اجرای اولین نقشه آزار و اذیت به اتهام سرقت و زورگیری به زندان افتاده اما مرد افغانستانی پس از تحمل چند ماه حبس از زندان آزاد شده و یک روز بعد از آزادی دومین زن را قربانی نقشه سیاه خود کرده و چند روز بعد سومین زن به دام او افتاده است.
با مشخص شدن این موضوع و برملایی هویت متهم متواری، تحقیقات برای دستگیری او ادامه دارد.
به گزارش «ایران»، اواخر سال گذشته رهگذران زنی جوان را که داخل خودروی پژو مجروح بود مشاهده کرده با پلیس و اورژانس تماس گرفتند. وقتی زن جوان به بیمارستان منتقل شد گفت: از محل کارم در غرب تهران خارج شدم تا به خانه بروم.
سوار بر خودروی پژوام بودم که متوجه شدم مردی سوار بر موتور به اگزوز خودروام اشاره میکند و میخواهد که توقف کنم. وقتی با تردید خودرو را نگه داشتم مرد موتور سوار به من نزدیک شد و گفت: اگزوز خودرو دود میکند و خطرناک است باید به تعمیرگاه بروی وگرنه دچار حریق میشود. مرد موتورسوار خود را تعمیرکار معرفی کرد و از من خواست اجازه بدهم ماشینم را به تعمیرگاه خودش ببرد که در همان
نزدیکی است.
زن جوان ادامه داد: مرد جوان پشت فرمان نشست و من روی صندلی شاگرد نشستم اما بین راه متوجه شدم قصد آزار مرا دارد که با او درگیر شدم و خواستم در خودرو را باز کنم. اما او با چاقو به من حمله کرد و بعد از آن نیز مرا قربانی نقشه سیاهاش کرد. سپس طلا و گوشی و پولهای نقدی که به همراه داشتم را نیز سرقت کرد. بدنبال شکایت زن جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.
کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه پرداختند اما به خاطر تاریکی هوا، تصویر کاملی از مرد متجاوز بهدست نیامد. بررسیها برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه سه ماه بعد از این شکایت و اوایل امسال دو شکایت مشابه به پلیس گزارش شد. چهره نگاری قربانیان این پرونده از متهم نشان داد وی همان مرد متجاوز تحت تعقیب است.
با این احتمال که مرد موتورسوار، سابقه کیفری داشته باشد، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ پرونده افراد سابقه دار رفتند. بدین ترتیب هویت مرد افغانستانی را در میان پرونده افراد سابقه دار بهدست آوردند.
بررسیها نشان میداد او اواخر سال گذشته و بعد از اجرای اولین نقشه آزار و اذیت به اتهام سرقت و زورگیری به زندان افتاده اما مرد افغانستانی پس از تحمل چند ماه حبس از زندان آزاد شده و یک روز بعد از آزادی دومین زن را قربانی نقشه سیاه خود کرده و چند روز بعد سومین زن به دام او افتاده است.
با مشخص شدن این موضوع و برملایی هویت متهم متواری، تحقیقات برای دستگیری او ادامه دارد.
اجرا گذاشتن مهریه برای پرداخت دیه اسیدپاشی
زن جوانی که به اتهام اسیدپاشی روی خواهر شوهرش به ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده بود، مهریه ۶۰۰ سکهایاش را به اجرا گذاشت تا دیه شاکی را پرداخت کند.
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۵ با شکایت زن جوانی که مدعی بود از سوی زن برادرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته، آغاز شد. بعد از چند روز که قربانی به بهبودی نسبی رسید، شکایتی را علیه زن برادرش مطرح کرد و در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه در خانه برادرم میهمان بودم صبح بعد از اینکه برادرم به محل کارش رفت، همسرش در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم آمد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر و صدا کردم که ناگهان روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد. با سر و صداهای من، همسایهها او را گرفتند.با اظهارات شاکی برای سیما- متهم- کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکی گفت: پس از آن حادثه پوست صورتم بشدت آسیب دیده و قسمتی از حس شنوایی و بیناییام را از دست دادهام به همین خاطر برای زن برادرم درخواست مجازات دارم.
متهم بار دیگر با رد اتهام مطرح شده عنوان کرد: من اتهامم را قبول ندارم و عامل اسیدپاشی نبودم. یک نفر از بیرون وارد خانه شده و به صورت خواهر شوهرم اسید ریخته است بی گناهم و بی دلیل مرا به زندان انداختهاند.
سپس شوهر متهم به عنوان مطلع به جایگاه رفت و گفت: من در خانه لباس سربازی داشتم. یک هفته قبل از حادثه متوجه شدم لباسها در میان رختخوابها پنهان شده است. کنار لباسها یک بسته پودر اسید هم بود. پیگیر ماجرا نشدم چون اصلاً فکر نمیکردم همسرم قصد چنین کاری داشته باشد. خانه ما در طبقه سوم است. راهی به غیر از راه پله و در ورودی ندارد که کسی بتواند وارد خانه شود. آن روز هم تنها همسر و فرزندم در خانه بودند و هیچ کسی غیر از آنها در خانه ما نبود.
پس از آن متهم که انگشت پای خودش هم با اسید سوخته بود، درباره علت آن گفت: وقتی صدای جیغ خواهرشوهرم را شنیدم، با عجله وارد اتاق شدم و آنجا بود که پایم سوخت.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به نظر پزشکی قانونی که گفته بود امکان اجرای قصاص با رعایت تساوی وجود ندارد، متهم را به پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم کردند. اما پس از صدور رأی، متهم عنوان کرد که توان پرداخت این مبلغ دیه را ندارد و درخواست اعسار کرد و بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در این جلسه متهم به جایگاه رفت و گفت: من توان پرداخت دیه را به صورت یکجا ندارم. همسرم درخواست طلاق داده و من هم مهریهام را که ۶۰۰ سکه طلاست به اجرا گذاشتهام. اگر مهریهام را بگیرم، میتوانم دیه را بدهم. تا زمانی که در زندان هستم، نمیتوانم دیه را بپردازم. چون من هیچ منبع درآمدی ندارم. تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنید.در پایان جلسه قضات برای صدور رأی درباره موافقت با درخواست اعسار وارد شور شدند.
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۵ با شکایت زن جوانی که مدعی بود از سوی زن برادرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته، آغاز شد. بعد از چند روز که قربانی به بهبودی نسبی رسید، شکایتی را علیه زن برادرش مطرح کرد و در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه در خانه برادرم میهمان بودم صبح بعد از اینکه برادرم به محل کارش رفت، همسرش در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم آمد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر و صدا کردم که ناگهان روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد. با سر و صداهای من، همسایهها او را گرفتند.با اظهارات شاکی برای سیما- متهم- کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکی گفت: پس از آن حادثه پوست صورتم بشدت آسیب دیده و قسمتی از حس شنوایی و بیناییام را از دست دادهام به همین خاطر برای زن برادرم درخواست مجازات دارم.
متهم بار دیگر با رد اتهام مطرح شده عنوان کرد: من اتهامم را قبول ندارم و عامل اسیدپاشی نبودم. یک نفر از بیرون وارد خانه شده و به صورت خواهر شوهرم اسید ریخته است بی گناهم و بی دلیل مرا به زندان انداختهاند.
سپس شوهر متهم به عنوان مطلع به جایگاه رفت و گفت: من در خانه لباس سربازی داشتم. یک هفته قبل از حادثه متوجه شدم لباسها در میان رختخوابها پنهان شده است. کنار لباسها یک بسته پودر اسید هم بود. پیگیر ماجرا نشدم چون اصلاً فکر نمیکردم همسرم قصد چنین کاری داشته باشد. خانه ما در طبقه سوم است. راهی به غیر از راه پله و در ورودی ندارد که کسی بتواند وارد خانه شود. آن روز هم تنها همسر و فرزندم در خانه بودند و هیچ کسی غیر از آنها در خانه ما نبود.
پس از آن متهم که انگشت پای خودش هم با اسید سوخته بود، درباره علت آن گفت: وقتی صدای جیغ خواهرشوهرم را شنیدم، با عجله وارد اتاق شدم و آنجا بود که پایم سوخت.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به نظر پزشکی قانونی که گفته بود امکان اجرای قصاص با رعایت تساوی وجود ندارد، متهم را به پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم کردند. اما پس از صدور رأی، متهم عنوان کرد که توان پرداخت این مبلغ دیه را ندارد و درخواست اعسار کرد و بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در این جلسه متهم به جایگاه رفت و گفت: من توان پرداخت دیه را به صورت یکجا ندارم. همسرم درخواست طلاق داده و من هم مهریهام را که ۶۰۰ سکه طلاست به اجرا گذاشتهام. اگر مهریهام را بگیرم، میتوانم دیه را بدهم. تا زمانی که در زندان هستم، نمیتوانم دیه را بپردازم. چون من هیچ منبع درآمدی ندارم. تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنید.در پایان جلسه قضات برای صدور رأی درباره موافقت با درخواست اعسار وارد شور شدند.