رمزارزها فرصتی ناب برای شکوفایی اقتصاد کشور
ارزهای دیجیتال واژه ای که این روزها بسیار می شنویم و هر روز اخباری جدید از این حوزه از داخل و خارج کشور منتشر می شود. گستردگی و بسط این حوزه چنان به سرعت در حال وقوع است که دیگر نمی توان آن را با ورود اینترنت به دنیا قیاس کرد. در داخل کشور این حوزه از سوی افراد فعال، متخصص و در مجموع بخش خصوصی بسیار جدی گرفته شده است. اما به اعتقاد فعالان رسمی این حوزه بدنه حاکمیت از این مقوله کمی عقب مانده و حال با ورود به این حوزه واکنشهایی متفاوتی را هر روز از سوی دولت و حاکمیت شاهد هستیم.
اعلام مسدودکردن درگاههای پرداخت صرافی های دیجیتال، از سوی مجلس و بانک مرکزی باعث واکنشهایی از سوی افراد فعال و رسمی، انجمنهای فینتک و بلاک چین شد.
هر کدام از افراد متخصص و فعال این حوزه ادله هایی منطقی برای حفظ این بازار نو در کشور دارند.
رمزارزها فرصتی کوتاه برای اقتصادکشور نه تهدید
یک فعال حوزه رمزارز در این باره می گوید:
ما طی سالهای اخیر ( بیش از هفت سال ) است که با بانک مرکزی در تعامل دائم بوده ایم تا کنون چندین طرح ارائه داده ایم که متاسفانه همه آنها مسکوت مانده است. شاید یکی از دلایلی که بانک مرکزی تا کنون نسبت به این حوزه اقدامی نمیکرد عدم دانش کافی بود.
متاسفانه رفت و آمدهای بسیار اما بی نتیجه داشتیم، تا اینکه رفته رفته حجم این بازار گسترده شد.در نهایت مجلس وارد عمل شد.آقای قالیباف نامه ای را خطاب به بانک مرکزی مبنی بر سر و سامان دادن به این حوزه، ارسال کردند. اما بانک مرکزی اولین گزینه ای که به ذهنش رسید بستن درگاهها بود.
مدیرعامل هلدینگ نیک اندیش که سالهاست در این حوزه به صورت تخصصی و رسمی در حال فعالیت است می افزاید:
با این اتفاق خوشبختانه به مجلس احضار شدیم.توضیحاتی در مبحث رمزارزها ارائه کردیم. از جمله توضیح اینکه چگونه از دارایی ها کشور باید در همین حوزه نگهداری شود. به عبارتی چگونه می توانیم دارایی های مردم را روانه صرافی های خارجی نکنیم.زیرا صرافی های خارجی هر لحظه هم ممکن است به واسطه تحریمها بسته شوند. با توجه به اینکه در سالی قرار داریم که عنوان حمایت و مانع زدایی را دارد و مجلس و دولت و بانک مرکزی به جای اینکه حمایت و کمک به این حوزه و مانع زدایی کردن آن، برعکس در حال سنگ اندازی است.
وحید والی می گوید: خوشبختانه با این توضیحات به اعضای محترم مجلس، آنها آگاهی و اشراف به این حوزه پیدا کردند. این اتفاق نقطه عطفی شد تا بدانند رمزارزها برای کشور ما یک فرصت است نه یک تهدید.
وحید والی
والی در خصوص اینکه اگر با تصمیم دولت یا مجلس درگاههای پرداخت رمزارز داخل بسته شود می گوید:
اگر درگاهها بسته شود قطعا سیل خروج سرمایه های ایرانی به صرافی های خارجی تشدید پیدا خواهد کرد.تجربه اسفند ماه گذشته که شاپرک نامه ای برای بسته شدن درگاهها ارسال کرد و بسیاری از دارایی های ایران به سمت خارج رفت، تکرار خواهد شد. همین یک هفته اخیر که روند برخورد تشدید پیدا کرده اخبار منفی بیشتر منتشر شده است؛ بسیاری از مردم سرمایه ها را از صرفی های داخلی بیرون کشیدند.
این فعال حوزه رمز در خصوص آینده رمزارزها معتقد است:
رمزارزها پول آینده دنیا است. اگر ما توانستیم امروز سهم خود را از این بازار بگیریم برد کرده ایم اما اگر تعلل کنیم فردا شاید خیلی دیر باشد.در کشور هم پتانسیل زیادی برای مایند و استخراج داریم.
بلاک چین در آینده به وب ۳ تبدیل خواهد شد
دبیر انجمن فینتک نیز در خصوص رفتار و واکنشهای دولت، مجلس و بانک مرکزی نسبت به گسترش حوزه رمزارزها می گوید:
حاکمیت و به ویژه رگولاتوری در ایران نسبت به تکنولوژی، نوآوری و تغییر یک مقاومت خاصی دارند و هر اتفاقی را در ابتدا به عنوان یک تهدید امنیتی می بینند. در حوزه رمزارزها در سالهای گذشته نوعی سردرگمی وجود داشت. این نوع رفتار باعث شده که اغلب این حوزه را به صورت یک تهدید امنیتی ببینند؛ در حالیکه این حوزه می توانست یک فرصت جدی برای کشور باشد.
به نظر میرسد که بحث اقتصاد امنیتی بر امنیت اقتصادی ارجح داده شده است؛ این تفکر امنیتی متاسفانه در اکثر مواقع اشتباه عمل می کند.به این صورت که ابتدا روش انکار و بعد از آن روش سلبی را در پیش میگیرند. در حوزه هایی مثل ویدیو، ماهواره حتی اینترنت که شاهد رفتارهای سلبی بودیم؛ امیدواریم در حوزه ارزدیجیتال این اتفاق نیفتد و عقلانیت به این حوزه بازگردد.
مصطفی نقی پور در خصوص تصمیم سلبی حاکمیت و اثرات آن بر حوزه رمزارزها می گوید:
اولین تاثیر آن مهاجرت سرمایه های حوزه رمزارز به خارج از کشور است کما اینکه در اسفند سال گذشته با نامه شاپرک مبنی بر مسدودکردن درگاهها، اکثر سرمایه های رمزارزی از پلتفرمهای داخلی به پلتفرمهای خارجی مهاجرت کرد. دومین اتفاق، مهاجرت سرمایه های انسانی خواهد بود. یعنی الان متاسفانه به دلیل پایین بودن دستمزد شاهد مهاجرت جوانان برنامه نویس متخصص در این حوزه هستیم. سومین اتفاق، ایجاد زیرزمینی شدن این فعالیت است. یعنی وقتی اقتصاد رمزارز زیرزمینی شود ما عملا از منافع آن دیگر بهره مند نخواهیم بود.
وی در مورد آینده این حوزه می گوید:
تمام پیش بینی ها مبنی بر این است که بلاک چین در آینده به وب ۳ تبدیل خواهد شد. یعنی آینده وب دنیا در این بستر و به این سمت خواهد رفت. در حال حاضر هم بروزری آمده که مبتنی بر بلاک چین است و پرایوسی و حفظ اطلاعات شخصی را انجام خواهد داد. طبق پیش بینی موسسات معتبر دنیا تا سال ۲۰۳۰ بلاک چین می تواند به کسب و کارهای دنیا حدود ۳۵۰۰ میلیارد دلار ارزش افزوده اضافه کند. این به غیر از ارزشی است که رمزارزها می توانند ایجاد کنند. این فرصت در داخل کشور وجود دارد. رتبه سرمایه انسانی ما در دنیا در حال حاضر بین ۳ تا ۵ است که رتبه فوق العاده ای است.
سپهر محمدی- مصطفی نقی پور
رمزارزها، کلاس جدید دارایی
دبیر انجمن بلاک چین نیز در خصوص حوزه رمزارزها می گوید:
رمزارزها کلاس جدید دارایی بوده که به نام دارایی های دیجیتال موسوم هستند. رفتار واحدی نمیتوان با این کلاس جدید دارایی داشت. زیرا برخی از آنها کارکرد پولی و برخی ارزی دارند که طبیعتا بانک مرکزی باید ورود کند. برخی از اینها گواهی و برخی قرارداد هوشمند هستند که این قبیل اصلا نیاز به نهاد ناظر ندارند. یعنی فقط باید به عنوان سند دیجیتال شناخته شوند. لذا حاکمیت در کشور در قدم اول باید نهادی معرفی کند به عنوان تشخیص ماهیت رمزارزها. مثلا اگر یک رمز دارایی، پول بود رگولاتور آن بانک مرکزی خواهد بود اگر یک رمز دارایی، سهام بود رگولاتور آن می تواند بورس باشد. اگر یک رمزدارایی،گواهی بود اصلا رگولاتوری نیاز ندارد. بنابراین باید حسب ماهیت دارایی ، رگولاتور آن حوزه شناسایی شود.
در حال حاضر برخورد دولت با رمزارزها به صورت برخورد فیل در خانه تاریک است هر کسی به هر جایی دستش رسیده گفته رمزارز فقط همین است؛ مثلا می توان آن را استخراج کرد. دیگری می گوید، رمزارز سهام است و دیگری رمزارز را پول می داند. نکته جالب اینکه تمام رمزارزها نه پول نه سهام نه ارز نه دارایی اند بلکه همه اینها رمزارز هستند.
سپهر محمدی می افزاید:
متاسفانه قانونی در کشور تصویب شده است که تمام دارایی های در بستر بلاک چین را رمزارز و همه رمزارزها را ارز شناسایی کرده است؛ تماما در ذیل قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز قرار داده و با آن برخورد می کند. متاسفانه این قانون ناصحیح است. چرا که همه آنچه بر بستر بلاک چین است، رمز اراز نیست و بیشتر اینها رمز دارایی هستند و برخورد ارزگونه با آن بسیار اشتباه است.
وی در مورد اینکه آیا ممکن است صرافی ها زیر مجموعه بانکها شوند می گوید:
من نشنیده ام گفته شود که صرافی ها زیر مجموعه بانکها شوند بیشتر این موضوع مطرح است که صرافی های سنتی و بانکها در حوزه رمزارزهای استخراجی ورود کنند. البته به نظر ما این روشی بهینه نیست به این دلیل که صرافی های سنتی و بانکها اساسا نهادهای محافظه کار هستند در حالیکه رمزارزها و فناوری بلاک چین، چابک و بسیار متغیر است و من بسیار نگران خواهم بود اگر که صرافی ها و بانکها به این حوزه ورود کنند.
لذا پیشنهاد ما این است که یک نهاد بخش خصوصی به صورت خود تنظیم گر و صرف رگولیتوری به رگولاتوری این حوزه بپردازند و به تبع آن صرافی های بانک مرکزی هم اگر می خواهند خرید و فروش رمزارز کنند با هماهنگی این نهادها باشد. به دلیل اینکه اگر این نهاد نباشد امنیت ولت ها، سایتها، پول مردم و درگاههای پرداخت می تواند بسیار به خطر بیفتد.
تهران- ایرنا- «عزت الله یوسفیان ملا» نماینده چهار دوره مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اقدامات لازم برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات ناکافی است، گفت: مردم برای حضور گسترده در انتخابات نیازمند دریافت سیگنالهای مثبت از بهبود اوضاع اقتصادی هستند.
ستاد انتخابات وزارت کشور در هفتههای گذشته شاهد حضور گسترده فعالان و افراد شناخته شده هر دو جناح سیاسی کشور برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری بود. هر چند افراد شناخته شدهای هم مسیر خیابان فاطمی و وزارت کشور را در پیش نگرفته و یا از نیمه، راه خود را کج کردند اما با این حال افراد شاخص زیادی در انتخابات ثبت نام کردند .طبق عادت مالوف و همانند ادوار گذشته داوطلبان بعد از ثبت نام ، در نشست مطبوعاتی حضور پیدا کرده و به تشریح اهداف و علل ثبت نام خود پرداخته و شرحی مختصر از برنامههای خود را بیان کردند.
رئیس جمهور بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی دومین مقام رسمی کشور است که اختیارات گستردهای درحوزه مالی و بودجه ای، مدیریت امور استخدامی و سیاست خارجی کشور دارد. بنابراین این مقام از جایگاه برجسته ای برخوردار است. از همین رو افرادی باید در این جایگاه قرار گیرند که علاوه بر تخصص و توانمندی لازم، دارای برنامه و جهت گیری درست برای حل مشکلات و مدیریت کشور باشند. آیا برنامهها و شعارهای اعلامی افراد شاخص ثبت نام کننده در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری واجد این شرایط بود یا تنها مشتی شعار و کلی گویی مطرح شد که سکه رایج عرصه سیاست در کشور ما است؟
در گفتگو با «عزت الله یوسفیان ملا» نماینده مجلس هفتم، هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی و از فعالان سیاسی نزدیک به اعتدال گرایان، همین پرسش را طرح کرده و به ارزیابی شعارها و سخنان افراد شاخص ثبت نام کننده در وزارت کشور پرداختیم. گریزی هم به مسئله مشارکت مردم در انتخابات و مهم ترین اولویتهای دولت بعد هم زدیم. متن پیشرو مصاحبه ایرنا با این نماینده ادوار مجلس است.
فاصله بین شعار و عمل هنوز در کشور زیاد است
یوسفیان در بررسی فضای انتخابات و وضعیت شور و شوق انتخاباتی در کشور گفت: آنچه اتفاق افتاد فاصله بین شعار و عمل بود. یعنی بین آنچه مسئولان وعده دادند و عمل کردند همخوانی وجود نداشت و مردم اینرا متوجه می شوند. البته در این زمینه تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان بسیار موثر بود. در کنار تحریم مشکلات مدیریتی و مخصوصا ناهماهنگی بین نهادها هم باعث شده پیامدهای تحریم ها تشدید شود. این امر منجر به بروز مشکلات زیادی در زندگی مردم شده است.
وی ادامه داد: ما با کمال تأسف برنامه ای مدونی نداریم یا اگر هم داریم به درستی اجرا نکردیم که باعث شده اقتصاد کشور از رشد و توسعه باز بماند. مثلا” در حال حاضر در مقطع اجرای برنامه ششم هستیم، این برنامه یک منشور است مثلا” می گوید دولت در سال دوم باید این هدف را محقق کند. اما دقیق عدد و رقم ندارد و به نوعی برنامه عملیاتی ندارد و دچار کلی گویی شده است. ما اگر برنامه های نقاط دیگر دنیا را ببینیم اعداد و رقم دارد. بنابراین چون عدد و رقم نیست هرکس می تواند ادعا کند کار مورد نیاز را انجام داده است. در حالی که اوضاع زندگی مردم بدتر شده است.
تلاش کافی برای افزایش مشارکت مردم انجام نشده است
وی سپس به ضرورت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات پرداخت و گفت: تا این لحظه اتفاقی نیافتاده که مشارکت افزایش پیدا کند. شرایط اقتصادی به تدریج بدتر می شود و به عنوان نمونه می توان به اعتراضات مردمی مقابل مجلس و یا استانداری ها اشاره کرد که نشان می دهد مردم مطالبات زیادی دارند که بر روی زمین مانده است. اگر شرایط به همین روند باشد انتظار افزایش مشارکت نزدیک به واقع نیست. کاندیداها نباید همدیگر را تخریب و تهدید کنند. باید اعتماد عمومی را جلب کنیم تا مشارکت افزایش یابد. دغدغه های ملی را باید جایگزین منافع فردی کنیم وگرنه مردم با صندوق رای قهر خواهند کرد.
اقتصاد مهم ترین اولویت کشور در دهههای آتی است
این نماینده ادوار مجلس در پاسخ به این سوال که مهم ترین اولویت فعلی کشور چیست، هم بیان داشت: مهمترین مسئله در دوره آتی اقتصاد است. وقتی ما از اقتصاد نام میبریم شامل بخش های گوناگونی می شود. حل مشکلات اقتصادی تا حد زیادی به تولید وابسته است که به عنوان مثال با رونق تولید کالای داخلی، مسئله اشتغال نیز حل می شود. پشتوانه های مالی باید اصلاح شده و در حمایت از تولید قرار بگیرد که در این زمینه نظام بانکی و مالی بسیار مهم است. باید بانک ها به تولید کننده ها یاری دهند نه اینکه خود در امر تولید وارد شده و رقیب تولید کننده ها شوند.
وی ادامه داد: بخشی دیگر نیز به نحوه ارتباط با کشورهای دیگر مربوط است که همان بحث فروش کالاها و یا نفت است. اما اگر همه چیز را به مسئله مذاکره گره بزنیم دچار مشکل خواهیم شد. بخشی از مسئله اقتصاد به این موضوع ربط پیدا می کند و همه مشکلات اقتصادی را با این فاکتور نمی توان حل کرد. از طرف دیگر کاندیداها هم در جهت گیری خود باید اقتصاد را در اولویت قرار دهند و برنامه و راهکار علمی و دقیق و قابل تحقق برای این حوزه داشته باشند. متاسفانه تا به امروز بیشتر کلی گویی از سوی داوطلبان انتخابات شاهد بودیم.
تهران- ایرنا- نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باید با پرهیز از سیاهنمایی و ارائه برنامههای کارآمد، تواناییهای خود را به مردم و افکار عمومی ارائه دهند تا انتخاباتی سالم و همراه با امنیت برگزار شود.
۲۶ روز بیشتر تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و نامهای مختلفی به عنوان نامزدهای احتمالی در فضای سیاسی کشور مطرح است. برخی چهرههای سیاسی به صراحت از قصد خود برای حضور در انتخابات سخن گفتهاند. افزون بر این، نامهای بسیاری در جریانات گوناگون به عنوان نامزد احتمالی مطرح شده که البته خود هنوز از قصدشان برای ورود به میدان رقابتها سخنی نگفتهاند، با این حال تحلیل و تفسیرهای زیادی حول محور نامزدی آنان در فضای رسانه ای کشور مطرح میشود.
با توجه به تاثیر ترکیب، تعدد و چینش نامزدهای انتخاباتی در مسایلی چون راهبردها و تاکتیکهای انتخاباتی جریانهای سیاسی، کیفیت برگزاری انتخابات، میزان مشارکت و… رصد موضعگیریها و اظهارنظرهای نامزدهای احتمالی انتخابات، مورد توجه ناظران است. برخی از مهمترین رویدادهای رخ داده در شبانه روز گذشته را در ادامه متن می خوانیم:
از نامزدهای اصولگرا چه خبر؟
انصراف ندادهام و منتظر اعلام نتایج تاییدصلاحیتها هستم
امیر محمد حسن نامی وزیر ارتباطات دولت دهم و داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در گفتوگو با اصحاب رسانه برخی خبرها درباره انصرافش از دور رقابتها واکنش نشان داد. او گفت: هنوز که پاسخ صلاحیت توسط شورای نگهبان احراز نشده است اما بنده انصراف ندادهام و اگر صلاحیت بنده نیز تایید شود در کنار آقای رییسی خواهم ماند. این داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: بنده برای تقویت جبهه انقلاب هر کاری خواهم کرد و اگر صلاحیت هم تایید شود در مناظرهها به آیت الله رئیسی کمک خواهم کرد و بودن و ماندن من در صحنه انتخابات با مشورت شخص آقای رئیسی خواهد بود.
در دنیا الان دولتهایی موفق هستند که چابکسازی شدهاند، ولی دولت ما ۴/۲ میلیون نفر را پوشش میدهد و تا دو میلیون نفر هم بازنشستگان دولتی هستند که حدوداً ۶ میلیون نفر را تشکیل میدهند و عمده هزینه و بودجه سالانه دولت را به خود اختصاص میدهد. در چنین شرایطی دولت چندان کارآمد نخواهد بود و تواناییاش کاهش مییابد. ما باید در دولت از فناوریهای تازه استفاده کنیم که یکی از آنها دولت الکترونیک است. در کنار آن شبکه ملی اطلاعات را باید راهاندازی کنیم که یکدهه است مطرح میشود، اما اقدامی صورت نگرفته است.
سردار افشار از داوطلبی انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد
سردار علیرضا افشار داوطلب نامزدی انتخابات ریاستجمهوری پس از دیدار با سید ابراهیم رییسی در بیانیهای به نفع او از ادامه انتخابات انصراف داد. در بخشی از این بیانیه آمده است: با تقدیم ۵۰ برنامه ملی تحول آفرین در همه عرصهها که محصول تجارب گذشته و جلسات متعدد کارشناسی هستند به محضر مقام معظم رهبری و دولت انقلابی آینده، انصراف خود را از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اعلام میکنم. کارآمدی شاخص های متعددی دارد صرف تخصص در رشته های مختلف نیست. معمولا مشکلات کشور بین بخشی است. یک دستگاه به تنهایی نمی تواند مشکلی را حل کند. پس اولین مورد برای رفع ناکارآمدی هماهنگی میان دستگاه های مختلف است. انسجام و هماهنگی فقط با ادغام صورت نمی گیرد، ساز و کارهای مختلف دارد. به غیر از این موارد، روحیه جهادی مسوولین هم مهم است. شهید سلیمانی و سایر شهدای ما در دفاع مقدس این موضوع را به ما نشان دادند. فرد جهادی در صحنه و در کنار مجریان تصمیم می گیرد و عمل می کند. مدیریت باید میدانی باشد. اخلاص، صداقت، پاکدستی، پرهیز از گروه گرایی و حزبی گرایی باید در ویژگی های اخلاقی دولت کارآمد باشد.
اعتقاد به فیلتر ندارم
ابوالحسن فیروزآبادی یک داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از بیتصمیمی حکومت در برخی مسایل چالشی میگوید: «اگر ما میخواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آن را میبستیم و اگر میخواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آن را با صدای بلند اعلام میکرد که من این را نمیبندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.» «یکی از ابتذالهای سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریانهای سیاسی در این دام غوطه میخورند. یکی از گلایههای من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتادهاند. هر جا میروم از من میپرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رییس آن هستم، مسوول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این باره تصمیم میگیرند. بعضا نمیتوانند به نتیجه برسند لذا برخی فیلترها به بحث گذاشته میشود و ما به همان دولت و حکومت بیتصمیم میرسیم که این بدترین روش است.»
دبیر شورای عالی فضای مجازی با بیان اینکه تناقض حضور مقامات سیاسی و اجتماعی در پلتفرمهایی مثل توییتر را نتوانسته حل کند، میافزاید: «من معتقدم کل حکومت نمیتواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته میشود و بعد مقامات و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت میکنند. فعالیتشان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر میزنند و بعد توضیحات را در رسانههای رسمی میگویند.» وقتی میگویم باید مسئولیت پذیری وجود داشته باشد به همین معناست. دولت نمیتواند چشمش را بر یک مشکل ببندد. البته دولت فقط قوه مجریه است. من معتقدم کل حکومت نمیتواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته میشود و بعد مقامات و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت میکنند. فعالیتشان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر میزنند و بعد توضیحات را در رسانههای رسمی میگویند. شما که رسانههای رسمی هستید بایدحضور مقامات و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در توییتر و بعضا انتشار اخبار اول حکومت در آن تناقض است معترض اصلی این موضوع باشید. این هواداری از فیلتر نیست، چرا باید یک مقام رسمی خبر سیاسی خود و کارکرد و پروژهای را که میخواهد افتتاح کند در توییتر اعلام کند؟ من متوجهم که توییتر پلتفرم رهبران سیاسی دنیاست و خبرهای سیاسی را در توییتر میزنند اما مگر خبر افتتاح پروژه سیاسی است؟ اینها تناقض است و من هم نتوانستم این تناقض را نه در ذهن و نه در عمل حل کنم.
از نامزدهای اصلاح طلب چه خبر؟
دولت من به دولت آقای خاتمی شباهت خواهد داشت
اسحاق جهانگیری داوطلب انتخابات ریاست جمهوری و وزیر صنایع و معادن در دولت اصلاحات در صفحه توئیتر خود نوشت: «در میان دولتهای دهههای اخیر، دولت من به دولت آقای خاتمی شباهت بیشتری خواهد داشت، اما با استفاده از تجربههای انباشته در ایران و جهان مرحلهٔ نوینی از اصلاحات راهگشا را آغاز خواهد کرد.»
عُرضه کشاندن مردم پای صندوق رای را دارم
مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در گفت وگو با یکی از رسانه ها گفت: من فکر می کنم ما اینبار در شورای نگهبان مشکلی پیدا نکنیم ولی اگر هم آنها تشخیص دادند که ما صلاحیت لازم را نداریم ککمان هم نخواهد گزید و می گوییم مثلا دفعات پیش است و یک باری روی دوش ما کمتر احساس می شود. واقعا مسوؤلیت بزرگی در شرایط فعلی که مردم این همه مشکلات دارند است، یکی از بستگان ما می گفت اگر به پدر و مادرت می خواهی لطف کنی نرو و کاندیدا نشو! گفت یک وقت رییس جمهور می شوی و مردم به پدر و مادرت فحش می دهند، گفتم آن طرفش را هم ببین که اگر شخصی بتواند باری ازدوش مردم بردارد می گویند خدا پدر و مادرش را بیامرزد.
او در ادامه بیان داشت: یک بحث این است که مردم زمینه ای برای مشارکت گسترده دارند و مناظره ها هم می تواند این زمینه را تشدید کند. بنده معتقد هستم این عرضه و این جنم و این توانمندی را دارم که مردم را به عرصه انتخابات بکشانم اما اگر بنده توفیق این را داشته باشم حتما در افزایش مشارکت مردم مؤثر هستم، بالاخره در خودم این را می بینیم که در مناظره ها و ارائه برنامه ها یک کاری کنم که مردم بیشتر بیایند و اگر مردم زیر ۴۰ یا ۵۰ درصد شرکت کنند ما قدرت رای آوری نداریم (نه تنها من بلکه هرکسی از جبهه اصلاحات)، ولی اگر مشارکت بالا باشد حتما قدرت رای آوری داریم.
با هیچ متری نمی توان عدم صلاحیت من را احراز کرد
عباس آخوندی داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه با سه گانه رییسی، جهانگیری و لاریجانی شور انتخاباتی صورت نمی گیرد، گفت: شکل گیری این سهگانه ادامه وضع موجود با یک مقداری گرایش به سمت راست یا چپ است. ما دو مساله بنیادین در ایران داریم که انگیزههای من برای حضور در انتخابات است. ما در ایران دچار بیدولتی یا چند دولتی هستیم. عملا مسالهای در ایران حل و فصل نمیشود و هر مساله ای که سر باز می کند سر جای خود می ماند. نمونههای اخیر آن برجام و FATF، کرونا هستند و تمام این مشکلات از نظر من نشانه نبود دولت و یا بی دولتی است. اگر دولتی وجود داشت عملا امکان حل کردن مسائل نیز به وجود می آمد. سیاستگذاری به همین واسطه در ایران دچار امتناع شده و مردم احساس بی پناهی میکنند. هر روز قیمت ارز و مواد خوراکی تغییر میکند و تورم وضعیت ناشایستی دارد. میانگین تورم ۵۰ ساله در کشور ما بالای ۱۹ درصد است و این در جهان نادر است.
داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: تمام کشورهای اطراف تورم حدود ۲ تا ۳ درصدی دارند. به همین دلیل است که مردم احساس میکنند مشکلات شان در دستور کار دولت نیست. باید رییس جمهوری سر کار بیاید که دولت ملی تشکیل دهد و من شعاریک ملت – یک دولت را برای همین تعریف کردم. اتفاقی که من شاهد آن هستم، در خطر بودن وحدت سرزمینی و ملی است. همه دربارهبه همه چیز صحبت می کنند غیر از خود ایران و ملت ایران. واقعا نگران ایران هستم و مساله من ایران و یکپارچگی آن است. بنابراین اینها دلایل اصلی به صحنه انتخابات است. در واقع بحث من تحول ۱۴۰۰ است و بیشتر در پی این هستم که بر مبنای حفظ حقوق شهروندی تحول در کشور صورت بگیرد. قطعا گرایش سیاسی من به سمت نیروهای تحول خواه و اصلاح طلب است. قطب بندی به نظر شورای نگهبان بستگی دارد که تا کجا اجازه حضور گفتمانهای مختلف را می دهد. من هنوز نمیدانم که شورای نگهبان چطور اظهار نظر میکند و خروجی آن چیست. اطلاع ندارم که آیا شورای نگهبان پس از بررسی و قبل اعلام نتایج گفت و گویی با رهبری خواهند داشت و نمیدانم ایشان نظری میدهند یا نه. اگر بر این باور باشیم که نظریه رهبری مشارکت حداکثری است همانطور که تا الان به این شکل بوده و تاکید هم داشتند، بحث هایی که در بازار شایعه مطرح است، نباید درست باشد.
سیاستمداران بد توسط کسانی که رای نمیدهند انتخاب میشوند
زهرا شجاعی داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: سیاستمداران بد توسط افرادی که رای نمیدهند انتخاب میشوند بنابراین باید با مشارکت بالا برای بهترین انتخاب تلاش کرد. بعد از گذشت بیش از چهار دهه ما تاکنون کاندیدای زنی که پرونده اش مورد بررسی قرار بگیرد و تفسیر عملی از اصل قانون اساسی صورت بگیرد نداشتهایم. در دورههای قبل خانم اعظم طالقانی اقدام به کاری نمادین کردند و این حرکت نمادین ایشان ارزشمند بود. ما در جهت رفع ابهام کلمه رجال در قانون اساسی اقدام کردیم و در قالب ائتلاف زنان اصلاح طلب کاندیدای مورد نظر وارد رقابت شد. ما برای برداشتن یک گام در راستای تفسیر عملی از قانون اساسی اقدام کردهایم و تا اینجا به نتیجه دست پیدا کردهایم و سخنگوی شورای نگهبان هم اعلام کردند پرونده همه را بررسی میکنیم و با خبرهای رسیده پرونده بنده هم در دست بررسی است و نشان میدهد تا حدودی به هدف رسیدهایم.
داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: جامعه هدف ما کل جامعه است و این موضوع به مطالبه عمومی تبدیل شده است و قرار گرفتن ما در این مسیر هم توسط مردان جبهه اصلاحات رقم خورد. در نخستین حرکت و اقدام کنفرانس مطبوعاتی میگذارم و با مردم صحبت می کنم. ما بر اساس عنوان دولت آشتی و صلح نیاز داریم در عرصه سیاست داخلی گفت و گو و انسجام را ایجاد کنیم. من در این کنفرانس مطبوعاتی از مردم درخواست کمک و اعلام همبستگی بین گروههای مختلف سیاسی خواهم داشت.
برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی یک حزب زنانه مجمع زنان اصلاح طلب برنامه ارائه کرده است. این برنامه در ۶ فصل اقتصاد، سیاست داخلی، خارجی، فرهنگ، اجتماعی و زنان تدوین شده است. این برنامه در حال تکمیل است و در صورت تایید در قالب برنامه خودم و در صورت عدم تایید در قالب برنامه حزب به رییس جمهور برتر ارائه میکنیم. در حوزه تربیت بدنی زنان ما باید ورزش همگانی و قهرمانی را از هم تفکیک کنیم. در این برنامه در مورد اینکه چه میزان ورزش در سلامت روح میتواند تاثیر گذار باشد مورد توجه قرار گرفته است. در انتخابات ساز و کار خوب چیده شده و در بحث تایید صلاحیتها باید سلایق مختلف سیاسی همه مردم و دیدگاه های مختلف تایید شود و مردم ببینند که به سلایق آنها اهمیت داده می شود و در این صورت پای صندوق های رای می آیند. در خصوص کاندیداها نیز خود کاندیداها به گونه ای برخورد نکنند که با تخریب دیگران خود را بالا ببرند و رای بیاورند زیرا در این صورت مردم دلسرد می شوند.
کاهش هزینههای دولت را دنبال میکنم
رامین مهمانپرست در پاسخ به یکی از رسانه ها با تشریح برنامه ها و اهداف خود به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه ریشه نخست مشکلات کشور کمبود بودجه است که به چاپ اسکناس بدون پشتوانه، افزایش نقدینگی و ایجاد تورم منجر میشود، گفت: به واسطه کمبود بودجه امکانی برای ایجاد اشتغال و فعالیت عمرانی برای دولت باقی نمی ماند و بودجهای که با چاپ اسکناس و استقراض از بانک مرزی به دست آید بیشتر صرف هزینههای جاری میشود.
به این نتیجه رسیده ایم که هزینههای دولت بالا و تعداد کارکنان دولت نسبت به جمعیت کشور غیراستاندارد است. اقتصاد دولتی بخش خصوصی را تضعیف میکند و انگیزه فعالیت را از آنان میگیرد؛ همچنین این نوع اقتصاد میتواند بخاطر قدرت انحصار ویژه شرکتهای دولتی زمینه فساد اقتصادی و اداری را فراهم کند. اگر نتوانیم هزینههای دولت را کاهش داده و شرکتهای خصوصی را توانمند کنیم به این معنی است که روندی که دائم بدتر شده است امسال هم جهش خواهد داشت. علاوه بر این افزایش مالیات ها غیر واقعی است زیرا نمیتوان در شرایط رکود اقتصادی و شیوع کرونا بیشتر از این فشار آورد؛ از این رو دولت چارهای جز چاپ اسکناس و افزایش نقدینگی ندارد.
داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در بخش دیگری از اظهارات خود به برجام و مذاکرات هسته ای پرداخت و گفت: ما میخواهیم در دولت بعدی تکلیف مذاکرات و برجام را مشخص کنیم و پیگیر جدی لغو تحریمها هستیم. امروز با یک طیف اصولگرا مواجه هستیم که آقای رییسی در صدر آن قرار دارد و یک طیف که ترکیبی از اصلاح طلب و اعتدالگرا است که آقای لاریجانی در صدر آن قرار دارد. طیف اصلاح طلب و اعتدال گرا که امروز برای انتخابات پای کار آمده، چیزی شبیه دولت کنونی است که در هشت سال گذشته سر کار بود. در صورتی که در رقابت انتخاباتی هم نباشیم دست از گفتمان فرا جناحی بر نخواهیم داشت و هر فردی که پیروز انتخابات شد حاضریم برنامهها را در اختیارش قرار دهیم.
گفتمان حاکم بر کشور باید به گفتمان حقوقی و اجتماعی تغییر کند
محسن رهامی نامزد انتخاباتی در گفت وگو با یکی از رسانه ها، ضمن برشمردن معیارها و ویژگی های حکمرانی خوب، اظهار کرد: سیاست، عرصه ارزیابی فرصت ها و امکانات و مقدورات و انتخاب بهترین و ممکن ترین مسیر برای اداره کشوراست و هر اندازه میزان شرکت مردم در پای صندوق های رای بالا باشد، نشان دهنده این است که حیات سیاسی جامعه فعال تر است. یکی از نشانه های مهم رضایتمندی مردم از عملکرد یک نظام سیاسی و اعتماد و اطمینان آنان از سیستم انتخابات آن کشور، علاقمندی آنان به حضور در پای صندوق های رأی است. باید مسوؤلین کشور و نهادهای برگزارکننده انتخابات، تمام تلاش و همت خودرا بکار گیرند تا هرچه بیشتر مردم در پای صندوق های رأی حضور یابند و لازمه این امر وجود کاندیداها با سلایق و دیدگاه های مختلف در بین انتخابات شوندگان و فراهم ساختن فرصت های تبلیغاتی عادلانه و اطمینان مردم از صحت و سلامت سازمان رای گیری می باشد.
رهامی در بخش دیگری از سخنان خود به مقایسه نظام انتخابات در کشورهای مختلف پرداخت و گفت: در انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا، با وجود نقدهایی که ما به نظام سیاسی آن کشور داریم، و به رغم شیوع وسیع ویروس کرونا، میزان حضور مردم در انتخابات هفتاد درصد واجدین شرایط بوده است. باید گفتمان حاکم بر کشور را از گفتمان سیاسی- امنیتی به گفتمان حقوقی- اجتماعی تبدیل کنیم و فضا را برای حاکمیت تمام عیار قانون، حضور نهاد اجتماعی، و نظارت تمام عیار رسانه ها بر عملکرد حکومت، شفافیت گردش امور کشور و تضارب آراء و عقاید باز کنیم تا هیچ مسوولی نتواند با دور زدن قانون به حقوق مردم و اموال و امکانات عمومی تعدی و کرده و هیچ مقامی در نقض قانون و چپاول منابع و فرصت های متعلق به مردم احساس امنیت ننماید. در یک حکمرانی خوب بار سنگین هزینه اداره کشور پایین بوده و مردم مجبور نیستند از زندگی یومیه خود برای تأمین خدم و حشم حکمرانان و هزینه بی کفایتی و ضعف مدیریت آنان را بپردازند، در یک حکمرانی خوب که مثال هایی فراوانی را می شود مطرح کرد، مسوولان و کارگزاران کشور، خود را واقعا خادم مردم می دانند و بدون منت و چشم داشت توقعات و دریافت امکانات برای زندگی شخصی خود و بدون منت به مردم خدمت می کنند.
هر چند افزایش مصرف برق واحدهای غیرمجاز استخراج رمزارز، توجیهی برای قطعیهای برق نیست، اما لازم است تا وزارت نیرو، صمت و ارتباطات با همکاری هم سد راه این فشار مضاعف بر صنعت برق باشند.
به گزارش خبرنگار مهر، روز گذشته قطعی برقهای گسترده و مکرر در سطح کشور و به ویژه پایتخت، سر خط اخبار قرار گرفت. این در حالی است که شرکت توزیع برق تهران بزرگ جداولی را با تقسیم بندی زمانی و محلهای منتشر کرد؛ با این وجود بی نظمی قابل توجهی هم به لحاظ زمانی و تکرار آن و هم به لحاظ محدودههای مکانی رخ داد. در چنین شرایطی سوال اینجا است؛ آیا آب و هوا و اقلیم ایران طی هزاران سال گذشته تغییر کرده است؟ آیا در تمامی ادوار ایران با چالش بارندگی و محدودیت منابع آبی مواجه نبوده است؟ حتی تغییر الگوهای سینوسی جغرافیایی سالهای اخیر که وزیر نیرو بارها به آن اشاره کردهاند، مقوله تازهای به شمار نمیرود. از چهار سال گذشته وزیر نیرو مطرح کرد که وارد تغییرات اقلیم سینوسی شدیم به این معنا که در سالی شاهد خشکسالی شدید و در سال بعد ممکن است شاهد تر سالی شدید باشیم. چنانچه سیلابهای شدید در دو سال گذشته نیز سند همین اظهارنظر است. هر چند میتوان بزرگترین سهم انتقادات وارده در بررسی و پیشبینی الگوهای بارشی را متوجه سازمان هواشناسی کشور دانست، اما به گفته کارشناسان وزارت نیرو برای چنین شرایطی نیز باید برنامه مدون یک، دو و حتی سه مرحلهای داشته باشد.
بنابراین نمیتوان کاهش سطح آب ذخایر آب سدهای کشور و در نتیجه کاهش تولید ۴ هزار مگاواتی برق از محل نیروگاههای برقابی را توجیه مناسبی برای شرایط کنونی دانست. از سویی دیگر اینکه در محافل مختلف و از سوی مقامات مسئول مختلف صنعت برق بارها دلیل فشار مضاعف بر صنعت برق در شرایط کنونی را استخراج غیرمجاز رمزارزها، به ویژه ماینرهایی که اکنون به واحدهای مسکونی نفوذ کردهاند، مطرح میکنند، نیز مقوله تازهای نیست. یک پایش ساده اخبار داخلی و بینالمللی به نیکی روند افزایشی فعالان این حوزه را نمایان میکند. به این ترتیب به نظر میرسد تشکیل یک مجمع مشترک بین وزارت نیرو، صمت و ارتباطات و البته بخش خصوصی میتواند ضمن بررسی چالشهای این حوزه، راهکارهای کاربردی را برای تأمین برق و مدیریت مصرف آن، رصد استانداردهای تجهیزات استخراج رمزارز و در نهایت راهکارهایی که وزارت ارتباطات میتواند با استفاده از آن واحدهای غیرمجاز را شناسایی کنند، ارائه دهند.
سهم مصرف برق ماینرهای ایران
طبق بررسیهای دانشگاه کمبریج درباره برآورد مصرف برق واحدهای استخراج کننده رمزارز در ایران و البته جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی، سهم ایران از مصرف کل برق دنیا برای این صنعت، حدود ۱۰ درصد است. این دانشگاه یک دامنه از مصرف کیلووات ساعت برق را مورد بررسی قرار داده است. بر این اساس حد بالای این برآورد نشان از مصرف ۵۲۰ میلیارد کیلووات ساعت طی یک سال گذشته (معادل حدود ۶۰ هزار مگاوات مصرف برق مستمر) است؛ از طرفی حد پایین این مصرف ۱۳۱ میلیارد کیلووات ساعت در یک سال گذشته (معادل حداقل ۱۵ هزار مگاوات مصرف برق مستمر) است.
متوسط افزایش ظرفیت تولید نیروگاهی کشور حدود ۲ هزار مگاوات در سال بوده است، این در حالی است که هدف گذاری برنامه ششم توسعه برای افزایش روزانه تولید ۵ هزار مگاواتی است. بر اساس این برنامه تا پایان سال ۱۴۰۰ ظرفیت تولید برق کشور به ۱۰۱ هزار مگاوات برسد. ظرفیت اسمی تولید برق کشور در حال حاضر حدود ۸۵ هزار مگاوات است که در اوج مصرف در ایام پیک میزان تولید از این ظرفیت به حدود ۶۰ هزار مگاوات میرسد.
بر اساس ترازنامه انرژی منتشر شده از سوی وزارت نیرو نرخ رشد ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور بین سالهای ۸۵ تا ۹۲ معادل ۴۵.۵ درصد و بین سالهای ۹۳ تا ۹۹ معادل ۱۷.۶ درصد بوده است که نشان از کاهش ۲۷.۹ درصدی در دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به دولت نهم و دهم دارد.
نکتهای که توجه به آن الزامی است، تنوع بخشی سبد تولید برق کشور و ارجحیت دادن و تمرکز کردن روی به کارگیری و توسعه روش اصلح تولید برق است. از طرفی باید راهکارهای توسعه شبکه انتقال و همچنین کاهش تلفات نیروگاهی و شبکه انتقال و توزیع را نیز مد نظر قرار دهیم. بی شک این مشکلات یک شبه ایجاد نشدهاند که یک شبه نیز حل و فصل شوند، اما از آنجایی که معضلات تازهای نیستند، انتظار میرود تا مدیران این صنعت پیش از ایجاد مشکل و چالش برنامه ریزی کرده و بر اساس آن تولیداتی داشته باشد.
مدیرانی که مشخص نیست با کدام شایستگی و کارنامه باشگاهداری در تیمهای دولتی پست میگیرند و با بودجه تضمین شده کارخانههای غولپیکر مملکت هم نمیتوانند تیمشان را حداقل از محدوده سقوط خارج نمایند. آیا کارگران سایپا و ذوب اصفهان با پرداختهای نجومی به فوتبالیستها موافقاند؟
در هفتههای پایانی لیگ بیستم، در کنار تیم بحرانزده و ریشهدار ماشین سازی تبریز ـ که به بخش خصوصی تعلق دارد و گفته میشود حتی پول سفر این تیم با اتوبوس هم در حساب باشگاه موجود نیست ـ نام دو تیم آشنای دولتی به چشم میخورد که حضورشان در منطقه خطر بسیار عجیب است.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ دو باشگاه متمول سایپا و ذوب آهن با ردیف بودجه مشخص و بدون استرسهای معمول مالی، در حالی حضور در رتبههای پایین را تجریه میکنند که در صورت سقوط، آنها برای اولین بار در تاریخ تاسیس شان از لیگ برتر دور خواهند افتاد.
دو تیم صنعتی و همواره بی دغدغه فوتبال ایران در زمینههای مالی، حالا در لبه پرتگاه سقوط قرار گرفته اند و این درحالی است که نمیتوان نقش پررنگ ضعف مدیریتی را در رقم خوردن این اتفاق بی تاثیر دانست.
ذوبآهن پس از جدایی سعید آذری، فردی به نام محمدی مورد حمایت مدیران کارخانه را در صدر باشگاه گمارد که بسیار سریع، افول باشگاه را رقم زد و حالا دومین فصل را به عنوان نامزد سقوط با مدیریت شخصی به نام فریدونی تجربه میکند.
نارنجیپوشان سایپا نیز پس از آمدن یک چهره سیاسی سابق در دولت احمدینژاد به نام مهرداد سراجی که مدیر حوزه دفتر علی سعیدلو در معاونت اجرایی و همچنین ریاست سازمان تربیتبدنی بود، به این اوضاع وخیم در قعر جدول دچار شده اند.
سعیدلو همان معاون احمدی نژاد است که بعد از نشستن بر صدر مدیریت ورزش کشور، علی کفاشیان را مجبور کرد او را به عنوان نماینده فوتبال ایران در انتخابات کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی کند. حضوری که جز ناکامی و حراج آبروی کشور توسط معاون رییسجمهوری دستاوردی نداشت.
این شرایط بغرنج در اداره دو باشگاه وابسته به کارخانجات ملی تولید آهن و خودرو در کشور، پیش از هر چیزی ابهام در نحوه هزینه بودجههای تخصیص یافته به آنها را پیش میکشد و پرسش مهمتر اینکه این دو مجموعه عظیم دولتی، از تیمداری مستقیم به دنبال کدام هدف و دستاورد هستند؟ ذوبآهن که تیمی قدیمیتر محسوب میشود، اندکی تماشاگر و افتخار نایب قهرمانی آسیا را در سالهای اوجش در کارنامه دارد، ولی سایپا تقریبا هواداری ندارد که بتوان دلیل بودنش را توجیه کرد.
گاهی شنیده شده که مدیران این دو کارخانه، دلیل اختصاص بودجه برای حضور در لیگ حرفهای فوتبال را سرگرمی کارگران یا انجام مسئولیتهای اجتماعی خود ذکر کرده اند، اما قطعا با برگزاری یک نظرسنجی و رایگیری از کارگران گروه خودروسازی سایپا یا مجموعه ذوب اصفهان مشخص میشود که آنها هیچ تمایلی به صرف منابع کارخانه محل کارشان برای پرداخت دستمزدهای نجومی بازیکنان و مربیان فوتبال ندارند.
کارگری که برای تهیه پوشاک و اقلام اولیه ورزشی فرزندان خود با کمبودهای مالی دست به گریبان است، هر ساله شاهد قراردادهای عجیبی با ستارههای پر ادعای فوتبال است که توان شمردن صفرهای ارقام حقوق آنها را هم ندارد و سهمش تماشای عکسهای زندگی لاکچری ستارهها در صفحات شبکههای اجتماعی است.
رسوخ سیاست در رگ فوتبال
ذوبآهن اصفهان و سایپای تهران؛ در هر دو مورد تاثیر دخالت سیاست در تصمیمگیری واضح است. مدیرانی که مشخص نیست، بنا به کدام معیار و شایستگی و کارنامه باشگاهداری در تیمهای دولتی پست میگیرند و با بودجه تضمین شده کارخانههای غولپیکر مملکت هم نمیتوانند تیمشان را حداقل از محدوده سقوط خارج کنند. تیمهایشان را غرق در حاشیه و جنجال میکنند و سوژه اول رسانهها میشوند و به این ترتیب با حضور مدیران نورچشمی در تیتر رسانهها و برنامههای تلویزیونی، به کسب شهرت آنها کمک میشود؛ شهرتی هرچند منفی یا مثبت، بالاخره زمانی در سیاست به کار خواهد آمد.
پایان یک رکورد با مدیریت چهرههای خاص و افول کیفی و اخلاقی؟
در تاریخ لیگ حرفهای، پرسپولیس، استقلال، ذوب آهن، سپاهان و سایپا تنها تیمهایی هستند که در تمام ادوار مسابقات فوتبال لیگ حرفهای در میدان حضور داشتهاند و هیچ گاه سقوط نکردهاند. حالا به لطف هنر مدیرانی که تا یکی دو سال پیش سابقهای در فوتبال حرفهای نداشتهاند، این جمع در حال کوچکتر شدن است.
هرچند سایپا با فراز کمالوند، سرمربی تازه صید شدهاش از نیمکت استقلال، تلاش دارد از محدوده خطر دور شود، بازیهای باقیمانده مشخص میکند مشکل این تیم، با اخراج بحث برانگیز سرمربی قبلی حل شده است یا خیر؟ جنجال بزرگ مسابقه با پیکان و اخراج نفر اول و دوم نیمکت سایپا به دلیل اعتراض تاسفبار به تصمیم داور، نشان داد که این باشگاه بیحاشیه سابق، بعد از رفتن صادقی در زمینه اخلاقی هم شاهد افول بوده … وقتی محسن بیاتینیا، مشاور مدیرعامل باشگاه و دستیار فراز کمالوند هم همچون سرمربی تیم به دلیل فریادهایش بازی بعدی و حساس تیم را از دست میدهد، باید به عمق تغییر ماهیت تیمداری در مجموعه سایپا پی برد که تیم فوتبالش همانند خودروهایش شاهد سقوط کیفی است.
ذوب آهن هم که با شکار سرمربی نفت مسجدسلیمان در نیم فصل، کاری شبیه سایپا انجام داده بود، هرچند هفته قبل استقلال را برد، این هفته بار دیگر بازنده شد و عملکرد خوب رقبای آنها مثل نساجی قائمشهر نشان میدهد، احتمال اینکه یکی از دو تیم سایپا یا ذوب آهن در مسابقات لیگ امسال سقوط کنند، کم نیست.
سایپا و ذوب آهن در جدول بیشترین امتیازات تاریخ لیگ برتر رتبههای چهارم و ششم را دارند. استقلال، پرسپولیس، سپاهان، ذوب آهن، فولاد و سایپا تیمهای لیگ برتری هستند که امتیازات شان در جدول تمام ادوار لیگ برتر از همه بیشتر است. پس از این منظر هم مشخص میشود که مدیران جدید، تیمهای کوچکی را تحویل نگرفتهاند و شرایط فعلی حاصل ضعف مفرط مدیریت آنهاست و انداختن تقصیر به گردن این و آن برای فرار از پذیرش مسئولیت شکست است.
سقوط ماشین سازی تبریز با وجود فوتبال زیبایی که این تیم با علیرضا اکبرپور ارائه میکند، محتمل است و تیم دوم سقوط کننده هم از میان سایپا، ذوب آهن یا نساجی مشخص میشود که این آخری با روندی که در پیش گرفته، حلقه سقوط را گردن دو رقیب دیگرش خواهد انداخت.
در فوتبال هشت هفته به هیچ عنوان فرصت کمی نیست؛ اما آنچه مهم است، روند تیمهاست که در مورد این دو تیم چندان امیدوارکننده نبوده و به نظر میرسد، فصل آتی، یکی از سهمیه های تهران یا اصفهان در لیگ برتر کاسته شود.