مسلم حسن شاهی در شعری به ضرورت قرنطینه خانگی و نرفتن به مسافرت در این ایام برای مقابله با شیوع ویروس کرونا پرداخته است.
در کوچه و بازار هم اکنون خبری نیست
در خانه بمانید که بیرون خبری نیست
عید است علیرغم غم و غصه بخندید
امسال شمال و لب کارون خبری نیست
هر جور شده جور نمائید که فردا
از پنبه و از روغن و صابون خبری نبست
از مسجد و از مدرسه فعلاً بگریزید
در کعبه و در معبد آمون خبری نیست
المنه لله که درِ میکده باز است
از محکمه و قاضی و قانون خبری نیست
ای شیخ درین برههی حساس کنونی
یک ماه نرو پشت تریبون خبری نیست
هرکس خبری دارد ازو باز بگوید
دیریست از آقای فریدون خبری نیست
گفتم کرونا آمده از چین و ز ووهان
آلوده شده شهـرِ قم و مرکزِ سوهان
گفتا که عجب! اینهمه شهر است چرا قم؟
یک دفـعه بگوئیـد که سوهان نخورینان!
گفتم که نه،منظورِ من این است که فعلا
تا قـم نشِتابید که سوهــان بخرینان
شاید کرونا آمده ایران که بگوید
بهداشت مهم است رعایت بکُنینان
بیخود نروید جایی اگر، کار ندارید
رفتید اگر، ماسک بصورت بزَنینان
با آب و کمی مایعِ صابون بشوئید
دستانِ لطیفِ خودتان را، وخیزینان
وقتی که رسیدید به هم ، روی نبوسید
بوسیدنتان هیچ !، به هم دست ندینان!
در جمعی اگر عطسه زدید وکُخه کردید
سر را به گریبان و کُنالچه ببَرینان
درلحظهٔ پر وسوسهٔ پول شمردن
انگشت به آبِ لب و لوچه نچشینان
درسینه اگر گشته نفَسهای شما تنگ
با زور به حلـقِ کَـسِ دیگـر نَدَمینان
روزانه در این مدت اگر دوش نگیرید
بیش از خودِ ویروسِ خطرناکترینان
چون در همدان بوده یکی موردِ مثبت
نزدیک به هــر موردِ مشکوک، نَشینان
بازارِ خرافاتِ وطن یکسره داغ است
بی فایده اِسپند بر آتش نکشینان
تا کم نشده زحمتِ ویروس از ایران
با وحشتتان، جانبِ دریا ندَوینان
درخانه بمانید اگر قحطی ماسک است
گفتند نبوده ست و گفتم که نَگینان
ورنه دمِ نوروز و در آغازِ طبیعت
میواس٘ت که یک ماه قرنطینه بشینان
بیهوده نترسید ولی گر نگرانید
در خدمتتانم چو به سینا بِرسینان
من دکترِ “دیندار”م و پیوسته در اورژانس
پر پر شده ام تا کـه شـما وَرنپرینان
دکتر اصغر دیندار