امروز خراسان جنوبی – محمدی
این یک اصل مهم و حیاتی است که برای رسیدن به آمال و آرزوهای هر مردم و هر کشوری نیاز به اصل مهمی است که به آن مطالبه گری گویند.مطالبه گری تخته پرش به سوی پیشرفت و توسعه است، در کشورهایی که مردم آموخته اند که مطالبه گری تنها ابزار رسیدن به خواسته های شان است توسعه را هم در زندگی روزمره خویش دیده و می بینند. چنانچه این امر به دست فراموشی و یا مبدل به امری خنثی شود آن کشور و یا استان و شهر باید تن به عقب ماندگی دهند و بسازند با آنی که دارند.در کشور ما نیز استانهایی که مردمی مطالبه گر و خواهان تغییر بودند به سمت پیشرفت و توسعه گام برداشتند و همواره در بدنه دولتها و مجلس و قوه قضائیه حضوری پررنگ داشته و دارند و با لابی گری هایی قوی و پردامنه امکانات ویژه ای را برای شهر و استان شان جذب و عملیاتی می کنند.البته مطالبه گری در کشورهایی که احزاب، حضوری جدی و تمام کننده دارند این اصل توسط حزب پیگیری می شود. اما در کشور ما که هنوز احزاب فقط نامی بر کاغذ دارند و فقط در شرایط انتخابات کرکره شان بالا می رود و پرچم را در باد آن قرار می دهند توان عملیاتی کردن این اصل حیاتی و مهم را ندارند، توانی که متاسفانه در طول یکصد و ده سال از احزاب گرفته شد و آنان را در شرایطی خنثی قرار دادند، لذا به نظر میرسد که سازمانهای مردم نهاد وظیفه احزاب را می بایست به سرانجامی قابل قبول برسانند. رسانه ها و برخی سازمانهای مردم نهاد یا همان NGO ها که متاسفانه در دولت های نهم و دهم به شدت محدود و تراشیده شدند این توان را دارند که خوی مطالبه گری را در مردم زنده کنند.استان خراسان جنوبی متاسفانه به دلایل تاریخی وجغرافیای محیطی تنها چیزی را که به آن نمی اندیشد اصل حلال مطالبه گری است که تبدیل اش کرده اند به اصلی حرام و دست نیافتنی !!کاملا طبیعی است که نمایندگان مردم این دیار نیز متاثر از همین خصلت توان لازم برای مطالبه گری را نداشته و در شرایط موجود در مجلس توان فریاد کشیدن و حق ستاندن استانی که در آخرین رده توسعه یافتگی جاخوش کرده و تکان هم نمی خورد را ندارند.
وگرنه ۹۰کیلومتر دوبانده شدن یک راه معمولی با این همه کشتار روزانه نباید ۱۴سال طول بکشد و کار در نهایت به ایجاد کمپین های رنگارنگ بکشد که آن هم به دلیل خالی بودن فضای پیگیری به انجام نخواهد رسید،مسئولان و نمایندگانی که دراین ۱۴ساله استانی شدن نتوانستند کاری به این کوچکی را سامان دهند طبیعتا نخواهند توانست بودجه های عمرانی درجه یک را جذب کنند.آسمان سیاسی کشور و استان آنچنان سیاست زدگی دارد که افراد با مدیریت خوب و قابل قبول را کودکانه و رایگان از دست میدهند تا سایر استانها از حضور آنان استفاده های لازم را ببرند. وقتی مطالبه گری را از مردم بگیرید برای دولت هم فرق نمی کند که آیا مردم آن دیار به حق شان برسند یا نرسند.سئوال اینجاست که با تقسیم استان قرار بود چند درصد بودجه ها به آن تعلق گیرد و اینک چند درصد به استان می رسد؟ چرا این مهم برای مردم روشن و باز نمی شود؟ دلیل اصلی را در عدم مطالبه گری مردم و برخی نمایندگانش باید یافت، لذا دولتها نیز برهمین بستر است که به نقاط مختلف کشور توجه کرده و بودجه اختصاص می دهند.
مردم را بیدار کنید که بدانند حق شان را، بیدار کنید تا بدانند عدم مطالبه گری یعنی تداوم عقب ماندگی ، بیدار کنید تا نمایندگان اربعه شان را تحت فشار قرار دهند تا در مجلس و در وزارتخانه ها و هرجایی که لازم است به دنبال حق مردم استان شان باشند ولابی گری و فریاد زدن را بیاموزند فریادهایی از منظر حق خواهی نه شعارهای نخ نماشده، بیدارکنید مردم استان را که متوجه شوند مطالبه گری حق حلالی است که تاکنون حرامش کرده اند.