تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، کشتار دانشآموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و تسخیر سفارت امریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، سه رویداد با یک هویت بودند که هر کدام در شکل گیری حرکت انقلاب اسلامی نقش بسزایی ایفا کردند. هویت هر سه اتفاق مبارزه با استکبار بود و به همین دلیل، این روز به یاد ماندنی «روز ملی مبارزه با استکبار» نامیده می شود.
تبعید امام خمینی(ره) از ایران به ترکیه در ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳
پس از اعتراض شدید امام خمینی به سیاست های حکومت پهلوی و افشاگری در خصوص لایحه کاپیتولاسیون در چهارم آبان سال ۴۳ (در مراسمی که به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) در منزل امام برگزار شده بود) ،در روز ۱۳ آبان ۴۳ ،امام خمینی توسط مأموران شاهنشاهی بازداشت و پس از انتقال به تهران ، با یک فروند هواپیمای نظامی از فرودگاه مهر آباد به ترکیه تبعید شدند.
اطلاعیه کوتاه ساواک که از رادیو و تلویزیون پخش شد و در روزنامهها انتشار یافت، چنین بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ از ایران تبعید گردید.»
در پی تبعید امام خمینی و با وجود فضای خفقان، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی دروس حوزههای علمیه و ارسال طومارها و نامهها به سازمانهای بینالمللی و مراجع تقلید آغاز شد. آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در ۱۳ دی ۱۳۴۳ به ترکیه نزد پدر تبعید شد.
دوران تبعید امام به ترکیه، دوران بسیار سختی بود. امام حتی از پوشیدن لباس روحانیت منع شده بودند. محل اقامت اولیه امام هتلی در شهر آنکارا بود. امافردای آن روز برای مخفی نگهداشتن محل اقامت، امام را به محلی واقع در خیابان آتاترک منتقل کردند. چند روز بعد (۲۱ آبان ۱۳۴۳) برای قطع هرگونه ارتباط، محل تبعید را به شهر بورسا واقع در ۴۶ کیلومتری غرب آنکارا انتقال دادند. در این مدت امکان هرگونه اقدام سیاسی از امام خمینی سلب شده و تحت مراقبت مستقیم مأمورین اعزامی ایران و نیروهای امنیتی ترکیه قرار گرفتند.
امام خمینی ۱۱ ماه در ترکیه به سر بردند، پس از آن ساواک با هماهنگی دولت ترکیه ، امام را در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ به عراق تبعید کردند که ۱۳ سال به طول انجامید.
در بحبوحه انقلاب اسلامی و در نتیجه افزایش اختناق رژیم بغداد، امام خمینی تصمیم به خروج از عراق و عزیمت به کویت گرفتند اما کویت تحت فشار شاه، از پذیرش امام و هیئت همراه امتناع کرد، در نتیجه امام خمینی در مهر ۱۳۵۷ راهی فرانسه شدند و در «نوفل لوشاتو» در حومه پاریس اقامت گزیدند و طی ۴ ماه اقامت خود در فرانسه، انقلاب اسلامی را تا مرحله پیروزی هدایت کردند. سپس در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به کشور بازگشتند.
امام در طی هجرت ۱۴ ساله خود به روشنگری افکار عمومی ایران و جهان نسبت به ماهیت حکومت پهلوی پرداخته و زمینه انقلاب مردمی و سقوط رژیم شاه را فراهم ساختند. به همین دلیل نقطه شروع دوره هجرت یعنی ۱۳ آبان ۱۳۴۳ و همچنین نقطه پایان آن یعنی ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به عنوان «یومالله» در بین ایرانیان شناخته می شود.
کشتار دانش آموزان توسط ماموران رژیم پهلوی در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷
در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و همزمان با روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی، ده ها نفر از دانشآموزان که برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت شاه قرار گرفته و به شهادت رسیدند. در این حادثه که توسط دولت «آشتی ملی » شریف امامی صورت گرفت، به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانشآموزان نتوانستند از آتش گلولههای مأموران بگریزند و این امر تلفات آنها را افزایش داد.
حادثه ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بعد از حادثه ۱۷ شهریور در همان سال، دومین کشتار و حادثه خونین در دولت شریف امامی بود، در حالی که عمر سیاسی این دولت از ۷۰ روز تجاوز نمیکرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود که وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد.
تسخیر «لانه جاسوسی» توسط دانشجویان پیرو خط امام در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸
سیزدهم آبان ۱۳۵۸ ساختمان سفارت امریکا در تهران به تصرف جمعی از دانشجویان معترض درآمد. این دانشجویان در قالب تشکل دانشجویی اسلامی جمع شده و برای حراست از انقلاب اسلامی تلاش و کوشش میکردند. در بحث ها و بررسیهایی که توسط آنان صورت گرفته بود ، جای شک و شبههای نبود که مرکز هدایت و پشتیبانی بسیاری از توطئهها و تحرکاتی که علیه نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته و میگیرد، سفارت ایالات متحده امریکاست. در واقع آنجا چیزی جز یک مرکز جاسوسی و توطئهگری نبود . به همین دلیل، دانشجویان نام و عنوانی لایق برای این محل در نظر گرفتند: «لانه جاسوسی امریکا».
این چیزی بود که در وجدان آگاه مردم ایران نیز دقیقاً وجود داشت و از تذکرات و هشدارهای مستمر حضرت امام (ره) درباره توطئهگریهای امریکا به منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی ریشه میگرفت.
از سوی دیگر خاطره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که منجر به تحکیم سلطه امریکا بر ایران به مدت ۲۵ سال شد ، در حافظه تاریخی مردم ایران هنوز ، تازگی داشت.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا زمان تسخیر سفارت امریکا در تهران دیپلمات های امریکایی مستقر در این سفارتخانه از هیچ تلاشی در جهت مقابله با نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمیکردند. تماس با سرکردگان گروه های ضد انقلاب ، حمایت از شبکههای کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهک های تروریستی در غرب و جنوب ایران که به انفجار لولههای نفتی و ایجاد نا امنی و بیثباتی در مناطق کردنشین مشغول بودند، از عملکردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت امریکا بود. این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است.
سفارت امریکا در تهران از زمستان ۱۳۵۷ تا پائیز ۱۳۵۸ به مرکز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابکاری علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود، نظامی که عمر سیاسی آن به یک سال نمیرسید. با این حال سفارت امریکا زمانی توسط دانشجویان تسخیر شد که امریکا ، خواسته مشروع ملت ایران در استرداد شاه و اموال و داراییهای بلوکه شده ایران را نادیده گرفت و حتی امکاناتی وسیع در اختیار فراریان گذاشت تا تشکیلات خود را علیه انقلاب سازماندهی و فعال کنند. امام (ره) تصرف لانه جاسوسی توسط دانشجویان را «انقلاب دوم» لقب دادند و در سخنانی، از این اقدام حمایت کردند: «شما میبینید که الان مرکز فساد امریکا را جوانها رفتهاند گرفتهاند و امریکائیها را هم که در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را بدست آوردند و امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و جوانها مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
اسناد لانه جاسوسی یک واقعیت بزرگ را نمایان ساخت و آن تیزبینی، هوشیاری و دشمن شناسی دقیق حضرت امام خمینی (ره) بود که توانست خط و راه صحیح را به یک ملت انقلابی بنمایاند و با زمینه سازی برای وقوع انقلاب دوم، استمرار انقلاب بزرگ اسلامی را تضمین کند.