صبح امروز (جمعه) گزارش خودکشی یک مرد میانسال حدودا ۶۰ ساله به کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس اعلام شد.

بنابر این گزارش، شخصی حدودا ۶۰ ساله با لباس ورزشی در ایستگاه شهید باقری و در در آخرین نقطه ایستگاه مترو قرار داشت که به هنگام حرکت قطار مترو خود را مقابل قطار انداخته و اقدام به خودکشی کرده است. پس از ایستادن قطار در تونل مترو، بدن وی از داخل تونل خارج و به بیمارستان تهرانپارس منتقل شد که وی در حین انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.

از آنجایی که هیچ گونه مدارک شناسایی همراه این فرد نبوده، تاکنون هویت و علت خودکشی متوفی نامشخص باقی مانده است.

سرهنگ کیوان ظهیری رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در گفتگو با خبرنگار حوزه حوادث و انتظامیگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: ساعت ۱۰ شب روز گذشته فردی ۴۷ ساله که مدت ۴ سال از اختلافات خانوادگی خود با همسرش می‌گذشت زمانی که مقدار زیادی شیر و موز خریداری کرده بود، به منزل خود در محله نبرد رفت.

وی افزود: این فرد زمانی که به خانه اش آمد، دو دختر وی و مادر و پدر همسرش که برای سر زدن به نوه هایشان آمده بودند در منزل وی حضور داشتند و همسرش نیز حدود یک هفته ای بود که به دلیل اختلافات در خانه خود حضور نداشت و به منزل بردارش که در کرج بود رفته بود.

سرهنگ ظهیری تصریح کرد: این شخص در بازجویی پلیس اظهار کرد مدت ۲۵ سال است که به صورت حرفه ای ورزشکار است و در رشته بوکس فعالیت دارد و وقتی که به منزل خود بازگشت، به تهیه شیرموز برای اعضای خانواده اش اقدام کرد و در زمان تهیه شیرموز از مقدار قابل توجهی داروی خواب آور استفاده کرده است.

رئیس پلیس پیشگیری پایتخت در ادامه گفت: پس از آن که دو دختر این فرد و پدر و مادر همسرش از شیرموز استفاده کردند بعد از گذشت چند ساعتی داروی خواب آور در شیرموز بر روی افراد خانواده اثر کرده و آن‌ها آماده خوابیدن شدند. دو دختر این فرد به اتاق خواب خود می‌روند و پدر و مادر همسر این شخص نیز در پذیرایی به خواب می‌روند و خود فرد به تماشای تلویزیون می‌پردازد.

وی در ادامه تصریح کرد: متهم بعد از آن‌که از خوابیدن افراد خانواده اطمینان پیدا می‌کند با استفاده از یک‌کارد آشپزخانه که حدودا ۴۰ سانتی متر بوده و مصرف خانگی داشته است، به اتاق خواب دخترانش می‌رود. ابتدا به سمت دختر بزرگش که ۱۹ ساله و دانشجو رشته حقوق بوده است رفته و ابتدا سعی داشت که دخترش را خفه کند، اما ناگهان دخترش از خواب بیدار می‌شود و در یک آن با وارد کردن ضرباتی به گلوی او، به بریدن گلوی دخترش اقدام کرده و وی را می‌کشد.

سرهنگ ظهیری در ادامه بیان داشت: در این هنگام دختر ۱۷ ساله متهم از خواب بیدار شده و با دیدن صحنه قتل خواهرش، سعی می‌کند که از دست پدرش فرار کند، اما با توجه به مقاومت دختر کوچک پدر با مشت ضرباتی را بر صورت او وارد کرده و دختر را بر زمین می‌اندازد و با همان کاردی که دختر اولش را کشته بود، دختر دوم را نیز به قتل می‌رساند.

وی در ادامه با بیان اینکه متهم پس از اطمینان یافتن از کشته شدن دخترانش به سمت پذیرایی منزل می‌رود، افزود: این شخص بلافاصله به سمت پدر همسرش رفته و با استفاده از کاردی که در دست داشته اقدام به بریدن گلوی پدر زن ۷۹ ساله خود می‌کند، در این لحظه مادر زن متهم از خواب بیدار شده و با دیدن صحنه وحشتناک هراسان به داماد خود نگاه می‌کند و در این لحظه متهم با نزدیک شدن به زن ۷۰ ساله نسبت به خفه کردن او اقدام می‌کند، اما موفق نمی‌شود و بعد با وارد کردن ضربات چاقو به سینه و گلوی مادرزنش، او را از پای در‌می‌آورد.

رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با بیان اینکه این اتفاقات در حدود ساعت یک بامداد شب گذشته پایان یافت، گفت: متهم پس از انجام این اتفاقات در خانه مانده و احساس تشنگی شدید می‌کند؛ به طوری که برای رفع تشنگی خود به نوشیدن دو بطری ۱/۵ لیتری آب اقدام می‌کند. به گفته متهم، بعد از خوردن آب، سه عدد سیب خرده و به بالای سر دخترانش رفته و  در کنار جسد آن‌ها نشسته و گریه می‌کند.

وی گفت: متهم در اظهارات خود دلیل کشتن دختران و پدر و مادر همسرش را مسائل و اختلافات خانوادگی عنوان کرده است، به خصوص اینکه مقصر تمام این مسائل به وجود آمده را مادر همسرش می‌داند. همچنین وی با بیان اینکه می‌خواسته تا دخترانش مانند مادرش نشوند و در آینده زندگی افراد دیگر را بر هم نزنند، اقدام به کشتن آن‌ها کرده است.

سرهنگ ظهیری در ادامه با بیان اینکه متهم پس از انجام این اتفاقات خود را به کلانتری۱۳۲ نبرد معرفی کرد و به اعمال انجام شده خود اعتراف کرده است، گفت: ساعت ۳ بعدازظهر امروز(چهارشنبه) این فرد قبل از معرفی خود به کلانتری ۱۳۲ نبرد، جزییات موضوع را با برادر بزرگترش در میان گذاشته و سپس به کلانتری ۱۳۲ نبرد مراجعه و خود را به ماموران کلانتری معرفی کرده است.

وی در پایان با بیان اینکه پس از انجام تحقیقات و بازجویی های اولیه، ماموران کلانتری ۱۳۲ نبرد با اخذ مجوز قضایی به آدرسی که توسط متهم اعلام شده بود اعزام شدند، گفت: ماموران با حضور در خانه متهم با صحنه قتل مواجه شدند و اجساد غرق به خون ۴ مقتول حادثه (دو دختر جوان، یک پیرمرد و پیرزن) را در خانه کشف کردند. متهم بنا به دستور مقام قضایی در بازداشت به سر‌ می‌برد و تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رسیدگی به این پرونده از هشتم دی سال گذشته به دنبال وقوع قتلی در اتاقک نگهبانی برج‌های دوقلو در دهکده المپیک شروع شد.

کارآگاهان اداره دهم با حضور در محل جنایت به تحقیق از کارگران ساختمانی که در نزاع و درگیری مشارکت داشتند پرداخته و دریافتند یکی از کارگران به نام فرید از محمد ۱۷ ساله خواسته ظرف‌ها را بشوید، اما وقتی او مخالفت کرده همین موضوع باعث درگیری آن‌ها شده است. بعد هم ناصر که از بستگان محمد بود به طرفداری از وی با فرید درگیر شده، اما با ضربه‌های چاقوی فرید به قتل رسیده است.

دستگیری متهم فراری

در همان تحقیقات اولیه مشخص شد که متهم پس از فرار از محل جنایت، تهران را ترک کرده است. تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه فرید در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا اینکه سرانجام اطلاع پیدا کردند فرید با هویت جعلی و به قصد ترک اعتیاد به یک کمپ در شهر شیراز رفته است. بلافاصله هماهنگی‌های لازم با بازپرس

چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: از خرید برگشته بودم و قصد داشتم وارد خانه شوم که متوجه سر و صدا‌هایی از خانه همسایه شدم. از روی کنجکاوی نگاهی به پنجره خانه‌ای که صدا از آنجا به گوش می‌آمد کردم. مرد جوانی را دیدم که به شیشه می‌زند و کمک می‌خواهد.

با تماس زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران دریافتند دو مرد میانسال، جوانی به‌نام سهراب را ربوده و در خانه‌شان حبس کرده‌اند.

با ورود مأموران، گروگان آزاد و دو متهم میانسال بازداشت شدند. مهندس جوان در بازجویی‌ها گفت: این دو آدم ربا از اقوام دور من هستند. مدتی قبل یکی از آن‌ها به سراغم آمد و گفت: قصد تجارت دارد. با این بهانه ۵۰ میلیون تومان از من گرفت. فرزاد قرار بود ۵۰ میلیون تومان را یک ماهه به من برگرداند، اما نداد. وقتی دیدم فرزاد پولم را برنگرداند از آنجایی که خودم نیز چک داشتم مجبور شدم از یکی از اقوامم به‌نام بهرام ۷۰ میلیون تومان پول قرض بگیرم تا با این پول هم چکم را پاس کنم و هم مشکلات دیگرم را برطرف کنم.

او ادامه داد: در این مدت چندین بار به سراغ فرزاد رفتم و او مدام امروز و فردا کرد. از طرفی بهرام هم پولش را می‌خواست و من توانایی پرداختش را نداشتم. تا اینکه روز حادثه فرزاد با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهد پولم را بدهد. به محل قرار که یکی از خیابان‌های شمال تهران بود رفتم و سوار نیسان او شدم، اما بهرام هم آنجا بود خیلی تعجب کردم. آن‌ها مرا به بنگاه املاکی بردند و دو ساعت شکنجه دادند. بهرام از من می‌خواست برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته بود طلبش از من به جای ۷۰ میلیون تومان ۲۵۰ میلیون تومان بوده است. فرزاد هم می‌خواست پای برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته شده بود هیچ بدهی به من ندارد. اما من این کار را نکردم تا اینکه در فرصتی که آن‌ها برای صحبت به اتاق دیگری رفته بودند، من خودم را به پنجره رساندم و شروع به داد و بیداد کردم.

با شکایت مهندس جوان تحقیقات از دو متهم میانسال ادامه یافت. متهمان به آدم ربایی خود اعتراف کرده و با تأیید حرف‌های شاکی جوان؛ انگیزه خود را از این آدم ربایی مسائل مالی عنوان کردند. تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.

سمیرا، زن جوان که تصور نمی کرد دستگیر شود وقتی پیش روی بازپرس ایستاد، به نقشه خود و شوهرش برای اخاذی از زن مطلقه اعتراف کرد و گفت: شوهرم یک ماه قبل در فضای مجازی با زن مطلقه ای آشنا شده بود که با داشتن یک فرزند و به خاطر اعتیاد شوهرش از او طلاق گرفته بود. مسعود وقتی فهمیده بود او ۱۲۰ میلیون تومان از مهریه اش را گرفته است، خودش را به عنوان جوان مجردی به او معرفی کرد که قصد ازدواج با او را دارد و با این بهانه از او خواسته بود تا پول هایش را برای سرمایه گذاری سودآور در یک شرکت و همچنین برخی خریدهای خواستگاری آبرومندانه در اختیار مسعود بگذارد.

سمیرا در ادامه گفت: شوهرم از روزی که پول های او را گرفت، دیگر به تلفن هایش پاسخ نداد و ارتباطش را با او قطع کرد. آن زن هم وقتی برای یافتن شوهرم به محل کارش رفته بود همکارانش گفته بودند که او متأهل است و فرزندی خردسال هم دارد.

وی افزود: شوهرم یک روز به خانه آمد و به من گفت که ماجرا چیست؟! او گفت که نمی داند زن مطلقه چگونه توانسته است محل زندگی ما را پیدا کند و او را سر کوچه منزلمان دیده ولی زن مطلقه متوجه شوهرم نشده است.

سمیرا افزود: دیگر چاره ای نداشتم، باید برای جلوگیری از زندانی شدن شوهرم کاری می کردم؛ به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم «پاپوشی» درست کنیم که آن زن را روانه زندان کنیم. آن شب با همکاری شوهرم چند عکس «بی حجاب» از خودم گرفتم و در یکی از شبکه های اجتماعی منتشر کردم. روز بعد هم به پلیس فتا آمدیم و با معرفی آن زن به عنوان مظنون، از او به خاطر هتک حیثیت شکایت کردیم تا بدین وسیله پلیس او را دستگیر کند و سپس در قبال گذشت او از مبلغی که به شوهرم داده بود، ما هم بابت انتشار عکس های بدون حجاب به او رضایت بدهیم.

وی افزود: اما همه نقشه های ما زمانی لو رفت که کارآگاهان پلیس فتا پس از بررسی رایانه شخصی آن زن، هیچ مدرکی در این باره پیدا نکردند. بعد از آن هم کارآگاهان وقتی در جریان ارتباط او و همسرم قرار گرفتند، رایانه ما را هم مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد عکس ها را خودم در فضای مجازی منتشر کرده ام و این موضوع تنها یک «پاپوش» است.