چند دههٔ قبل اکثر خانمها خانهدار بودند و معیشت خانواده تنها بر عهدهٔ همسرشان بود، این روزها اگر نخواهیم یک آمار رسمی هم ارائه کنیم، با نگاهی به اطرافیان خودمان و حتی چهرهٔ شهر در اول صبح و عصر متوجه میشویم خانمهای زیادی برای رفتن به محل کار در رفت و آمد هستند.
دلایل مختلفی میتواند باعث این موضوع شود که شاید پررنگترین آن شرایط اقتصادی است. اینکه تورم بالا رفته و همچنین سطح خواستههای افراد تغییر کرده و درنتیجه گرداندن یک زندگی چهارنفره درصورتیکه پدر خانواده کارمند، معلم یا هر شغل دیگری باشد بهتنهایی کار سختی است، میتواند محرک قوی برای اشتغال مادر خانواده شود.
علاوه براین سطح تحصیلات زنان نیز بالا رفته است. گرچه علمآموزی به خودی خود ارزشمند بوده و اگر زنی سطح تحصیلات بالایی داشته باشد الزاماً به این معنا نیست که باید شاغل شود، اما کسی که سالها درس میخواند و تخصصی به دست میآورد بهصورت طبیعی علاقه دارد از این تخصص و مهارت استفاده کند.
با توجه به آمار قبولی دانشگاه و حضور بیشتر دختران در تحصیلات عالیه، بدیهی است که زنان بیشتری تمایل بیشتری برای اشتغال نشان دهند.
اشتغال زنان مانند هر پدیدهٔ اجتماعی دیگری جنبههای مثبت و منفی خود را دارد. زنانی که وارد بازار کار می شوند، احتمال زیادی دارد که همزمان تشکیل خانواده نیز بدهند و یا نقش مادری را عهده دار شوند، از این رو اشتغال زنان نه تنها در سطح اجتماع که بیش از ان در واحد خانواده تاثیراتی را متحمل می شود.
اگر شما یک خانم شاغل هستید و دلتان میخواهد در کار وزندگی خانوادگیتان موفق باشید میتوانید پیشنهادها ما را بخوانید و با توجه به شرایطتان آنها را عمل کنید.
_اولویتهایتان را مشخص کنید
هر کس باید در زندگی بهصورت کاملاً مشخص و عینی بداند چه اولویتهایی دارد تا بتواند بر طبق آن برنامهریزی کند. گاهی فردی موضوع A برایش از بیشترین اهمیت برخوردار است اما طوری در زندگی انتخاب میکند که در اواسط یا اواخر لیست اولویت ها و وقت گذاریاش قرار میگیرد. بهتر است شما بر روی یک کاغذ مشخص کنید که درجه اهمیت هر چیزی برایتان چقدر است و تعریفتان از آن نقش چیست تا مرحلهٔ بعد که برنامهریزی است برایتان راحتتر باشد.
برای مثال:
۱_ من یک همسرم: توجه به رفع نیازهای روحی و جسمی همسرم/ زمانی برای گذراندن وقت بهصورت دونفره/ تماس تلفنی یا پیامکی در روز/ رسیدگی به تغذیه و علایق او در خانه و…..
۲_ من یک مادرم: رسیدگی به تغذیهٔ فرزندم / وقت گذاشتن برای بازی با او / قصه گفتن برایش قبل از خواب / رسیدگی به انجام تکالیف/ شرکت در جلسات مدرسه و….
۳_ من یک معلمم: هفتهای چهار روز حضور در مدرسه / تصحیح اوراق بچهها در خانه / مطالعه در جهت بهبود سطح کاری و….
۴_ من یک دخترم: سر زدن به والدین و انجام کارهای آنها / باخبر شدن از حالشان در طول روز / خبر گرفتن از خواهر و برادر و…..
۵_ من یک زنم: شرکت در کلاسهای ورزشی / مطالعه در زمینههایی که علاقهمندم / وقت گذراندن با دوستان / رفتن به آرایشگاه و…
زمانی که اولویتهای شما مشخص شد میدانید که برای هرکدام چه زمانی را باید در نظر بگیرید و همچنین کمک میکند وقتی همه را در کنار هم میبینید مراقب باشید چیزی از قلم نیافتد و با اصطلاح تکبعدی رفتار نکنید.
_برنامهریزی و مدیریت زمان داشته باشید.
شاید مهمترین توانایی یک زن شاغل باید در حیطهٔ مدیریت زمان باشد. در فرهنگ ما هرقدر مرد همراه و کمکحال در امور خانه باشد بازهم وظیفهٔ اصلی کارهای خانه برعهده زن خانه است.
سلامتی اعضای خانه و رسیدگی به تغذیهٔ آنها نیازمند این است که بیشتر غذاهای خانگی استفاده کنید. داشتن یکخانه تمیز و رسیدن به همه امور، نیازمند صرف زمان است که این محقق نمیشود مگر اینکه بتوانید زمان را بهخوبی مدیریت کنید. با یک برنامهریزی دقیق مدیریت زمان هم انجام میشود.
برای مثال شما قرار است هرروز وعدهٔ غذایی شام را بپزید، به فرزندتان دیکته بگویید، هفتهای دو بار جاروبرقی بزنید، هفتهای سه بار به ورزش بروید و … زمانی که برنامهتان مشخص باشد، سردرگم نمیشوید. میدانید که وقت زیادی برای حضور در شبکه اجتماعی نخواهید داشت چون در این صورت فرصت نخواهید داشت برای شب، آشپزی کنید.
طبق برنامهریزی هفتگی و اولویتهایتان میتوانید زمان را مدیریت کرده تا به همهٔ کارها در حد نیاز بپردازید. شاید لازم باشد روزی که به ورزش میروید، وقت کمتری را برای استراحت بگذارید یا زمان امتحانات بچهها که لزوم رسیدگی به درس آنها بیشتر است، قرار دوستانهای نگذارید. شما یا به اجبار و یا خود انتخاب کرده اید که شاغل باشید پس زمان شما برای رسیدگی به کارهای خانه، تقریباً نصف یک زن خانهدار است به همین دلیل باید دقیقتر و باانرژی بیشتری به امور رسیدگی کنید.
_از مادر بودنتان لذت ببرید
رسیدگی به امور خانه مخصوصاً بچهها را از یک کار اجباری به یک وظیفه عاشقانه تبدیل کنید. یادتان باشد بچهها خیلی زود بزرگ میشوند و گاهی دلتان برای روزهایی که میتوانستید باهم نقاشی کنید و عروسکها را بخوابانید تنگ خواهد شد. روزی شما بازنشسته میشوید اما مادری همیشگی بوده و موفقیت در این نقش تضمینکنندهٔ حال خوب شما در طول زندگی مخصوصاً سالهای میانسالی و پیری است. از اینکه فرزندانی دارید خدا را شکر کنید و باعلاقه و حس خوب با آنها وقت بگذرانید، بازی کنید، حرف بزنید، به درسهایشان رسیدگی کنید، باهم آشپزی کنید، به پارک بروید و خلاصه نقش مادریتان را دلچسبترین نقش زندگی قرار دهید.
_از دیگران کمک بگیرید
سعی نکنید در زندگی رابینهود باشید و کارهای همه را انجام دهید. دنبال اثبات این نباشید که از پس همهچیز بهتنهایی برمیآیید. همسرتان میداند که شما شاغل هستید و وقتتان برای امور خانه چندان زیاد نیست پس میتوانید از او کمک بگیرید. البته در کمک گرفتن از همسرتان شرایط کاری او را و خستگیاش را هم در نظر بگیرید. بچه هاهم قرار نیست در خانه منفعل بوده و کمک نکنند، اتفاقاً یکی از محاسن فرزندان مادر شاغل میتواند مسئولیتپذیری بیشتر باشد به شرطی که شما در روش تربیتیتان چنین هدفی را دنبال کرده باشید.
خانهٔ شما برای سروسامان داشتن نیازمند کار تیمی و همکاری اعضا باهم است. درست است که جمعکردن اسباببازیهای فرزندتان چند دقیقه طول میکشد اما اگر بخواهید به او یاد بدهید تمام خانهسازیها را بعد از بازی داخل سبد بیاندازد باید وقت بیشتری صرف کنید اما یادتان باشد این وقت گذاشتنها مانند سرمایهگذاری بلندمدت در آینده به دردتان میخورد وقتیکه او یک نوجوان شد و دیگر لازم نیست وسایل شخصی و اتاقش را هم شما مرتب کنید.
بچهها میتوانند با توجه به سنشان در خرید، نظافت و حتی آشپزی همراه شوند درحالیکه شما توانسته باشید آنها را مسئولیتپذیر تربیت کنید.
_ خسته و خوابآلود نباشید
چه بخواهید و چه نخواهید اشتغال بخشی از انرژی شمارا میگیرد و وقتی به کارهای خانه و بچهها رسیدگی میکنید شاید دیگر رمقی برایتان نماند اما یادتان نرود اگر نقش همسریتان کمرنگ شود کارمند نمونه یا استاد تمام دانشگاه باشید، تمام فرزندانتان در تحصیل و زندگی موفق شوند و همیشه خانه و زندگیتان برق بزند درنهایت احساس خوشبختی و آرامش نخواهید کرد و خطرات و آسیبهایی زندگی مشترکتان را تهدید میکند.
وظیفهٔ همسری از آن دست وظایفی است که به هیچ بهانهای نباید از آن جاخالی بدهید. وقتی بار عاطفی رابطهتان زیاد باشد و رابطه دونفره شما صمیمت اش را حفظ کند، خیلی از مسائل و سختیهای مسیر زندگی برایتان قابلتحملتر خواهد بود. برای اینکه یک همسر خوب باشید در قدم اول باید خودتان را فراموش نکنید، رسیدن بهسلامتی، زیبایی، ورزش و سعی در داشتن ظاهری مناسب کمک میکند تا حس همسرتان هم مثبتتر باشد.
بعضی کارهای کوچک در روابط همسران میتواند تأثیرات بزرگ بگذارد مثلاً اگر موقع ورود همسرتان به تمام خستگی که دارید به استقبال او بروید، چهرهتان شاد و آرام باشد و مثل روزهای اول اهمیت بدهید بالباسی که پیازداغ درست کردهاید در خانه نچرخید، وقت زیادی از شما نخواهد گرفت اما در احساس شخص خودتان و همسرتان تأثیر زیادی میگذارد.
اگر بتوانید بعد از مراجعت به خانه یکزمان کوتاه استراحت کنید مثلاً نیم ساعت بخوابید، سرحالتر میشوید.
حتماً ورزش کنید حتی یک پیادهروی بهاندازه نیم ساعت و به تغذیهتان توجه کنید.
هیچچیز برای یکخانه ضروریتر از بانویی صبور، مهربان، باپشتکار، همدل، پرتلاش که میداند چگونه زندگی را مدیریت کند نیست.