روستاها به دلایل مختلف در سال های اخیر از قافله توسعه جا مانده اند، روستاییان با سوادتر شده اند و کشاورزی از رونق افتاده است، حالا روستانشینان، شهرنشین می شوند و روستاها خالی و خالی تر.
بررسی هایی که درباره مهاجرت به خصوص مهاجرت از روستا به شهر انجام شده، نشان می دهد که تمایل و تصمیم گیری برای مهاجرت به سن، جنس و تحصیلات بستگی دارد. جوانان بیشترین میزان مهاجرت را دارند. در این بین هم بیشترین مهاجران کشور را مردان تشکیل می دهند که برای کسب درآمد، دانش، اشتغال و غیره مکان اقامت خود را ترک می کنند.
مهاجرت افراد جوان از روستا باعث کاهش رشد جمعیت (خالی شدن روستا از سکنه) و افزایش نسبت سالخوردگی میشود.
این نوع مهاجرت موجب به هم خوردن جمعیت روستایی و شهری شده چرا که سالخوردگی جمعیت روستایی و جوان شدن جمعیت ناخواسته شهری را به همراه دارد، با روستاییانی مواجه هستیم که دیگر توان کار کشاورزی ندارند و شهرهایی که توان پذیرش و پاسخگویی مناسب برای اسکان و کار و اشتغال نیروهای تازه وارد جوان را ندارند و به دنبال آن به هم ریختگی اجتماعی و فرهنگی را هم در شهر و در هم روستا شاهدیم و به عبارتی نه شهر، شهر است و نه روستا، روستا.
نتایج سرشماری ۱۳۳۵ نتایج نشان می داد که نسبت جمعیت روستایی به شهری ۷۰ درصد به ۳۰ درصد بود. هرچه به پیش رفتیم این تناسب به هم خورد و اکنون فقط حدود ۲۰میلیون از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را روستاییان تشکیل می دهند.
ایران از جمله کشورهایی است که با سیر افزایشی و شتابان مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دست و پنجه نرم می کند، این مهاجران هم در مبدا و هم در مقصد، مسائل و مشکلات متعددی مانند بروز نابسامانیهای متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود آورده است.
توسعه اقتصادی کشور مستلزم توسعه روستاها هم هست، با وجود تمام تلاش هایی که در راستای توسعه محلی و روستایی در قالب انواع سیاست ها و پروژه ها انجام شده اما همچنان روند ترک روستا و خالی شدن روستاها از سکنه ادامه دارد.
این در حالی است که مقصد مهاجران روستایی در شهر با چشمپوشی از اندکی استثناها، محلات فرودست شهری و حاشیه های شهرهاست که با خود انواع آسیب های اجتماعی را به همراه دارد.
بهبود توزیع درآمد، افزایش مخارج دولتی در عمران روستاها، کاهش شکاف دستمزد میان شهر و روستا و همچنین سرمایهگذاری در بخش کشاورزی به کاهش روند مهاجرت به شهرها منجر خواهد شد.
افزایش شاخص قیمت محصولات کشاورزی و کاهش واردات محصولات کشاورزی، افزایش نرخ باسوادی، رشد اقتصادی و افزایش سطح زیرکشت از جمله عوامل ماندگاری روستاییان در روستا است.
افزایش اعتبارات و تسهیلات عمران و توسعه روستاها توسط دولت و اعطای مشوقها لازم برای ماندگاری روستاییان در روستاها می تواند سرعت مهاجرت روستاییان را کاهش دهد.
متولیان بخش روستایی در تمام حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عزم خود را برای روستا ماندن روستا به عنوان الفبای توسعه کشور جزم کنند، تا دیگر روستاهای ما خالی از سکنه نباشد و شهرها نیز پر از آدم های بیکار یا کارکنان کاذب نباشد، روستای خالی و شهرهای پر از جمعیت بیکار هیچکدام کارآمد نیستند. در عمل شالوده اقتصاد را بیمار می کند و در عمل نه روستا، روستاست و نه شهر، شهر است، شهرهایی روستانما و روستاهایی شهرنما خواهیم داشت که هیچ چیز در آنها سر جایشان تعریف نشده است.
* مهاجرت کاملا با رویه انجام می شود
سعیدرضا جندقیان، معاون اموردهیاری های سازمان شهرداری ها و دهیاری ها گفت: به طور متوسط هر سال ۷۰۰هزار نفر از جمعیت روستاها کشور کاسته می شود.
وی با اشاره به اینکه دلیل واحدی برای خروج روستانشنیان از روستا نداریم و این امر دارای دلایل متعددی است، بیان کرد: من به عنوان فردی که در خصوص مسائل مربوط به روستا فعالیت دارد، واژه مهاجرت بی رویه را قبول ندارم، چرا که کاملا به کاربردن این واژه غیرفنی و غیر تخصصی است، چرا که مهاجرت کاملا با رویه و برای کسب شرایط بهتر زندگی انجام می شود.
وی ادامه داد: در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی، اول روستا قرار دارد و بعد هم به ترتیب شهرهای کوچک، شهرهای میانی، شهرهای بزرگ و سپس کلانشهرها هستند.
*فاصله بین روستا و کلانشهرها از بین رفته است
جندقیان خاطرنشان کرد: در حال حاضر فاصله ای که بین روستا و کلانشهرها وجود داشت از بین رفته است و در عمل شهرهای کوچک و میانی ناکارآمد هستند. محلی برای جذب جمعیت نیستند و مردم روستاها به ناچار به مهاجرت رو می آورند.
وی یاد آوری کرد: با از بین رفتن شهرهای کوچک و میانی، بین روستا و کلانشهرها تبادل اقتصادی بین روستا و شهرها کوچک شکل نمی گیرد و می توان گفت در این بین شهرهای کوچک حتی نقش بارانداز را هم ندارند.
جندقیان تصریح کرد: شروع این پدیده از قبل از انقلاب بود که کارکرد نفتی و مصرف گرایی، تغییر سبک زندگی، الگوهای معیشتی وارداتی اروپایی و آمریکایی، الگوهای غلط معماری کم بهره و پرهزینه و نامتناسب با اقلیم کشورمان، تغییر فرهنگ بوم زیست از جمله عواملی بودنند که رفته رفته به شدت وابسته به نفت شدیم.
* ساختار اقتصادی به کشاورزی آسیب زد
جندقیان اضافه کرد: در این حالت بود که ساختار اقتصادی ما مبتنی بر تولید نبود و کم کم بخش کشاورزی و تولید ناخالص ملی آسیب دید و به همین دلایل بود که روستاییان هم روستاها را ترک کردند و هنوز هم شیب مهاجرت روستایی ادامه دارد و در طول زمان هم این شیب در عمل فاصله بیشتری را به خود گرفته است.
*پویایی اقتصاد اتفاق نیفتاده است
معاون امور دهیاری های سازمان شهرداری ها و دهیاری ها با بیان اینکه در حوزه خودکفایی حرف های زیادی زده شده است، گفت: مقام معظم رهبری در خصوص موضوع خودکفایی و اقتصاد مقاومتی در ۲۴ بند آمده است، در یکی از این بندها فرموده اند که اقتصاد باید پویا باشد.
وی با بیان اینکه، پویایی اقتصاد اتفاقی است که هم اکنون نیز نیفتاده است، تاکید کرد: خودکفایی به معنای نیازنداشتن به دیگران نیست، بلکه نیاز دیگران به ما در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی است.
جندقیان اعلام کرد: اجرا نشدن اصول خودکفایی و همین طور اقتصاد مقاومتی می تواند یکی دلایل مهاجرت های روستایی محسوب شود، چرا که اقتصاد پایه کشاورزی در روستاها بیمار است و موجب می شود بیکاری و مهاجرت در روستاها افزایش یابد.
وی در مورد اجرا نشدن اصول خودکفایی در کشور گفت: یکی از دلایل آن، این است که در عمل اقدامات با طرح های مطالعاتی برنامه ریزی شده هماهنگی لازم را ندارد.
*طرح های مطالعاتی در عمل با واقعیت ها همخوانی ندارد
اسماعیل زیارتی نصرآبادی، مدیرکل دفتر برنامه ریزی و مدیریت توسعه روستایی سازمان شهرداری ها و دهیاری ها در مورد اجرا نشدن طرح های مطالعاتی گفت: به دلیل اینکه مطالعات در فضاهای دانشگاهی انجام می شود. در عمل با واقعیت های اجرایی همخوانی ندارد. در عمل بین بخش اجرا و تحقیقات فاصله وجود دارد و در اجرا نیز دچار مداخلات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می شود.
زیارتی افزود: برداشت ها و فهم ها از این موضوع متفاوت است. در این زمینه دچار فقر فرهنگی هستیم و همیشه بیش از اینکه با برنامه ریزی پیش برویم بیشتر درگیر آزمون و خطا هستیم.
وی در بیان دلایل اجرایی نشدن طرح های مطالعاتی توسع روستاها گفت: یکی دیگر از این دلایل این است که ساختار جامعه روستایی در مقابل تغییرات مقاومت می کند و بنابر این جوامع برای تغییرات باید به بلوغی برسند که بتوانند تغییرات را بپذیرند و آن را اجرا کنند.
وی تاکید کرد: برای اجرای طرح های مطالعاتی باید قوانینی داشته باشیم که بر اساس آن مسئولان اقدام کنند. همیشه دانشگاه را در کنار خود بدانند و اقدامات در حوزه عمل قائل به شخص نباشد.
* ارتباط بین صنعت و دانشگاه شعاری است
اشکان جعفرکریمی، مدیرکل دفتر هماهنگی عمرانی و خدمات روستایی سازمان شهرداری ها و دهیاری ها گفت: ارتباط دانشگاه و صنعت در عمل شعاری است و در عمل نظرات دانشگاهی برای توسعه اجرا نمی شود.
وی ادامه داد: باید اذعان داشت که نگاه برخی مسئولان نگاه کوتاه مدت است. آنان توقع دارند که در کوتاه مدت و در دوره مسئولیتشان باید به نتیجه برسند و در واقع مسئولان به دنبال برنامه های بلند مدت نیستند، چرا که برنامه های کوتاه مدت بهتر عملکرد آنها را نشان می دهد.
جعفر کریمی تاکید کرد: اگر به دنبال تغییر در رویکردها هستیم باید، الزاماتی داشته باشیم که برنامه های بلند مدت داشته باشیم و نباید دچاربخشی نگری شویم.
* قوانین مربوط به نهاد دهیاری ها اصلاح شود
جندقیان، معاون امور دهیاری های سازمان شهرداری ها و دهیاری ها تاکید کرد: رسانه ها هم خودشان را با این عملکرد و اعلام نتایج کوتاه مدت توسط مدیران اجرایی هماهنگ کرده اند و در اخبار و گزارش های خود بیشتر به این نتایج کوتاه مدت می پردازند. مدیر هم ترجیح می دهد عملکرد کوتاه مدت خود هر چند ناچیز را اطلاع رسانی کند.
وی اعلام کرد: نهاد دهیاری در سال ۱۳۸۲ مستقر شد و در این زمینه باید قوانین موجود اصلاح شود. در حال حاضر در معاونت دهیاری های سازمان شهرداری ها و دهیاری سه رویکرد را برای توسعه روستاها دنبال می کنیم، اخلاقمداری، رعایت شأن انسان که روستانشینان هستند و رعایت تکنیک محوری که بدانیم، کاملا در روستاها چه می گذرد و بصیرت داشتن در امور روستایی است.
جندقیان اضافه کرد: برای اولین بار در دولت دکتر روحانی در مدیریت روستایی نظام مند کار شد، چرا که اساس کار وزارت کشور در امور روستایی بر مبنای تعادل منطقه ای قرار گرفت و هدف برقرای تعادل بین سکونتگاه ها است.
* ساختار روستایی متناسب با نیاز روز تغییر کند
زیارتی، مدیرکل دفتر برنامه ریزی و مدیریت توسعه روستایی سازمان شهرداری ها و دهیاری ها مشکل اساسی روستاها را باقی ماندن ساختار سنتی روستا ذکر کرد و گفت: در صورتی که ساختار روستایی باید ست متناسب با نیاز روز تغییر پیدا کند و به روز شود به عنوان مثال نظام بهره برداری در روستا همان نظام قبلی است و اینکه نظام سنتی و قدیمی ارث در روستاها موجب شده است که زمین های روستا که زمانی زیرکشت های وسیع می رفت بین فرزندان کشاورزان تقسیم شود و به زمین های کوچک تبدیل شود و در آنها ویلاسازی شود و دیگر ارزش کشت و کار را نداشته باشد.
زیارتی تاکید کرد: علاوه بر مسائلی که مطرح شد، زیر ساخت های حوزه های آب و برق روستایی و همین طور زیر ساخت های اجتماعی روستا نیز باید متناسب با شرایط روز تغییر یابد.
وی اضافه کرد: وقتی زیرساخت های روستا تغییر نمی یابد و جامعه روستایی هم نیازهای خود را در داخل روستا تامین شده نمی بینند، عاقلانه ترین کار این است که تن به مهاجرت می دهند.
مدیرکل هماهنگی عمرانی و خدمات روستایی سازمان شهرداری ها و دهیاری ها خاطرنشان کرد: مقوله مهاجرت، خاص ایران نیست و یک جریان است که در همه نقاط جهان اتفاق می افتد و ناشی از خرد انسان است که برای بهبود شرایط زندگی کنونی خود انجام می دهد.
* مهاجرت در ایران منطقی اتفاق نمی افتد
کریمی ادامه داد: اما مشکلی که ما درکشورمان در مورد مهاجرت داریم این است که مهاجرت سلسله مراتبی نبوده و دریک فرآیند منطقی اتفاق نمی افتد.
وی با بیان اینکه در توسعه روستایی به زیر ساخت های اقتصادی کمک هایی شده است، تصریح کرد: اما به توسعه فرهنگی روستاها کمکی نشده است و هویتی داده نشده است.
وی گفت: آیا به کشاورز به عنوان یک کشاورز هویت داده ایم و یک کشاورز کارت شناسایی دارد که با آن خود را کشاورز معرفی کند، چرا که درحال حاضر بانک ها وثیقه کشاورزی را نمی پذیرند و حتما باید در گرفتن تسهلات کشاورزی وثیقه شهری یا کارمندی گذاشته شود.
وی ادامه داد: اگر نیازهای روستاییان مانند آب، برق، درمان، نیازهای فرهنگی و رفاهی تامین شود دیگر به شهر مهاجرت نخواهد کرد.
جندقیان، معاون امور دهیاری های سازمان شهرداری ها دهیاری ها گفت: در سال ۱۳۳۵ تناسب جمعیت روستایی به شهری ۷۰ به ۳۰درصد بود و نقطه عطف این موضوع مربوط به سال ۱۳۵۹ است که برای اولین بار در ایران جمعیت روستایی و شهری با هم برابر شد و اما در حال حاضر ۲۵ درصد جمعیت کشور را روستاییان تشکیل می دهند.
وی افزود: اگر با تناسب جمعیتی سال ۱۳۳۵ بخواهیم محاسبه کنیم می بایست در حال حاضر جمعیت روستایی ما در حدود ۵۶ میلیون نفرمی بود. این درحالی است که جمعیت روستایی ۲۰میلیون و ۷۰۰هزار نفر است که یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از آنها عشایر هستند.
وی تاکید کرد: حال اگر در شرایط کنونی جمعیت روستایی ما ۵۶ میلیون نفر بود، سوال این است آیا زیر ساخت های لازم اقتصادی و اجتماعی برای این جمعیت مهیا بود؟
جندقیان خاطرنشان کرد: شاغلان بخش کشاورزی در حال حاضر ۴ تا ۴٫۵ میلیون نفر هستند و با شرایط موجود ازدیاد بیشتر از این در بخش روستایی توجیه اقتصادی ندارد.
وی اعلام کرد: از سال ۱۳۷۵ تا کنون حدود ۶۰۰ روستا به شهر تبدیل شده است و جالب است که در ابتدا برای تغییر روستا به شهر تابع احتساب جمعیت ۵هزارنفری بود و که در سال های اخیر به ۳هزار و ۵۰۰نفرکاهش یافت.