آری سخن از دعواهای زنوشوهری و بهنوعی رفتارهای غیرعادی و خارج از مقوله رابطه زناشویی است که حتی به خشونت نیز گاهی منجر میشود.
بررسی این موضوع و شناخت علل و عوامل پیدایش، گسترش و شیوع و نیز توصیهها و راهکارهای روانشناسی برای برطرف کردن این مقوله، موضوع این نوشتار است که امیدوارم موردپسند شما خوانندگان خوب قرار بگیرد.
نشانههایی از اینکه چگونه یک دعوا و مشاجره بین زن و شوهر به وجود میآید!
دعوا قبل از اینکه بین زن و شوهر علنی و آشکار شود، مدتها در درون کسی که فعلاً آن را ابراز میکنند، پیداکرده است.
این احساسات منفی در طول زندگی مشترک فرد آشکار و پنهان، شدید و خفیف وجود داشته است و هر وقت شرایط اقتضا کرده آن را بر سر کسی خالی کرده است.
فراموش نکنیم که دعواهای زن و شوهرها، اغلب به یک دعوای خانوادگی تبدیل میشود که متأسفانه بدرفتاری با فرزندان از مهمترین نتایج سوء آن است!
این دعواها که بیشتر بر پایه سلطه مرد بر زن است، بهشدت بچهها را تحت تأثیر منفی قرار میدهد.
آنها علاوه بر احساس ناامنی، خشم و ترهم، خود را در بنبست عاطفی میبینند، زیرا مجبورند از یکی از والدین طرفداری کنند و بهاینترتیب در عمق روح خود از عدم وفاداری به دیگری احساس گناه میکنند!
علت شروع دعوای زن و شوهر چیست؟
علت شروع یک دعوای زنوشوهری، اغلب موضوعی بسیار پیشپاافتاده و کوچک که در ظاهر علت آن محسوب میشود اما بهواقع نقش جرقه کوچکی را دارد که آتش آماده را به هیزمهایی که از مدتها و حتی سالها قبل جمع شدهاند را میرساند!
به همین دلیل وقتی یکی از دو طرف دعوا، بیهوده خود را مسئول شروع آن میداند، بهنوعی در آن مشارکت فعالانه دارد.
مشارکتی که همیشه به ضرر او (چه زن و چه شوهر) و خانواده او تمامی خواهد شد.
ویژگیها و شرایط مشترک در همه دعواهای زنوشوهری:
برای ایجاد و پیدایش اختلاف، مشاجره و دعوا و تداوم آن بین زوجها چند شرط احساس لازم است:
۱- دلیل شروع دعوا: این عامل اغلب اوقات در شرایط و اوضاعی معمولی و پیشپاافتاده شروع میشود.
درواقع عامل دعوا از کوچکترین بهانههای میتواند برای روشن کردن آتش خشم خود استفاده کند! هیچ عذر و بهانهای را نمیپذیرد و بیمحابا حمله میکند.
۲- همکاری ناآگاهانه و بیدلیل اطرافیان: این همدستی اغلب بیانگر دو نوع راهکاری است که همدستان در پیش میگیرند:
الف) یا با جانبداری غلط به کمک یکی از طرفین میآیند، یا در نقش ناجی زوج عمل میکنند. عکسالعمل اشتباه این اطرافیان اغلب باعث میشود تا یکی از زوجها، احساس تنهایی، عدم درک دیگران، دلسردی و یأس و ناامیدی و احساس حقارت در خود نماید و به این نتیجه برسد که روی هیچ کمک فرد دیگری نباید و نمیتواند حساب باز کند.
۳- عامل مشاجره و دعوا: شخص (زن یا شوهر) است که قادر نیست بدون دعوا، خشم و عصبانیت خود را فروبنشاند.
او ناتوان از درمیان گذاردن احساسات خود برای جلب همدردی و درد و دل کردن است.
تنها راهی که میماند استفاده از ابزار خشم، لحن تند و آزاردهنده همراه با کینه و نفرت، اتهام و توجیه است!
آمارها چه میگویند؟!
آمارها به ما نشان میدهند که ۹۵ درصد عامل خشونت، دعوا و مشاجرههای خانوادگی زن و شوهرها، «مردان» هستند!
بعضی مطالعات و تحقیقات بیولوژیکی و روانشناختی، علت را به میزان آندروژن بالا در بدن مردان نسبت دادهاند!
آنها ادعا میکنند که آندروژن، هورمون، تهاجم و تمایل، به مقدار زیاد در بدن مردان ساخته میشود و همین دلیل توجیهکننده رفتار تهاجمی و پرخاشگرایانه آنهاست!
توصیههای کاربردی روانشناسی برای دعواهای زنوشوهری و عوامل ایجادکننده آن:
۱- همواره درصدد کشف علت رفتار و اعمال خود باشید: یعنی اتفاقی را که هماکنون و همینجا افتاده را بیچونوچرا قبول نکنید! بهتر است نگاه دوبارهای به خود، گذشته و درون کودکی خود بیندازید.
۲- همواره نصیحت مادربزرگها و پدربزرگها را به یاد داشته باشید: باخبر شدن مهم است، اما کافی نیست!
۳- از دام رفتارها و توصیههای خود فریبانه خارج شوید: متهم کردن دیگران و متهم و سرزنش کردن خود را کنار بگذارید.
۴- در صورت ضرورت از مشاورههای گروهی یا فردی توسط مشاوران خانواده بهرهمند شوید: در کلاسهای مشاوره روابط خانوادگی، زناشویی و نوع برخورد با همسر شرکت کنید و پرسشهای خود را از روانشناسان و مشاوران خانواده که در این حوزه تخصص، مهارت و دانش کافی دارند، سودمند شوید.
راهکارها و توصیههای طلایی روانشناسی برای بهبود بخشیدن بر روابط زناشویی و طولانی نشدن دعوای زن و شوهری:
۱- به خاطر داشته باشید که یک رابطه صمیمی عاشقانه، بر مبنای وفاداری و گذشت دو طرف (زن و شوهر) شکل میگیرد
۲- مراقب باشید و اجازه ندهید فرد سومی درباره شما، زندگیتان و اتفاقاتی که در رابطهتان میافتد، حرفی بزنی.
۳- توجه داشته باید که در ریسمان یک رابطه زناشویی موفق و بادوام، همیشه دوسر دارد.
۴- تردید و آشفتگی بین احساس و روابط را طولانی نکنید.
۵- احترام و رعایت اصول ارتباطات زناشویی، خانوادگی و دوستانه را یاد بگیرید.
۶- یاد بگیرید نیاز و آرزو را با یکدیگر اشتباه نگیرید.
۷- به یاد داشته باشید که در یک رابطه زناشویی بادوام ۴ رکن اساسی باید همیشه وجود داشته باشد.
الف) احترام ب) اعتماد ج) تعهد د) صمیمیت
کلام پایانی روانشناسی
آنچه به زن و شوهرهای سرزمین مادریام میتوانم بگویم اینکه در زندگی زناشویی گاهگاهی چالشهایی ایجاد میشود که یا خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته باعث خلق آثاری مهلک و مخرب میگردد!
آنچه دراینبین میتوان راهگشا باشد این است که دو طرف این چالش یا به عبارت بهتر زن و شوهر، باید مهارتهای زندگی زناشویی را بدانند.
نحوه مهار مدیریت، کنترل خشم و عصبانیت و جلوگیری از پیامدهای منفی، تلخ و گزنده یک مشاجره، را بایستی بیاموزند اینکه جریان زندگی به خاطر یک اتفاق یا رویکرد کوچک تبدیل به میدان جنگ و نبرد زیبا نیست!
زن و شوهر ایرانی باید بدانند که زندگی مشترک همواره در شرایطی ،اتفاقاتی را با خود به همراه دارد که شاید آستانه تحمل دو طرف را میخواهد بیاموزد!
اینکه دعوا گزینه انتخابی زن یا شوهر یا هر دو باشد، قشنگ نیست. اینکه یاد بگیریم بهجای گزینه «دعوا» از گزینه «صحبت و گفتمان» بهره بگیریم قابلتحسین و تمجید است.
نحوه برخورد و نگاه به آینده و اهداف از پیش تعیینشده در زندگی زناشویی باعث خواهد شد که زن و شوهر، بهجای اینکه شمشیر را از رو ببندد و مشاجره و دعوا و خدایی ناکرده خشونت را انتخاب کنند، زیبنده انسان مدرنیته امروزی نیست! نه! امیدوارم و توصیه میکنم که زن و شوهرهای این مرزوبوم، اندکی صبر، گذشت، حوصله، مهربانی، همدلی و همکلامی را جایگزین رفتارهای غلط بهجامانده از روزگاران قدیم کنند و در کنار هم باهم و برای هم به آیندهای روشن و همواره با عشق و مهربانی نگاه کنند.