زن ، مرد و یک ارتباط . این تمام چیزی است که ما در زندگی مشترک داریم و باید پازل را جوری بچینیم که همه چیز آن باهم جور شود. نحوه ی ارتباط زن و شوهر است که تعیین می کند آیا پول ، خانه و ماشین ، باعث اختلاف می شود و یا وسیله ای برای ادامهی زندگی!
مثل تمام مسائل ارتباطی زندگی باید در این مورد گفتگو کرد. شاه کلید یک ارتباط موفق در زندگی مشترک گفتگوی اصولی و بیحاشیه در مورد مسائل است. فکر نکنید اگر در باره ی موضوعات مالی گفتگو کنید یعنی انسان مادی هستید و همسرتان ناراحت می شود. وقتی نارضایتی ها تلمبار می شود و هر کدام روش خود را پیش می گیرید ، آسیب جدی تری به زندگی مشترک تان میخورد. پس از این که توانستید ارتباطی مناسب با همسرتان برقرار کنید و در این مورد یک گفتگوی اصولی داشته باشید ، میتوانید اهداف مالی تان را هم بررسی کنید.
ممکن است مردی نسبت به موضوعات مالی با دید آینده نگرتر نگاه کند و زنی به فکر حفظ ظاهر زندگی باشد. این ها باید در این موارد حرف بزنند. باید عینک پیش داوری ها را برداریم.شاید از دید مردی که همسرش به اقتصاد خانواده کمک نمی کند، همسرش خودخواه باشد، ولی لازم است پیش از قضاوت یک طرفه به دلایل و نگرانی های وی هم گوش کنید. همان طور که شما سعی در بهبود شرایط زندگی دارید همسرتان نیز تلاش می کند با حفظ موقعیت ها، به بهتر شدن زندگی مشترکتان کمک کند. منتها شاید روش و شیوه برخورد هر کدام از شما با دیگری متفاوت است.
برای رسیدن به هدفی مشترک، مثلا بهبود اوضاع اقتصادی خانواده یا خرید یک وسیله، لازم است هر دو نفربا اعتماد به یکدیگر، به حل موضوع بپردازند. حفظ احترام، لطمه نزدن به اقتدار و اعتبار یکدیگر و ایجاد فضایی امن از دیگر مسائلی است که حائز اهمیت است. به یاد داشته باشید مادامی که همسرتان از لحاظ تأمین منابع مالی در آینده احساس امنیت روانی نکند نمی توانید از او بخواهید در حل مسائل مالی با شما شریک شود. بهتر است برنامه های مالی تان را برای یکدیگر شفافانه توضیح دهید، اهدافتان را عنوان کنید و پس از آن به حل مشکلات بپردازید.
زندگی مشترک یعنی چه!
برای حل مشکلات اقتصادی بین لیلی و مجنون دیروز که امروز برای چند تا صفر ناقابل قصد جدایی از هم را دارند باید یک بازنگری کلی و ریشه ای داشته باشیم. اول از همه مفهوم زندگی مشترک باید دوباره در خانه ی آنها بازنگری شود. زندگی مشترک یعنی چه؟ تا بحال از خودتان پرسیده اید؟ زندگی مشترک، یعنی اشتراک در همه چیز . اشتراک در خود زندگی . در مال و اموال، در تصمیمگیری ها، در خورد و خوراک، در استراحت و تفریح ، در کار و پیشرفت، در تحصیل و مطالعه ، در مسافرت و بازی و …
وقتی دو نفر باهم زن و شوهر می شوند در عین اینکه دو انسان هستند یک «ما»ی مشترک را می سازند که با خود الزاماتی را میآورد. شاید در نگاه اول این اشتراک در همه چیز کار سختی نباشد اما اصولا همین مشترک بودن هاست که باعث اختلاف میشود مثلا یک روز تعطیل مشترک و دعوت شدن توسط خانواده ی هردوی شان! حال باید تصمیم گرفته شود به دعوت کدام یک پاسخ مثبت بدهند . زن و شوهر نمی توانند این روز مشترک را هر کدام به فکر بودن با خانواده ی خود باشند زیرا باید به طور مشترک تصمیم بگیرند.مثال دیگر هم همین بحث دخل و خرج مشترک است که باید در مورد آن به تفاهم برسند. وقتی بعد از ازدواج بدانیم زندگی مشترک یعنی چه ، آنوقت خیلی بهتر در مورد هر چیز تصمیم می گیریم.
پول من، مال من است ، پول تو مال من!
وقتی در مورد موضوعی صحبت می کنیم باید مناسبات فرهنگی که آن موضوع در بسترش اتفاق می افتد را در نظر بگیریم.مثلا اینکه در کشور ما نفقه بر عهده ی مرد است و با توجه به تغییر نقش ها اما هنوز در بسیاری از خانواده ها این وظیفه پا برجاست. یعنی با اینکه خانم خانه کار می کند اما وظیفه ای در قبال خرج خانه ندارد.
طبق ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی، زن مستقلا می تواند در دارایی خود هر تصرفی را که می خواهد، داشته باشد. با این وصف، درباره زنانی که مشغول کار هستند – اگر با اجازه شوهر باشد – شوهر نمی تواند به حقوق زنش چشم داشتی داشته باشد چون متعلق به زن است و مرد خودش به او اذن داده است که کار کند. در این مواقع، مرد درباره حقوق و درآمد همسرش هیچ حقی ندارد و وظیفه خود اوست که مخارج خانواده را پرداخت کند، مگر این که زن با رضایت خود مقداری از حقوق خود را برای کمک به هزینههای زندگی مشترک به همسرش اختصاص دهد، ولی این امر برای زن واجب نیست. البته ذکر این نکته هم ضروری به نظر می رسد که برابر با ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی، شوهر می تواند زن را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد، منع کند.
البته چیزی که در بالا گفته شد یک ماده ی قانونی است که فقط حد و مرز قانون ، باید و نباید را مشخص می کند.همه ی افرادی که در یک چهاردیواری زندگی می کنند و اسمشان در شناسنامه ی هم به عناون زن و شوهر ثبت شده ، خوب می دانند که قانون برای مرحله ایست که عشق نتوانسته مشکلات را حل کند وگرنه خانم های شاغل زیادی بدون هیچ چشم داشتی در دخل خانه سهیم شده اند. حتی درهمان فرهنگی که در ابتدای بحث گفتیم خرج خانه را وظیفه ی مرد می داند ،زنان زیادی بدون اینکه شاغل باشند در بیرون از خانه ، سهم بسزایی در اقتصاد خانواده دارند مانند زنان صبور عشایر و زحمت کش در روستا!
چند راه حل کوچک
بهتر است زن و شوهر یاد بگیرند به عنوان یک گروه مالی با مسائلی که در زندگی مشترکشان پیش میآید، برخورد کنند. این ایده به آن معناست که زن و مرد باید در ابتدای زندگی، اهدافشان را به طور مشترک طراحی کنند و بدانند از زندگی مشترکشان چه انتظاری دارند. آنها باید به طور دقیق هزینههای مختلف زندگی مانند اجاره یا خریدن خانه و اتومبیل، تامین مخارج تحصیل بچهها، برنامهریزی برای سفرهای مختلف، هزینه تفریح و گردشهای خانوادگی و هزینههای درمانی را مشخص کنند و بدانند برای رسیدن به هر یک از این اهداف چه کارهایی باید انجام شود.
داشتن حساب بانکی مشترک می تواند به همراهی مالی بیشتر کمک کند البته این حساب به این معنی نیست که هر کدام از همسران نمی توانند هیچ پولی را برای خود داشته باشند بلکه می شود بخشی از درآمد را در حساب مشترک گذاشت و بخشی را در یک حساب فردی.زن و شوهر می توانند باهم قرار بگذارند که چیزهایی که بعد از تشکیل زندگی و به کمک هم به دست می آورند را به نام هر دو کنند. این قرارها به صورت اجبار نباشد اما یک قول و قرار زن وشوهری است که با رعایت آن هر دو احساس بهتری دارند. فراموش نکنید حساب حسابه اما کاکا برادر در زیر یک سقف درست نیست و باید زن و شوهر حسابشان باهم فرق کند.