بسیاری از والدین که به تربیت کودک خود حساس هستند می بینند که فرزندشان وسایل دیگران را بدون اجازه و یا حتی یواشکی بر می دارند و سعی می کنند آنرا برای خودش نگه دارد . پدر و مادر خانواده نگران می شود و از خود می پرسد که : آیا بچه من دزد است ؟ با دزدی کردن کودکمان چه کنیم ؟
آن شب که از مهمانی برگشتیم دیدم در دست دخترم که خوابش برده بود یک کیسه ی پلاستیکی مشکی است!
وقتی آن را باز کردم دیدم کلید خانه ی میزبان،عروسک بچه ی آنها و همین طور تلفن همراه آن ها را برداشته است.یک بار هم که از مدرسه برگشت مداد زیبایی در کیفش بود که از وسایل همکلاسی اش برداشته بود!
یعنی باور کنم که او دزدی کرده است ؟ چطور ممکن است ؟
چرا کودکم وسایل دیگران را بر می دارد ؟
آسیب های این کار برای کودکم چیست ؟
آیا همه کودکان این کار را انجام می دهند ؟
چه طور می توانم جلوی این کار را بگیرم ؟
آیا ممکن است دزدی کردن برایش عادت شود ؟
عجله نکنید! به بچه تان تهمت نزنید !
بچه ی شما دزد نیست! با این تصور که او دزد است به موضوع نگاه نکنید.
برداشتن وسایل دیگران بدون اجازه مانند بسیاری از رفتار های دیگر کودک تا حدودی طبیعی است.
اصولا مفهومی به نام دزدی برای کودکان تا سنین خاصی شناخته شده نیست! بنابراین اگر کودک سه ساله ای وسیله ای را بدون اجازه برداشته و نگه داشته است نمی توان کار او را دزدی نامید.
رشد این مفهوم در ذهن کودکان به آهستگی و پس از شکل گیری حس مالکیت در آنها اتفاق می افتد. در اوایل کودکی او هنوز نمی داند استفاده از وسایل توسط افراد مختلف و مالکیت هر کدام از آنها و در یک کلام حریم خصوصی اشخاص به چه معناست!
بنابراین نباید به کودکان خود اتهام بزنیم و آنها را تنبیه کنیم، چرا که ممکن است سخت گیری و تنبیه نابه جا عاملی برای به انحراف کشاندن آنها باشد.تا قبل از پنج سالگی، گاهی کودک، چیزی را که مال خودش نیست و از آن خوشش آمده بر میدارد بدون این که بداند این کار درست نیست.
اصلا چرا بچهها دزدی میکنند؟
کودکان به چند دلیل ممکن است گاهی وسایل و اسبابهایی را که مال آنها نیست، بدون اجازه بردارند. این دلایل، هم در کودکان مختلف و در شرایط محیطی متفاوت فرق میکنند.
والدینی که پس از تکرار این رفتار توسط کودک و تعیین پیامد مناسب از سوی آنها، از انجام روشهای تنبیهی خودداری میکنند، ممکن است ندانسته این رفتار را تقویت کنند. پس زمانی که والدین متوجه میشوند کودکشان بدون اجازه چیزی را برداشته است، باید تذکرهای لازم را همان موقع به کودک بدهند.برای مثال به او بگویند: «این وسیله مال تو نیست و نباید آن را بدون اجازه برداری» و یا «آن وسیله را پس بده و عذرخواهی کن.» پدر و مادرانی که تمایل دارند کودک هیچ نوع کمبودی را احساس نکند و از همه امکانات کاملا شبیه به همسالان خود برخوردار باشد، ممکن است در مواردی که برخلاف میل کودک، چیزی را تهیه نکنند و با چنین رفتاری از سوی کودک مواجه شوند. اولا خوب است بچهها از دوران کودکی، بدانند که هر خانهای شرایط خاص خود را دارد و آنها نباید دایما خود را با دوستانشان مقایسه کنند. تجربه تحمل در برابر ناکامی، پدیدهای است که باید از دوران کودکی در انسان رشد کند و موجب رشد سالم انسان شود.
بچهها از طریق مشاهده والدین بسیاری از رفتارها را یاد میگیرند. گاهی والدین چیزی که متعلق به آنها نیست را بر میدارند. برای مثال لوازم اداره خود را بر میدارند و در خانه استفاده میکنند. این کار ممکن است در نظر کودکان به معنی آن باشد که در مواردی دزدی صحیح است و یا هنگامی که پدری بازنگرداندن بقیه پول مشتری را به حساب زرنگی خود میگذارد یا با سربلندی از تعداد دفعاتی میگوید که از بزرگترهای خود پولی را برداشته و آنها متوجه نشدهاند، از جمله مصادیق ارایه الگوی ناسالم رفتاری است. همچنین کودکان از دیدن فیلمها و قصههایی که قهرمان آنها دزد و سارقی است که از جذابیت خاصی برخوردار است و با استفاده از تواناییهای خاص خود مبالغ هنگفتی به جیب میزند، الگو میگیرند. همه اینها برای آموزش این نکته کافی است که یک راه برای تامین نیازها، دست کردن در جیب بزرگترها و برداشتن پول است. گاهی میتوان به صورت غیر مستقیم و در قالب داستان و قصه کودک را با ناپسند بودن چنین اعمالی آشنا کرده و او را از عواقب آن آگاه ساخت و گاه میتوان موضوع را مستقیم با کودک خود در میان گذاشت.
برخی از بچهها پولی برای خود ندارند تا چیزی را که میخواهند خریداری کنند. بچههایی که پول توجیبی ندارند، امکان دارد برای چیزی که میخواهند دست به برداشتن پول بزنند. گاهی کودک دوست دارد برای خودش چیزهای کوچکی مثل، بستنی، شکلات و یا بیسکوییت بخرد ولی پول ندارد. در این حالت اگر او پول نداشته باشد، ممکن است به سراغ کیف پدر یا مادرش برود. علاوه بر این داشتن پول توجیبی کودکان را با نحوه داد و ستد و پسانداز کردن آشنا میسازد.
بعضی از بچهها برای اینکه توسط گروهی از همسالان خاص مورد پذیرش قرار گیرند، مانند آنها دزدی میکنند. در این گونه از موارد باید اعتماد به نفس کودک مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از اختلالات روانپزشکی کودکان مانند اختلال سلوک (تمایل به انجام رفتارهای ضد قانون) و اختلال خلقی نیز میتوانند با چنین رفتارهایی تظاهر پیدا کنند. در برخی موارد، کودک برای بیان احساس دشمنی نسبت به معلم یا والدین دزدی میکند و نیاز به دریافت محبت و توجه بیشتر از جانب آنان و نیز آموزش راههای سالم تخلیه عواطف دارد.
ممکن است دلایلی پیچیدهتر از آنچه ذکر شد نیز در بروز این رفتار در کودکان و نوجوانان دخیل باشد. مثلا علت این رفتار میتواند خشم بچهها یا تمایل آنها به جلب توجه دیگران باشد یا برعکس چنین رفتاری میتواند منعکس کننده مشکلات و استرسهای آنها در محیط زندگیشان باشد. در این گونه موارد این رفتار به عنوان فریاد کمکخواهی از سوی آنها تلقی میگردد. به هر حال، علت دزدی هر چه که باشد، والدین وظیفه دارند ریشههای آن را شناسایی نمایند تا از تبعاتی که در پی خواهد داشت، پیشگیری نمایند. از جمله این پیامدها میتوان به طرد شدن این گونه از کودکان توسط همسالان و ورود آنان به گروههایی از کودکانی که مشکلات رفتاری دارند و افزایش تصاعدی رفتارهای ناسالم اشاره داشت لذا از تکرار این گونه رفتارها نباید به سهولت گذشت و باید توجه داشت که تغییر یک رفتار مداوم کاری پیچیدهتر است.
بزرگی گفته است که مراقب افکارت باش زیرا به رفتار مبدل میشود. مراقب رفتارت باش زیرا به عادت مبدل میشود، مراقب عاداتات باش زیرا به شخصیت تو مبدل میشود و شخصیت تو تقدیر تو را رقم میزند.
والدین در مقابل دزدی کودکان چه باید بکنند ؟
نیازهایش را بشناسید
فرصت مناسبی را به شناسایی نیاز های او اختصاص دهید.
به جای آنکه بگویید:
مگر تو چه کم و کسری داری که این کار را می کنی ؟ می توانید بگویید : دوست دارم در یک فرصت مناسب با هم بنشینیم و مسائل مختلفمان را مرور و بررسی کنیم ، تو چه زمانی را پیشنهاد می کنی ؟
با او منطقی برخورد کنید
مثلا به جای آن که بگویید چشمم روشن! از چه کسی این کارهای زشت را یاد گرفته ای ؟ می توانید بگویید: این دفترچه که توی کیف توست مال دوستت است. باید به او برگردانی! و هنگام ادای این جمله لحنی جدی و قاطع اما بدون سرزنش داشته باشید.
اگر برای حفظ آبرویش در نزد شما به انکار موضوع پرداخت قبول نکنید ولی او را دروغگو نخوانید بلکه با همان قاطعیت ، جمله ی خود را تکرار کنید و اگر لازم شد وسیله برداشته شده را در بیاورید و باز هم با تاکید بگویید: این وسیله را باید به دوستت برگردانی چون مال اوست.
راه حل را برایش شفاف کنید
تا از بن بستی که در آن گرفتار شده نجات پیدا کند. طوری با او صحبت نکنید که مجبور به دروغ گفتن شود. مثلا به جای آنکه بگویید : چرا این کار را کردی؟ هان؟ زود بگو چرا پول های دختر خاله ات را برداشتی؟ میتوانید بگویید: پول های دختر خاله ات را هر چه زودتر به او برگردان.