و ا… ان قطعتموا یمینی

هر سال روز عاشورا گروهی که خود را به اسرای کربلا شبیه کرده اند به شکل کاروانی و نمادین از میان کوچه پس کوچه های شهر می گذرند تا مردم بیشتر با مصائب آل رسول ا… (ع) آشنا شوند. گروهی که هنرشان اعتقادشان است و با اعتقاداتشان هنری را خلق کرده اند که برای هر پیر و جوان قابل درک است. جوانانی که هنر را بهترین راه برای انتقال ارزش ها می دانند.

مهدی رحیمی که اولین کار نمایشی اش را در سوم دبستان انجام داد به طور متوسط هر سال یک اثر نمایشی را آماده اجرا کرده است. مهدی رحیمی به همراه سایر هنرمندان بیرجندی، پانزده سال است که مسئولیت گروه تعزیه کاروان اسرای نینوا را بر عهده دارد و در قالب این حرکت هنری مذهبی به سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدا… الحسین(ع) عرض ارادت می کند.

ساعتی با او که در کنار سایر هنرمندان در حال تمرین تعزیه برای محرم امسال بود، به گفتگو نشستیم تا از سابقه تاریخی این حرکت نمادین و انگیزه هایشان بیشتر بدانیم.صحبت از تعزیه کردیم و اینکه آیا می توان بر این حرکت نمادین نام تعزیه نهاد :« کاری که ما انجام می دهیم کاری نمایشی است برای همین ما همواره از اصطلاح کاروان نمادین نینوا استفاده می کنیم و اسم تعزیه را بر آن نمی گذاریم. تعزیه خوان ها عمدتاً دارای صوت خوشی هستند و این عنصر مهمی است که در غالب اوقات ذاتی و خدادادی است و ما متأسفانه همیشه در آن بخش ضعیف هستیم و نتوانستیم فعالیت خاصی داشته باشیم.اکثر آن هایی که صدای خوبی دارند هم مداح هستند و در هیأت های مذهبی مشغول فعالیت عزاداری هستند. ما پتانسیل این را نداریم که در زمینه پرورش صدا کار ویژه ای انجام دهیم و در تعزیه خوانی ضعیف هستیم اما در بخش نمایشی هرساله کار آموزشی صورت می گیرد.» از او درباره سابقه کاروان نینوا و انگیزه های پایه گذاران آن پرسیدیم که گفت:« آنچه امروز تحت عنوان کاروان نینوا مشاهده می کنید به صورت خودجوش و ابتکاری، به همت خود بچه ها در طی ۱۵ سال گذشته اجرا شده و به تدریج سیر تکاملی خودش را طی کرده است. سال اول با عنوان کاروان نمادین اسرای کربلا شروع کردیم که در طول مسیر هیئات مذهبی و همراه با آن ها حرکت می کردیم تا رسالت هنری ودینی که به آقا ابا عبدا… داشتیم را ادا کنیم.انگیزه ما از انجام این کار ادای دینی به شکل نمایشی به واقعه عاشورا بود. عزاداری های سنتی که با سینه زنی و زنجیر زنی همراه بوده اند همیشه برگزار می شدند و ما سعی کردیم تا آن گونه که بلدیم برای امام حسین(ع) به عزاداری بپردازیم. پس از صحبت با دوستان به این نتیجه رسیدیم که یک کار نمایشی در این راستا انجام دهیم که خوشبختانه تا امسال با اقبال مردم مواجه بودیم.» بحث مان که به اینجا رسید از او پرسیدم که آیا از ابتدا همین شیوه کار را در ذهن داشته است که در پاسخ مان گفت:« در آن سال هنوز به درستی نمی دانستیم که چکار قرار است انجام دهیم و در حقیقت افق روشنی برای کارمتصور نبودیم. هدف ابراز ارادت به سید و سالار شهیدان بود. همه چیز برای ما تازگی داشت و البته دوست داشتیم این حرکت ادامه داشته باشد. سال اول تنها یک کاروان بود که با حرکت در مسیر، فقط اسرای کربلا را به نمایش می گذاشت. می خواستیم کار را در معرض دید تمام مردم قرار دهیم نه فقط عده ای معدود در سالن نمایش یا یک فضایی محدود. می خواستیم مردم بدون واسطه کار را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند.»رحیمی این سال ها را سال های تجربه و آموختن می داند و معتقد است که فعالیتشان در طول این پانزده سال تکامل یافته است : «برنامه ای که در سال اول اجرا کردیم تغییر بنیادی با کار سال گذشته ما نداشت. مسیر حرکت کاروان بر اساس تجربه تکمیل شد و یک بخش از گوشه های نمایشی کار جا به جا و یا حتی جایگزین شد. سال اول ما کاروان نمادین اسرای کربلا را داشتیم اما در سال های گذشته به علت اینکه برنامه پیش از ظهر به اتمام می رسد ما دیگر کاروان اسرا را نداریم و خود کاروانی است که در آن شخصیت های مانند حضرت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) حضور دارند و در میان راه مورد آزار و اذیت اشقیا قرار می گیرند. در این چند سال وقتی کاروان ما به محل تجمع هیئات می رسید، کار ما دیگر تمام بود. ابتدا می خواستیم یک کار نمایشی در آن جا نیز اجرا کنیم اما مشکل کمبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری این توفیق را از ما سلب کرد. برای همین یکسری از دکلمه ها و موسیقی خوانندگانی مانند آقایان عصار و اردلان شجاع کاوه را با هم ترکیب نمودیم و یک نماهنگ زنده تولید کردیم و هنگامی که کاروان به منطقه ای که در میان عامه به آن قتلگاه اطلاق می شود می رسیم، واقعه با داستان قاسم بن الحسن(ع) آغاز می شود و در ادامه شاهد روایت اتفاقات پیرامون شخصیت هایی مانند حضرت علی اکبر(ع) ، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت امام حسین (ع) هستیم. البته چون میکروفن مناسب و امکانات صوت و موسیقی نداریم مجبوریم تعزیه ها را بدون متن و دیالوگ و به شکل از پیش ضبط شده اجرا کنیم. یعنی موسیقی و دکلمه های ضبط شده ، پخش می شوند و بچه ها به شکل همزمان اجرا می کنند.» در تعزیه ها در کنار اجرا و موسیقی، متن از اهمیت بالایی برخوردار است. در منطقه بیرجند و خراسان جنوبی نسخ معتبری مانند نسخه تعزیه ابن حسام خوسفی وجود دارد که در بسیاری از نقاط کشور اجرا می شود. از مسئول کاروان نمادین اسرای نینوا درباره نسخ تعزیه بومی و موجود در منطقه پرسیدیم: « منطقه ما تعزیه بسیار قوی و خوبی دارد. به همت استاد عرب یک نسخه تعزیه گردآوری شده است و توسط استاد مرحوم محمد حسین عبدالهی در سطح بیرجند و در دهه اول محرم اجرا می شده است. این نسخه اینک موجود است و بنده به آن علاقه خاصی دارم و در همین کار نیز سعی کرده ایم از آن استفاده کنیم. البته گردآوری نسخه دیگری پس از این نسخه صورت نگرفته است. آن نسخه هم بر مبنای نمایش طراحی شده است و صرفاً یک نسخه تعزیه نیست و تعزیه خوانی را به شکل رایج و سنتی اش شاهد نیستیم. این تعزیه حدود بیست و اندی سال پیش اجرا می شده است.» رحیمی نسخه تعزیه مورد استفاده در ظهرعاشورا را بومی می داند و می گوید:«ما از نسخی استفاده کرده ایم که چیدمانش متعلق به خودمان است.حالا نمی دانم چه اسمی می شود بر روی آن گذاشت چون کار تعزیه است اما با تعزیه هایی که تا پیش از این کار شده است، تفاوت های اساسی در شیوه اجرا و حتی تفاوت های ماهیتی دارد. در روستاها و مناطق مختلف مانند سرچاه، خراشاد، درخش وخوسف تعزیه های مختلفی را از روی نسخ خاصی اجرا می کنند. مثلا تعزیه خوانی در مود دوباره در چند سال گذشته و به مدد بچه های نمایش احیا شده است و در خود بیرجند نیز خانه تعزیه راه اندازی شده است اما آن چیزی که ما کار می کنیم به دلیل فضایی که در آن قرار می گیریم ، امکان اجرای تعزیه به شکل مرسوم و شناخته شده اش وجود ندارد. یا باید امکانات خیلی قوی تری داشته باشیم که متاسفانه نداریم و یا اینکه چیدمان و طراحی دیگری برای آن در نظر بگیریم. البته استقبال مردم نشان می دهد که ما در کارمان موفق بوده ایم و توانسته ایم به خوبی با مخاطبان مان ارتباط برقرار کنیم.» موسیقی تعزیه و سابقه تعزیه خوانان از دیگر مواردی بود که نظر مهدی رحیمی را جویا شدیم:« در حوزه موسیقی تعزیه افرادی هستند که نسل اندر نسل در موسیقی تعزیه کار کرده اند.کسانی که در حوزه اجرا نیز وارد شده اند، افرادی هستند که بطور موروثی نقش ها از پدر به فرزند منتقل شده اند. وقتی ما در کنار خیابان یک کار موقتی را می بینیم که اجرا می شود نشان دهنده پیشینه قوی آن است. آن چه در دوسال گذشته شروع شده است، فعال کردن تعزیه های روستا هاست که زحمت این کار بر عهده آقای عباس زاده بوده است و پیش از ایشان هم شروع کننده کار آقای شریفی بودند. الان هم با حضور هیات رئیسه انجمن نمایش برآنیم تا تعزیه را به شیوه ای منطقی واصولی سامان دهی کنیم.» سؤالی که همیشه ذهنم را به خود مشغول می کرد از او پرسیدم: آنچه در خاطراتم مانده بود تکیه دولت بود یا در حالت مدرن ترش آن چه در سریال «شب دهم» می دیدم.حالاچرا دیگر مثل سالیان دور، تعزیه را در یک میدان اجرا نمی کنید؟ « در خصوص فضای اجرای تعزیه از زمانی که ماه محرم با سرمای هوا در زمستان و پاییز همزمان شد، مجبور بودیم در فضاهای مسقف کار را اجرا کنیم به علت نداشتن فضای مطلوب و بنای مناسب برای این کار ، اجرای عمومی تعزیه به مشکل برخورد. امیدواریم با گرم شدن هوا در سال های پیش رو ، دوباره اجرای تعزیه در مدرسه شوکتیه(حسینیه امام رضا(ع))، که برای همین کار طراحی شده بود را شاهد باشیم.حسینه امام رضا(ع) دارای طراحی مناسبی به لحاظ صدا ، پرتاب صدا و نوع نشستن مردم است که می تواند فضای مناسبی برای اجرای تعزیه در سال های پیش رو باشد.» آن چه در ادامه گفتگو شنیدم خبری امیدوار کننده بود.اجرای دوباره تعزیه اما نه به شکل سنتی اش.« امسال هم کاری را آماده کرده ایم که تلفیقی از نماهنگ و نسخه تعزیه بیرجند است و از شب پنجم محرم به مدت پنج شب در سالن فرزان اجرا خواهیم کرد.» می دانستم که اجرای تعزیه هزینه بر است. درباره حمایت های مالی که از این حرکت فرهنگی،مذهبی و هنری می شود از مهدی رحیمی سوال کردم:« نمی شود گفت حمایت مالی خاصی صورت گرفته است.ارشاد تا جایی که توانسته است و در حد بضاعتش به ما کمک کرده است. اما داشتن یک تعزیه با انسجام تعزیه های سایر نقاط کشور، نیاز به تامین مالی قوی حداقل برای یک سال دارد تا بشود لباس و ادوات مناسب و از همه مهمتر امکانات صوت شامل میکروفن های حرفه ای تهیه کرد.متأسفانه ای بودجه تا کنون فراهم نشده است و ما تنها می توانیم کاروان را راه اندازی کنیم و خیلی از مواقع کمک بچه هاست و آن طور نیست که با کمک های مالی ارشاد، کار صددرصدی را انجام بدهیم.کمک های مالی ارشاد در قالب کاروان نمادین نینوا است و بیشتر جنبه نمایشی کار مورد حمایت قرار می گیرد. به جز ارشاد سایر ارگان ها و نهادها هم حمایتی نکردند و در حقیقت ما هم مراجعه خاصی نکردیم که تقاضای کمک داشته باشیم.» از کمک بچه ها و مردم گفت.پرسیدم آیا تعزیه در میان مردم و مسئولان پذیرفته شده است؟ در پاسخم گفت:« تعزیه را نپذیرفته اند؟ تعزیه چیزی نیست که کسی آن را نپذیرد اما کاهلی از ما هم بوده است و ما هم باید مطالبه گر می بودیم اما صرفا به دلیل اینکه فضایی برای اجرای تعزیه در هوای سرد نداریم این اتفاق تا الان نیفتاده است. به نظر من تیم جدیدی با عوامل جدید باید این تعزیه را به دست بگیرد تا بتوانیم اجراهای تازه ای داشته باشیم.» در پایان از او درباره سوگواره های تعزیه در سال های پیش را پرسیدم که دیگر ادامه نیافت:« دو سه سالی است که خانه تعزیه فعال شده است و مسئولان آن به دنبال این هستند که یک سوگواره تعزیه راه اندازی کنند. در یکی دو سال گذشته از روستاهای مختلف در سطح شهر و میادین اجراهای مختلفی را شاهد بوده ایم. چندین سال پیش سوگواره در بیرجند برگزار می شده و مردم از روستاهای مختلف در آن حضور می یافتند. اجراها به داوری گذاشته می شد و به برگزیدگان هم جوایزی اهدا می شده است. الان نیز این مکانیزم دوباره فعال شده است اما باید بدانیم که در روستاها متأسفانه با قوت گذشته کارها دنبال نمی شود، حالا یا تعزیه خوان ها نیستند و خدای ناکرده آن نسل گذشته، فوت شده اند و یا دیگر به این مقوله پرداخته نمی شود. در هر صورت ما به دنبال احیای این سوگواره هستیم تا از این طریق بتوانیم به گروه های تعزیه روستاهای استان کمک کرده باشیم.»بچه ها هنوز مشغول تمرین تعزیه هستند. یکی عباس خوان است و دیگری علی اکبر خوان. در حالیکه از محل تمرین دور می شوم صدای رجز خوانی عباس بن علی(ع) به گوش می رسد «وا… ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً عن دینی».به خدا سوگند اگر دست راستم را هم قطع کنید هرگز از یاری دینم دست بر نخواهم داشت.

۴۲۵۷۱۷۰۵۰_۱۳۶۹۱۸_۹۸۹۹۹۳۲۸۴۱۷۷۳۳۵۱۹۱۵

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*