گاه سخنی از سوی این بزرگانْ آتش فتنه ای را خاموش ساخته و یا تفرقه و کدورتی را به وفاق و هم دلی و آشتی مبدّل می سازد. وجود آنان در خانواده مایه دل گرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است. از این رو…..
در فرهنگ ملی و دینی ایران تاکیدی زیادی بر تکریم سالمندان شده است و این اصل در بسیاری از فرهنگ به ویژه کشورهای شرقی آمده است.
سالمند در خانواده یک رکن مهم محسوب میشود و میتواند کانون خانواده را گرم نگه دارد؛ اعضای خانواده نیز میتوانند از تجارب سالمندان در اداره خانواده بهرهمند شوند و خانواده از سردرگمی نجات یابد.
سن سالمندی در کشورها متاثر از سطح نشاط اجتماعی و امید به زندگی همان کشور است که هر چقدر این دو سطح بالاتر باشند، سالمندان جامعه از وضعیت بهتری برخوردار خواهند بود.
سالمندان، گنجینه هایی گران بها از تجربه های بسیار و اندوخته های گران بارند. این تجربه و اندوخته سالمندان، می تواند راهنما و راه گشای جوانان و کسانی باشد که هنوز در سراشیبی مشکلات زندگی، تجربه ای نیندوخته و اندوخته ای ندارند. چه بسا با مشورت و راهنمایی یک سالمند توانا و مهربان، می توان از بسیاری از ضررها در خانواده و حتی جامعه جلوگیری کرد. از این رو، قشر سالمند جامعه برای جوانان و حتی میان سالان بهترین هادی و راهنما هستند و شایسته است بر توانمندی هایشان ارج نهاد و از تجربیاتشانْ چراغی فراروی راه آینده برگزید.
در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما، مجموعه افراد فامیل، به بزرگ خاندان احترام می گذارند و در کارها با او مشورت کرده و در اختلافات به رأی و نظر و داوری اش ارج می نهند. گاه سخنی از سوی این بزرگانْ آتش فتنه ای را خاموش ساخته و یا تفرقه و کدورتی را به وفاق و هم دلی و آشتی مبدّل می سازد. وجود آنان در خانواده مایه دل گرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است. از این رو رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگ ترهای شماست.» و در سخن دیگری از ایشان است که: «پیرمرد در میان خانواده اش، هم چون «پیامبر» در میان امّت است» و این اشاره به همان نقش محوری، فروغ بخشی، صفاآوری، و نیز هدایت و ارشاد است که در وجود آنان نهفته شده و این جایگاه، شایسته تقویت و تکریم است.
نقش تکنولوژی در روابط اعضای خانواده
البته علی رغم توضیحات بالا، به نظر می رسد که تخصصیتر شدن مهارتها موجب شده است تا کانون خانوادهها ماهیت گذشته خود را از دست بدهد. در گذشته خانواده مرجع اصلی رفع نیازهای اعضای خانواده بود و میتوان گفت که تمامی مشکلات فرد از جمله مسکن و اشتغال در کانون خانواده حل میشد و زوجهای جوان در کنار خانوادههای خود زندگی میکردند؛ علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی از آنان در زمینههای معنوی زندگی نیز حمایت میشد.
متاسفانه خانوادهها امروز به یک محل استراحت تبدیل شدهاند و پاسخگوی بسیاری از نیازهای خانواده نیستند و اگر به این روند ادامه بدهیم به تدریج نقش خانواده کمرنگتر میشود و آسیبهای زیادی را به دنبال خود میآورد.
تکنولوژی روز به روز دچار تغییرات گستردهای میشود و زندگی بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است، بسیاری از رفتارها و عادتها با آمدن امکانات و ماشینآلات جدید از بین رفته است و روابط بین انسانها زیر سایه روابط ماشینی مغفول مانده است و خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی از این قانون مستثنا نیست.
نتیجه یک پژوهش
در سال ۱۹۹۸ برای نخستین مرتبه آزمایشی صورت گرفت که طی آن یاخته های رویانی از تن یک جنین سقط شده جدا گردید. این یاخته ها قادرند تدریجاً جایگزین یاخته های آسیب دیده بر اثر امراضی نظیر بیماری های قلبی، پوکی استخوان و امراض دیگر ناشی از پیری گردند. از آنجا که ظاهر جسمانی بدن تا حدودی از عوارض پیری در امان می ماند، از نظر فکری نیز احساس پیری از بشر دست بر می دارد. یکی دیگر از راه های سودمند که ممکن است به وسیله اش در کهنسالان انگیزه و روحیه به وجود آورد، سپردن مسئولیت و ایجاد اشتغال برای آنان است. ایشان خردمنداند و کارکشته.
از این رو، می توانند راهنماهای خوبی برای نوه هایشان باشند. بدون شک، اجتماع از این حیث موظف است که برای فرهیختگانی که نیروی بدنیشان رو به کاهش است کارهای مناسبی را منظور دارند. بر پایه آمار، ۶۲ درصد مردان و۳۰ درصد زنان بین سنین ۸۰ تا ۱۰۲ سالگی از لحاظ جنسی در تندرستی کامل بسر می برند.
به لطف پیشرفت های علمی برای برگرداندن دوران جوانی، سعی بر آن شده است که با نزدیک ساختن جوانان و برگرداندن دوره جوانی سالخوردگان، این فاصله سنی از بین برده شود تا احتمالاً روزی روزگاری جوان ماندن یا دیرتر به پیری رسیدن، امکان پذیر گردد.
سنت درست است یا مدرنیته؟
به نظر می رسد که نوعی تعارض و دوگانگی در کشور شکل گرفته است به طوری که بسیاری از افراد در تبعیت از تکنولوژی و فناوری، سنن و فرهنگ خود را فراموش کردهاند و معتقد هستند که فرهنگ و رسوم عمر مشخصی دارند و باید مطابق با علوم روز زندگی خود را ادامه داد.
در مقابل این دیدگاه، نظر دیگری نیز وجود دارد که افراد تابع این نظریه ضمن تاکید محض بر فرهنگ معتقد هستند که تکنولوژی منجر به بروز مشکلات در زندگی بشری میشود و در قبال صنعت و ماشین عکسالعمل تندی دارند.
متخصصان در حیطه روان شناسی سن، ضمن رد هر دو نظریه میگوید: این دو نظریه افراط و تفریط محض در حل مشکلات هستند و ما موظف هستیم که میانهروی را در حل مشکل در پیش بگیریم.
آنها راه حل اصلی را تطابق دادن فرهنگ و تکنولوژی دانسته و میگویند: تا زمانی که به تعادل بین این دو امر دست پیدا نکنیم نمیتوانیم سایر مشکلات اجتماعی مربوط به این زمینه را حل کنیم. تکریم سالمند و توجه به فرزندان در کانون خانواده وابسته به همین جریان است.