یا لطیف
باربیهای غمگین
نویسنده: محبوبه حیدری/ گزارش
مقدمه:
لاغر بودن، مانکن شدن، داشتن هیکلی شبیه فلان هنرپیشه و مدل، دغدغهی بسیاری از دختران امروزی است. در جمعهای دخترانه، یکی از گرمترین بحثها، صحبت از «چه لاغر شدی» «چه چاق شدی» «باشگاه میری؟» «رژیم داری؟» و … است. به نظرتان اجداد ما هم تا این اندازه نگران سایز کمرشان بودند؟ آیا آنها هم از فکر کردن به عددهای وزنشمار، اضطراب و استرس میگرفتند؟ یا زندگی و اعتمادبهنفسشان ربطی به آن اعداد داشت؟
بلای آرامشسوز
از کی این بلا سرمان آمد و همهمان سعی کردیم هیکلمان را به شکل عروسک های باربی کنیم؟ از کی استانداردهای زیبایی تا این حد محدود و عذابآور شد؟ بله! خودتان درست حدس زدهاید. ماجرا باز هم زیر سر یک عده سرمایهدار و منفعتطلب است. در واقع آنچه ما میخواهیم بشویم و برای «آن» شدن خودمان را میکُشیم، سلیقه خودمان نیست، سلیقهی دیگرانی است که از این طریق سودهای کلان نصیبشان میشود. از آن روزی که رسانهها قدم به دنیا گذاشتند، خیلی چیزها دستخوش تغییر شد. از جمله استانداردهای زیبایی و جذابیت که به همه دختران جهان دیکته شد. شرکت های آرایشی و کارخانههای تولید داروهای لاغری به ما میگویند: «ببین، هیکلی زیبا و جذاب است و لیاقت توجه دارد که شبیه این مدل باشد و این سایز لباس به تنش بخورد!» یا «این هنرپیشه را ببین که همه برایش سر و دست میشکنند، یکی از دلایل موفقیتش این است که فلان هیکل را دارد» حالا تو هرچه در توان داری و از هر طریق سالم یا ناسالمی که میتوانی خودت را شبیه این کن تا زیبا شوی، زیبایی همین است که ما میگوییم و نشانت میدهیم و لاغیر!
بله، رسانهها و منفعتهای پشت آن است که دارد برای سلیقههای ما تصمیم میگیرد. وگرنه مادربزرگهای ما کی دغدغههایی چنین خانمانبرانداز داشتند؟
رسالت لاغر شدن
پای ثابت تبلیغات شبکههای اجتماعی و ماهوارهای، پودر، قرص، ژل و دیگر محصولاتی است که وعدهی لاغری میدهند. آنقدر اینها را تبلیغ میکنند که گمان کنید بزرگترین رسالت شما در دنیا لاغر شدن است و بقیهی وظایفتان در سایه لاغری قابل توجه است. به کانالهای تلگرام سر میزنید و با حجم گستردهای از این دست تبلیغات روبهرو میشوید. صفحات اینستاگرام در قبضهی انواع رژیمها و قرصها و پودرهاست و شبکههای ماهوارهای چنان از تأثیرات ژل و قرص و پودرهای غیراستاندارد و غیربهداشتیشان حرف میزنند که به عقل سالمتان شک کنید. گویا ما دختران بیگناه اسیر دست تبلیغ و رسانه درماندهایم و هنوز وقت نشده فکر کنیم خودمان چه چیزی را دوست داریم؟ خودمان با چه سبک زندگی و چه هیکلی راحتتریم. ما در تنمان هم احساس راحتی نمیکنیم.
من عصبانیام
مرضیه ۲۸ ساله است. هنوز که هنوز است نتوانسته دوره لیسانساش را تمام کند چرا که در تمام این سالها بزرگترین دغدغهاش این بوده که چطور کمی از اضافه وزنش را دور بریزد اما به قول خودش روال کار برای او برعکس است. مرضیه میگوید تمامی قرصها و ژلهای لاغری را امتحان کرده است. هرچه را هر کسی توصیه کرده، مرضیه امتحان کرده است. از قرصهایی که گیاهی هستند تا غیرگیاهیها! از خوردنیها تا پوشیدنیها! اما نتیجه فقط عذابی چندساله است و دو سه کیلو وزن کم کردن در همان دوره استفاده و دوباره بازگشتن به مسیر قبل با پنج شش کیلو بیشتر به جای دو سه کیلوی قبلی.
مرضیه عصبانی است. میگوید تحت تأثیر عوارض این محصولات است و نمیداند چهکار کند که حداقل اگر اضافه وزن دارد اما بیخواب و عصبانی نباشد و پوست صورتش تا این حد ملتهب و پر از جوش نشود.
همه میدانند که محصولات خوردنی لاغری، عوارض جسمی و روحی با خود دارند. عوارضی مثل: بیخوابی، سرگیچه، بیحسی یا التهاب، خشکی و قرمزی پوست، مشکلات دستگاه گوارش، یبوست یا اسهال، تغییر مزه دهان، عصبانیت و …
اما آنقدر تحت تأثیر تبلیغات و فشارهای روانی ناشی از،د کمی متفاوت بودن با استانداردهای دیکته شده زیبایی هستیم که تن به هر کاری میدهیم.
بای بای بایپس
مینا بعد از ازدواجاش چاق شد. به قول خودش هر شب را با نامزدش در یک رستوران و فستفود گذرانده. بدیهی است که علاوه بر عشق و عاشقی اضافه وزن هم عایدش میشود. خودش میگوید: «دیگه هر کاری کردم لاغر نشدم. هر چی شوهرم میگه: همینطوری هم خوبی و من دوستت دارم، بازم به نظرم حالش از اضافه وزن من به هم میخوره» نگاه و نچنچ دوست و آشنا باعث شده که مینا خودش را به تیغ جراحی بسپارد. او میگوید: «هرجا میرفتم نچ نچ می کردند و بهم میگفتند حیف اون هیکل نازی که داشتی، چرا اینقدر چاق شدی؟ فشار زیادی رو تحمل میکردم. فکر میکردم جراحی هرچقدر هم درد داشته باشه، یه مدت کوتاهه و بعدش تموم میشه و همه چی به روال سابق برمیگرده»
دکتر زهره ضرغامیفرد که اولین فلوشیپ لاپاروسکوپی است میگوید: «بیشترین مشتریان عملهای جراحی لاغری بین سن ۱۸ تا ۶۹ سال هستند.» همچنین درباره عوارض این نوع جراحیها میگوید: «عفونت در عمل باندینگ، یکی از عوارضی است که به دلیل جابهجا شدن حلقه که به عنوان یک جسم خارجی در دهانهی معده قرار میگیرد، ممکن است رخ دهد. همچنین در روشهای دیگر که قسمتی از معده بریده میشود نیز عوارضی وجود دارد که در اغلب بیماران رخ میدهد، یکی قطع شدن رابطه معده با دهان و از بین رفتن امکان معاینه به وسیله اندوسکوپی است و دیگری وابستگی همیشگی این افراد به مکلملهای غذایی است»
مینا جراحیاش را انجام داده و نظرش را در مورد آن می پرسیم و اینکه این روزها با چه معضلات دیگری روبهروست. او میگوید: «مدام احساس میکنم دلم میخواهد چیزی بخورم، اما بیشتر از یک قاشق نمی توانم، یعنی از نظر روحی مدام احساس گرسنگی میکنم اما جسمم همراهی نمیکند. سیستم ایمنی بدنم به شدت ضعیف شده، آنقدر که در تابستان هم احساس سرما میکنم و چندین و چند لباس میپوشم. موهایم شروع به ریزش کرد و به زور شامپوهای گران قیمت و مکلمل و قرصها هم دیگر به شکل سابق برنگشته. پوستم هم خشک شده» از او میپرسم ارزشش را داشت؟ و مینا میگوید: «نمیدانم، شاید اگر اینقدر تحت فشار قرار نمی گرفتم دست به این کار نمی زدم، شاید اگر روی کمتر و سالم تر غذا خوردن متمرکز می شدم خیلی بهتر بود، این روزها همه چیز در خانهمان اضافه می آید و من فکر میکنم تا قبل از این، من چطور همه اینها را می خوردم»
فتوشاپ است
زل زده است به هیکل فوق لاغر هنرپیشه زن آمریکایی و حسرت میخورد. میپرسم: چی شده؟ موبایل اش را جلوی چشمهایم نگه می دارد و میگوید: «به نظرت این چی میخوره اینقدر هیکلش عجیب و خوبه؟» میپرسم: «به نظرت خوبه؟» با تعجب نگاهم می کند و فریاد می زند معلومه که خوبه، پس من خوبم که …!!
تأکید میکنم تأثیر عمل جراحی و رژیم های عذاب آور، گریم و فتوشاپ را دست کم نگیرد. و می پرسم آیا حاضر است تا این حد زجر بکشد و هیکلی شبیه او داشته باشد که مردد نگاهم می کند و می گوید: شاید!
آنچه ما در قاب موبایل و از پشت تلویزیون می بینیم زنی است که به عنوان معیار زیبایی به ما معرفی می شود که شبیه او باشیم، اما نمی گویند او چطور اینگونه شده و چه آینده ای در انتظارش است. کافی است سری بزنید به گوگل و یک سرچ ساده بکنید درباره آخر و عاقبت مانکن ها که اغلبشان به خاطر سوء تغذیه و مشکلات و عوارض بعد از عملهای جراحی دچار بیماریهای وحشتناکی شده و برخی از آن ها جان خود را در این مسیر بیهوده، تلف کردهاند.
با من راحت باش
حق من و تو این است که راحت باشیم. در بدن خودمان احساس امنیت و رضایت کنیم. هرچه دوست داریم را بخوریم و تنی سالم و زیبا داشته باشیم. اما نه آن زیبایی و لاغری اغراق آمیزی که تبلیغ میشود. این روزها بسیار با این جمله روبه رو می شوید که «خودت باش» همانها که مبلغان و منادیان لاغری افراطی هستند و روی جلد مجله و صفحهی اینستاگرامشان پر از مانکنهای لاغر است، از ما می خواهند خودمان باشیم و این بزرگترین تناقض دنیاست.
اما این حق ماست که خودمان باشیم. به خودمان احترام بگذاریم. برای تفاوتهای جسمیمان احترام قائل باشیم. باور کنید که سایز همه کمرها نباید یک اندازه باشد همانطور که همهی کاج ها و سروهای دنیا هم یک اندازه و یک شکل نیستند. تفاوت زیبایی است. اما نباید در دام پرخوری و بیماریهای ناشی از اضافه وزن هم افتاد. تناسب خوب است. ورزش کردن بسیار عالی است اما برای داشتن تنی سالم و قوی، نه با دغدغه و اضطراب لاغرتر از لاغر شدن.