نگارنده این گزارش در ادعاهایی گستاخانه آورده است: از ابتدا باراک اوباما – رییس جمهور آمریکا – و معاونان ارشد او به توافق هستهای به دید یک توافق مناسب نگاه میکردند. توافق با کشوری مانند ایران که یکی از حامیان تروریسم است، در تلاش برای بیثباتی در کشورهای عرب خاورمیانه است و با اقدامات خود مشکلات زیادی در منطقه به وجود میآورد، هدف اوباما بود.
در ادامه این گزارش گستاخانه آمده است: پس از توافق هستهای، مقامات دولتی اظهارات زیادی درباره اینکه باید در مقابل دیگر اقدامات خطرناک ایران که تهدیدی برای آمریکا، شرکای اروپایی واشینگتن و دیگر تهدیدات برای متحدان منطقهای است، صورت گیرد، مطرح میکردند. با این وجود، به واقع توافق هستهای سال گذشته با ایران، آزادی عمل را از مقامات آمریکایی گرفته و آنها را به نوعی فلج کرده است. واشینگتن نگران است همانطور که رهبر معظم ایران پیشتر گفته بود، تهران از برجام خارج شود و این امر مانع از کنترل رفتار بیپروای ایران (نسبت به غرب) شود.
نگارنده در لفاظیهای خود مدعی است: سوال این است، چقدر توافق هستهای مهم است و هدف اوباما از ایجاد رابطه حسنه میان تهران-واشینگتن چیست؟ در روزهای اخیر و با انتشار گزارش “موسسه علوم و امنیت بین الملل” مشخص شد آمریکا به ایران معافیتهایی درباره برجام داده است. این معافیتها شامل میزان اورانیوم با غنای کم ایران (۳٫۵ درصد) و خلوص اورانیوم ۲۰ درصد است. این اورانیومها میتواند به سرعت برای ساخت بمب اتم استفاده شود. از این رو تعجبی ندارد که شاهدیم واشینگتن از تحریم روسیه به دلیل تحویل سامانه موشکی اس ۳۰۰ به ایران خودداری میکند. این درحالی است که اوباما میتواند براساس قانون تحریمهای ایران در سال ۱۹۹۶، مسکو را تحریم کند. همینک ایران این سامانه موشکی را در نزدیکی یکی از مرموزترین مراکز غنیسازی خود در فردو مستقر کرده است. سوال این است: اگر تهران مدعی برنامه صلح آمیز هستهای است چرا باید یکی از پیچیدهترین سامانههای دفاع موشکی را در نزدیکی فردو مستقر کند؟
نگارنده در ادامه توهمات خود درباره ایران میافزاید: تعجب آور نیست که واشینگتن به کناری رانده شده است و تهران درحال گسترش تلاشهای خود برای برکناری دولتهای سنی در کشورهای منطقه و حمایت از شیعیان همپیمان خود است. اقدامات ایران تهدیدی آشکار علیه عربستان سعودی و دیگر همپیمانان قدیمی آمریکا در منطقه است. ایران در اواخر ماه اوت (شهریور ماه) از تشکیل “ارتش آزادی بخش شیعه” به وسیله قاسم سلیمانی، فرمانده اسرارآمیز سپاه قدس خبر داد که همینک در سه جبهه سوریه، عراق و یمن بر علیه منافع آمریکا و عربستان میجنگد. تهران خواهان ماندن اسد در قدرت، کنترل قدرت در عراق به وسیله شبه نظامیان شیعه و به قدرت رساندن جنبش انصارالله در یمن است. نیروهای ارتش جدید فقط از ایرانیان نیستند؛ بلکه از نیروهای محلی شیعه تشکیل شدهاند. رهبری قاسم سلیمانی بر این گروه را نمیتوان اتفاق سادهای دانست؛ این امر باعث افزایش قدرت سپاه پاسداران در منطقه میشود.
نگارنده در پایان گزارش مضحک خود مدعی است: دیگر تعجبی ندارد که چرا دولت مردان واشینگتن در مقابل ماجراجوییهای ایران در خلیج فارس علیه ناوهای جنگی آمریکا واکنش آرامی نشان میدهند. این درحالی است که تعداد مقابلههای قایقهای تندروی ایرانی با ناوهای آمریکا در حال افزایش است. در دو روز پیاپی در ماه اوت، چهار قایق تندروی ایرانی که مجهز به تسلیحات تهاجمی بودند در ۳۰۰ متری ناو آمریکایی حرکت و ایجاد مزاحمت کردند. این درحالی است که دولت اوباما از بیم خروج ایران از توافق هستهای در مقابل تهران سیاست مماشات را در پیش گرفته است.