بیرجند، مرکز خراسان جنوبی، این روزها بیش از آنکه با کمبود آب و خشکسالی شناخته شود، زیر فشار خاموش کمبود فضای آموزشی نفس میکشد؛ فشاری که خود را نه در آمارهای کلی استان، بلکه در کلاسهای شلوغ، مدارس دوشیفته و روزهای کوتاه آموزش برای هزاران دانشآموز نشان میدهد.
در حالی که سرانه فضای آموزشی خراسان جنوبی روی کاغذ، عدد قابل دفاعی است و حتی از میانگین کشوری بالاتر میایستد، واقعیت میدانی در بیرجند تصویری متفاوت ترسیم میکند. سرانهای که باید معیار عدالت آموزشی باشد، در مرکز استان به پایینترین سطح خود رسیده و به ۴.۷ متر مربع برای هر دانشآموز کاهش یافته است؛ رقمی که فاصله معناداری با استانداردهای آموزشی دارد.
راهحل موقت یا زنگ خطر دائمی؟
وجود ۴۸ مدرسه دوشیفته در بیرجند، آماری ساده نیست؛ نشانهای جدی از بحرانی است که سالها بهتدریج انباشته شده و حالا به نقطه هشدار رسیده است. دوشیفته بودن مدارس، تنها به معنای تقسیم ساعات حضور دانشآموزان نیست؛ بلکه کاهش کیفیت آموزش، خستگی معلمان، محدود شدن فعالیتهای پرورشی و حذف تدریجی آموزش مهارتمحور را بهدنبال دارد. در شهری که جمعیت آن طی سالهای اخیر بهدلیل مهاجرتهای ناشی از خشکسالی و تمرکز خدمات افزایش یافته، زیرساختهای آموزشی همپای این رشد توسعه نیافتهاند. نتیجه، فشاری است که مستقیم بر دوش دانشآموزان و خانوادهها سنگینی میکند.
آمارهای امیدوارکننده کافی است؟
در سالهای اخیر، طرحهای متعددی برای توسعه فضاهای آموزشی در استان تعریف شده است؛ بیش از ۱۰۵ پروژه عمرانی آموزشی، صدها کلاس درس و دهها هزار متر مربع زیربنا که بخشی از آنها به بهرهبرداری رسیدهاند. همچنین طی دو سال و نیم گذشته، ساخت بیش از ۱۵۰ کلاس درس در استان، گامی مثبت برای کاهش عقبماندگیهای گذشته به شمار میرود. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا این حجم از ساختوساز، متناسب با سرعت رشد جمعیت دانشآموزی بیرجند بوده است؟ یا تنها در حال جبران عقبافتادگیهای قدیمی هستیم، بیآنکه به آینده نگاه کنیم؟ واقعیت این است که بخش قابل توجهی از این ظرفیتهای جدید نیز صرف پر کردن شکافهای گذشته شده و هنوز نتوانسته بیرجند را از وضعیت اضطراری خارج کند.
بحران زمین؛ گرهای که باز نشد
کمبود زمین در بافت مرکزی و قدیمی بیرجند، به یکی از جدیترین موانع مدرسهسازی تبدیل شده است. در حالی که در شهرکهای جدید امکان پیشبینی زمین آموزشی وجود دارد، بخش زیادی از جمعیت دانشآموزی همچنان در محلات قدیمی سکونت دارند؛ جایی که زمین مناسب برای ساخت مدرسه به کالایی نایاب تبدیل شده است. این موضوع، بار دیگر نگاهها را به سمت مدیریت یکپارچه شهری و مسئولیت دستگاههای دولتی میکشاند؛ جایی که تخصیص اراضی مازاد میتواند گرهی از آموزش باز کند، اما تاکنون تصمیمهای قاطع و سریع در این زمینه کمتر به چشم آمده است.
خیران؛ ستون اصلی مدرسهسازی
نقش خیران مدرسهساز در خراسان جنوبی انکارناپذیر است؛ بهطوری که بیش از ۹۵ درصد مدارس استان با مشارکت مردمی ساخته شدهاند. این آمار، استان را در صدر مشارکتهای مردمی کشور قرار داده، اما همزمان یک پرسش مهم را پیش میکشد: آیا بار اصلی تحقق حق آموزش، بیش از حد بر دوش خیران افتاده است؟
هرچند همراهی خیران ارزشمند است، اما توسعه پایدار فضای آموزشی نیازمند برنامهریزی ساختاری، تأمین زمین، پیشبینی جمعیتی و ورود جدی منابع پایدار مالی است؛ موضوعی که نمیتوان آن را صرفاً به نیتهای خیرخواهانه واگذار کرد.
فرصتی که نباید از دست برود
ابلاغ اختصاص ۲۵ درصد از اعتبارات مسئولیت اجتماعی شرکتها و معادن به حوزه آموزش، فرصتی مهم برای استان بهویژه بیرجند به شمار میرود. استفاده هدفمند از این منابع میتواند روند مدرسهسازی را شتاب دهد؛ بهشرط آنکه این اعتبارات بهصورت شفاف، عادلانه و متناسب با نیاز واقعی مناطق هزینه شود.
آزمون جدی عدالت آموزشی
تمرکز فعلی برنامهها بر جبران کمبود سرانه آموزشی در مراکز استان و شهرستانهایی مانند بیرجند، طبس و قائن، نشان میدهد مسئله شناخته شده است. اما تجربه سالهای گذشته ثابت کرده که شناخت مشکل، الزاماً به حل آن منجر نمیشود. وجود دهها مدرسه دوشیفته در مرکز استان، زنگ خطری است که اگر امروز جدی گرفته نشود، فردا هزینههای اجتماعی و آموزشی سنگینتری به همراه خواهد داشت. عدالت آموزشی، نه در میانگینهای استانی، بلکه در کلاسهای واقعی شهرها سنجیده میشود؛ جایی که بیرجند هنوز راهی طولانی تا رسیدن به نقطه مطلوب پیشرو دارد.
وبسایت روزنامه امروز خراسان جنوبی