سرمقاله – وقتی مردم مقصر شناخته می‌شوند

 امروز خراسان جنوبی _ محمد راعی فرد

دولت و مجلس و تمامی نهادها به فغان آمده اند امسال با بی آبی بزرگی مواجه هستیم و فغان آن هاچنان بلند و چون صور اسرافیل است که آدمی می ماند چه بگوید. مسئولین این چنین که مردم را درباره کمبودها و ناکارآیی از جمله آب مورد خطاب قرار داده اند مثل این که مردم مقصر ناترازی و کم آبی یا خشکسالی هستند. اکثریت مردم ایران، که جزء کم مصرف ترین مردم دنیا هستند و آن چنان هم امکاناتی ندارند که بخواهند اسراف نمایند تا منابع آبی تلف شود پس این ستاد فغان باید دخیل به جای دیگر ببندد. چرا اکثریت مردم مورد خطاب قرار می گیرند؟ شما خودتان سیاست‌های نابخردانه دولت مردانی را خطاب قرار دهید که با سیاست مافیای آب و هر عمل ناصواب و ناکارآمد دیگر این سرنوشت را برای کشور رقم زدند. آیا تا به حال یکی از مسئولان  و نورچشمی ها به علت ازدست دادن منابع این کشور مورد بازخواست و برخورد قرار گرفته است که حالا مردم باید جوابگو باشند؟! مثل اینکه برخی مسئولان بد عادت شده اند. در این سالها که جوابگوی خطاهای فاحش خود نبودند و هرکاری در هر زمینه انجام دادند و به ضرر کشور و مردم بوده است کسی یقه آن ها را نگرفت؛ طلب کارتر شده و تقصیر و مقصر کار را مردم به شمار آورده اند. آب‌های مصرفی در ویلاهاو قصرها و ساختمان های بلند مرتبه گردن کلفتان صاحب قدرت اقتصادی و وابستگان آنها مصرف می شود. باغ ها و باغچه ها به شگفتی بهشت به استخرها و حوض ها و حوضچه ها هدایت و مصرف می شود. آیا فکر کردید که یک سوزن به خودتان و یک جوالدوز به مردم بزنید؟ آیا به فکر افتاده‌اید یک روز، فقط یک روز از مصرفی همیشگی خوداری کنید ببینید چه تاثیرشگفتی می گذارد؟یا آن موقع که گفته می شد این قدر سدهای بیهوده بر رودخانه ها نسازید یا مجوز حفر چاه های بیشمار ندهید یا مجوز این همه کارخانه سنگین آهن و گُندوله سازی و پتروشیمی و ماشین آلات در وسط کویر و بیایان و مناطق کوهستانی بی‌آب صادر نکنید یا این همه مراکز صنعتی در اطراف کلان شهرها تأسیس نشود و علاوه بر آن کارخانه های قبلی در اطراف  شهرهای بزرگ را به سمت دریا و شهرهای کناره و کرانه دریا ببرید؛ کشورظرفیت این همه سد و حفر چاه و تأسیس کارخانه در کنار شهرهای بزرگ بدون آب را ندارد به گوش شماها رفت؟ تازه علاوه بر نشیندن ما را بی‌بصیرت خطاب قرار دادید. حال سئوال اساسی این است؛ دولت منتخب بر سر کار هست، همه ما هم می دانیم که مشکل از جای دیگری ست  اما دولت به اصطلاح منتخب برای رفع این معضل و ظلم بی پایان چه گلی به سر مردم زده است. آیا به جز ناله و ندبه و فغان کاری دیگری کرده‌اید. خیلی از وزراء و مسئولین که عامل این مصیبت بوده اند اکنون نیز در دولت مشغول شیفتگی خدمت هستند. آیا آقای رییس جمهور با عزل یکی و دو نفر از آن ها مجازات آن اعمال نابخردانه را جواب داده یا می‌دهد؟ کار از نبود ساختارها خراب است. دولت هیچ گونه توان تغییر را ندارد تا اهرمی محکم‌ و مقتدر عملیاتی باشد برای رفع این بلای انسانی؛ همان متصدیان این بلا را بر سر کشور و مردم آوردند.