سرزمین سدهای نیمه جان

در خراسان جنوبی، جایی که هر قطره باران حکم زندگی دارد، سدها روزبه‌روز لاغرتر می‌شوند. حجم آب ذخیره‌شده در سدهای استان در مقایسه با سال گذشته ۵/۱۷درصد کاهش یافته است؛ نشانه‌ای نگران‌کننده از ادامه روند خشکی و تشدید فشار بر منابع آبی زیرزمینی.
مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای خراسان جنوبی، سارانی می‌گوید هم‌اکنون هشت سد مخزنی فعال در استان مجموعاً ۶/۱۰میلیون متر مکعب آب در خود دارند؛ در حالی‌که ظرفیت نرمال این سدها ۷۵ میلیون متر مکعب است. به زبان ساده، سدهای استان فقط حدود ۱۴ درصد از ظرفیت طبیعی خود را در دل دارند. این عدد یعنی در بخش عمده‌ای از سال، پشت دیواره‌های بتنی سدها، سکوت جایگزین صدای آب شده است. سدهایی که زمانی برای مهار سیلاب‌ها، تغذیه مصنوعی سفره‌های زیرزمینی و تأمین آب شرب و کشاورزی ساخته شدند، حالا خود به نشانه‌ای از بحران بدل شده‌اند.

صدای فروپاشی آرام
از میان هشت سد خراسان جنوبی، سد رزه در اسدیه با ۳/۶میلیون متر مکعب و سد سیاهو با ۳۸/۱میلیون متر مکعب بیشترین حجم ذخیره را دارند. در مقابل، سدهای شهید پارسا و کریت تقریباً خشک شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای می‌گوید حجم آب در آن‌ها «حدود صفر» است. در نگاه اول، این اعداد صرفاً داده‌های آماری‌اند، اما پشت هر رقم، ده‌ها مزرعه ترک‌خورده، چاه فرو‌ریخته، دامداری تعطیل و خانواده‌ای درگیر مهاجرت نهفته است. کاهش ۵/۱۷درصدی حجم آب سدها فقط یک شاخص فنی نیست، بلکه هشداری است از تغییر چهره سرزمین.

باران‌های ناکافی
بر اساس گزارش هواشناسی، میزان بارندگی در سال زراعی گذشته در خراسان جنوبی ۴۳ درصد کمتر از سال پیش از آن بوده است. کاهش بارش‌ها و نبود روان‌آب و سیلاب‌های مناسب، عامل اصلی پایین آمدن سطح آب سدهاست. اما ماجرا تنها به آسمان بی‌بار مربوط نیست؛ ترکیب برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی و نبود مدیریت دقیق در الگوی مصرف آب، وضعیت را وخیم‌تر کرده است. سارانی تأکید می‌کند: «ورودی آب سدهای مخزنی استان از ابتدای سال آبی گذشته فقط ۳۱۰ هزار متر مکعب بوده است.» این رقم، در مقایسه با ظرفیت ده‌ها میلیون متر مکعبی سدها، تقریباً ناچیز است.

بحران پنهان در زیر زمین
۹۵ درصد آب مصرفی خراسان جنوبی از منابع زیرزمینی تأمین می‌شود؛ از چاه‌ها و قنات‌هایی که قرن‌ها شریان حیات این اقلیم بوده‌اند. اما افت سطح آب در بسیاری از دشت‌ها به مرز غیرقابل بازگشت رسیده و فرونشست زمین در برخی مناطق به واقعیتی غیرقابل انکار تبدیل شده است.
کارشناسان منابع آب هشدار می‌دهند که ادامه این روند می‌تواند موجب از بین رفتن دشت‌های حاصلخیز، نابودی کشاورزی سنتی و افزایش مهاجرت روستاییان شود. اگر سدها خشک شوند و چاه‌ها فروریزند، دیگر جایی برای بازگشت باقی نمی‌ماند.

وابستگی خطرناک به چاه‌ها
مدیریت منابع آب در خراسان جنوبی، سال‌هاست بر دوش سفره‌های زیرزمینی سنگینی می‌کند؛ سفره‌هایی که با کاهش بارش‌ها، دیگر توان تجدید ندارند. وابستگی ۹۵ درصدی استان به این منابع، به‌معنای مصرف از ذخیره‌ای است که زمان بازپرداخت ندارد. سارانی هشدار می‌دهد: «با توجه به پایین بودن پتانسیل آب‌های سطحی، مدیریت مصرف از سوی شهروندان و کشاورزان ضروری است.» اما این توصیه، بدون اصلاح ساختارهای کلان در بخش کشاورزی، الگوی کشت، و نظام بهره‌برداری از منابع آبی، عملاً راه به جایی نمی‌برد.

نشانه‌های بحران انسانی
هر سد خشک، یک تالاب کمتر است؛ هر چاه بی‌آب، یک خانه‌ی خالی از سکنه. در مناطقی مانند درمیان، نهبندان و سربیشه، خشک‌سالی چهره‌اش را نه فقط در زمین ترک‌خورده، بلکه در چشمان نگران مردم نشان می‌دهد. دامداران برای سیراب کردن دام‌ها مسیرهای طولانی طی می‌کنند و کشاورزان مجبور به کاهش سطح زیرکشت یا مهاجرت به مشاغل موقت شهری شده‌اند. در حاشیه شهر بیرجند، آمار مهاجرت‌های داخلی در سال گذشته افزایش داشته که بخشی از آن مستقیماً به بحران آب نسبت داده می‌شود. از سوی دیگر، خشک شدن سدها به کاهش تغذیه آب‌های زیرزمینی و نابودی پوشش گیاهی منجر می‌شود؛ حلقه‌ای معیوب که هر سال محکم‌تر می‌شود.

فرصت کوتاه باقی است
کارشناسان اقلیم‌شناسی معتقدند که خراسان جنوبی در حال گذر از مرحله خشکسالی اقلیمی به مرحله بی‌آبی مزمن ساختاری است؛ مرحله‌ای که در آن حتی بارش‌های مقطعی هم نمی‌تواند کمبود را جبران کند. اگر مدیریت منابع آب تنها بر «صرفه‌جویی» مردمی متمرکز بماند، در آینده‌ای نه‌چندان دور، آب شرب نیز در برخی شهرها جیره‌بندی خواهد شد. راه نجات در بازنگری سیاست‌های توسعه کشاورزی، تغییر الگوی کشت، استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده و اجرای پروژه‌های تغذیه مصنوعی سفره‌های زیرزمینی است.

زمان‌های پر از پرسش
سدها، هنوز ایستاده‌اند؛ دره‌هایی با دیواره‌های سنگی و دل‌های تهی. آنها منتظر بارانی‌اند که شاید نیاید و مدیریتی که باید پیش از آخرین فروکش، تصمیم بگیرد. اگر این روند ادامه یابد، روزی خواهد رسید که از پشت هر سد، نه آب، که خاطره‌ای از آب عبور می‌کند. آن روز، دیگر عدد ۵/۱۷درصد فقط یک شاخص نگران‌کننده نخواهد بود؛ بلکه سندی از از‌دست‌رفتن تعادل حیاتی سرزمین خراسان جنوبی خواهد شد؛ سرزمینی که با خشکسالی خو گرفته، اما هرگز سزاوار فراموشی نیست.