امروز خراسان جنوبی_محمد راعیفرد
در درجه نخست باید هر دو طرف بدون پیش شرط وارد مذاکره شوند. ترامپ بارها اعلام کرده است که اجازه نمیدهد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. این موضوع قابل راستی آزمایی است. قبلاً محاسبات فنی زیادی در برجام انجام شده است و آن محاسبات میتواند نقطه آغازین مذاکرات باشد. ترامپ بار نخست از برجام خارج شده است. این خارج شدن هزینه هنگفتی را بر ایران تحمیل کرده است. احتمالاً جمهوری اسلامی این هزینه را مطالبه خواهد کرد و ترامپ باید برای چنین مطالبهای آماده باشد. خلع سلاح ایران اساساً از طرف جمهوری اسلامی مردود است. سایر موضوعات فراتر از هستهای تا قبل از رسیدن به نتیجه مطلوب هستهای قابل طرح جدی نیست. ترامپ نیازدارد جهانبینی خود را اصلاح کند. او دو نگاه اشتباه به جهان دارد. نگاه نخست این است که گمان میکند آمریکا مالک دنیاست و نگاه دوم این است که گمان میکند هرچه او میگوید باید همان بشود. مثلاً میگوید ما سیصد میلیارد دلار در اختیار ایران قرار دادیم. انگار نفت ما مال اوست یا مثلاً میگوید آمریکا برای جهان خرج میکند. چون امریکا بیشترین برداشت و انتفاع را از جهان دارد مثل کسی است که درآمد بیشتر دارد و باید مالیات بیشتر بپردازد. اگر توافق صورت نگیرد احتمالاً جنگ خواهد شد. اما جنگی غیرمتعارف. یک جنگ قرن بیست و یکمی که تا به حال بشر چنین جنگی را ندیده است. سلاحهایی از دو طرف به میدان جنگ میآید که عمدتاً تحت کنترل هوش مصنوعی هستند و ما آن ها را در بازیهای کامپیوتری میبینیم یا در نوشتههای علمی تخیلی میخوانیم. استراتژیستهای نظامی آمریکا به خوبی میدانند که سپاه پاسداران در دوره جنگ هشت ساله با صدام شکل گرفته و آنها چندین دهه است که خود را برای نوعی نبرد آخرالزمانی آماده میکنند و سناریوهای جنگی پنتاگون را بارها شبیهسازی کردهاند. پیشبینی کردن نتیجه چنین جنگی دشوار است. از نظر من ایران و آمریکا میتوانند متحد استراتژیک باشند. مشروط به این که اسراییل چنین اجازهای را به آمریکا بدهد. چه این که چندین دهه است که وزارت خارجه آمریکا در اسارت اسراییل است. بازرسیهای ایلان ماسک از هزینههای وزارت خارجه آمریکا را میتوان در چنین چارچوبی ارزیابی کرد. به نظر میرسد که اسراییل با تحریک ترامپ برای حمله به ایران خود را درلبه پرتگاه قرار میدهد. چه این که ایران بارها تکرار کرده است که به ابزاری دست یافته که میتواند اسراییل را از روی زمین محو کند. و این برای اسراییل تهدید خوبی نیست. حتی اگر پنج درصد احتمال چنین تهدیدی درست باشد هم به ریسکش نمیارزد. ایرانیان اکنون طعم اتحاد ملی را چشیدهاند و اقوام گوناگون ایرانی حرف یک دیگر را به خوبی میفهمند. به گمان من، مردم ایران به طور کلی مدافع استقرار یک حکومت مرکزی مقتدرند. سرنگونی حکومت برای ایرانیان قابل قبول نیست و چنین کاری نکردهاند و نخواهند کرد.
بازدیدها: ۳۰