روزنامه‌ها چه نقشی در سبک زندگی جامعه دارند؟

روزنامه‌ها چه نقشی در سبک زندگی جامعه دارند؟
سید مصطفی صابری  |  روزنامه‌نگار
ما انسان‌ها به‌عنوان موجوداتی اجتماعی نیاز به آگاهی از شرایط پیرامون‌مان داریم، لازم است بدانیم در دنیا چه می‌گذرد تا براساس آن برای ابعاد مختلف زندگی‌مان تصمیم بگیریم اما آیا فقط و فقط باید در این مسیر به فضای مجازی اتکا کنیم؟ بسیاری از متفکران امروزی بنا به دلایلی با این موضوع مخالفت جدی دارند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

۱. رولف دوبلی و لایه دوم اخبار
رولف دوبلی که طی یکی دو دهه اخیر آثار بسیار موفقی داشته، مخالف این است که ما مدام اخبار را چک کنیم، چراکه معتقد است چک کردن اخبار اولویت‌های زندگی ما را تغییر و ما را در معرض وسواس فکری قرار می‌دهد. دوبلی معتقد است خواه ناخواه اخبار به ما می‌رسد و بیشتر از لایه اول هر خبری ما به عمق ماجرا یعنی به عناصری چون چرایی و چگونگی خبر نیاز داریم تا برنامه زندگی و دیدگاه‌مان را با آن لایه وفق دهیم. نکته‌ای که در بمباران خبری فضای مجازی لحاظ نمی‌شود و گاهی انواع اخبار مهم و غیر مهم بی‌محابا و بدون دقت منتشر می‌شوند؛ بماند که گاهی در میان این سرعت، دقت هم زیر سوال می‌رود. روزنامه‌ها به‌دلیل فرصتی که در ارائه یک خبر دارند، می‌توانند به لایه تحلیلی که مد نظر امثال دوبلی است، بیشتر نزدیک شوند.
۲. آلن دوباتن و چند منبعی
«مدرسه زندگی» عنوان مجموعه آثاری است که زیرنظر آلن دوباتن منتشر می‌شود و بخش زیادی از آثار آن به تفکر انتقادی و آموزش سواد رسانه برای مقابله با سوگیری رسانه‌ها می‌پردازد. یکی از مهم‌ترین نکات «مدرسه زندگی» در این سرفصل، ضرورت مطالعه اخبار از چند منبع است تا بتوان با تفکر انتقادی و مستقل، به تحلیلی درست درباره موضوعی محل مناقشه رسید. همان‌طور که می‌دانیم تنوع منابع در فضای مجازی زیاد است؛ حتی بیشتر از رسانه‌های مکتوب، اما بیشتر ما سراغ محتواهای پادکستی، عمیق یا مطول فضای مجازی نمی‌رویم و اگر بخواهیم خبری را از چند منبع بررسی کنیم، صرفاً سراغ چند کانال خبری می‌رویم که در نوع ارائه خبر و بررسی آن بازهم الگوی ثابتی دارند که نمی‌تواند کارکرد چند منبعی را برای مخاطب داشته باشد. این‌جاست که ما برای مطالعه بیشتر و عمیق‌تر، ارتباط بهتری با رسانه مکتوب در برابر مجازی خواهیم داشت و روزنامه‌ها می‌توانند زوایای مختلف یک موضوع را تحلیل کنند و در شکل بهتری که نیاز مخاطب است، ارائه دهند. واقعاً ما به دانستن همه اخبار نیاز نداریم، اما به تحلیلی درست از اخبار مهم نیاز داریم.
۳. تیبو موریس و خبرخوانی دوپامینی
رسانه می‌تواند کارکردهای متنوعی داشته باشد؛ از اطلاع‌رسانی تا آموزش، تهییج و اقناع و سرگرمی. فضای مجازی، به‌ویژه کانال‌های مربوط به اخبار، در بیشتر اوقات روی کارکرد اطلاع‌رسانی و سرگرمی متمرکز هستند و کارکردهای دیگر را نادیده می‌گیرند. اصولاً اگر رسانه‌ای هم بخواهد سمت کارکردهای بیشتر برود، از سمت مخاطبی که ذائقه‌اش با خبرهای کپسولی تغییر کرده، پس زده می‌شود. برای همین رسانه‌هایی در این مارکت و رقابت باقی می‌مانند و فعال هستند که با خواست عمده مخاطبان جلو رفتند. این‌جاست که همین مخاطبان بسیاری از اوقات اخبار را مرور می‌کنند، نه برای این‌که چیز تازه‌ای بدانند یا یاد بگیرند، بلکه به این‌دلیل که صرفاً فعالیتی کرده باشند که از نظرشان لذت‌بخش است و منجر به پاداش دوپامینی در مغز می‌شود؛ چیزی شبیه یک عادت. ما از توهم دانایی لذت می‌بریم و کانال‌هایی که اخبار کوتاه و جذاب منتشر می‌کنند، این حس لذت‌بخش را به ما القا می‌کنند. ما درگیر دوپامین (انتقال دهنده عصبی  مربوط به پاداش) می‌شویم و رفتاری تکراری، وسواس‌گونه و گاهی اعتیادی به آن داریم که نسبتی با نیاز ما به آگاهی واقعی ندارد. تیبو موریس از آن دسته افرادی است که معتقد است ما باید برای تمرکز بهتر، تصمیم‌های درست بدون پارازیت‌های ذهنی و تفکر عمیق‌تر، از فضای مجازی جز در مواقع ضروری فاصله بگیریم تا در زندگی‌مان اصل‌گرایی داشته باشیم، اولویت‌ها را بشناسیم، هنگام صحبت با خانواده یا در یک جلسه، تمرکز برای پاسخ درست و تصمیم دقیق داشته باشیم. روزنامه‌ها محتوایی دارند که کارکرد رسانه‌ای بیشتری را برای مخاطب دارد؛ در عین حال تمرکز خواننده را با نوعی پاداش ذهنی از جنس دوپامین به هم نمی‌ریزند.در بیشتر اوقات  شما مثل بی‌دلیل باز کردن یخچال یا بی‌دلیل چک کردن گوشی و کانال‌ها، بی‌دلیل سراغ یک روزنامه نمی‌روید. به ویژه این روزها که مطالعه کتاب به دلیل وقت کم، گرانی کتاب و… در کشور ما مهجور است و مجلات و فصل‌نامه‌ها هم دیگر جایگاه قبل را ندارند؛ آخرین سنگر مطالعه را می‌توان در روزنامه‌ها جست‌وجو کرد. هرچند که فضای مجازی در جایگاه خودش و به شکل مدیریت شده می‌تواند در زمینه اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی موثر باشد و نباید این نقش را نادیده گرفت اما تضعیف رسانه‌ها می‌تواند اتفاق تلخی باشد که عواقب ناخوشایندی را برای جامعه داشته باشد، پس بی‌دلیل نیست نگران‌شان هستیم.