تحلیلی بردوگزینه…!!!

مرحله ی اول انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و بر اساس نتایجی که اعلام شد مسعود پزشکیان و سعید جلیلی با فاصله ی اندک آرا به دور دوم راه یافتند. مرحله ی دوم انتخابات جمعه این هفته برگزار می شود. آن چه در این انتخابات متفاوت است. آن است که مخالفان رای دادن به مسعود پزشکیان بیش از آن که روی شخصیت خود او متمرکز باشند به حامیان او حمله می کنند و مخالفان سعید جلیلی بیش از آن که به حامیان او توجه کنند شخص سعید جلیلی را هدف قرار داده اند. در حالی که شخص مسعود پزشکیان مهم تر از حامیان اوست وحامیان سعید جلیلی مهم تر از خود او. مخالفان پزشکیان  معتقدند که حامیان او می خواهند ایران را به دوره ی برجام برگردانند و سرنوشت کشور را معطل مذاکره با آمریکا کنند، سیاست خارجی کنونی و راهبرد گردش به شرق را کنار بگذارند و از نظر اقتصادی ایران را وارد یک دوران بی ثباتی کنند. در این که در میان حامیان پزشکیان چنین شخصیت هایی وجود دارند و چنین خطرهایی نیز می تواند به وجود آید تردید نیست. ولی این ها هنوز مسئله ی اصلی نیست. برخی معتقد هستند پرسش این جاست که چه چیزی می تواند سمت گیری سیاست خارجی کشور را تغییر دهد؟ این یا آن رئیس جمهور و حامیان او یا عواملی دیگر؟ آنان معتقد هستند اگر رئیس جمهور یا حامیان او چنین توانی را ندارند چه عامل دیگری می تواند سمت گیری مثبت و موفق سیاست خارجی کشور، پیوند ایران با روسیه و چین، حمایت و حضور آن درجبهه ی مقاومت منطقه را در خطر قراردهد؟ این عامل که خود حکومت زودتر از دیگران آن را تشخیص داده چیزی نیست جز وضع داخلی و بود یا نبود یک تفاهم ملی. تایید صلاحیت مسعود پزشکیان پاسخ به درک از چنین خطری بود. آنان معتقد هستند آن چه می تواند آینده ی سیاست خارجی و حضور ایران در جبهه های جهانی و منطقه ای را در خطر قراردهد این یا آن رئیس جمهور یاحامیان او نیست، ظرفیت آن ها در ایجاد تفاهم و ایجاد یک دولت وفاق ملی یا از بین بردن تفاهم در داخل کشور به شکلی ست که ایران در زیر فشار انفجار تضادهای داخلی ناگزیر شود در سیاست خارجی امتیاز بدهد و در برابر غرب زانو بزند.کدام یک از دو تن پزشکیان و جلیلی چنین ظرفیتی را دارند؟ آنان معتقد هستند می توانیم فکر کنیم که این احتمال وجود دارد که ما به سمت یک تفاهم داخلی حرکت کنیم. بنابراین، این پزشکیان و حامیان او نیستند که می توانند ایران را به مسیر زانو زدن در برابر غرب پیش ببرند بلکه این شرایط داخلی جامعه و درون حکومت است که کشور را دچار تنش احتمالی می کند. انفجاری که حاصل آن تضعیف قدرت ملی ایران و در نهایت زانو زدن آن در برابر امریکا و غرب و قطع پیوند با جبهه ی شرق و سیاست راهبردی نگاه به شرق خواهد بود. چشم اسفندیار اوضاع کشور و مسئله ی انتخابات کنونی این نیست که کدام نامزد یا حامیان او غربگرا هستند یا نیستند، مسئله این است که کدام رئیس جمهور می تواند در کشوریک تفاهم ملی و وفاق اجتماعی ایجاد کند و کدام رئیس جمهور نه تنها دارای چنین توانی نیست بلکه ایران را بی گمان به سمت انفجار خواهد برد. رای گیری جمعه ی آینده، برای انتخاب میان این دو گزینه است…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*