میراث فرهنگی/ زرده به در (مراسم سنتی دفع آفات زرده گندم زارها در روستای مسک شهرستان درمیان)

در روستای مسک از شهرستان درمیان در حدود ماه خرداد برای برطرف کردن آفت زرده گندم (زنگ گندم) مراسمی را اجرا می کنند که به آن “زرده به در” گویند. برای اجرای این مراسم تعدادی از زنان روستا لباس و یا شالی زرد پوشیده و با خواندن اشعار زرده زرده و همراه با نواختن دایره و طبل، شادی کنان دور مزرعه گندم آفت زده می چرخند و در ادامه مسیر، کشاورز آبیار را داخل جوی و یا استخر آب می اندازند. مرحله پایانی مراسم در مزار بیچه روستا است که با خواندن دعا و نیایش انجام می شود.
از ویژگی های این آیین و مراسم سنتی می¬توان به منحصر به فرد بودن اجرای آن تنها در روستای مسک شهرستان درمیان اشاره نمود. همچنین این مراسم، که شادی آور و نشاط آور است با باورهای اسطوره¬ای منطقه ارتباط دارد. ایجاد همبستگی بین تمامی زنان و بانوان روستا و نوع پوشش آنها به همراه موسیقی محلی دایره نوازی در اجرای این آیین برای دفع آفات از دیگر نکات برجسته این مراسم می باشد.این مراسم با شماره ۱۶۲۷ در فهرست میراث معنوی کشور(ناملموس) به ثبت رسیده است.

 

 

 

آب انبار محسن زاده

این آب‌انبار در ضلع جنوب محور تاریخی چهاردرخت و درون بافت تاریخی بیرجند قرار دارد و مانند دیگر آب‌انبارهای موجود در منطقه دارای فضای ورودی، پلکان، پاشیر و منبع ذخیره آب است. فضای ورودی آب‌انبار به صورت ساده و در عین حال دارای طاقی با قوس جناغی است. بعد از فضای ورودی پلکانهای آب‌انبار واقع شده که در طرفین ابتدای ورودی آن دو سکو تعبیه شده است. پوشش سقف در فضای داخلی به صورت طاق‌آهنگ احداث شده و این پوشش تا انتهای پاشیر نیز به یک فرم ادامه می‌یابد. قسمت پاشیر که آخرین بخش معماری فضای داخلی آب‌انبار محسوب می‌گردد به شیوه ضربی پوشش یافته است. منبع ذخیره آب این آب‌انبار نیز با تبعیت از فرم نمونه‌های مشابه دیگر بنا شده است. آب انبار محسن‌زاده با مصالحی چون آجر، گچ، آهک و ساروج احداث شده است

 

 

 

قنات جهانی بلده

آب بلده تون(فردوس)؛
نشانی از نبوغ بشری در استحصال و مدیریت سنتی آب

“در اسطوره‌های ایرانی، ساختن «نای و کاریز» کاری ایزدی است و وجودهای اهریمنی چون بر جهانِ اهورایی و سرزمین‌های ایرانی تازِش آورند، قنات‌ها(کاریزها)را ویران می‌کنند و در آنها خاک می‌انبازند. قنات اگرچه در همۀ پهنۀ جهان ایرانی وجود دارد و به دیگر سرزمین ها نیز گسترش یافته است، اما هر چه به حوزۀ مرکزی ایران نزدیک‌تر می شویم قنات ها فناوری پیچیده تر و عظمت و شکوه بیشتر پیدا می کنند. اگر اصطلاح تمدن کاریزی دربارۀ تمدن ایرانی به کار برده می شود به سبب رشد و پیچیدگی فناوری پیشرفته ایجاد قنات، به ویژه در این بخش از کشور کهنسال ما است.”(میرشکرایی، محمد)

شهر تاریخی تون همچون بسیاری از شهرهای فلات مرکزی ایران در حوزه‌ی قنات و قنات‌داری و تکنولوژی استحصال آب دارای تجارب ارزشمندی است. این شهر در گذشته دارای قنوات متعددی بوده است که بعضی از آنها در درون شهر ظاهر می شده‌اند و برخی هم در اطراف شهر ظاهر می‌شده و اهالی به کشاورزی در کشتمان‌های آنها می‌پرداخته‌اند. این موضوع در منابع مختلف تاریخی در کتب سفرنامه‌نویسان جغرافی‌دانان بارها اشاره شده است؛ “و وضع آن چنین نهاده‌اند که اوّل حصاری بغایت بزرگ نهاده و خندق عمیق بی‌آب دارد و بازار و باغات و تودستان‌ها درگردِ خانه‌ها و غلّه‌زار در گرد باغات و در گرد غلّه‌زارها بندها بسته که آب باران می‌گیرند و آب بدان غلّه می‌برند و در آن بندها خربزه بی آب زراعت می‌کنند بغایت شیرین می‌باشد و آبش از کاریزهاست و هوایش معتدل و حاصلش غلّه و میوه و ابریشم باشد.” (مستوفی ،اهتمام دبیر سیاقی،۱۳۳۶.) اما شاید شاه بیتِ غزلِ قنوات در شهر تاریخی تون، مجموعه قنوات یا آب بلده باشد. بلده به معنای شهر و آب بلده همان آب شهر است. آب بلده را به تعبیری می توان یک رود مصنوعی، جاری در دشت فردوس قلمداد کرد. این تعبیر زمانی مورد توجه قرار می گیرد که این آب، از بهم پیوستن چندین رشته قنات و چشمه و تشکیل یک شاه جوی بوجود می آید. آب بلده متشکل از ۱۵ رشته قنات و چهار دهانه چشمه است که از اعصار گذشته و زمان های قدیم در دل کوه های شرقی فردوس حفرگردیده است. دبی آب متغیر بوده، که حداکثر آن حدود ۳۰۰ لیتر بر ثانیه می باشد و در طی چند سال اخیر به علت خشکسالی دبی آب آن به ۱۵۰ لیتربر ثانیه رسیده است. این آب حدود ۳۵ کیلومتر را طی می کند و دشت های تشنه وباغات را سیراب و در روزگاران قبل از زلزله ۱۳۴۷بخش اعظمی از آب مصرفی شهر را تأمین می کرده است. امروزه این آب حدود ۲۳۸۲ هکتار از زمین های کشاورزی این منطقه را مشروب می کند.

فناوری تیره‌کردن آب
حرکت آب در مسافت طولانی، درون جوی های خاکی که در معرض آفتاب سوزان و باد قرار دارند قاعدتاً نباید اثری از آب را به مزارع برساند. راهکار خلاقانه‌ای که آدمی در طی سالیان دراز برای حفاظت از آب در برابر این تهدیدات کرده است گل‌آلود کردن آب است وی به صورت کاملاً هدفمند شاخه‌ای از آب شاه‌جو را گرفته و از زمین‌زارهای رسی عبور داده تا با غلظت بالایی گِل آلود شود و سپس آن را به شاه‌جو اضافه کرده و نهایتاً کل آب تیره می‌شود. این کار چند مزیت اثبات شده دارد: اول آنکه بخشی از ذرات معلق در کف و جداره های جوی‌ها ته‌نشین میکند و با توجه به دانه‌بندی ریزشان نفوذ‌پذیری آنها را کم‌تر می‌کند. دوم آنکه انشعابات هر یک از زمین‌ها کشاورزی را آب‌بند می کند. سومین دلیل آن‌است که ذرات معلق در آب موجب افزایش نیروی پیشروی آب در زمین‌های کشاورزی(خاکی) می‌شود و چهارمین دلیل موجب استحکام ساقه‌ی درختانی می‌شود که در لبه‌های شاه‌جو کاشته شده‌اند.

نگاهی گذرا بر نحوه تقسیم آب بلده
شکل‌گیری و طراحی سیستم مدیریت کنونی آب بلده بر اساس مطالعات میدانی و اطلاعاتی که سینه‌به‌سینه منتقل و به ما رسیده، مربوط به دوره صفویه می‌باشد. پویایی و نگاه همه جانبه به امور مختلف مربوط به آب، کشاورزی، روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه از نکات در خور توجه این سیستم است که تاکنون پابرجا مانده است. حدود ۴۰۰سال پیش، تعداد زیادی از مالکین آب بلده به سبب مرض وَبا جان خود را از دست دادند، به طوری که نزدیک به ۳۰۰۰فنجان آب بدون مالک مانده بود. شاه عباس صفوی در معیت شیخ بهاء که پیاده از اصفهان به سمت مشهد مقدس جهت زیارت می‌رفته از تون گذشته است.هنگام ورود شاه عباس، میرِتونی که شخصیتی دانشمند و فاضل است از شاه می‌خواهد که این آب را وقف چهار طبقۀ: سادات، علماء، فقراء و صلحاء نماید که شاه عباس آب را بین همین چهار طبق وقف می‌نماید. گویند: مرحوم شیخ بهاء رحمهالله علیه در همین مسافرت آب بلده را به دو نهر مساوی تقسیم نموده به طوری که هر ۸ روز یک بار باغات و مزارع مشروب می شود ، این ۸ روز را یک مدار می نامند واحد زمانی در مدیریت سنتی بلده “فنجان” است که هر فنجان معادل ۳ دقیقه در ساعت می باشد. آب بلده، شامل ۷۶۸۰ فنجان می باشد، که تعداد ۴۸۰ فنجان “راه آب” یا به اصطلاح محلی “گَُمِ جُوی” از آن کسر می گردد و ۷۲۰۰ فنجان باقی مانده به ۳۲ طاقه تقسیم می شود و هر طاقه ۲۲۵ فنجان است، در هر ۸ شبانه روز یک بار مالک وشارب می توانند از این آب استفاده نمایند هر شبانه روز به دو نهر تقسیم می گردد و هر نهر آب در یک شبانه روز ۴۸۰ فنجان می شود

تقویم کشاورزی در مدیریت سنتی آب بلده
مدار گردش آب قنات بلده در طی سال زراعی در دوبخش مجزای «وُلگار» و«زِین» متفاوت می باشد. سال زراعی که از سوم مهر ماه هر سال شروع و تا مهرماه سال بعد ادامه می یابد در قنات بلده به دو مقطع زمانی ۳ و ۹ ماهه تقسیم می شود. مقطع زمانی اول «ولگار» که از اول تیرماه شروع و تا سوم مهرماه ادامه می یابد آب قنات مختص آبیاری باغات بوده و مدار گردش آب طی این دوره ۱۴ شبانه روز می باشد. لازم به ذکر است مدار گردش آب در ولگار نیز تا سال ۱۳۴۵، هشت شبانه روز بوده که به دلیل توسعه باغات و نیاز بیشتر به آب با موافقت مالکین مدار گردش آب از هشت به چهارده شبانه روز افزایش یافته است. تعداد ۱۸۰۰ قطعه باغ متعلق به روستاهای باغستان علیا،باغستان سفلی، و اسلامیه در فصل تابستان(وُلگار) در مدار ۱۴ شبانه روز آبیاری می شوند. مقطع زمانی دوم «زین» ، از ۴ مهر تا ۳۱ خرداد ادامه دارد. «زین» مختص آبیاری گندم، جو و زعفران است.مدار گردش آب در این فصل هر ۸ روز یکبار است.

نظام مدیریت نیروی انسانی در مجموعه‌ی آب بلده
با توجه به شیوه توزیع آب که شرح آن گذشت و به منظور جلوگیری از ایجاد تنش و اختلاف وجود یک سازمان منظم در زمینه توزیع آب ضروری بوده و از گذشته این مهم مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی نظام سنتی توزیع آب که تا زمان حال نیز کمابیش مورد استفاده قرار می گیرد به شرح زیر می باشد: – مؤلف این شخص از بین افراد سرشناس و معتمد انتخاب می شود که در حکم رییس سازمان می باشد. تامین هزینه و مخارج آبیاری،پرداخت حقوق و دستمزد اعضای سازمان،ترتیب انجام لایروبی جوی ها و کانالهای آب و نظارت بر امور حسابداری از جمله وظایف مولف است.
– حسابدار نگهداری حساب ۷۲۰۰ فنجان آب در طی سال با توجه به پیچیدگی مالکیت آن به تفکیک هر سهامدار همچنین محاسبه هزینه های جاری مجموعه بر عهده حسابدار می باشد.
– کیال امور مربوط به تقسیم آب ولگار بر عهده کیال است.کیالها ۴ نفرند که در هر نهر آب دونفر انجام وظیفه می نمایند. از دو نفر مذکور همواره یک نفر در حال انجام وظیفه و نفر دوم در استراحت به سر می برد.
– جویبان در سازمان آبیاری بلده ۳ نفر جویبان وظیفه حفاظت و مرمت مسیرهای انتقال آب را در طول مدت شبانه روز عهده دار می باشند.
-تیره گر با توجه به مسافت نسبتا طولانی مظهر قنوات بلده تا محل مصرف (حدود ۳۰ کیلومتر) و به منظور جلوگیری از نفوذ بیشتر و تبخیر زیاد آب،آب را گل آلود می کنند. تیره گر به کسی اطلاق می شود که این وظیفه را بر عهده دارند.
– سالار سالارها در زین وظیفه تقسیم آب بین کشاورزان را برعهده دارند که شامل یک سالار و دو برسالار می شود که وظیفه آنها رساندن آب به مزارع کشاورزی است. هزینه های خوراک روزانه این افراد توسط شرکت آبیاری بلده تامین می شود که برای هر نفر: پنج سیر (۲۵۰گرم) گوشت، یک من(۲ کیلوگرم) نان،۱۰ سیر(۵۰۰ گرم) ماست است. علاوه بر هزینه های فوق الذکر،دستمزد این افراد نیز از طریق شرکت میاه بلده پرداخت می شود. – دشتبان
افرادی که هنگام به بارنشستن محصولات کشاورزی در دشت و کشتمان های بلده، طی طریق می کنند تا محصولات زارعین را از شر دزدان و خطرات احتمالی دیگر که موجب از بین رفتن محصول می شوند، حفظ کنند. در قبال این کار به ازاء هر فنجان حق آب مالکین مقداری از محصول را دریافت می کنند.
– جمع آور
مسوول جمع آوری سهم مدیریت بلده از محصول هر یک از زارعین در هنگام برداشت محصول است.
– هیزم کش
افرادی با این عنوان شغلی به هنگام مرمت جوی های بلده در مواقع مختلف از سال با آوردن هیزم به محل های مختلف که با نظر سالارهای مجموعه از قبل معین می شود. این افراد در مرمت جوی ها نیز همیاری می کنند و مزد کار خود را از سالارها دریافت می کنند.

خلق مناظر فرهنگی و باغ‌شهرها
یکی ازجاذبه‌های اصلی آب بلده خلق مناظر زیبا و دلنشینی است که آدمی به مدد آب، درخت و محیط ایجاد کرده است. با توجه به جهت جریان آب (شرق به غرب) و قرارگیری شهر تاریخی تون در غرب دشت، در طول تاریخ چهار آبادی در دوطرف شاه‌جوی بلده تا رسیدن به شهر تاریخی شکل گرفته؛ باغستان علیاء، باغستان سفلی، بهشت‌آباد و مقصودآباد(باغ‌شهراسلامیه از به‌هم پیوستن دو آبادی مذکور در دوران معاصر شکل گرفته است). همانطور که اشاره شد تعداد ۱۸۰۰ قطعه باغ متعلق به روستاهای باغستان بالا،باغستان پایین، و و اسلامیه توسط این آب، آبیاری می شوند. دوطرف شاه‌جوی بلده در قدیم تا خود شهر تاریخی فردوس به فاصله در حدود ۲۰ کیلومتر مُشجّر و درختکاری بوده که از آن میزان مسافت، امروزه حدود ۹کیلومتر به صورت پیوسته در محدوده دو باغستان و چند کیلومتر هم در محدوده اسلامیه مشجّر باقی مانده است.
آبادی های مذکور همه باغ‌های هستند که اکثراً با آب بلده مشروب می‌شوند و منظر بسیار زیبایی را خلق کرده‌اند. از طرفی با توجه به اینکه فرم شکل گیری و گسترش این آبادی‌ها متأثر از جهت جریان آب بلده به صورت خطی است. مناظری با پرسپکتیویته‌های یک نقطه ‌ای پُر ژرفای را ایجاد کرده که از شاخصه‌های منظر زیبای این محدوده‌ها است .

 

 

 

 

نیزار نخاب خور

نی زار نخاب از زیباترین نی زار‌های کویری استان است که در ۱۰۰ کیلومتری غرب بیرجند و ۳۵ کیلومتری روستای خور قرار دارد. نطقه نخاب یکی از جاذبه‌های طبیعی منطقه است و با توجه به وسعتی که دارد، آبشخور اصلی حیات وحش کویر لوت شمالی است و از این لحاظ ارزش فرا ملی دارد. نطقه نی زار سرمنشا رودشور است که در فاصله حدود ۲ کیلومتری آن، تپه‌های ماسه‌ای قرار دارند، بیان کرد: این نی زار زیستگاه پرندگان مهاجر در فصل زمستان و همچنین منبع تامین علوفه و آب برای دامداران محلی و عشایر استان است.

 

 

 

طاق شاه عباس

یکی از نمونه های عالی خلاقیت و دوراندیشی ایرانیان، سد تاریخی شاه عباسی و بنا به قول اهالی طاق شاه عباسی می باشد که در فاصله حدودا ۵۰۰ متر بعد از آبگرم مرتضی علی با ۲۵ متر ارتفاع قرار دارد. گرچه نام این سد شاه عباسی می باشد اما بنابر نظر کارشناسان، قدمت آن بیش از ۷۰۰ سال است. سیلاب ها در طول سال از زیر طاق بصورت آزادانه عبور می کنند. در سیلاب های بزرگ تر مقداری از حجم سیلاب در پشت سد ذخیره می شود. به این ترتیب طی صدها سال، سد عباسی شهر طبس را در مقابل سیلاب های رودخانه نهرین حفاظت نموده است.

 

 

 

استاد ذوالفقار بیتانه گنجینه زنده بشری در ساز سازی سنتی و نوازنده دوتار

استاد بیتانه در سال ۱۳۴۰ در فردوس دیده به جهان گشود و پدر وی که علی نام داشت از سازسازان مطرح منطقه بود. وی از ۷ سالگی نوازندگی را نزد پدر آموخت و تا کنون در امر ساخت سازهای مختلف و نوازندگی در منطقه فردوس سرآمد است. وی در جشنواره های مختلف موسیقی مقامی در استان و کشور صاحب رتبه و منزلت است. بی‌شک بیتانه از گنجینه‌های خاص موسیقی خراسان بزرگ محسوب می‌شود و پنجه او حلقه وصل موسیقی شرق خراسان بزرگ و جنوب آن است. تسلط وی بر مقام‌های شرق و آگاهی‌اش بر ریتم‌ها و نغمات خراسان از او استادی چیره‌دست و صاحب سبک ساخته است. پنجه ذوالفقار بیتانه، انگشت گذاری دست چپ، برگشت انگشت شصت و مکتب نوازندگی او ادامه مکتب نوازندگی استاد عسگریان می باشد.

 

 

کویر همت آباد

کویر همت آباد در فاصله ۶۰ کیلومتری از شهرستان زیرکوه و در نزدیکی روستای همت آباد قرار دارد. کویر بکر همت آباد یکی از غنی ترین و فعال ترین زیست بوم های بیابانی از نظر پوشش و تنوع گیاهی و جانوری در ایران است.
بهار کویر از نیمه اسفند آغاز می شود و تا اواسط اردیبهشت ماه ادامه می یابد، در این دو ماه زیباترین مناظر طبیعت در خشک ترین مناطق دنیا ایجاد می شود به گونه ای که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد.
کویر همت آباد مامن جانوران نایاب کویری و فعال ترین اکوسیستم بیابانی کشور است، این منطقه زیستگاه مناسبی برای زمستان گذرانی پرندگان و وجود پرندگان زیبای بسیاری به ویژه زاغ بور، هوبره، عقاب طلایی، کبک، تیهو و جانورانی از قبیل گربه شنی، روباه شنی و… است.

 

 

 

 

کویر لوت

بیابان لوت در جنوب شرق ایران به عنوان نخستین اثر طبیعی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. این بیابان با مساحت کلی ۴۰۷۲۱/۴۹ کیلومتر مربع و مساحت عرصه ۲۲۷۸۰/۱۵ در جنوب شرقی ایران، در شرق کوه های مرکزی و رشته کوه های زاگرس، در میان سه استان خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان گسترده شده است.

از ویژگی های منحصر به فرد بیابان لوت در استان خراسان جنوبی وجود بلندترین تپه های ماسه ای ( ریگ یلان) است . ریگ یلان با مساحت ۱۰۶۷۱/ ۶۵ کیلومتر مربع در شرق لوت، تجمع عظیمی از انواع ساخت های ماسه بادی است که با چشم اندازی زیبا خودنمایی می کند.

به جز این مورد پوشش گیاهی و جانوری ارزشمند، کلوت ها ( یاردانگ ها)، نبکاها، رودخانه شور، گندم بریان، هامادا( دشت ریگی) و … از جاذبه های شگفت انگیز بیابان لوت هستند.

اصطلاحات جغرافیایی متنوعی از جمله بیابان و کویر به این پدیده پهناور طبیعی نسبت داده شده است. بیابان واژه ای بوم شناسی و اقلیمی است و به مکانی با پوشش گیاهی، جانوری و میزان بارندگی کم اطلاق می شود اما کویر به پست ترین نقاط داخلی مناطق بیابانی گفته می شود، جایی که میزان نمک در آن بسیار زیاد است. بنابراین بیابان، واژه جامع تری برای توصیف این پدیده به شمار می آید و کویر لوت مناسب نیست. مساحت عرصه بیابان لوت ۲۲۷۸۰ کیلومتر مربع و مساحت حریم بیابان لوت ۱۷۹۴۱ کیلومتر مربع است. که شامل ریگ یلان(تپه های ماسه ای)، کلوت ها، نبکاها، رودخانه شور، هامادا(دشت ریگی)، پهنه بازالتی گندم بریان و… است که در این میان کلوت ها در غرب و ریگ یلان در شرق با چشم اندازی زیبا و شگفت انگیز خودنمایی می کنند.

میراث جهانی بیابان لوت در وحله اول از یاردانگ‌های بیابان لوت (کلوت)، ریگ یلان یا ارگ یلان هامادای بخش میانی و نبکاها تشکیل شده است که مجموع بیابان لوت را تشکیل می دهد، اما عوارض دیگری هم در این مجموعه وجود دارد که اجزاء دیگر بیابان لوت را تشکیل می دهند. بطور کلی اجزاء تشکیل دهنده بیابان لوت شامل یاردانگ در بخش غربی، ریگ یلان در بخش شرقی، هامادای بخش میانی و نبکاها در حاشیه بخش غربی می باشد. اجزاء دیگر این بیابان شامل رودخانه شور، منطقه گندم بریان و شورگز هامون می باشند. قرار گرفتن در منطقه فوق العاده خشک، وجود بادهای قوی، وجود رسوبات دریاچه ای برای تشکیل یاردانگ ها و فراهم بودن رسوبات ریزدانه همه شرایطی را ایجاد کرده‌اند تا لندفرم‌های متنوع بیابان لوت شکل بگیرند. بادهای شدید با جهات شمال غرب به جنوب شرق در بخش غربی که کلوت‌ها استقرار دارند و همچنین بادهای ، یک جهته، چند جهته و همگرا در بخش شرقی که ریگ یلان استقرار دارد موجب شکل گیری عوارض بسیار زیبا و متنوعی شده است. تنوع عوارض ماسه‌ای در این منطقه بسیار زیاد بوده و تفاوت فرایندهای موثر بر شکل گیری آنها را نمایش می دهد. در اینجا باید به نقش آب و فرایند های آبی هم در ایجاد یاردانگ‌ها اشاره شود. در واقع در بسیاری موارد تنوع شکل یاردانگ‌ها حاصل عملکرد توامان آب و باد می‌باشد. در هر حال بیابان لوت نه تنها دارای ویژگی‌های زیباشناسانه است بلکه بخشی از فرایندهای دخیل درشکل‌دهی به منطقه و تاریخ زمین‌شناسی را نیز نشان می‌دهد. در عین حال تنوع چشم‌اندازها و ناشناخته بودن منطقه شرایط مناسبی را برای تحقیقات علمی و گسترش ژئوتوریسم فراهم می‌نماید. تمام موارد فوق لزوم توجه و حفاظت از منطقه طی یک برنامه مدیریتی را پیش از بیش نمایان می‌سازد.

سرزمین ایران در کمربند خشک و نیمه خشک نیمکره شمالی قرار گرفته است و تحت تأثیر حاکمیت پرفشار مجاور حاره از اقلیمی نیمه خشک تا فوق العاده خشک بویژه در نیمه مرکزی و شرقی برخوردار است. از طرفی همواری نسبی بخش های مرکزی آن، همواره در معرض فرایندهای فرسایش بادی قرار دارد. سایر متغیرها و عوامل اقلیمی از جمله کم ارتفاع بودن و همواری نسبی منطقه، دور بودن از منابع رطوبتی و دریاها و نیز محصور بودن در میان ارتفاعات حاشیه‌ای، فرسایش بادی را در نواحی مرکزی ایران تشدید نموده است.
در تقسیمات مورفوتکتونیکی ایران چاله لوت به عنوان یک بلوک ساختمانی نام برده شده است. این بلوک ناحیه‌ای است پست که در مشرق توسط گسلی موسوم به خاش- نهبندان و در مغرب به وسیله گسل نایبند محدود شده است. از نظر ساختمانی چاله لوت به شکل یک دشت ساختمانی وسیع است که در اواخر دوران سوم شکل گرفته است. این دشت سپس تحت تاثیر اقلیم های متفاوت به شکل بیابان کنونی در آمده است.

دشت لوت چاله‌ای است که از نظر ارتفاعی نامتقارن بوده و جهت آن شمالی- جنوبی است. در داخل آن به طور پراکنده چاله‌های مستقل کوچک‌تری وجود دارد که حوضه انتهایی آب‌های روان هستند. بطور کلی حوضه لوت بسیار وسیع تر از بیابان لوت است که برای ثبت در میراث جهانی در نظر گرفته شده است.در واقع از یک دیدگاه، با توجه به شکل ناهمواری و پراکندگی عوارض جغرافیایی می‌توان آن را به طور طبیعی به سه واحد کوچک‌تر یعنی لوت شمالی، لوت مرکزی و لوت جنوبی یا لوت زنگی احمد تقسیم بندی نمود.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*