در خراسان جنوبی، توسعه مسیری جز جاده ندارد، هنوز نزدیک به نیمی از راههای روستایی خاکی است؛ وضعیتِ فرسودهای که رشد، سرمایه اجتماعی و امید به زندگی را در دهها روستا متوقف کرده است. اینبار ماجرای کمبود آسفالت فقط کمبود بودجه نیست؛ مسئله، جا ماندن هزاران خانواده از فرصتهای برابر است.
باران که میبارد، جادهها گِل میشوند. آفتاب که میتابد، خاک راهها زیرپا و زیر چرخ ماشینها بلند میشود و مثل پردهای غلیظ روی نفس روستاها مینشیند. این تصویر فقط مال گذشته نیست؛ روایت امروز ۴۹ درصد راههای روستایی خراسان جنوبی است که همچنان خاکی و پر از دستانداز ماندهاند. مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای خراسان جنوبی، میگوید: «طول کل راههای روستایی استان ۱۱ هزار و ۵۰۰ کیلومتر است که از این مقدار، تنها ۵ هزار و ۹۷۵ کیلومتر آسفالته شده.» یعنی دقیقاً ۴ هزار و ۳۷۴ کیلومتر راه خاکی هنوز منتظر آسفالت هستند. شاخص برخورداری راههای آسفالته در استان ۹۵/۵۱ درصد اعلام شده، آنهم در حالی که میانگین کشوری ۲/۵۴ درصد است؛ اختلاف کوچک در ظاهر، اما مهم در عمل. این فاصله یعنی هنوز روستاهای خراسان جنوبی روی نقشه توسعه، چند قدم عقبتر از متوسط کشور حرکت میکنند. جلالزاده میگوید از ابتدای امسال ۲۰ کیلومتر راه روستایی ساخته شده و با آن، «۹ روستا با ۲۹۷ خانوار از راه آسفالته بهرهمند شدهاند.» اما وقتی ۴ هزار کیلومتر راه خاکی در انتظار است، این عدد مثل ریختن یک لیوان آب روی خاک داغ بیابان است؛ نفسگیر، ناکافی و دور از افقی که مردم انتظار دارند. راه روستایی فقط آسفالت نیست. راه یعنی آمبولانسی که در وقت طلایی به روستا برسد. راه یعنی کامیونی که محصولات کشاورز را پیش از خراب شدن به بازار برساند. راه یعنی معلمی که با خیال راحت به کلاس برسد و پزشکی که از رفتوآمد به روستا نترسد. راه یعنی بازگشت امید به نقاطی که سالهاست زیر سایه مهاجرت آرام و بیصدا خالی میشوند. اما وقتی جاده نیست یا نصفهنیمه است، توسعه نمیرسد.حتی اگر برنامه باشد، حتی اگر شعار باشد. خراسان جنوبی استانِ فاصلههاست؛ استانِ روستاهای پراکنده، زمینهای تشنه و مردمی که برای زیستن باید کیلومترها راه بروند. در این جغرافیا، آسفالت یک مسیر، یک خدمات لوکس نیست؛ یک حق است. مسئله امروز فقط کندی پیشرفت پروژهها نیست؛ مسئله نابرابری در دسترسی به فرصتهاست. مطالعات توسعه میگوید: هر یک کیلومتر راه مناسب در منطقه محروم، معادل ایجاد امکان درآمد، کاهش هزینههای درمان، و جلوگیری از مهاجرت است. و اینجا ۴ هزار کیلومتر راه هنوز خاک است و خاک. وقتی ساخت راه در یک سال فقط بیست کیلومتر پیش میرود، اهالی روستاهایی که اسمشان حتی در آمار رسمی نمیآید، باید چند سال دیگر صبر کنند؟ ده سال؟بیست سال؟مسئولان میگویند: «راه مناسب موجب توسعه بیش از پیش میشود.»بله، اما توسعه از آینده نمیآید؛ از تصمیم امروز میآید. تا وقتی کیلومترهای جاده، روی جدول و گزارش باقی بمانند، مردم همچنان روی خاک میمانند و رویاهایشان پشت گردوغبار جاده جا میماند. پرسش روشن و بیپرده است؛ چرا هنوز نصف راههای روستایی خاکیاند؟ و چه زمانی قرار است این آمار به نفع مردم تغییر کند؟ این گزارش پاسخی ندارد؛ فقط چشمانتظاری را ثبت میکند. چشمانتظاریِ روستاهایی که جاده ندارند، اما امید دارند.
وبسایت روزنامه امروز خراسان جنوبی