یادداشت – سنگ نیست، عناب است آقای مجری!

امروز خراسان جنوبی _ رضا زنگوئی

می گویند،  لیوان را بر عکس گذاشته بودند تا آب آن بریزد و لک نیفتد. ساده مردی وقتی می خواست آن را بردارد، با انگشت بر ته آن کوفت و گفت، درش بسته است. سپس آن را برگرداند و انگشت زد و گفت ته آن هم سوراخ است. این را گفت و لیوان را به دیوار کوبید و شکست! این قصه، پریشب برایم یادآوری شد وقتی کلیپی را دیدم که یکی از دوستان عزیز فرستاده بود. ماجرا در تلویزیون رقم می خورد و مجریان برنامه در باره محصولات خراسان جنوبی صحبت می کردند. از جمله عناب. انگار ظرف شان از عناب خشک پر بود. همدیگر را از به دهان گذاشتن آن برحذر می داشتند که دندان شکن است. خانم مجری انگار سابقه خوردن عناب تازه را داشت و پندارش چنین بود که انگار همیشه باید تازه باشد. نمی دانست که عناب خشک هم خوردنی است اما نه مثل تازه این محصول. آقای مجری هم حس خوشمزگی اش گل کرده بود و عناب ها را -مثل دوران کودکی که لابد سنگ پرت می کرده است- به این سو و آن سو پرتاب می کرد. معلوم نیست شیشه خانه چند همسایه را شکسته است اما با این کارش معلوماست که دل خیلی ها را شکست. خیلی از عناب کاران مظلوم که در این خشکسالی به آب دیده محصول به عمل می آورند! از عناب که با خوشمزگی های….. گذشتند به زرشک رسیدند اما با چنان لحنی “زرشک” را ادا می کردند که مسخره کنندگان، به لودگی بر زبان می رانند. جوری که خار کلامشان بیشتر از خار زرشک که بر دست زخم می زند، به دل زخم می زد. کاش به این افراد آموزش داده می شد که محصولات خدا همه صاحب حرمت اند. اگر با آن آشنایی ندارید و طریقه مصرف را نمی دانید، بروید و مطالعه کنید و بازگردید برای اجرا. الحمدلله اینترنت مشکل را آسان و هوش مصنوعی آسان تر کرده است. می توانستید بخوانید تا بدانید میان عنابِ خشک که ارزش فراوان دارویی و تنقلاتی دارد با خرده سنگ تفاوت اززمین تا آسمان است. می خواندید تا می فهمیدید که توهین و تخفیف دادن محصول افراد، اهانت به دست های زحمت کشی است که خشکسالی نتوانسته از کار بیاندازد. راستی یک سئوال از مسئولان تلویزیون؛ اگر قرار بود برنامه ای صد در صد تخریبی در باره عناب و زرشک بسازید چه می کردید که با این ” تبلیغ” نکردید؟!