گزارش / نفت، کودتا، آمریکا؛ داستان تلخ ۲۸ مرداد

نفت، کودتا، آمریکا؛ داستان تلخ ۲۸ مرداد

«خط رهبری» به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مرداد، بر اساس بیانات رهبر انقلاب، روایت تلخ ۲۸ مرداد و دشمنی بی‌پایان آمریکا علیه ملت ایران را در این گزارش بررسی می‌کند.
فارس – خط رهبری: در میانه قرن بیستم، ایران در آستانه یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی خود قرار گرفت؛ تحولی که نه تنها سرنوشت کشور بلکه مسیر استقلال و آزادی مردم ایران را برای دهه‌ها تحت تأثیر قرار داد. در تابستان ۱۳۳۲، تهران صحنه جدالی سرنوشت‌ساز میان خواست ملت برای استقلال و توطئه قدرت‌های خارجی بود. دولت ملی دکتر محمد مصدق با وجود پشتوانه مردمی، در برابر فشار‌های بی‌امان انگلیس و آمریکا و نیرو‌های داخلی وابسته به دربار قرار گرفت. این جدال سرانجام به کودتایی ختم شد که با نام رمز «آژاکس» در تاریخ ثبت گردید؛ کودتایی که نه تنها دولت قانونی ایران را سرنگون کرد، بلکه سلطه دوباره بیگانگان را بر کشور تحمیل ساخت.

نفت به‌عنوان میدان نبرد

ریشه ماجرا به نفت بازمی‌گشت؛ ثروتی که باید سرمایه ملی ایران می‌بود اما دهه‌ها در چنگال استعمار انگلیس گرفتار شده بود. از قرارداد دارسی تا قرارداد ۱۹۳۳، همه‌چیز به گونه‌ای طراحی شده بود که سود عظیم نفت به جیب انگلیس سرازیر شود و سهم ایران ناچیز باقی بماند. این نابرابری آشکار، بذر نارضایتی و اعتراض را در میان نخبگان و مردم ایران کاشت. پرچمدار این اعتراض‌ها، دکتر محمد مصدق همراه با آیت‌الله کاشانی و دکتر حسین فاطمی بود که پرچم ملی شدن صنعت نفت را برافراشتند. سرانجام در سال ۱۳۲۹، قانون ملی شدن نفت به تصویب مجلس رسید و در اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق به نخست‌وزیری رسید تا این آرمان ملی را تحقق بخشد. خلع ید از شرکت نفت انگلیس_ایران نقطه آغاز تقابل مستقیم تهران با لندن شد.
انگلیس که منافع عظیم نفتی‌اش را از دست داده بود، به همه ابزار‌ها متوسل شد: تحریم کامل نفت ایران، خروج کارکنان خود از آبادان، شکایت به شورای امنیت و سپس دیوان لاهه. اما دیوان در رأیی کم‌سابقه جانب ایران را گرفت. قضات دیوان اعلام کردند این نهاد صلاحیت ورود به پرونده را ندارد؛ چراکه شرکت نفت انگلیس ـ ایران یک مؤسسه خصوصی بود و نه یک نهاد دولتی. به همین دلیل، موضوع از دایره دعاوی میان دولت‌ها خارج می‌شد و در چارچوب صلاحیت دیوان قرار نمی‌گرفت. این رأی برای ایران یک پیروزی حقوقی مهم و برای انگلیس شکستی سنگین به شمار می‌آمد. این شکست دیپلماتیک انگلیس، آنان را مصمم‌تر کرد که تنها راه حفظ منافعشان، سرنگونی دولت مصدق است.
در آن مقطع تاریخی، انگلیس دیگر قدرت بلامنازع گذشته نبود؛ کشوری که روزگاری امپراتوری‌اش بر بخش بزرگی از جهان سایه افکنده بود، حالا به قدرتی درجه دوم (Great Power) در عرصه بین‌الملل بدل شده بود. لندن به‌خوبی میدانست که بدون اتکا به یک ابرقدرت (Super Power) توانایی پیشبرد طرح‌هایش را ندارد. از همین رو، با بزرگ‌نمایی خطر نفوذ شوروی و هشدار درباره گسترش کمونیسم در ایران، کوشید آمریکا را وارد میدان کند و واشنگتن را به دخالت در بحران قانع سازد: «وقتى نهضت مصدق در این کشور پیش آمد – که یک نهضت ملى بود – جایى‌که بیشترین احساس خطر را کرد، دستگاه حکومت و سلطنت نبود؛ انگلیسى‌ها بیشترین احساس خطر را کردند. بعد هم که انگلیسى‌ها دیدند از عهده‌ى کار برنمى‌آیند، امریکایى‌ها را وارد کار کردند. آن‌ها به یک معنا آمدند صحنه را از دست انگلیسى‌ها ربودند و حاکم شدند. »۳۰/۰۱/۱۳۸۴

دکتر مصدق، قربانی ابرقدرت‌ها

در دوران هری ترومن، آمریکا چندان همراهی نشان نداد. او کودتا را در چارچوب سیاست دکترین «سد نفوذ» (Containment) پرهزینه می‌دید و ترجیح می‌داد از مصدق حمایت کند تا مانع نفوذ شوروی شود. اما با روی کار آمدن آیزنهاور در ۱۹۵۳، ورق برگشت. استراتژی «انتقام گسترده» (Massive Retaliation) جایگزین سیاست «سد نفوذ» شد و آمریکا مسیر تهاجمی‌تری در جهان در پیش گرفت. ایران به صحنه آزمایشی برای این سیاست بدل شد. در چشم واشنگتن، مصدق نه یک رهبر ملی بلکه خطری بالقوه بود که می‌توانست با بحران اقتصادی و فشار داخلی، زمینه‌ساز رشد کمونیسم شود. در نتیجه، آمریکا با انگلیس همدست شد و طرح براندازی دولت ملی ایران کلید خورد: «دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایی‌ها متوسّل شد؛ آمریکایی‌ها به جای اینکه به دکتر مصدّق که به آن‌ها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد. » ۱۲/۰۸/۱۳۹۲
عملیات آژاکس زیر نظر سازمان سیا و‌ام‌آی‌سیکس طراحی شد. فرمانده میدان، کرمیت روزولت، نوه رئیس‌جمهور پیشین آمریکا بود. او متخصص جنگ روانی و عملیات مخفی بود و با ورودش به تهران در مرداد ۱۳۳۲، شبکه‌ای از عوامل داخلی را فعال کرد: از برخی افسران ارتش و سیاستمداران درباری گرفته تا روزنامه‌های وابسته و حتی اوباش خیابانی. نخستین گام، تخریب شخصیت مصدق بود. ده‌ها نشریه با پول سیا علیه نخست‌وزیر مطلب نوشتند؛ او را دیکتاتور، کمونیست‌گرا و دشمن دین معرفی کردند. در کنار این تبلیغات، پول‌های کلان میان اراذل و اوباش توزیع شد تا به خیابان‌ها بریزند و با تظاهرات ساختگی، فضای عمومی را علیه دولت تغییر دهند.

تاج بر سر نوکران به وسیله کودتای اوباش

در شب ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، نخستین تلاش برای کودتا با ابلاغ فرمان شاه به دست سرهنگ نصیری ناکام ماند. مصدق از توطئه آگاه شد و نصیری دستگیر گردید. محمدرضا پهلوی که از عاقبت کار بیمناک شده بود، به بغداد و سپس رم فرار کرد. چند روزی مردم تهران جشن گرفتند و تصور کردند خطر رفع شده است. اما واقعیت آن بود که کودتاگران هنوز تسلیم نشده بودند. کرمیت روزولت با لجاجت تصمیم گرفت نقشه را ادامه دهد. او در کمتر از دو روز، پول‌های بیشتری میان اوباش پخش کرد، افسران بیشتری را تطمیع نمود و فضای رسانه‌ای را دوباره به نفع کودتا برگرداند.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران صحنه خشونتی بی‌سابقه شد. گروه‌های مسلح و اوباش، با حمایت مالی و لجستیکی سیا، خیابان‌ها را در دست گرفتند. تانک‌ها به حرکت درآمدند، رادیو تهران به تصرف درآمد و خانه نخست‌وزیر با گلوله توپ هدف قرار گرفت. در نهایت، مصدق دستگیر و سپس محاکمه شد. او ابتدا سه سال زندان کشید و سپس تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. به فاصله کوتاهی، محمدرضا پهلوی که فرار کرده بود با خفت به ایران بازگشت و خود را پادشاه معرفی کرد اما حقیقت آن بود که سلطنت او نه بر رأی ملت، بلکه بر تانک‌ها و دلارهای آمریکا استوار بود: «کودتای بیست‌و‌هشتم مرداد نه به‌وسیله‌ی انگلیس [بلکه] به‌وسیله‌ی آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، تو‌سری‌خور میخواهند؛ مثل چه‌کسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ این‌جور آدمی میخواهند؛ که بر این کشورِ پُرنعمتِ پُربرکتِ ثروتمندِ حسّاسی که ازلحاظ موقعیّت جغرافیایی حسّاس است حکومت کند؛ یک نفری باشد دست‌بسته و تسلیم آنها؛ آمریکایی‌ها این را میخواهند؛ اگر نشد، میشوند دشمن.» ۱۳۹۶/۰۸/۱۱

میراث سیاه آمریکا در ایران

کودتا پیروزی بزرگ برای واشنگتن و لندن بود. فضل‌الله زاهدی، نخست‌وزیر منصوب کودتا، با حمایت ارتش دربار و کمک‌های مالی گسترده آمریکا، دولت وابسته‌ای تشکیل داد. تنها در ماه‌های نخست، میلیون‌ها دلار کمک بلاعوض از آمریکا به ایران سرازیر شد تا پایه‌های حکومت جدید محکم شود. اما این کمک‌ها بهای سنگینی داشت: از این پس، استقلال ایران لگدمال شد و سیاست کشور در مدار منافع آمریکا قرار گرفت.
یکی از تلخ‌ترین ثمرات کودتا، تأسیس سازمان بدنام ساواک بود؛ نهادی امنیتی که با مشاوره سیا و موساد شکل گرفت و مأموریت اصلی‌اش سرکوب و شکنجه مخالفان بود. در دهه‌های بعد، ساواک سایه سنگینی بر جامعه ایران انداخت: دانشجویان، روشنفکران، روحانیون و فعالان سیاسی تحت تعقیب، بازداشت و شکنجه قرار گرفتند. فضای خفقان پس از کودتا، نه تنها آزادی‌های سیاسی را نابود کرد بلکه هرگونه تلاش برای استقلال واقعی را سرکوب نمود. اما پیامد کودتای ۲۸ مرداد تنها به ایران محدود نماند. این واقعه الگویی برای سیاست خارجی آمریکا در جهان شد. از قاهره تا جاکارتا و از بغداد تا سانتیاگو، کودتاها و مداخلات مشابه علیه دولت‌های مستقل به راه افتاد.
ایران نخستین قربانی این استراتژی جدید بود؛ استراتژی‌ای که استقلال ملت‌ها را برنمی‌تابید و هر حرکت آزادی‌خواهانه‌ای را تهدیدی برای منافع غرب قلمداد می‌کرد: «استکبار، یعنی گردن کلفتی و قلدری و آدمکشی و شرم نکردن و ابا نکردن و تجاوزِ توأم با وقاحت و سر را بالا گرفتن و سینه را سپر کردن. نظامی که امروز قدرتهای مقتدر عالم دارند، نظام استکباری است. امریکا وارد یک کشور دیگر میشود و با مردم آن کشور میجنگد. بزرگترین بلاهای عالم برای ملتهای دنیا، همین نظام سلطه است. اگر ملتها در کشور و خانه‌ی خودشان، اختیار نداشته باشند، از وبا و طاعون و بدترین مرضها خطرناکتر است.» ۱۳۶۸/۱۰/۰۶

اعتراف آمریکا به جنایت علیه ملت ایران

سال‌ها بعد، حقیقت دخالت آمریکا در ایران یکی پس از دیگری برملا شد. اسناد طبقه‌بندی‌شده سیا در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۲۰۱۳ منتشر شدند و نشان دادند که عملیات آژاکس نه یک افسانه، بلکه برنامه‌ای دقیق، پرهزینه و با هدایت مستقیم واشنگتن بوده است. خود مقامات آمریکایی نیز ناچار به اعتراف شدند. از مادلین آلبرایت تا باراک اوباما، از بیل کلینتون تا برنی سندرز، همگی اذعان کردند که آمریکا با زیرپا گذاشتن اصول دموکراسی، علیه دولت منتخب ایران کودتا کرده است. اوباما در سخنرانی ۲۰۰۹ در قاهره صراحتاً گفت که آمریکا در براندازی دولت مصدق نقش داشته است. مادلین آلبرایت در سال ۲۰۰۰ از این دخالت ابراز تأسف کرد و بیل کلینتون نیز آن را «اشتباهی راهبردی» خواند. حتی سازمان سیا در سال ۲۰۲۳ رسماً اعتراف کرد که حمایت از کودتای ۲۸ مرداد اقدامی «غیردموکراتیک» بوده است.
این اعترافات هرچند دیرهنگام، سندی است بر حقیقتی که ملت ایران دهه‌ها پیش با گوشت و پوست خود لمس کرده بود: «از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردی که با آمریکاییها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. مصدق به آمریکاییها اعتماد کرد، به آنها تکیه کرد، آنها را دوست خود فرض کرد، ماجرای ۲۸ مرداد پیش آمد.» ۱۳۹۱/۱۱/۱۹ کودتای ۲۸ مرداد تنها یک رویداد سیاسی نبود بلکه زخمی عمیق بر حافظه تاریخی ایران شد؛ زخمی که یادآور همدستی استعمار خارجی و استبداد داخلی برای نابودی استقلال ملت ایران است. این زخم دردناک به ملت ایران آموخت که استقلال و آزادی را تنها با ایستادگی می‌توان به دست آورد و هرگاه به قدرت‌های بیگانه اعتماد شود، نتیجه چیزی جز خیانت و سلطه نخواهد بود. در طول تاریخ، دشمنی آمریکا با ملت ایران صرف‌نظر از حکومت حاکم در ایران، همواره پایدار بوده است. این دشمنی نه تنها محدود به یک دوره خاص نبوده بلکه می‌توان آن را در تمامی مقاطع تاریخی ایران مشاهده کرد.
اگر بخواهیم فهرستی از اقدامات خصمانه‌ی آمریکا علیه ایران تهیه کنیم، با لیستی بلندبالا روبه‌رو خواهیم شد که گستره‌ای وسیع از مداخلات سیاسی، اقتصادی و نظامی را دربر می‌گیرد. آغازگر این دشمنی، خود آمریکا بوده و تا امروز نیز، بدون کمترین توقف، در مسیر اعمال فشار، جنایت و دشمنی علیه ملت ایران گام برداشته است: «رژیم امریکا هنوز اشتهای سیری‌ناپذیر خود را برای تسلّط بر این کشور از دست نداده است. هنوز به فکرند که تسلّط بیست و پنج ساله‌ی شوم و ننگین خود را که از ۲۸ مرداد سال ۳۲ با شدّت شروع شد و تا انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ادامه داشت، داشته باشند.
هنوز دست‌بردار نیستند و خواب خوشِ روز‌هایی را می‌بینند که رئیس این مملکت – یعنی محمّدرضای خائن و فاسد – اگر می‌خواست تصمیمی بگیرد، تا با امریکایی‌ها مشورت نمی‌کرد، آن تصمیم را نمی‌گرفت! » ۲۶/۰۴/۱۳۸۱ در این چارچوب، ابعاد اقدامات جنایتکارانه آمریکا علیه ملت ایران به روشنی نمایان می‌شود. آمریکا نه با نوع حکومت ایران و نه با اشخاص بلکه با قدرت، استقلال و پیشرفت ملت ایران مشکل دارد. به همین دلیل، از کودتای ۲۸ مرداد تا جنگ تحمیلی دوازده روزه همواره تلاش کرده تا با هر وسیله‌ای مانع توسعه و سربلندی ایران شود. تجربه تاریخی ملت ایران به وضوح نشان داده است که هیچ‌گاه نباید به این دشمن اعتماد کرد و هرگونه ساده‌انگاری در مواجهه با آن، می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به بار آورد.

به مناسبت روز عکاسی؛

وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

 در گذر زمان و در هیاهوی زندگی مدرن، همه چیز با سرعتی سرسام‌آور تغییر می‌کند. اخبار، اطلاعات، چهره‌ها و حتی خاطرات، در چشم بر هم زدنی از ذهن پاک می‌شوند و جای خود را به تازه‌ها می‌دهند. در این میان، عکس‌ها همچون جزیره‌هایی استوار در دریای فراموشی، پابرجا می‌مانند و با ثبت یک لحظه، داستانی بی‌بدیل را روایت می‌کنند. روز عکاسی، فرصتی است برای گرامیداشت این هنر و یادآوری نقش بی‌نظیر آن در ثبت و حفظ تاریخ.

به گزارش ایرنا  عکاسی، هنری است که به ما امکان می‌دهد تا لحظات ناب زندگی را برای همیشه ثبت کنیم. یک لبخند، یک نگاه، یک منظره زیبا، یک رویداد مهم؛ هر آنچه که در گذر زمان محو می‌شود، به واسطه عکس‌ها جاودانه می‌گردد. عکس‌ها، نه تنها تصویر یک لحظه را به ما نشان می‌دهند، بلکه احساسات، عواطف و حال و هوای آن لحظه را نیز به ما منتقل می‌کنند. با دیدن یک عکس، می‌توانیم دوباره به آن زمان سفر کنیم و تجربه‌ای مشابه را از سر بگذرانیم.

 

وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

در دنیایی که همه چیز به سرعت فراموش می‌شود، عکس‌ها به عنوان سندی معتبر و غیرقابل انکار، نقش مهمی در حفظ تاریخ ایفا می‌کنند. عکس‌ها می‌توانند رویدادهای مهم تاریخی، تغییرات اجتماعی، فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف را به تصویر بکشند و به نسل‌های آینده منتقل کنند. با دیدن عکس‌های قدیمی، می‌توانیم با گذشته خود ارتباط برقرار کنیم و از تجربیات گذشتگان درس بگیریم.

عکاسی، تنها به ثبت رویدادهای مهم تاریخی محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند زندگی روزمره مردم را نیز به تصویر بکشد. عکس‌هایی که از زندگی عادی مردم در خیابان‌ها، خانه‌ها و محل کار گرفته می‌شوند، می‌توانند اطلاعات ارزشمندی درباره فرهنگ، آداب و رسوم و شرایط زندگی در یک دوره زمانی خاص به ما ارائه دهند. این عکس‌ها، به ما کمک می‌کنند تا با گذشته خود ارتباط برقرار کنیم و درک بهتری از هویت خود داشته باشیم.
وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

در عصر دیجیتال، عکاسی به ابزاری قدرتمند برای بیان خود و ارتباط با دیگران تبدیل شده است. هر کسی می‌تواند با استفاده از یک گوشی هوشمند یا یک دوربین دیجیتال، عکس بگیرد و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. شبکه‌های اجتماعی، بستری مناسب برای به اشتراک گذاشتن عکس‌ها و ایجاد ارتباط با افراد دیگر از سراسر جهان فراهم کرده‌اند.

عکاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا دیدگاه خود را نسبت به جهان تغییر دهیم. با دیدن عکس‌هایی که از زوایای مختلف و با دیدگاه‌های متفاوت گرفته شده‌اند، می‌توانیم با فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های مختلف آشنا شویم و درک بهتری از جهان پیرامون خود داشته باشیم. عکاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا دنیا را از دریچه نگاه دیگران ببینیم و با آن‌ها همدلی کنیم.
وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

عکاسی، هنری است که می‌تواند به ما کمک کند تا خلاقیت خود را شکوفا کنیم. با آزمایش تکنیک‌های مختلف عکاسی، می‌توانیم سبک خاص خود را پیدا کنیم و عکس‌هایی بگیریم که بیانگر شخصیت و دیدگاه ما باشند. عکاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا استعدادهای خود را کشف کنیم و در این زمینه پیشرفت کنیم.

عکاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا لحظات شاد زندگی را برای همیشه ثبت کنیم. عکس‌هایی که از جشن‌ها، سفرها، دورهمی‌ها و سایر رویدادهای شاد گرفته می‌شوند، می‌توانند یادآور خاطرات خوش باشند و به ما انرژی مثبت بدهند. با دیدن این عکس‌ها، می‌توانیم دوباره به آن لحظات شاد سفر کنیم و احساس خوشبختی کنیم.

وقتی ثبت لحظه‌ها، تاریخ را روایت و خاطرات را جاودانه می‌کند

عکاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا با عزیزان خود ارتباط برقرار کنیم. عکس‌هایی که از خانواده، دوستان و سایر افرادی که برای ما مهم هستند گرفته می‌شوند، می‌توانند یادآور عشق و محبت باشند. با دیدن این عکس‌ها، می‌توانیم به یاد بیاوریم که چقدر برای یکدیگر ارزش قائلیم و چقدر به هم نیاز داریم.

در روز عکاسی، بیایید قدر این هنر بی‌نظیر را بدانیم و از آن برای ثبت و حفظ لحظات مهم زندگی خود و روایت تاریخ استفاده کنیم. بیایید عکس‌هایی بگیریم که بیانگر شخصیت و دیدگاه ما باشند و آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. بیایید از عکس‌ها برای ایجاد ارتباط با دیگران، گسترش دیدگاه خود و شکوفایی خلاقیت خود استفاده کنیم. زیرا که عکس‌ها، فراتر از یک تصویر، سندی هستند که با ثبت یک لحظه، راوی تاریخ می‌شوند.

 

روزهایی که خورشید تابید و از آن برق نساختیم!

روزهایی که خورشید تابید و از آن برق نساختیم!

تهران- ایرنا- ایران با برخورداری از دست کم ۳۰۰ روز آفتابی و متوسط تابش چهار و نیم تا پنج و نیم کیلووات ساعت بر مترمربع در روز، یکی از کشورهای دارای ظرفیت بالا در زمینه انرژی خورشیدی است. با این حال، تمرکز بر ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر طی سال‌های اخیر به دلایل مختلف ناپایدار بوده است.

خاموشی‌های تابستان امسال در ادامه تعطیلی‌های ناگزیر و ناشی از آلودگی مصرف سوخت‌های فسیلی در زمستان پارسال، لزوم بهره‌گیری از ظرفیت‌های ویژه کشور در استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر به ویژه انرژی خورشیدی را پیش روی ما قرار داده است.

همزمان، برخی کشورهای منطقه نیز برنامه‌های کلانی را در این زمینه دنبال می‌کنند. به عنوان مثال و بنابر گزارش چند هفته پیشِ «فایننشال تایمز»، عربستان سعودی با سرمایه‌گذاری ۸.۳ میلیارد دلاری در پروژه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، گامی بزرگ در راستای تحقق استراتژی «چشم‌انداز ۲۰۳۰» خود برداشته است. این برنامه شامل ساخت هفت نیروگاه بزرگ خورشیدی و بادی با ظرفیت مجموعی حدود ۱۵ گیگاوات است که در مناطق مختلف این کشور از جمله مدینه، مکه، ریاض و عسیر احداث می‌شود.

و اما در کشور ما، اظهارات اخیر «مهدی جمالی نژاد» استاندار اصفهان مبنی بر پیگیری سرمایه‌گذاری ۲.۸ میلیارد دلاری برای احداث بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان در این استان، از اهتمام ویژه دولت چهاردهم به متنوع‌سازی سبد انرژی کشور در شرایطی حکایت دارد که امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت این مهم به چشم می‌آید.

این اقدام هم‌راستا با تحقق وعده «عباس علی‌آبادی» وزیر نیرو انجام می‌شود که در آذرماه گذشته گفته بود تا پایان سال ۱۴۰۴، بیش از چهار هزار مگاوات ظرفیت نیروگاه‌های خورشیدی کشور افزایش خواهد یافت. به گفته وزیر نیرو، شبکه برق کشور با ظرفیت تولید و مصرف سالانه حدود ۳۵۰ میلیارد کیلووات ساعت برق، پتانسیل جذب و نصب بیش از ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی را به لحاظ فنی دارد.

حال به گفته استاندار اصفهان، ظرفیت تولید نیروگاه خورشیدی که در آینده‌ای نزدیک کلید می‌خورد، ۵ هزار مگاوات برق است که نه‌ تنها ایران را در رده کشورهای پیشرو در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر قرار می‌دهد، بلکه نقطه عطفی در مسیر توسعه پایدار و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی است.

خورشید به کمک پایداری شبکه برق کشور می‌آید؟

بنا بر گزارش‌های موجود، تنها ۷ دهم درصد از تولید کل برق کشور از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌شود. نیروگاه‌های خورشیدی هم سهمی ۶۹ درصدی در میان تجدیدپذیرها را به خود اختصاص می‌دهند

تامین و توسعه پایدار انرژی از اصول اساسی در مدیریت منابع کشورها است. تنوع‌بخشی به منابع انرژی به منظور کاهش ریسک وابستگی به یک منبع، در کنار مولفه‌هایی چون کارایی و بهره‌وری بالا، دسترسی عادلانه و انعطاف‌پذیری در بحران‌ها، نشانه‌های پایداری در حوزه انرژی محسوب می‌شود که مسیر توسعه پایدار و حفظ منافع نسل‌های آینده را فراهم می‌کند.

در ﺑﯿﻦ اﻧﺮژی‌ﻫﺎی تجدیدپذیر، می‌توان اﻧﺮژی ﺧﻮرﺷﯿﺪ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻣﻨﺒﻊ ﺑﯽ‌ﭘﺎﯾﺎن ﮐﻪ ﺣﻼل ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺴﯿﺎری در زﻣﯿﻨﻪ اﻧﺮژی و ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ اﺳﺖ، ﻧﺎم برد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪوﯾﺖ‌ﻫﺎی ﺟﺪی ﻣﻄﺮح در ﻣﻮرد ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺮژی و ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ اﮐﺜﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺮژی ﻓﺴﯿﻠﯽ ﻣﻮﺟﻮد در ﮐﺮه زﻣﯿﻦ رو ﺑﻪ ﮐﺎﻫﺶ و در ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮارد رو ﺑﻪ ﻧﺎﺑﻮدی ﻫﺴﺘﻨﺪ و اﺳﺘﻔﺎده ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ از اﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺴﺎرت زﯾﺎﻧﺒﺎر زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ، بهره‌گیری از انرژی خورشیدی در کشور آفتاب‌گیری چون ایران ضرورتی غیرقابل انکار است.

سهم انرژی پاک در تولید برق کشور

بنا بر گزارش آماری سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق (ساتبا) در فروردین ۱۴۰۴، در مجموع ۱۶۳۷.۹۲مگاوات، یعنی ۷ دهم درصد از تولید کل برق کشور از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین شده است که از این میزان، نیروگاه‌های خورشیدی با تولید ۸۷۰.۳۱ مگاوات، سهمی ۶۹ درصدی در میان تجدیدپذیرها را به خود اختصاص داده‌اند. پس از آن نیروگاه بادی با ۳۷۶.۳ مگاوات در مقام دوم تجدیدپذیرها قرار دارد.

به گزارش ایرنا، در فرایند افزایش سهم تجدیدپذیرها در سبد تولید انرژی کشور، «محسن طرزطلب» رئیس سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق اواسط مردادماه درباره آخرین وضعیت توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر در کشور اظهار داشت: در چهار ماهه نخست امسال، تولید برق نیروگاه‌های خورشیدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۷۱ درصد افزایش یافته است.

بر مبنای پژوهشی با عنوان «دیدگاه مصرف‌کنندگان انرژی در مورد موانع استفاده از صفحات فتوولئاتیک و آبگرمکن‌های خورشیدی در ساختمان‌ها» که در سال ۱۴۰۳ در مجله پژوهش‌های سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی انرژی منتشر شده، با توجه شرایط جغرافیایی، ایران از امکان بالایی در توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر برخوردار است، به طوری که از شمالی‌ترین تا جنوبی‌ترین نقطه کشور از قابلیت بهره‌مند شدن نیروگاه‌های خورشیدی برخوردارند؛ به عبارت دیگر ایران با برخورداری از دست کم ۳۰۰ روز آفتابی و متوسط تابش ۵/۵ – ۴/۵ کیلووات ساعت بر مترمربع در روز، یکی از کشورهای با ظرفیت بالا در زمینه انرژی خورشیدی است. بنابراین، می‌توان با طراحی، مدیریت و فناوری جهانی، سهم قابل توجهی را در بازار انرژی‌های پاک به دست آورد.

روزهایی که خورشید تابید و از آن برق نساختیم!

همسایه‌های ما و دیگر کشورها چقدر انرژی خورشیدی تولید می‌کنند؟

تولید انرژی خورشیدی در میان همسایگان ما اما قابل توجه است. بر اساس گزارش‌های معتبر بین‌المللی مانند گزارش آژانس بین‌المللی انرژی‌های تجدیدپذیر (IRENA)، گزارش چشم انداز انرژی خورشیدی ۲۰۲۵ تهیه شده در انجمن صنایع خورشیدی خاورمیانه (MESIA) و گزارش سرمایه‌گذاری انرژی جهان ۲۰۲۴ از آژانس بین‌المللی انرژی، امارات متحده عربی در حال حاضر بیشترین ظرفیت عملیاتی تولید برق خورشیدی را در منطقه خاورمیانه دارد.

بر اساس آخرین داده‌های منتشرشده تا سال ۲۰۲۵، امارات متحده عربی ظرفیت نصب‌شده‌ای در حدود ۹۶۰۶ مگاوات (MW) برق خورشیدی دارد. سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در کل تولید برق امارات حدود ۱۴ درصد برآورد شده است که بخش عمده‌ای از آن (حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد) از انرژی خورشیدی تأمین می‌شود.

پس از امارات، عربستان با ظرفیت نصب‌شده‌ای در حدود ۴۵۰۰ مگاوات در جایگاه دوم تولید انرژی خورشیدی در خاورمیانه قرار دارد. طبق گزارش‌های موجود، انرژی خورشیدی هنوز سهم کمی در مصرف انرژی نهایی عربستان دارد چرا که نفت و گاز طبیعی همچنان منابع اصلی تولید برق هستند. با این حال سهم انرژی‌های تجدیدپذیر به ویژه خورشیدی در سبد انرژی کشورهای خاورمیانه در حال افزایش است.

انرژی خورشیدی هنوز سهم کمی در سبد انرژی کشورهای خاورمیانه دارد، چرا که نفت و گاز طبیعی همچنان منابع اصلی تولید برق هستند؛ روندی که البته در برخی کشورها در حال دگرگونی است

این در حالی است که بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته با تابش آفتابی ضعیف‌تر از کشورهای خاورمیانه در حال بهره‌برداری بیشینه از آفتاب هستند. امروز چین با بیش از ۳۰۰ هزار مگاوات ظرفیت نصب‌شده انرژی خورشیدی، بزرگترین تولیدکننده برق خورشیدی جهان است.

آلمان نیز با وجود آسمان غالبا ابری، بیش از ۶۰ هزار مگاوات ظرفیت را به ثبت رسانده و بخش عمده‌ای از برق خود را از خورشید تامین می‌کند. آمریکا، هند و حتی برخی کشورهای در حال توسعه نیز با حمایت‌های دولتی و تسهیلات مالیاتی، گام‌های بلندی در مسیر استفاده از این انرژی پاک برداشته‌اند.

لزوم سیاست‌گذاری پایدار در حوزه انرژی خورشیدی

بهره‌گیری از انرژی خورشیدی در کشورمان اما با توجه به پژوهش‌ها، پایداری چندانی ندارد و بسته به توانایی فروش نفت و گاز کشور، تغییر می‌کند.

بر مبنای یافته‌های مجموعه پژوهش‌های سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی انرژی، به دلیل متنوع نبودن سبد مصرف انرژی، هرگاه صادرات نفت و مصرف گاز طبیعی افزایش یافته است، اهمیت متنوع‌سازی سبد مصرف انرژی تحت تاثیر قرار گرفته است.

برای بررسی دقیق‌تر شاخص‌ها بهتر است روندهای افزایش و کاهش اهمیت شاخص‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در سال ۲۰۱۲ تولید برق با پنل‌های خورشیدی و تجدیدپذیرها وزن بیشتری داشتند اما در سال ۲۰۱۵ با امضای برجام وزن این شاخص‌ها کاهش پیدا کرد چرا که با افزایش صادرات نفت و بهبود امنیت انرژی از نظر صادرات و کسب درآمد اهمیت انرژی‌های تجدیدپذیر کاهش پیدا کرد. با خروج آمریکا و کاهش صادرات نفت اما، وزن شاخص‌ها نشان از آن دارد که باز هم وزن و اهمیت انرژی‌های تجدید روندی صعودی را تجربه کرده‌اند.

روزهایی که خورشید تابید و از آن برق نساختیم!

با این حال، طی سال‌های اخیر یکی از سیاست‌های وزارت نیرو حمایت از تولید انرژی خورشیدی در بخش خانگی بوده است.

تولید انرژی خورشیدی در سطح خرد

تشویق و ترغیب مردم به استفاده از تجهیزات برای تولید انرژی خورشیدی در ساختمان‌ها راهکاری است که از دید برخی کارشناسان می‌تواند بار مصرف خانگی بر شبکه برق کشور را کاهش دهد. بر اساس پژوهش‌های فوق‌الذکر، تقریبا ۳۴ درصد از مصرف انرژی کل کشور و ۲۴ درصد از انتشار دی اکسیدکربن متعلق به بخش ساختمان است. استفاده از تکنولوژی های مرتبط با انرژی‌های تجدیدپذیر همچون صفحات فتوولتائیک و آبگرمکن‌های خورشیدی، با نتایج بسیار مثبت همچون کاهش مصرف انرژی در بلند مدت و ایجاد محیطی سالم‌تر و با کیفیت بهتر برای زندگی و کار، همراه است.

بر مبنای پژوهش «بررسی کاربردهای انرژی خورشیدی در سیستم‌های مکانیک برق» که در ۱۴۰۳ در مطالعات علوم کاربردی در مهندسی منتشر شده، سیستم‌های فتوولتائیک می‌توانند انرژی را نه تنها برای مصارف خانگی، بلکه برای تامین نیازهای صنعتی و کشاورزی نیز تولید کنند. این تکنولوژی به کاربران این امکان را می‌دهد که با کاهش هزینه‌های انرژی و افزایش استقلال انرژی، به سمت توسعه پایدار حرکت کنند. از سوی دیگر، ترکیب انرژی خورشیدی با سیستم های ذخیره‌سازی مانند باتری‌ها، ظرفیت تامین انرژی در زمان های اوج مصرف را افزایش می‌دهد.

با افزایش صادرات نفت و بهبود امنیت انرژی از نظر صادرات و کسب درآمد در اواسط دهه گذشته، اهمیت انرژی‌های تجدیدپذیر کاهش پیدا کرد. با خروج آمریکا و کاهش صادرات نفت اما باز هم وزن و اهمیت انرژی‌های تجدید روندی صعودی را تجربه کرد

به رغم این مزایا، موانع مختلفی از به‌کارگیری این انرژی جلوگیری می‌کنند، از جمله موانع رفتاری و فرهنگی. بر اساس مقاله دیدگاه مصرف‌کنندگان انرژی، آموزش، ایجاد انگیزه، تغییر سبک زندگی، اعتمادسازی و اطلاع‌رسانی در این زمینه موثر هستند. افزایش آگاهی و تمایل افراد جامعه از طریق توسعه مفاد آموزشی، تبلیغات، اطلاع‌رسانی و حمایت دولت، باعث افزایش بکارگیری صفحات فتوولتائیک و آبگرمکن‌های خورشیدی در ساختمان‌ها می‌شود.

توصیه‌های سیاستی

صنعت انرژی‌های تجدیدپذیر بازاری در حال رشد است که ایران با سرمایه‌گذاری در این صنعت علاوه بر متنوع‌سازی در سبد مصرف انرژی خود در زنجیره تولید و ارزش این صنعت نیز قرار می‌گیرد.

ساخت کارخانه‌ها با همکاری شرکت‌های خارجی و دستیابی به فناوری روز دنیا کمک می‌کند که ایران در تامین زنجیره ارزش صنعت انرژی‌های تجدیدپذیر قرار گیرد. افزون بر این، متنوع‌سازی سبد مصرف انرژی به کشور کمک خواهد کرد که با ناترازی گاز طبیعی در مصرف نیز مقابله کند و سهم مصرف گاز طبیعی در سبد مصرف انرژی نیز کاهش می‌یابد.

عضویت در اتحادیه‌های بین‌المللی مرتبط با انرژی خورشیدی نیز بیش از پیش می‌تواند مسیر توسعه نیروگاه‌های خورشیدی را هموار کند.

تنوع‌بخشی به سبد تولید برق کشور و توسعه انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر، منطبق بر بند (۸) سیاست‌های کلی نظام در حوزه محیط زیست، در راستای اجرای ماده (۱۹) قانون هوای پاک و از جمله اولویت‌های صنعت برق کشور است. در این بین، استفاده از همکاری‌های بین‌المللی در حوزه‌های فنی و مالی نقش موثری در تسهیل این مهم خواهد داشت.

از جمله چارچوب‌های این گونه همکاری‌های بین‌المللی، اتحادیه بین المللی انرژی خورشیدی است. لایحه «عضویت دولت جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه بین المللی انرژی خورشیدی» که در تاریخ ۱۴۰۳/۰۷/۲۹ در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد، مشتمل بر یک ماده واحده و پیوست «موافقتنامه چارچوب تاسیس اتحادیه بین المللی انرژی خورشیدی» است. به طور کلی عضویت در اتحادیه‌های بین‌المللی در این زمینه می‌تواند موجب بهره‌گیری از تجربیات و دانش تخصصی سایر کشورها، جذب کمک‌های مالی و سرمایه گذاری خارجی و ایفای نقش موثر ایران در عرصه سیاستگذاری بین المللی شود.

همچنین توجه و تسهیلات‌دهی به مردم در زمینه تولید انرژی خورشیدی در بخش خانگی، می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.