گزارش/ عادت‌های غلط خانگی چقدر برایمان آب می‌خورد؟

عادت‌های غلط خانگی چقدر برایمان آب می‌خورد؟

عادت‌های غلط خانگی چقدر برایمان آب می‌خورد؟

در روزهای بحران آبی سراغ این موضوع رفتیم که عادت‌های اشتباه در سبک زندگی بیشترمان طی ماه و سال چقدر از آب را می‌تواند هدر بدهد.

خبرگزاری مهر، مجله مهر: شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که خیلی‌هایمان این روزها تا به این حد دلتنگ صدای چکه قطرات باران روی کانال کولر و شرشر ناودان خانه‌ها باشیم یا هوس کنیم یک بار دیگر بوی خاک نم خورده را با همه وجود بو بکشیم و هوس کنیم زیر آسمان ابری پاییز یکی دو لیوان چای داغ بنوشیم. در روزهای پایانی آبان حالا سایه خشکسالی بیشتر از هر زمان دیگری در شرایط بحرانی و ایام سخت روی سر شهروندان سنگینی می‌کند؛ تا جایی که رئیس جمهور کشورمان طی یک اظهار نظر عجیب از احتمال تخلیه تهران حرف زده و خیلی از مسئولان صراحتاً اعلام کرده‌اند که تا آذرماه بیشتر منابع آبی نداریم و همگی باید برای جیره‌بندی آب آماده باشیم و از طرف دیگر قرار است که شب‌ها با کم کردن بیش از اندازه فشار آب منازل این دوران سپری شود. بنابراین ما در «مجله مهر» بر حسب احساس نیاز فکر کردیم که لابه لای این همه اخبار تلخ به خاطر خشکسالی که نه فقط دامن ایران که به جان کشورهای منطقه افتاده از راهکارهای ساده‌ای حرف بزنیم که شاید در نگاه اول چندان به چشم نیایند اما در دراز مدت قابلیت این را دارند که تا حد زیادی به صرفه‌جویی آب منازل کمک کنند.

یک حمام ۴۰۰ لیتری در ۱۰ دقیقه‌!

عادت‌های غلط خانگی برایمان چقدر آب می‌خورد؟

یکی از غلط‌های وحشتناک در سبک زندگی بسیاری از ما که به هدررفت بیش از اندازه آب منجر می‌شود حمام رفتن‌ها و دوش گرفتن‌های طولانی است. بنابراین اگر شما هم جزو این دسته و گروه هستید بد نیست بدانید که در هر دقیقه دوش گرفتن بین ۱۵ تا ۴۰ لیتر آب مصرف می‌شود به همین خاطر یک دوش گرفتن ۱۰ دقیقه‌ای شما با باز بودن مداوم دوش و سردوش‌های غیراستاندارد که عادت غلط خیلی‌هاست می‌تواند چیزی معادل ۴۰۰ لیتر آب را هدر بدهد بنابراین برای حمام کردن بهتر است که استحمام خود را تا حد میزان کوتاه کنید و فقط در زمان آب کشی شیر آب و دوش را باز کرده و از زیر دوش بودن آن هم بیش از یک الی دو دقیقه پرهیز کنید و سروقت سردوش‌هایی بروید که تا حد زیادی از هدررفت آب جلوگیری می‌کنند.

مسواک زدن با ۱۵ بطری آب معدنی

عادت‌های غلط خانگی برایمان چقدر آب می‌خورد؟

از قدیم‌الایام یکی از توصیه‌های همیشگی برای صرفه‌جویی در مصرف آب باز نکردن شیر هنگام مسواک زدن است. رویه غلطی که خیلی‌ها به آن دچار هستند و باعث می‌شود به دنبال این موضوع در هر دقیقه چیزی بین ۱۰ تا ۲۰ لیتر آب مصرف شود یعنی چیزی معادل ۱۰ تا ۲۰ بطری آب معدنی خانواده در هربار مسواک زدن که می‌تواند با یک لیوان آب به راحتی انجام شود.

ظرف شستن با آبی به اندازه یک وان پرآب!

عادت‌های غلط خانگی برایمان چقدر آب می‌خورد؟

ظرف شستن هم جزو مواردی است که می‌تواند آب زیادی را هدر داده و راهی فاضلاب کند تا جایی که در تحقیقات اعلام شده ظرف شستن برای یک جمع ۱۲ نفره حدوداً چیزی بیش از ۶۵ لیتر آب را هدر می‌دهد یعنی چیزی معادل یک وان حمام پر آب، برخلاف تصور بسیاری از ما شستشوی همین تعداد ظرف با ماشین ظرف‌شویی می‌تواند مصرف آّب را تا ۱۵ لیتر کاهش دهد.

با چکه‌های شیر آب خانه ۳۰ نهال را سیراب کنید

عادت‌های غلط خانگی برایمان چقدر آب می‌خورد؟

یکی از چیزهایی که احتمالاً از دید بسیاری از شهروندان پنهان است. شیرهای آبی است که چکه می‌کنند و شاید به نظر نرسد که همین چکه کردن ساده طی شبانه روز تا چه اندازه می‌تواند در هدر رفت تأثیرگذار باشد و می‌شود با یک سرویس کردن جزئی و آسان از آن جلوگیری کرد. در تحقیقات انجام شده چکه کردن تنها یک شیر آب روزانه ۷ لیتر آب، هفتگی ۴۹ لیتر و ماهانه ۲۱۷ لیتر آب را هدر می‌رود. اگر بخواهیم برایتان تصویری‌تر بگوییم ۲۱۷ لیتر آب یعنی چقدر؟ باید گفت این عدد یعنی به اندازه یک یخچال فریزری که لبالب از آب پر شده و با آن می‌شود در روز ۳۰ درخت کوچک را آب داد.

آب‌خوره‌ای به نام نشت سیفون و لوله‌ها

عادت‌های غلط خانگی برایمان چقدر آب می‌خورد؟

یکی دیگر از مواردی که کمتر کسی در هدر رفت آب به آن توجه دارد نشتی لوله‌ها در منازل و خرابی سیفون است تا جایی که کارشناسان حوزه آب اعلام کرده‌اند که خرابی سیفون‌ها در سرویس بهداشتی باعث می‌شود در شبانه روز ۱۵۰ لیتر آب هدر برود و نشتی لوله‌ها در یک خانه می‌تواند بین ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ گالن (۷.۶ الی ۷۶ متر مکعب) آب را در هر سال راهی فاضلاب کند. این عدد یعنی چیزی بین ۷.۶۰۰ تا ۷۶ هزار لیتر آب که با آن می‌شود پنج استخر خانگی را پر یا تا ۱۰ سال نیازی آبی یک درخت بالغ را تأمین کرد.

 

فرش ایرانی در تله رکود؛ صادرات محدود به ۴۰ میلیون دلار

فرش ایرانی در تله رکود؛ صادرات محدود به ۴۰ میلیون دلار

فرش دستباف ایران که روزگاری در صدر فهرست صادرات بود، امسال نیز از رکود خارج نشد و طبق برآوردها، مجموع ارزش صادرات در سال ۱۴۰۴ از مرز ۴۰ میلیون دلار فراتر نخواهد رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که انتظار می‌رفت سال ۱۴۰۴ نقطه عطفی برای رونق صادرات فرش دستباف ایران باشد، آمارها و ارزیابی‌های میدانی از ثبات نسبی صادرات در سطح سال گذشته و تداوم رکود در این حوزه حکایت دارد.

بر اساس سیاست‌های ابلاغی از اسفندماه سال گذشته، آئین‌نامه‌ای به اجرا درآمد که به موجب آن تعهد ارزی صادرکنندگان صنایع دستی و فرش دستباف به میزان ارزش مواد اولیه مصرفی کاهش یافت. این تصمیم با هدف تسهیل فرآیند صادرات و حمایت از فعالان کوچک و متوسط حوزه فرش اتخاذ شد و انتظار می‌رفت آثار مثبت آن در ماه‌های ابتدایی سال نمایان شود. با این حال، شرایط غیرمنتظره سیاسی و اقتصادی منطقه، به‌ویژه وقوع جنگ دوازده‌روزه و پیامدهای پس از آن، موجب شد روند مورد انتظار تحقق پیدا نکند.

حوزه‌هایی همچون گردشگری، صنایع دستی و به‌ویژه فرش دستباف برای دستیابی به توسعه به ثبات و آرامش در فضای تجاری و فرهنگی نیاز دارند، اما شرایط موجب شده، صادرات فرش دستباف ایران در شش ماهه نخست امسال تغییر محسوسی نسبت به مدت مشابه سال گذشته نداشته است؛ مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق ایران در این خصوص می‌گوید: پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که مجموع صادرات این حوزه تا پایان سال، در حدود ۴۰ میلیون دلار باقی بماند.

او می‌افزاید: علاوه بر تأثیرات ناشی از جنگ، مشکلات ساختاری در حوزه بازگشت ارز حاصل از صادرات نیز به عنوان یکی از موانع اصلی مطرح است. با وجود تدوین سیاست‌های جدید از سوی بانک مرکزی برای تسهیل بازگشت ارز، روند اجرایی این برنامه‌ها هنوز به مرحله اثربخش نرسیده است.

کارشناسان معتقدند که اگرچه نگاه سیاست‌گذار به سمت حمایت از صادرکنندگان خرد و ایجاد انعطاف در نرخ بازگشت ارز حرکت کرده است، اما عدم اجرای کامل و عملیاتی شدن این سیاست‌ها، موجب تداوم دشواری‌های پیشین در روند صادرات شده است. در این راستا بررسی وضعیت کلی صادرات غیرنفتی کشور نیز نشان می‌دهد که کاهش سرعت بازگشت ارز، نه تنها در حوزه فرش، بلکه در سایر بخش‌های صنایع دستی و فرهنگی نیز مانع از رشد پایدار شده است. این در حالی است که فعالان اقتصادی بر این باورند که تحقق واقعی سیاست‌های حمایتی و ایجاد بسترهای مطمئن برای نقل‌وانتقال ارزی، می‌تواند به تدریج زمینه احیای جایگاه جهانی فرش ایرانی را فراهم کند.

در حقیقت به نظر می‌رسد مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی از جمله تبعات جنگ منطقه‌ای، محدودیت‌های مالی و بانکی، نوسانات ارزی و ضعف در اجرای سیاست‌های تسهیل‌گر، موجب شده است که چشم‌انداز صادرات فرش دستباف ایران در سال ۱۴۰۴ با احتیاط و نگرانی همراه باشد. با این حال، در صورت بهبود شرایط و عملیاتی شدن تصمیمات ارزی، کارشناسان احتمال می‌دهند که از نیمه دوم سال آینده بتوان شاهد بازگشت تدریجی ایران به بازارهای هدف فرش دستباف بود.

فرش ایرانی در تله رکود؛ صادرات محدود به ۴۰ میلیون دلار

 

پیشینه صادرات فرش دستباف

به گزارش مهر، بررسی وضعیت صادرات فرش طی ۳ دهه اخیر نشان می‌دهد که در دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰، ارزش صادرات سالانه فرش ایران به حدود دو میلیارد دلار می‌رسید و ایالات متحده، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مهم‌ترین مقاصد این کالای ارزشمند محسوب می‌شدند.

اما در فاصله‌ای نه‌چندان طولانی، این صنعت دیرینه دچار رکودی عمیق شد. طبق آمار رسمی، ارزش کل صادرات فرش دستباف ایران در سال ۱۴۰۳ به حدود ۴۱ میلیون دلار محدود شد؛ رقمی که با در نظر گرفتن تورم، کاهش ارزش پول ملی و رشد هزینه‌های تولید، بیانگر افتی کم‌سابقه و نگران‌کننده است.

مروری بر آمارهای تاریخی نشان می‌دهد که در سال ۱۳۷۳، مجموع صادرات غیرنفتی کشور حدود ۴ میلیارد و ۸۲۴ میلیون دلار بود که از این میان، بیش از ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار، یعنی حدود ۴۴ درصد کل صادرات، تنها به فرش دستباف اختصاص داشت. این نسبت قابل‌توجه، به‌روشنی جایگاه کلیدی و استراتژیک فرش ایرانی را در اقتصاد غیرنفتی آن دوران نمایان می‌کند؛ جایگاهی که طی سه دهه اخیر به‌تدریج تضعیف شد.

از میانه دهه ۱۳۷۰، صادرات فرش با وجود افت نسبی از دوران طلایی خود، همچنان در سطحی قابل قبول قرار داشت و هیچ‌گاه به زیر ۵۰۰ میلیون دلار نرسید. در آن سال‌ها که مجموع صادرات غیرنفتی ایران بین ۵ تا ۷ میلیارد دلار در نوسان بود، فرش دستباف یکی از ستون‌های اصلی صادرات کشور به شمار می‌رفت و ایران به پشتوانه اصالت طرح‌ها و کیفیت بی‌بدیل تولیدات خود، در صدر صادرکنندگان جهانی این کالا قرار داشت.

اما آغاز دهه ۱۳۹۰ نقطه چرخشی در مسیر این صنعت بود. با گسترش تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، بازارهای جهانی فرش ایرانی به تدریج کوچک‌تر شدند. در سال ۱۳۹۱، ارزش صادرات فرش به ۴۲۷ میلیون دلار کاهش یافت و سه سال بعد، در سال ۱۳۹۴، این رقم به ۲۹۰ میلیون دلار رسید. این روند نزولی در سال‌های بعد شدت بیشتری گرفت.

خروج ایالات متحده از برجام در سال ۱۳۹۷ و قرار گرفتن فرش ایرانی در نخستین فهرست تحریمی دولت وقت آمریکا، شوک تازه‌ای به این بازار وارد کرد. با بسته شدن مسیر صادرات به آمریکا -که یکی از مهم‌ترین مقاصد فرش ایرانی بود- میزان صادرات به زیر ۱۰۰ میلیون دلار سقوط کرد. در سال ۱۳۹۸، کل صادرات فرش دستباف ایران تنها ۷۳ میلیون دلار ثبت شد؛ رقمی که در تاریخ معاصر این صنعت، بی‌سابقه و هشداردهنده است.

ترکیب تحریم‌های خارجی، محدودیت‌های بانکی، دشواری‌های انتقال ارز و مشکلات داخلی از جمله پیچیدگی‌های مقررات صادراتی، روند نزولی این صنعت را تشدید کرد. در سال ۱۴۰۱، ارزش صادرات فرش به ۵۰.۷ میلیون دلار رسید؛ یعنی کاهشی حدود ۷۸ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۷ و بیش از ۹۸ درصدی نسبت به سال ۱۳۷۳.

 

 

خانه‌دار شدن مستاجران در ایران رویایی که هر روز دورتر می‌شود

خانه‌دار شدن مستاجران در ایران رویایی که هر روز دورتر می‌شود

به‌رغم وعده‌های دولت در مهار بازار مسکن، تورم سالانه خرید و اجاره خانه همچنان بالاست و طرح‌های حمایتی مانند نهضت ملی مسکن نیز نتوانسته‌ امید خانه‌دار شدن را در مستاجران زنده نگه دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، بازار مسکن در سال‌های اخیر یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های خود را تجربه می‌کند؛ قیمت خرید خانه روزبه‌روز افزایش می‌یابد و توان خرید مردم به شدت کاهش یافته است. مستأجران نیز در سایه تورم شدید اجاره‌بها، با فشار اقتصادی سنگینی مواجه‌اند.

بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، تورم سالانه مسکن طی یک‌سال منتهی به مهرماه امسال ۳۶.۶ درصد بوده است؛ این در حالی است که تورم سالانه اجاره نیز به ۳۶.۵ درصد رسیده و در بخش خدمات نگهداری و تعمیر واحدهای مسکونی نیز تورم ۴۴.۳ درصدی ثبت شده است. این ارقام نشان می‌دهد نه‌تنها سیاست‌های کنترلی دولت در بازار مسکن بی‌اثر بوده، بلکه هزینه‌های جانبی مسکن نیز با شتابی بیشتر افزایش یافته است.

وعده ساخت ۴ میلیون مسکن و واقعیت تحویل تنها ۵۱ هزار واحد

در حالی‌که از سال ۱۴۰۰ و همزمان با تصویب قانون «جهش تولید مسکن»، دولت وعده ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی تحت عنوان نهضت ملی طی چهار سال را داده بود، اما طبق اعلام محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهوری، تا امروز تنها ۵۱ هزار واحد از این طرح تحویل متقاضیان شده است؛ یعنی تعداد بسیار اندکی از هدف‌گذاری کلان دولت طی چهار سال گذشته تحقق یافته است.

در کنار تأخیر گسترده در اجرای پروژه‌ها، نارضایتی و انصراف متقاضیان نیز در حال افزایش است. بسیاری از ثبت‌نام‌کنندگان طرح نهضت ملی مسکن به دلیل طولانی شدن فرآیند ساخت، فشار مالی و عدم شفافیت در روند تحویل، از ادامه حضور در این طرح ناامید شده‌اند.

یکی از متقاضیان طرح نهضت ملی مسکن در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: «سال ۱۴۰۰ با قرض و فروش ماشین‌مان برای ثبت‌نام اقدام کردیم به امید اینکه روزی صاحب‌خانه شویم، اما امروز نه تنها خانه‌دار نشده‌ایم بلکه حتی خودرویی هم نداریم. در این مدت هم سهم اورده‌مان را مرتب واریز کردیم تا از طرح حذف نشویم و هم بدهی‌هایی را که برای تأمین این پول گرفته بودیم، بازپرداخت کردیم.»

وی افزود: «بعد از چهار سال، وقتی به دلیل فشار مالی تصمیم به انصراف گرفتیم، به ما گفتند باید منتظر بمانید تا متقاضی دیگری جایگزین‌تان شود تا پول واریزی بر اساس نوبت بازگردانده شود. در واقع حتی پولی که پرداخت کرده‌ایم را هم نمی‌توانیم فوراً پس بگیریم و معلوم نیست چه زمانی به دست‌مان می‌رسد.»

به گزارش مهر، به نظر می‌رسد متقاضیان نهضت ملی مسکن در باتلاقی گرفتار شده‌اند که نه راه پیش دارند و نه راه پس. تأخیرهای طولانی، عدم بازگشت سریع آورده‌ها و ابهام در تحویل پروژه‌ها، موجب کاهش اعتماد عمومی به طرح‌های حمایتی دولت شده و بسیاری از شهروندان دیگر امیدی به خانه‌دار شدن از مسیر دولتی ندارند.

طرح جوانی جمعیت و زمین‌های غیرقابل سکونت

یکی دیگر از متقاضیان طرح تخصیص زمین برای حمایت از جوانی جمعیت از استان زنجان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: «از ابتدای ثبت‌نام این طرح تاکنون هیچ زمینی تحویل داده نشده است. پس از پیگیری‌های مکرر، نقطه‌ای را به ما نشان دادند و گفتند زمین‌های شما اینجاست، اما در آن محدوده کارخانه‌های صنعتی و بهشت زهرا واقع شده و اصلاً قابلیت سکونت ندارد. حتی از نظر امنیتی نیز منطقه مناسبی برای زندگی نیست، در حالی‌که در همان استان زمین‌های بهتری هم وجود دارد.»

بازار مسکن در تنگنای سیاست‌گذاری ناکارآمد

کارشناسان اقتصادی معتقدند ریشه اصلی بحران در بازار مسکن، نبود سیاست‌گذاری منسجم و پایدار است. طی سال‌های گذشته، تعدد طرح‌ها، نبود برنامه اجرایی شفاف، و کم‌کاری در حوزه تأمین زمین و تسهیلات بانکی موجب شده تا بازار مسکن از کنترل خارج شود.

همچنین در تورم عمومی کشور نیز همچنان مسکن یکی از بیشترین سهم‌ها را در سبد تورمی خانوارها دارد. رشد قیمت مصالح ساختمانی، افزایش هزینه‌های ساخت، و کاهش عرضه مسکن، فاصله میان درآمد خانوار و هزینه مسکن را بیش از پیش عمیق کرده است.

به اعتقاد کارشناسان، اگر دولت در کنار سیاست‌های ساخت و ساز، به اصلاح نظام مالیاتی، عرضه زمین ارزان، و حمایت از تولیدکنندگان واقعی مسکن نپردازد، بحران موجود در سال‌های آینده به مراتب شدیدتر خواهد شد.

در حال حاضر بخش قابل توجهی از جمعیت کشور، به‌ویژه جوانان و زوج‌های تازه‌ازدواج‌کرده، حتی توان اجاره یک واحد کوچک در شهرهای بزرگ را ندارند. در مقابل، طرح‌های حمایتی نیز به دلیل کندی اجرا، عملاً نتوانسته‌اند نیاز واقعی جامعه را پاسخ دهند.

تأمین مسکن برای عموم مردم، به‌ویژه اقشار کم‌درآمد، در نتیجه سال‌ها کم‌کاری و تصمیمات مقطعی دولت‌ها به کلافی پیچیده و حل‌نشده تبدیل شده است. در شرایطی که تورم مسکن به بالای ۳۶ درصد و تورم خدمات نگهداری به بیش از ۴۴ درصد رسیده، بازار ملک و اجاره همچنان یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اقتصادی خانوارهای ایرانی است.

با این روند، اگر تحول اساسی در سیاست‌گذاری‌ها رخ ندهد، رؤیای خانه‌دار شدن برای بسیاری از مردم، بیش از گذشته دور از دسترس خواهد بود.

راز پاییز بی‌ باران ۱۴۰۴؛ خشکسالی یا توطئه «دست‌کاری آسمان»؟

تهران- ایرنا- پاییز ۱۴۰۴ در حالی با آسمان بی‌ابر و کاهش بی‌سابقه بارش در سراسر کشور سپری می‌شود که نگرانی‌ها از «روز صفر آبی» بالا گرفته است. در کنار داده‌های رسمی از افت بیش از ۸۰ درصدی بارندگی، شایعاتی درباره «جلوگیری از ورود ابرها» و «دست‌کاری اقلیم» در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود.

پاییز ۱۴۰۴ برای شهروندان و کشاورزان در بسیاری از نقاط ایران با روزهای خشک و آسمان بی‌ابر و سوال‌های بی پاسخ همراه بوده است: این که چگونه می‌شود با گذشت نیمی از ماه آبان، پایتخت و بسیاری از شهرهای دیگر حتی یک باران پاییزی را تجربه نکنند؟! هشدارهای رسمی درباره رسیدن برخی سدها به «روز صفر آبی» و کاهش شدید ذخایر، فضای عمومی را نگران کرده و در همین خلا اطلاعاتی، ادعاهایی از جمله «جلوگیری از ورود ابرها»، «بارورسازی معکوس» یا «دخالت خارجی در اقلیم» در شبکه‌های اجتماعی و گفت‌وگوهای محلی قوت گرفته است. ضرورت این گزارش از دو منظر است: اول بررسی و ارائه تصویر واقعی و مستند از علت آنچه رخ داده (داده‌ها و سابقه) و دوم بررسی علمی روایت‌هایی که این بحران را حاصل یک توطئه ارزیابی می‌کنند.

داده‌ها و شواهد کمی تا ۱۳ آبان ۱۴۰۴

داده‌های سازمان هواشناسی کشور نشان می‌دهد تا روز سی و دوم سال آبی جاری ( ۱۴ آبان ۱۴۰۴) میانگین بارش سطح کشور ۲.۳ میلی‌متر بوده است. این مقدار ۸۱.۸ درصد کمتر از میانگین بلندمدت (۱۲.۸ میلی‌متر) است. در بازه هفت‌روزه منتهی به ۱۲ آبان نیز کشور تنها ۰.۷ میلی‌متر بارش دریافت کرده که ۸۵.۷ درصد کمتر از میانگین بلندمدت آن بازه بوده است.

راز پاییز بی‌ باران ۱۴۰۴؛ خشکسالی یا توطئه «دست‌کاری آسمان»؟

وضعیت استان‌ها بدین صورت است که همه استان‌ها تا ابتدای سال آبی جاری نسبت به بلندمدت، بارش کمتری داشته‌اند. ۱۱ استان از جمله یزد، همدان، کرمانشاه و اصفهان کاهش‌های شدید (تا صددرصد در برخی گزارش‌ها) را تجربه کرده‌اند. استان تهران به طور میانگین ۱.۱ میلی‌متر بارش ثبت کرده که نسبت به میانگین بلندمدت ۲۰.۳ میلی‌متری کاهش ۹۴.۴ درصدی را نشان می‌دهد. این داده‌ها نشان می‌دهد کم‌بارشی وسیع و فراگیر است و نه موضوعی محدود به یک یا چند نقطه‌ کوچک. اما آیا این موضوع سابقه داشته است؟

گزارش‌های رسانه‌ای درباره تهران حاکی از آن است که پایتخت «بدترین خشکسالی ۵۰ سال گذشته» را تجربه کرده است.

بررسی تاریخی و روند بلندمدت

برای درک بهتر وضعیت کم‌بارشی کنونی ضروری است نگاهی دقیق‌تر به روندهای تاریخی بارش در ایران داشته باشیم؛ به ویژه طی حدود پنج دهه گذشته تا مشخص شود آیا چنین وضعیتی بی‌سابقه است یا تداومی از روندهای بلندمدت؟

مطالعات پژوهشی نشان می‌دهند ایران طی دهه‌ها با تغییراتی در میزان و توزیع بارش روبه‌رو بوده است.به طور مثال طبق مقاله‌ای پژوهشی در حدود ۵۰ ساله اخیر در اغلب ایستگاه‌های سینوپتیک ایران روند معنی‌دار کاهش یا افزایش خطی در بارش یافته نشده است. (ایستگاه‌های سینوپتیک هواشناسی، ایستگاه‌هایی هستند که هم‌زمان در سراسر دنیا بر اساس ضوابط و مقررات سازمان جهانی هواشناسی به‌طور ۲۴ ساعته موظف به اندازه‌گیری و تهیه پارامترهای جوی و ارسال آن‌ها در شبکه مخابراتی، به ترتیب ۳ ساعت به ۳ ساعت به نام سینوپ و ساعت به ساعت به نام متار هستند) اگرچه در فصل‌های خاص مثل دی، بهمن و اسفند تعداد ایستگاه‌هایی با روند منفی قابل توجه بیشتر بوده‌اند. مقاله دیگری نیز می‌گوید که در حدود ۶۷ درصد ایستگاه‌ها، بارش سالانه روند کاهشی داشته است.

این داده‌ها نشان می‌دهند که اگرچه کاهش مطلق بارش در همه‌جا و هموار نبوده، اما نشانه‌های قابل‌توجهی از حرکت به سمت دوره‌های کم‌بارش‌تر و افزایش نوسانات اقلیمی وجود دارد. برای نمونه گزارش‌های رسانه‌ای درباره تهران حاکی از آن است که پایتخت «بدترین خشکسالی ۵۰ سال گذشته» را تجربه کرده است. داده‌های بلندمدت نیز حکایت از این دارد که میانگین بارندگی سالانه ایران از حدود ۳۲۰ میلی‌متر در دهه ۱۳۵۰، به زیر ۲۵۰ میلی‌متر در دهه ۱۳۹۰ کاهش یافته است.

پژوهش‌های اقلیمی نیز نشان داده‌اند که توزیع زمانی بارش‌ها تغییر کرده و فصل‌های موثر مانند زمستان و بهار یا ورود سامانه‌های غربی حداقل در برخی مناطق کمتر پایدار شده‌اند. نتیجه اینکه کم‌بارشی کنونی نه به‌عنوان حادثه‌ای کاملا منفرد و بی‌سابقه، بلکه در ادامه روندی بلندمدت از کاهش متوسط بارش، افزایش فراوانی دوره‌های خشک طولانی‌تر و تغییر در الگوهای جریان جوی و ورود سامانه‌ها قرار دارد. این یعنی وضع پیش‌آمده اکنون قابلیت تفهیم به عنوان تداوم بحران آب و نه صرفاً یک اتفاق شوک‌آور دارد.

راز پاییز بی‌ باران ۱۴۰۴؛ خشکسالی یا توطئه «دست‌کاری آسمان»؟

اما برای نشان دادن مسیر تغییر بارش به چند شاخص و داده کلان توجه کنیم. نخست اینکه داده‌های ایستگاه‌های سینوپتیک نشان می‌دهد در حدود دو سوم ایستگاه‌های مورد مطالعه در پژوهش، روند کاهشی بارش سالانه داشته‌اند. دوم؛ تحلیل ۳۰ ایستگاه با داده حداکثر ۵۰ ساله نشان داد تعداد ایستگاه‌هایی که روند منفی معنی‌دار داشتند، کم بودند، اما جهت حرکت به سمت کاهش دیده می‌شود و در نهایت پژوهش ۵۰۱ ساله در منطقه شمالی فلات ایران نشان می‌دهد دوره‌های خشک و مرطوب متناوب بوده‌اند، اما دوره‌های خشکی فزاینده داشته‌اند. با توجه به اینها، می‌توان نتیجه گرفت که ایران در معرض کاهش تدریجی بارش و افزایش نوسان زمانی مکانی آن بوده است.

با این تفاسیر دوره فعلی کم‌بارشی را می‌توان بخشی از طولانی‌ترین و شدیدترین دوره‌ها دانست؛ اما نه به‌نوعی که کاملاً از لحاظ وقوع بی‌سابقه باشد بلکه از لحاظ شدت و گستردگی شاید بی‌سابقه تلقی شود. این مطلب مهم است برای پاسخ به ادعاهایی که می‌گویند «امسال قرار بود بارش باشد، اما کسی مانعش شده» زیرا داده‌ها نشان می‌دهند ورود سامانه‌های بارشی و حجم بارش طی سال‌های اخیر کاهش داشته و وضع موجود طبیعی‌تر از آن است که صرفاً حاصل یک مداخله دست‌ساختۀ خاص باشد.

بررسی علمی ادعای «دست‌کاری آب‌وهوایی» و بارورسازی ابرها

ماهیت بارورسازی چه کار می‌کند و چه نمی‌کند؟

بارورسازی ابرها تکنیکی است برای افزایش توان ابرهای موجود در بارش‌زایی که معمولاً با پاشیدن ذرات یدید نقره یا دی‌اکسید کربن خشک به داخل ابری که از قبل دارای شرایط مناسب است، انجام می‌شود. هدف این است که ذرات هسته‌سازی برای تشکیل قطرات یا بلورهای یخ فراهم شود تا نزول بارش افزایش یابد. اما نکته کلیدی علمی این است که بارورسازی تنها می‌تواند اثر اضافی روی ابرهای در آستانه بارش داشته باشد و هرگز قادر نیست از دل یک جو بسیار خشک ابر ایجاد کند. به عبارت دیگر اگر سامانه بارشی وارد نشده و هوا خشک است، افزودن مواد نمی‌تواند بارش جدیدی بسازد.

دوره فعلی کم‌بارشی را می‌توان بخشی از طولانی‌ترین و شدیدترین دوره‌ها دانست اما نه به‌نوعی که کاملاً از لحاظ وقوع بی‌سابقه باشد بلکه از لحاظ شدت و گستردگی شاید بی‌سابقه تلقی شود.

شواهد اثبات جلوگیری از ورود ابرها؟

برای اثبات ادعای «جلوگیری از ورود ابرها به کشور» باید شواهد قوی‌ای دیده شود. ردیابی عملیات فنی گسترده و کنترل بزرگ‌مقیاس بر جریان‌های جوی سراسری، چیزی که از نظر علمی و فناوری فعلا در توان هیچ سازمان یا دولتی نیست. به‌علاوه مطالعات فراوان نشان داده‌اند اثرات بارورسازی در بهترین شرایط بین «صفر تا حدود ۲۰ درصد افزایش بارش» بوده و ارزیابی صحیح این اثرات بسیار دشوار است.

بنابراین فرضیه «حذف کامل ابرها یا جلوگیری از بارش در یک کشور وسیع»‌ علمی و مستدل نیست. گزارش‌های رسمی و مرورهای بین‌المللی نیز نشان می‌دهند بارورسازی، ابزار کمکی است نه راه‌حلی که بتواند خشکسالی منطقه‌ای یا ملی را مهار کند.

تجربه جهانی و ایران

در جهان کشورهای محدودی (چین، برخی ایالات آمریکا، امارات و…) پروژه‌هایی برای بارورسازی دارند، اما همواره کارشناسان تأکید کرده‌اند که این اقدامات مقطعی‌ نیازمند وجود ابر مناسب و ارزیابی علمی دقیق است. منابع رسمی داخلی نیز بارها اعلام کرده‌اند که بارورسازی جایگزین مدیریت منابع آب و راهکارهای پایدار نیست و در بسیاری موارد صرفاً یک اقدام تحقیقاتی مکمل معرفی شده است. در ایران نیز متخصصان هشدار داده‌اند که بارورسازی معجزه‌آسا نیست و نمی‌تواند خشکسالی گسترده را جبران کند.

راز پاییز بی‌ باران ۱۴۰۴؛ خشکسالی یا توطئه «دست‌کاری آسمان»؟

اما در بررسی ریشه‌های واقعیِ وضع موجود به عوامل اقلیمی و انسانی می‌رسیم، به این معنی که «تغییرات اقلیمی بلندمدت» یعنی افزایش دما و تغییر الگوهای گردش عمومی جوی باعث شده توزیع زمانی و مکانی بارش‌ها تغییر کند و فصل‌های بارشی جابجا یا ضعیف شوند. داده‌های بلندمدت کاهش میانگین بارش و افزایش فرکانس دوره‌های خشک را نشان می‌دهد. «تغییرات در الگوهای جوی» نیز یعنی جریان‌های مدیترانه‌ای شرقی ورود موج‌های بارشی از غرب و شمال‌غرب و نیز الگوهای فصلی مدیتران عربی ممکن است تغییر کنند که نتیجه نوسانات طبیعی و تشدید شده توسط گرمایش جهانی است.

نکته دیگر «برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی و مدیریت ناپیوسته» است. در پی این اقدام کاهش ذخایر زیرزمینی و افت سطح آب‌های زیرزمینی باعث می‌شود حتی بارش‌های نرمال نیز توان تولید روان آب کافی را نداشته باشند؛ یعنی ورودی روان آب کمتر، ذخیره در سدها و منابع کاهش می‌یابد. این عامل انسانی تاکید شده توسط مسئولان آب کشور است.

دستگاه‌های موسوم به «ضد تگرگ» در بخش‌های کشاورزی و صنعتی ایران

البته در سال‌های اخیر استفاده از دستگاه‌های موسوم به «ضد تگرگ» در بخش‌های کشاورزی و صنعتی ایران رواج یافته است. هدف از به‌کارگیری این دستگاه‌ها کاهش خسارت ناشی از بارش تگرگ بر باغ‌ها، مزارع و خودروهاست. با این حال، کارایی و پیامدهای زیست‌محیطی این فناوری همچنان محل مناقشه میان کارشناسان است.

این دستگاه‌ها که در دنیا با نام «اسلحه ضد تگرگ» شناخته می‌شوند، معمولاً با استفاده از گازهایی مانند استیلن یا بوتان کار می‌کنند. گاز درون دستگاه منفجر می‌شود و موجی شوکی به سمت جو می‌فرستد که به ذرات یخ در ابر برخورد کرده و از بزرگ شدن هسته‌های یخی جلوگیری می‌کند. در نتیجه، تگرگ به باران تبدیل شده یا از شدت آن کاسته می‌شود. در ایران بیشتر این دستگاه‌ها به‌صورت دستی و توسط اپراتور فعال می‌شوند، اگرچه در برخی کشورها نمونه‌های خودکار متصل به سامانه‌های هشدار هواشناسی نیز وجود دارد.

کارشناسان تأکید می‌کنند که هنوز پژوهش جامع و بلندمدتی درباره اثر اقلیمی این دستگاه‌ها در ایران یا سایر کشورها انجام نشده است. پرسش اساسی این است که آیا استفاده گسترده از آنها در درازمدت می‌تواند بر الگوی بارش تأثیر منفی بگذارد یا خیر؛ مسئله‌ای که نیازمند بررسی علمی دقیق است. با وجود این ابهامات، استفاده از ضد تگرگ در استان‌های شمال‌غربی کشور، به‌ویژه برای حفاظت از باغ‌ها و حتی در مناطق صنعتی مانند پارکینگ‌های روباز شرکت‌های خودروسازی تهران گسترش یافته است.

به گفته متخصصان، امواج ضد تگرگ تأثیری بر از بین رفتن یا پراکندگی ابرها ندارند و تنها در محدوده‌ای کوچک اثرگذارند. در مجموع، می‌توان گفت این فناوری اگرچه در مقیاس محدود می‌تواند از خسارات کشاورزی و صنعتی بکاهد اما استفاده گسترده از آن بدون مطالعه علمی دقیق می‌تواند خطرساز باشد و باید با احتیاط و نظارت علمی انجام گیرد.

پیامدها برای کشاورزی و تامین آب شهری

کاهش بارندگی در پاییز تأثیر قابل‌توجهی بر دسترسی به آب برای آبیاری فصل زمستان بهار، ذخیره‌سازی سدها و تغذیه سفره‌های زیرزمینی دارد. کشاورزان در استان‌های مرکزی و جنوب مرکزی از کاهش محصول و خشک‌شدن چاه‌ها خبر داده‌اند. (شاهد میدانی گزارش‌ها و مصاحبه‌های محلی با کشاورزان در استان‌هایی مانند اصفهان، کرمان و خراسان جنوبی).

شهرهای بزرگ مثل تهران، مشهد، تبریز و اراک نیز در گزارش‌ها نزدیک یا در «روز صفر آبی» قرار گرفته‌اند که اتکا به منابع زیرزمینی افزایش یافته و این می‌تواند فرونشست و آسیب بلندمدت به سفره‌ها را تشدید کند.

چرا روایت توطئه جذاب است و باور می‌شود؟

نکته کلیدی علمی این است که بارورسازی تنها می‌تواند اثر اضافی روی ابرهای در آستانه بارش داشته باشد و هرگز قادر نیست از دل یک جو بسیار خشک ابر ایجاد کند

روایت‌های ساده‌ساز مثل «کسی مانع بارش شده» برای افکار عمومی در زمان ابهام و ترس جذاب‌اند. زیرا توضیح علت پیچیده‌ اقلیم و مدیریت منابع برای عموم قابل‌هضم نیست، اما پژوهش‌های داده‌محور و شواهد اقلیمی به‌دست‌آمده از شبکه‌ای از ایستگاه‌ها و تحلیل‌های بلندمدت موید روند کاهش بارش و افزایش خشکسالی‌اند. فناوری‌هایی مانند بارورسازی محدودیت کاربردی و عملیاتی دارند و نمی‌توانند مسئول عدم‌بارش سراسری باشند و ترکیب عوامل طبیعی و مدیریت‌نشده‌ منابع آب (برداشت از سفره‌ها، الگوی مصرف) اثرات مجموعاً بزرگی ایجاد کرده‌اند که دلیل اصلی وضعیت فعلی است.

با توجه به یافته‌های مطرح شده در پژوهش‌های مختلف و گفت‌وگو با کارشناسان، کاهش چشمگیر بارش تا ۱۳ آبان ۱۴۰۴ یک پدیده گسترده و مستند است. آمارهای رسمی کاهش بالای ۸۰ درصد در سطح کشور و کاهش بیش از ۹۰ درصدی در تهران را گزارش کرده‌اند. این رخداد در چارچوب روندهای بلندمدت خشکسالی و کاهش بارش در دهه‌های اخیر قابل تبیین است. موارد مشابه کم‌بارشی پیش‌تر نیز ثبت شده‌اند مثل دوره‌های چندساله خشکسالی.

ادعای «جلوگیری از ورود ابرها» یا «دست‌کاری کلان اقلیم» فاقد شواهد فنی و علمی است. فناوری‌های موجود مانند بارورسازی محدود به تقویت بارش در ابرهای مناسب‌اند و قادر به خلق ابر یا جلوگیری از سیستمی بارشی در سطح ملی نیستند.

راهکار واقعی نیازمند ترکیبی از مدیریت مصرف، بازچرخانی و تصفیه فاضلاب، اصلاح الگوی کشت، افزایش بهره‌وری آبی در کشاورزی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های ذخیره و انتقال آب است. بارورسازی می‌تواند در مقیاس محدود و مشخص به طور مکمل استفاده شود، اما جایگزین مدیریت منابع نیست.

 

 

https://www.irna.ir/news/85990741/%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B4-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86