کارنامه سیاست داخلی و خارجی

امروز خراسان جنوبی_محمد راعی فرد

سیاست داخلی یعنی مردم را به حساب آوردن و داشتن پشتوانه بسیار قوی مردمی. این تعریف در دل خود صدها نکته اساسی و حیاتی بسیار زیادی دارد که هریک زیر مجموعه هایی دارند. برخی سخنوران و تریبون داران ما نه اینکه این اصل را نپذیرفته اند که گاهاً با تمثیل ها و کم سوادی و کنش‌های غیرقابل باور خود آن‌را به تمسخر گرفته و می‌گیرند. وقتی جامعه درحالت تعلیق قرار می‌گیرد و دچار تناقضات و واپسگرایی مزمن می‌شود؛ دیگر نمیتوان نظم اجتماعی و یا همبستگی ملی از آن زاده شود. سه ماه ازجنگ تحمیلی ۱۲ روزه می‌گذرد و مردم هنوز ابعاد این اتفاق را نمی‌دانند یعنی هنوز مسئولان به آنان گزارش نداده تا کمی بر ردیف‌های آجر در دیوار اعتمادسازی آنها بیفزاید.باسرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها و سُراندن آشغال‌ها به زیر فرش‌های حقیقت نمی‌توان پشتوانه مردمی ساخت. با آمارسازی ها و رجز خوانی ها حتی گره کوچکی از مشکلات مردم بازنشده و نمی‌شود. دولت چهاردهم هم با بازی دیپلماسی با مردم خودش مهرسکوت بر لب زده تا به نام تعامل و وفاق از ارث های کلانی که از دولتهای قبل به او رسیده کلامی نگوید. تا مردم ندانند واقعیت ها را دیگر از آنان انتظار معجزه و همراهی نداشته باشید.چرا پس از متجاوز از یکسال هنوز برخی مدیران که هیچ اعتقادی به برنامه های دولت ندارند همچنان کنگر خورده و لنگر انداخته‌اند؟ اینان به کجا وصل هستند که کسی جرأت ندارد به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست؟ انواع ناترازی‌ها که یکساله براین کشور باریده نشده است؛ چراپیگیر آن نمی‌شوند تا با اصل فساد یکبار هم که شده به شکل واقعی برخورد شود؟ همه اش که نمی‌شود کلی گویی کرد و با کلمات ور رفت؟ بانک ها تبدیل شده‌اند به بنگاههای ملکی که صدها هزار سند خانه و کارخانه را برای سود خود بایگانی کرده اند تا مالک نیمی از منازل و کارخانجات کشور باشند و با پول بی زبان مردم به خودشان وام‌های کلان با سود صفر یا ۴درصد پرداخت کنند. با تزریق دلار به بازار سعی می‌شود که نرخ ارز را ثابت نگاه دارند تا کارخانجات فراوانی ورشکست واز چرخه تولید خارج شوند.در سیاست خارجی هم که اظهر من الشمس است که تقریباً برگی برای چانه زنی وگرفتن امتیاز در دست نداریم و با اکثر کشورهای جهان هم مراوده ای نداریم جز چند کشور خاص چون روسیه وچین که بارها وبارها در تنگناهایی جهانی ما را رها کرده اند که نیازی به دادن آمار نیست.حالت تعلیق نه جنگ و نه صلح و دوری از مذاکرات مستقیم بدون این و آن، کشور را در وضعیت خطرناکی قرار داده است. نگذاریم که کار به جایی برسد که مجبور شویم بگوییم ناگهان چه زود دیر می‌شود.