درآمد خانوارهای شهری خراسان جنوبی در سال گذشته بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت، اما شاخص رفاه مردم تکان نخورد. عددها از رشد میگویند، اما واقعیت زندگی از چیزی شبیه ثبات. تناقضی که نشان میدهد رشد درآمد الزاماً به معنای بهبود معیشت نیست، بهویژه در استانی که بخش بزرگی از هزینهها صرف خوراک، اجاره و نیازهای اولیه میشود.
در آمارها همهچیز امیدوارکننده بهنظر میرسد؛ درآمد خانوارهای شهری خراسان جنوبی در سال ۱۴۰۳ به بیش از ۲۶۱ میلیون تومان رسیده است، رقمی که نسبت به سال پیش، ۵/۳۱ درصد افزایش نشان میدهد. اما پشت این عددهای بهظاهر درخشان، واقعیتی ایستاده که چندان تغییری نکرده: شاخص رفاه مردم تقریباً ثابت مانده است.
این شاخص، که با نسبت هزینههای خوراکی به کل هزینهها سنجیده میشود، معیاریست از اینکه مردم چقدر از درآمد خود را صرف نیازهای اولیه میکنند. هرچه سهم خوراک از کل هزینهها کمتر باشد، نشانهای از رفاه بیشتر است؛ اما در خراسان جنوبی این نسبت تقریباً همانجاست که سال قبل بود. به بیان سادهتر، اگرچه جیب مردم پرتر شده، ولی سبد خریدشان نه.
هزینههایی که نفس میگیرند
در خانوارهای شهری، حدود ۷/۳۳ درصد از کل هزینهها صرف خوراکیها میشود؛ یعنی نزدیک به ۷۰ میلیون تومان در سال فقط برای نان، برنج، گوشت و میوه. در روستاها این سهم حتی بیشتر است: ۴۵ درصد از کل هزینهها خرج خوراک میشود. به زبان مردم عادی، بخش بزرگی از درآمد، همان روز اول ماه با هزینههای ابتدایی میرود؛ پیش از آنکه فرصتی برای پسانداز، آموزش یا خرید کالای ضروری باقی بماند.
رشد درآمدها نتوانسته سنگینی افزایش قیمتها را جبران کند. اگر هم رقمی روی فیش حقوقی یا دخل مغازه بیشتر شده، به همان سرعت در قبضها، اجارهخانه و خرید روزمره ذوب شده است.
فاصله فرصتها
آمارها نشان میدهد هزینههای خانوارهای روستایی همچنان کمتر از شهریهاست، اما نه از سر رفاه، بلکه از سر ناتوانی در مصرف. بسیاری از خانوادههای روستایی به ناچار از بعضی کالاها صرفنظر میکنند. در چنین شرایطی، افزایش ۳۱ درصدی درآمد شهریها، برای روستاییان بیشتر شبیه رؤیایی دور است تا واقعیت قابل لمس.
این تفاوت در ساختار هزینهها یعنی شکاف رفاهی نه تنها بسته نشده، بلکه آرام و بیصدا در حال گسترش است.
رشد اقتصادی یا رشد عددها؟
دولت و نهادهای آماری، به درستی از کاهش شاخص فلاکت در استان سخن میگویند؛ شاخصی که ترکیبی از بیکاری، تورم و نابرابری است. خراسان جنوبی در این شاخص اکنون رتبه اول کشور را از نظر کاهش دارد. اما وقتی سهم خوراک از کل هزینهها هنوز بالاست و شاخص رفاه حرکتی نکرده، این پرسش پیش میآید که: کاهش فلاکت در عددهاست یا در زندگی واقعی مردم؟ در محلههای بیرجند، قاین و نهبندان، هنوز خانوادههایی هستند که میان خرید لباس برای بچه و پرداخت اجاره، باید یکی را انتخاب کنند. این انتخابهاست که سطح واقعی رفاه را تعریف میکند، نه درصدها.
مسیر توسعه، نیازمند سیاستهای ملموس
مسئولان سازمان مدیریت و برنامهریزی استان میگویند که هدف از آمارگیری هزینه و درآمد خانوار، برنامهریزی دقیقتر برای بهبود معیشت است. اما تا زمانی که رشد درآمدها متناسب با هزینههای واقعی نباشد و سیاستهای حمایتی بر پایهی تجربه زیستی مردم طراحی نشود، شاخص رفاه همچنان در همان نقطه خواهد ماند.
توسعه، تنها در رشد عددهای درآمد خلاصه نمیشود؛ باید در زندگی روزمره مردم حس شود، در سبد خرید، در آرامش خاطر پدر و مادری که آخر ماه هنوز چیزی برای پسانداز دارند. در خراسان جنوبی، درآمد بالا رفته، اما زندگی در رفاه چه وضعیتی دارد؟ جای عددی که در جدولها صعود میکند، در سفرهها خالی است.