سفره‌های کوچک، شرمندگی‌های بزرگ

امروز خراسان جنوبی – غلامرضا بنی اسدی
در این روزگارِ سخت، کافی‌ست کمی دقیق‌تر به چهره مردم در صف نانوایی، در بازارهای میوه، در داروخانه‌ها یا پشت ویترین فروشگاه‌ها نگاه کنیم. این نگاه‌ها، آمار و نمودار نیستند؛ حقیقت‌اند. حقیقتی تلخ که نشان می‌دهد سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، شرمندگی‌ها بیشتر و امیدها خدا کند این یکی کم‌رمق‌تر نشود! ما با همین کورسویی که از شمع امید برمی خیزد زنده ایم والا وقتی با یک روز کار، نمی‌توان نیازهای یک روز زندگی را تأمین کرد، چطور می شود به سوی فردا گام ها را محکم برداشت؟ این جمله، آمار رسمی نیست، اما درد مشترک میلیون‌ها خانوار ایرانی است. کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، کارکنان دولت، عملاً هر ماه از هزینه‌ها عقب می‌مانند. دستمزدها، حتی با رشد اسمی، از تورم رسمی عقب می افتند و گرانی، بی‌وقفه و بی‌منطق، همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار داده است. کالاهایی که دیروز «ضروری» بودند، امروز «کالای لوکس» تلقی می‌شوند: گوشت، برنج، لبنیات، پوشاک، حتی دارو. در بسیاری از خانه‌ها، مردان هر شب با سری پایین به خانه بازمی‌گردند؛ نه از سر بی‌غیرتی، بلکه از سر بی‌قدرتی در برابر قیمت‌هایی که بی‌هیچ منطق اقتصادی بالا می‌روند. زنان، مادران این سرزمین، سهم خود را بی‌صدا کمتر از سفره برمی‌دارند، نگران رشد فرزند، نگران عزت همسر، نگران آینده خانه. گرسنگی همیشه ناله نمی‌کند؛ گاه، سکوتی غم‌بار است پشت نگاه مادری که لقمه آخر را برای فرزند نگه می‌دارد. آمارهای رسمی، اگرچه بارها سعی کرده‌اند واقعیت را آرام جلوه دهند، اما خود گویای بحران‌اند. طبق داده‌های منتشرشده، هزینه سبد معیشت خانوار شهری، به‌طور میانگین از ۵/۲ برابر حداقل دستمزد فراتر رفته است.- تازه اگر بر قیمت جدید سبد معیشت چشم ببندیم- این یعنی اکثریت جامعه، هر روز از استاندارد معیشت یک پله بیشتر عقب می‌افتد. سفره‌ها، بیش از آنکه از کمبود منابع خالی شده باشند، از بی‌تدبیری، سوءمدیریت و بی‌عدالتی رنج می‌برند. مسئولان نمی‌توانند از کنار این فاجعه‌ خاموش عبور کنند. مسأله فقط قیمت نیست؛ عزت مردم در خطر است. وقتی تأمین نیازهای اولیه، به معضل تبدیل می‌شود، امنیت روانی فرو می‌ریزد، اعتماد اجتماعی آسیب می‌بیند و فاصله مردم با حاکمیت عمیق‌تر می‌شود. امروز، بیش از هر زمان، سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نیاز به بازنگری عمیق، شجاعت در اصلاح، و اولویت دادن به معیشت مردم دارد. باید جلوی روندِ نزول قدرت خرید مردم گرفته شود. باید سفره مردم به اولویت اول تبدیل شود. اقتصاد مقاومتی، بدون تقویت قدرت خرید مردم، شعاری بی‌جان است. اگر امنیت غذایی، کرامت خانوار و امید به آینده از دست برود، هر موفقیتی در عرصه‌های دیگر، بی‌ثمر خواهد ماند. باری،مردم، نجیب‌اند. وفادارند. کم نگذاشته‌اند. اینک نوبت عملِ مسئولان است؛ قبل از آنکه شرمندگی ملت را از پا بیندازد. کاری بکنند در تراز مسئولیت در ایران انقلابی و با هویت. کاری در شأن انقلاب و ایران. در شأن جمهوری اسلامی ایران.