امروز خراسان جنوبی _ محمدراعی فرد
ما هنوز به اهمیت گفتگو و یافتن راهحل از مسیر درک درست و سازگار با واقعیت پی نبرده ایم چون راه گفتگو و نتایج درست آن را نیاموخته ایم. ما حتی در یک جمع خانوادگی و گعده دوستانه، اصول گفتگو را نه این که قبول نداریم؛ رعایت هم نمیکنیم. تک گویی به جای گفتگو ونابردباری دربرابر دیدگاه های دیگران به امری رایج در همه حوزهها تبدیل شده است. این مقوله تنها در موضوع سیاست خلاصه نشده و حوزههای فرهنگ و اندیشه و اقتصاد را نیز در بر میگیرد. در مناظرهها هرکس سخن خود می گوید ونقدهای طرف مقابل را به هیچ می گیرد. هرکس سعی می کند که فضای ذهنی مخاطب را از آن خود کند و از همین رو چندان تلاشی برای کشف حقیقت صورت نمی گیرد. پذیرش اشتباه نه تنها از سوی مسئولان به هیچ گرفته می شود بلکه نخبگان جامعه هم از همین بیماری رنج میبرند. این که رقیب یکسره باطل است و رفیق یکسره برحق چنان همه گیر و گسترده است که کسی را هم توان نقد این روش مرسوم نیست. گفتگو برای اصلاح برداشت ها و کاستن از نارسایی هاست. اگربرداشتی نادرست است و با بیان طرف گفتگو کاستی آن بر ملا می شود چاره بر دیدگاه نادرست ماندن نیست، بلکه پذیرش کاستی است که اسباب توان سخن می شود و انصاف را رمق می بخشد و گفتگو رونق می یابد. با نقد هر دیدگاهی بازنگری و بازاندیشی به درک بهتر و اندیشه برتر مدد میرساند. روش تک گویی چنان درجامعه ریشه دوانیده که کسی از آن در امان نیست. نه تنها گوش مسئولان سنگین است بلکه بسیاری از به اصطلاح نخبگان نیز در همین دام گرفتار آمده اند. اگر به دلیلی اظهار نظری می شود و در گذر زمان با افزوده شدن بر اطلاعات و آگاهیها، کاستی در آن دیدگاه رخ می نماید؛ اصلاح نظر و سخن و دیدگاه، اسباب رشد و کمال می شود. هریک از ما بیانگر بخشی از واقعیت هستیم. هرکس در گذر زمان در دیدگاه ها و نظراتش تغییر ایجاد میشود.باقی ماندن بر دیدگاههای گذشته حتی پس از روشن شدن کاستی ها وسستی ها ونادرستی، همان بسته اندیشی و نگاه دگماتیسم است که راه دریافت درست و درک واقعیت ها را می بندد. هیچ اندیشه و نگرشی کامل نیست و هر نظر و دیدگاهی شایسته نقد و اصلاح است. ماندگاری کاستی ها و برجا ماندن نارسایی ها و فراگیر شدن بحران ها، ناشی از همین نگرش خود همه چیز دانی و خود حق پنداری است.