امروز خراسان جنوبی_محمد راعی فرد
در برجام ایران پشت میز نشست و به توافقی دست یافت که پیامدهای زیادی داشت. برخی تندروهای داخلی همپای نتانیاهو هر چه در توان داشتند برای شکست برجام به کار بستند. درخارج شدن ترامپ اگرچه تلاشهای نتانیاهو نقش مهمی داشت ولی تندروی ها و بستن راه هرگونه سرمایه گذاری آمریکایی در ایران هم زمینه مناسب برای موفقیت نتانیاهو را هموار کرد. این روزها که سخن از برگشت تحریم هاست مخالفان برجام مکانیسم ماشه را برجسته کرده و به ظریف می تازند که این بند در برجام را پذیرفته است و نمیگویند چه کسی قطعنامه های شورای امنیت را برای کشور به ارمغان آورد. خوب اگر برجام بد بود و در مجلس هم به آتش کشیده شد، خوب شما که به هدف تان رسیده و به پیش از برجام برگشتهایم. همان شده است که می خواستید. البته باز هم از یاد می برند که مجلس هم توافق برجام را تصویب و شورای نگهبان هم تأئید کرد.تنها در ایران میتوان چنین نمونه ای را دید که موفقیت دیپلماسی کشور با کژفهمی قربانی منافع باندی و جناحی میشود. حالا به لطف تندروی ها و فرصت سوزی ها ایران از پشت میز به روی میز جا به جا شده است. پوتین و لاوروف پیام اسراییل را به ایران میرسانند. یعنی آن ها درباره ایران گفتگو میکنند. مقامات ایران به دیدار پوتین می شتابند و در نشست ترامپ با پوتین که به زودی در بوداپست برگزار خواهد شد؛ ایران موضوع اصلی خواهدشد. پوتین با برگ ایران درباره جنگ اوکراین با ترامپ بده بستان خواهد کرد. در گفتگو بین کشورهای منطقه و آمریکا ایران جای برجسته ای دارد. یعنی ایران روی میز است نه پشت میز. یعنی نمایندگان کشور برای ایران پشت میز نمینشینند. پوتین و ترامپ پشت میز نشسته و درباره ایران گفتگو می کنند. دلخوشی برخی مقامات ما هم این شده که پوتین از ما دفاع کند. پوتین و هر مسئول دیگری در کشورهای گوناگون منافع خود را پیگیری می کنند و اگر سخنی درباره ایران هم بگویند در راستای منافع ملی خودشان است. گفتگوی غیرمستقیم چه سودی دارد که دستاورد خوانده میشود؟ اگر طرف گفتگو درخواست خارج از عرف را داشت رد کنید و حتی ادامه گفتگوها را متوقف کنید ولی پشت میز و رو در رو. در بحرانی چنین ویرانگر هنوز نگاه باندی و انتقامی میدان دار است. توان ملی در نتیجه فهم کوتاه و بسته اندیشی و شعارزدگی به کار گرفته نمی شود..