سرمقاله – دولت و مجلس پاسخگو باشند

امروز خراسان جنوبی _ محمد راعی فرد

چندین سال قبل تا سکه و طلا و دلار کمی قیمتش بالا می‌رفت سریعاً آنانی که ادعای اقتصاددانی می‌کردند ورد زبان‌شان شده بود که این یک حباب است که به زودی می‌ترکد و شرایط به حال طبیعی برمی‌گردد؛ اینک مدتهاست که دیگر حرف از حباب نیست، بلکه برخی تصمیمات دولت و مجلس خود تبدیل به حباب شده‌اند. آنانی که سواد اقتصادی داشتند و تخصصی در این زمینه، بارها هشدار چنین روزی را داده بودند اما مرغ ما یک پا داشت و کسی نه اینکه ندید و نشنید بلکه گویندگان و متخصصان را از صحنه خارج کردند و یا خانه‌نشین شدند و یا دست از کشور شستند و مهاجرت را با تمام سختی هایش برگزیدند. اینک به مرحله ای رسیده ایم که عملاً دولت و مجلس دیگر کاری از دست‌شان برنمی‌آید و یا با تکرار واقعیات در قالب سخنرانی و یا با صدور اعلامیه و تهدید دولت به استیضاح، وقت خود و مردم را می‌گیرند. هر روز رشد قیمت‌ها و ثبات در دستمزد و حقوق‌ها و نبود یک برنامه قابل دفاع مردم را می‌میرانند. اینکه اقتصاد ما یک سوم امارات و ترکیه و عربستان شده نه جای بحث وجدل دارد و نه جای دفاع و توجیه. بارها گفتیم و نوشتیم که وقت تنگ است و از دست دادن زمان شرایط بسیارسخت و باورنکردنی را بر کشور تحمیل خواهد کرد اما چون همیشه پاسخ و توجیهی برای گفتن وجود نداشت و همچنان ندارد. اینکه واقعیات نوشته را سانسور کنیم و یا از مدار چاپ خارج کنیم نوعی گول زدن خود و مردم است. اینکه به مردم رؤیا بفروشیم و کارمان پاک کردن صورت مسئله باشد و فرار روبه جلو کنیم؛ نتیجه و خروجی اش آنی می‌شود که می‌بینیم. هیچ یک از وزرا وزیر مجموعه‌های شان و استانداران و فرمانداران و تمام مجلسیان به اندازه مردم واقعیت کف جامعه را نمی‌دانند و فهم مناسبی از اوضاع ندارند. از سوی دیگر حالت نه جنگ و نه صلح؛ امکان آرامش را از کشور گرفته است . فشار بر گُرده مردم کاسه صبر این شریف‌ترین های جهان را لبریز کرده و دیگر اعتمادی به گفته ها و شعارها و توجیهات ندارند. مردم چون تشنگانی به دنبال عقلانیت وشعور به جای شعار هستند. به دنبال کسانی می‌گردند که مردانه و شرافتمندانه جرأت کنند و واقعیات اقتصاد را شفاف با آنان درمیان گذارند. همه ما اشتباه کردیم که تخیل تغییرات اقتصادی پس از جنگ دوازده روزه را به انتظار نشستیم. غافل از اینکه در بر همان پاشنه سیاست‌های شعاری در حال چرخش است. مردم به شدت عصبانی اند از این همه تعارض و اینکه سرمایه های بربادرفته شان در دستان حداکثر ۱۵ تا ۲۰ درصد الیگارش ها و تراست های میلیارد دلاری است.